با سلام خدمت دوستای عزیزم
مشکلی که من خیلی وقته باهاش دست و پنجه نرم میکنم و خیلی برام عذاب اوره اینه که همیشه ترس از یه اتفاق بد دارم همیشه منتظر یه خبر بد هستم نمیدونم الان متوجه منظورم میشید یا نه مخصوصا وقتی شوهرم میخاد بره یه شهر دیگه برای کاری همش دلهره دارم نکنه فلان اتفاق بیفته و اینجوری بشه و شاید خندتون بگیره من حادثه رو تو ذهنم مجسم میکنم انگار که میبینم نمیدونم چه جوریم همیشه دل نگران اعضای خانوادمم مادرو پدروم شوهرم دوستای عزیزم فردا شوهرم میخواد برای کاری بره یه شهر دور چند ساعت راهه و مجبوره ماهی چند بار بره من از الان خیلی استرس دارم تا وقتی که اون بره و برگرده میمیرم همش زنگ میزنم خونه پدرو ببینم همچی ارومه یا نه دوستان میتونید کمکم کنید ؟؟خیلی ممنونم ازتون
یعنی کسی نمیخواد منو راهنمایی کنه بگه مشکلم چیه ؟؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)