به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    qpnuir
    مهمان

    مخالفت خانواده

    سلام
    پسری هستم 28ساله و خانمی که انتخاب کردم 30 ساله
    دانشجوی کارشناسی ارشد و خانم هم لیسانس دارند
    خانه هم تو شهرمون با وام مسکن گرفتم البته این رو به خانم نگفتم وفقط این خانم میداند که ماهی 500تومان درامد دارم همین و اینجایی که الان ساکن شدم ماهی 400اجاره میدهم
    هردو از خانواده خودمان 1000 کیلومتر دورهستیم و هرکدام برای یک استان دیگر
    ولی خانواده من مخالفند و میگند 2سال بزرگتره وبعدا تو زندگی هی میزنه تو سرت بهت میگه من بزرگترم وبیشتر میفهمم
    من به خانواده ام میگم اینکه مشکلی نیست اگر خودمون کناربیاییم مشکلی نباید باشه
    فعلا کمی راضی شدند
    البته از زمانی که به این خانم زیرنظرداشتم و یکجورایی به فکر ازدواج با ایشون افتادم 4و5 ماه میگذرد
    یعنی اشنایی 4ماه است درحد کار(هردو همکار هستیم ودریک اتاق بودیم)
    1و2 جلسه هم باهاش صحبت کردم درمورد دیدگاه عقاید رفتار واینده
    دیدم دنیامون شبیه هم است البته باید تحقیقات انجام بدهند ولی خانواده ام هنوز کاری انجام ندادند گفتند بذار این امتحانات پایان ترمت تمام بشه بعدش
    این خانم و خانواده اش هم خیلی نشان داره میده که عجول هستند
    همین عجله باعث مشکلاتی شد
    که قرار بود چند روز قبل مادرم این خانم رو بیرون ببیند ولی این خانم میگفت نه باید بیاد خانه برادرم و همدیگر ببینیم که من گفتم اصلا درست نیست چون کاررسمی نمیخواهیم کنیم که فقط یک دیداره اون هم گفت اره یک دیدار است ولی بیرون خوب نیست میگم توی خانه زشته مخصوصا برای دختر بدتر است چون الکی امیدوارتر میشه یا حرفی چیزی میشه
    که بعد این خانم از من ناراحت شد وگفت جواب من پس منفیه ویکجورایی قهر کرد وگفت کاشکی این رو دیروز میگفتی دیروز خواستگار داشتم که مدیر بود ماشین و خانه داشت ولی به خاطر شما ردش کردم(این قسمت نشان میداد داره تحریک میکنه من هیچ عکس العملی نشان ندادم)
    که درسته من نباید میرفتم دلجویی میکردم ولی رفتم گفتم چرا درست نگاه نمیکنید وفکر میکرده من زدم زیر حرفم وگفتم اگر پیام های قبلا هم دیده باشید من گفتم مادرم شمارو بیرون میبیند گفت نه به من بی احترامی شده گفتم چه بی احترامی بعدش گفتم شما باید خوب کوتاه بیایید چون ازاول هم همین رو گفتم گفتم یعنی گذشتی تو کار شما نیست و.. که قهر کرد
    بعد 4و5 روز دیدم خودشون زنگ زدند وعذرخواهی کردند گفتند حق با شما بوده ببخشید

    حالا من ماندم الان این بحث نکات منفیشون رو نشان دادند
    عجول بودنشان و زودقضاوت میکنند
    بخشش تو کارشون نیست
    تو حالت عصبانیت کلا به هیچ حرفی گوش نمیدهند
    تحقیر کردن مثلا به رخ کشیدن خواستگار دیگر که ان چیزها داره که البته برای من مهم نبود
    حساس وزود قهر میکنه

    حتی همانجا گفتم یعنی شما هم تو زندگی بخشش تو کارتون نیستیا کوتاه اومدن ...
    البته نمیشه با یکبار که این موضوع شده بگیم همیشه همینطوریه

    برای همین دو دل شدم
    هم اینکه خانواده همین اختلاف سنی گیردادند واگر با همین دید منفی بروند تحقیق خود همه ایرادات رو بزرگ جلوه میدهند ونکات دیگر نمیبینند

    خانواده ام میگه معیارهای انتخاب همسر چیه
    خوب من ماندم چه چیزهایی باید باشد
    مثلا معتقد بودن
    احترام به پدر ومادر و خودمون
    قانع بودن
    با هم بودن و پشت هم بودن

    چی باید کنم؟

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,022 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: مخالفت خانواده

    سلام به شما

    این اختلاف سن ممکنه خیلی به چشم نیاد اما باید دیدگاه ها اصلاح بشه.طور دیگه ای هم خانوادتون میتونن ببینن مثلا بگن شاید پسر ما(شما) فردا روزی که ازدواج کردید مدام بزنید تو سر این خانوم و بگید تو سنت از من بیشتره و پیر تری و ....!

