سلام بچه هاکمکم کنید تا عوضشم .ما خیلی مشکل داریم تو زندگیمون من خیلی زود رنجمو دل نازک .دوساله عقدم عید نوروز هم شاید عروسیمون باشه .ما دعوا زیاد داریم من بهونه گیر شدم وخسته از زندگی دایم فکرمیکنم منو دیگه نمیخاد وکم محلیم میکنه فکرمیکنم از چشماشافتادم و دیگه براش مهم نیستم .زندگیم سرد شده .عصبی شده و زود رنج علاقشوبازبون بهم نمیگه ولی درتلاش برا رفاهم هست ولی یه زن به گفتارشوهرشم نیاز داره .شوهرم گفتنو لازم نمیدونه وفقط عمل براش مهمه حدود هشت ماه پیش برام خونه خرید ولی هر وقت میگم مسعوددوستم داری میگه این چه حرفیه یامیگه خستم کردی از بس این سوالو میپرسی .سر هرچیز کوچیک و بزرگی دعواداریم .توروخدا کمکم کنید خسته شدم
علاقه مندی ها (Bookmarks)