    سن بالای اقا پسر یکی از فارکتورهای ازدواجه اما فاکتورهای دیگه ای هم هست که باید همه شون به موازات همدیگه بررسی بشن.

    شما این خانوم رو از لحاظ فرهنگ..اعتقاد...مذهب...سازگار ی و ...هم خوب بررسی کنید.

    ضمن اینکه به هیچ عنوان رابطه رو (حتی با حضور خانواده ها) به خارج از منزل انتقال ندید و این مخالفت خانوم کاملا منطقی بوده و نشون میده که ایشون هدفی جز ازدواج نداره و این اصلا ربطی به پافشاری و عجول بودن این خانوم نداره

    ایشون فقط میخواد همه چیز رسمی و زیر نظر بزرگترها صورت بگیره که کار و نظر کاملا پسندیده و منطقی هستش.

    یادتون هم باشه الان وقت گذشت و دخیل کردن احساسات و عواطف نیست.هم شما و هم اون خانوم این مراحل رو کاملا جدی و منطقی بگذرونید و وارد فاز احساسات اصلا نشید.

    البته من متوجه نشدم مشکل اصلی شما الان مخالفت خانواده تونه(که میگید راضی شدن تا حدودی) یا مواردی از زود رنجی و ...که درباره این خانوم گفتید هستش...

    پیشنهاد من به شما اینه که قصد ازدواج با هر کسی رو دارید قطعا رسمی وارد بشید و نگران وابسته شدن خانوم و ..نباشید.ممکنه اگر کسی ایشون رو تو خیابون ببینه(با شما و مادرت) کل آینده اش تحت تاثیر قرار بگیره...

    و حتما بعد از تحققیات دوران نامزدی رو جهت شناخت بیشتر طی کنید.

    این تایپکها هم مطالعه اش خالی از لطف نیست

    موفق باشید

    در انتخاب همسر، چه معیارهایی را در‌نظر داشته باشیم؟

    معيارهاي انتخاب همسر از منظر اهل بيت

    مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"

  3. 3 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (شنبه 16 دی 91)

  4. #3
    qpnuir
    مهمان

    RE: مخالفت خانواده

    خانواده که خبر دارند
    مادرم گفته من این خانم میخواهم بیرون ببینم چه اشکالی داره با من که نیست
    ولی این خانم میگه باید بیایید خانه داداشم
    خانواده من میگند اصلا درست نیست چون حالت رسمی پیدا میکنه چون هنوز ما که تحقیقی چیزی وقصد جدی هم نیست انها هم میدونند که اگر بریم خانه شان یعنی رسمی اگر بعدا بکشیم کنار برای این خانم بد میشه با احساساتش بازی میشه
    حالا که این خانم فعلا کوتاه اومده گفت باشه

    حالا مشکل من خانواده است که همین اختلاف سنه بهانه کردند باید روشون کار کرد نمیدونم چطوری راضیشون کنم
    ولی میگم با همین دید اگر بخواهند ببیننش یا تحقیق کنند همه ایرادات بزرگ جلوه میدهند
    واینکه خودم یک جور دودل شدم
    چون این حرکت این خانم زود قهر کردن و هرچی داشتم اصرار میکردم گفت نه وجواب منفی و خواستگار دیگر به رخ من کشید وبهش گفتم یعنی تو زندگی اگر مشکلی پیش بیاد شما درجا عصبانی میشی و بخشش تو کارت نیست گفت نه نیست

    اینها من رو ترسانده نکنه واقعا تو زندگی اینطوری کنه؟

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 مرداد 92 [ 18:11]
    تاریخ عضویت
    1391-8-26
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    756
    سطح
    14
    Points: 756, Level: 14
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    232

    تشکرشده 239 در 79 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مخالفت خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط qpnuir
    اینها من رو ترسانده نکنه واقعا تو زندگی اینطوری کنه؟
    ایشون که خودشون جواب شمارو دادند:

    نقل قول نوشته اصلی توسط qpnuir
    بهش گفتم یعنی تو زندگی اگر مشکلی پیش بیاد شما درجا عصبانی میشی و بخشش تو کارت نیست گفت نه نیست
    اگه میتونید این اخلاقو بپذیرید برید جلو، اگه نه، همین الآن کات کنید
    وقتی کمتر سزاوارم، به من مهر بورز، آخر آن زمان نیازمندترم

  6. کاربر روبرو از پست مفید زنده دل تشکرکرده است .

    زنده دل (جمعه 15 دی 91)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 بهمن 91 [ 14:00]
    تاریخ عضویت
    1391-2-28
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    1,518
    سطح
    22
    Points: 1,518, Level: 22
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    925

    تشکرشده 957 در 224 پست

    Rep Power
    43
    Array

    RE: مخالفت خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam123
    سلام به شما



    ضمن اینکه به هیچ عنوان رابطه رو (حتی با حضور خانواده ها) به خارج از منزل انتقال ندید و این مخالفت خانوم کاملا منطقی بوده و نشون میده که ایشون هدفی جز ازدواج نداره و این اصلا ربطی به پافشاری و عجول بودن این خانوم نداره

    ایشون فقط میخواد همه چیز رسمی و زیر نظر بزرگترها صورت بگیره که کار و نظر کاملا پسندیده و منطقی هستش.


    پیشنهاد من به شما اینه که قصد ازدواج با هر کسی رو دارید قطعا رسمی وارد بشید و نگران وابسته شدن خانوم و ..نباشید.ممکنه اگر کسی ایشون رو تو خیابون ببینه(با شما و مادرت) کل آینده اش تحت تاثیر قرار بگیره...



    تو تاپیک قبلیتون گفته بودین که برادر این خانم میگه موضوع رو به خانواده ها بگیم و شما فکر کردی عجول هستن و حتما کاسه ای زیر نیم کاسه هست ..
    همون جا هم بهتون گفتم که این نشانه ی عجول بودن نیست .. نشانه ی نجابت این خانم و اصرارشون بر رسمی بودن روابطه که جای تحسین داره ..

    شما الان همه ی افکارت رو به هم ریختی و هر لحظه یه تصمیم میگیری .. هر حرف و حرکت رو برای خودت بزرگ میکنی و ازش نتیجه گیری میکنی ..
    سعی کن اول با خودت یه دل بشی .. یعنی تو این 4 5 ماه شناخت نسبی از اون خانم به دست اوردی .. پس خوب بسنج و با هر حرف دیگران مردد نشو .. به ذهنت نظم بده .. 28 سال سن برای یه مرد یعنی اینکه میتونه عاقلانه تصمیم بگیره .. احساسات و هیجانات کاذب رو به خودت راه نده و منطقی برخورد کن ..
    هر وقت با خودت به نتیجه رسیدی و دیدی که این خانم با همه ی ویژگی هاش برات قابل قبوله به فکر راضی کردن خانواده ت باش .. که پیشنهاد میکنم این کار رو هر چه سریع تر انجام بدی چون خدا رو خوش نمیاد دختر مردم رو منتظر نگه داری و اخرش هم بگی خانواده م راضی نشدن ..

  8. 5 کاربر از پست مفید الف-ح تشکرکرده اند .

    الف-ح (شنبه 16 دی 91)

  9. #6
    qpnuir
    مهمان

    RE: مخالفت خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط الف-ح
    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam123
    سلام به شما



    ضمن اینکه به هیچ عنوان رابطه رو (حتی با حضور خانواده ها) به خارج از منزل انتقال ندید و این مخالفت خانوم کاملا منطقی بوده و نشون میده که ایشون هدفی جز ازدواج نداره و این اصلا ربطی به پافشاری و عجول بودن این خانوم نداره

    ایشون فقط میخواد همه چیز رسمی و زیر نظر بزرگترها صورت بگیره که کار و نظر کاملا پسندیده و منطقی هستش.


    پیشنهاد من به شما اینه که قصد ازدواج با هر کسی رو دارید قطعا رسمی وارد بشید و نگران وابسته شدن خانوم و ..نباشید.ممکنه اگر کسی ایشون رو تو خیابون ببینه(با شما و مادرت) کل آینده اش تحت تاثیر قرار بگیره...



    تو تاپیک قبلیتون گفته بودین که برادر این خانم میگه موضوع رو به خانواده ها بگیم و شما فکر کردی عجول هستن و حتما کاسه ای زیر نیم کاسه هست ..
    همون جا هم بهتون گفتم که این نشانه ی عجول بودن نیست .. نشانه ی نجابت این خانم و اصرارشون بر رسمی بودن روابطه که جای تحسین داره ..

    شما الان همه ی افکارت رو به هم ریختی و هر لحظه یه تصمیم میگیری .. هر حرف و حرکت رو برای خودت بزرگ میکنی و ازش نتیجه گیری میکنی ..
    سعی کن اول با خودت یه دل بشی .. یعنی تو این 4 5 ماه شناخت نسبی از اون خانم به دست اوردی .. پس خوب بسنج و با هر حرف دیگران مردد نشو .. به ذهنت نظم بده .. 28 سال سن برای یه مرد یعنی اینکه میتونه عاقلانه تصمیم بگیره .. احساسات و هیجانات کاذب رو به خودت راه نده و منطقی برخورد کن ..
    هر وقت با خودت به نتیجه رسیدی و دیدی که این خانم با همه ی ویژگی هاش برات قابل قبوله به فکر راضی کردن خانواده ت باش .. که پیشنهاد میکنم این کار رو هر چه سریع تر انجام بدی چون خدا رو خوش نمیاد دختر مردم رو منتظر نگه داری و اخرش هم بگی خانواده م راضی نشدن ..
    راستی به نظر شما بعد از دیدن خانواده ها بعد از جلسه رسمی خواستگاری چه مدت اشنایی(صیغه محرمیت) معمولا لازمه؟
    4و5 ماه؟بعد عقد

    اینور میخواهم به خانواده ام هم فرصت بدهم که تحقیقی دارند انجام بدهند بعد نگند ما که کاری نکردیم
    که بعدا هی سرکوفت نزنند به ما
    ولی یک چیزهایی من رو به شک انداخته
    همین عجول بودن
    یا اینکه از گذشته خانم هم با تحقیق باید باخبر بشم که مشکلی چیزی نبوده
    از محل زندگی ودانشگاه

  10. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array

    RE: مخالفت خانواده

    صیغه مثل این می مونه که می خوای یه چیزی بخری می ری داخل مغازه،قبل از اینکه فروشنده جنسو بیاره پولشو بدی.

    وقتی نامزد می شید برای اینه که همدیگه رو بشناسید،اینم میسر نمی شه جز اینکه روابطتون در راستای شناخت باشه

    ولی صیغه علاقه ایجاد می کنه،تعهد ایجاد می کنه و کار برای دو طرف یا یکیشون تموم شده محسوب می شه و روابط

    به سمت خوشگذرونی و ابراز احساسات متامیل می شه.اگر م به این برسی که دختر مناسبت نیست،به راحتی نمی تونی

    جدا بشی،بهت انگ سواستفاده چی می زنن و اگر ازدواج کنید ممکنه چند ماه بعد مسایلی که نادیده گرفته بودینشون

    مشکل ساز بشن.اگر انقدر مطعنی که نظرت عوض نمی شه و اون دختر م قبولت داره،بعد از خاستگاری مقدمات رو

    فراهم و سریع عقد کنید.در غیر اینصورت دوره نامزدی بدون محرمیت حتمن داشته باشیید.

  11. #8
    qpnuir
    مهمان

    RE: مخالفت خانواده

    شک پیدا کردم که این دختر زیادی قبول داره من رو
    یعنی خواهان من است این چسبندگی زیاد من رو به شک انداخته نکنه چیزی است
    درسته زودرنج و عجول است وبعدش عذرخواهی میکنه ولی توی این مسئوله زیادی عجله داره و اگرم به خانواده بگم بدتر انها میگند عجب دختر سبکی است و حولی است

    چون میخواهم بیشتر خودمون خانواده هامون بشناسیم
    چون الان با این وضع هم من این خانم با تمام وجود میخواهم هم این خانم
    تازه این خانم گفته اگر 1ماه دیگر مادرتون من رو دید ولی به عنوان عروسش قبول نداشت شما پشت من هستید؟!!!!!!!!! این جمله کار رو بدتر خرابتر میکنه وشکاک تر


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.