به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 بهمن 91 [ 13:35]
    تاریخ عضویت
    1391-9-22
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    193
    سطح
    3
    Points: 193, Level: 3
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    همیشه دل نگران

    با سلام خدمت دوستای عزیزم
    مشکلی که من خیلی وقته باهاش دست و پنجه نرم میکنم و خیلی برام عذاب اوره اینه که همیشه ترس از یه اتفاق بد دارم همیشه منتظر یه خبر بد هستم نمیدونم الان متوجه منظورم میشید یا نه مخصوصا وقتی شوهرم میخاد بره یه شهر دیگه برای کاری همش دلهره دارم نکنه فلان اتفاق بیفته و اینجوری بشه و شاید خندتون بگیره من حادثه رو تو ذهنم مجسم میکنم انگار که میبینم نمیدونم چه جوریم همیشه دل نگران اعضای خانوادمم مادرو پدروم شوهرم دوستای عزیزم فردا شوهرم میخواد برای کاری بره یه شهر دور چند ساعت راهه و مجبوره ماهی چند بار بره من از الان خیلی استرس دارم تا وقتی که اون بره و برگرده میمیرم همش زنگ میزنم خونه پدرو ببینم همچی ارومه یا نه دوستان میتونید کمکم کنید ؟؟خیلی ممنونم ازتون

    یعنی کسی نمیخواد منو راهنمایی کنه بگه مشکلم چیه ؟؟؟

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 بهمن 91 [ 13:35]
    تاریخ عضویت
    1391-9-22
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    193
    سطح
    3
    Points: 193, Level: 3
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همیشه دل نگران

    دوستان چرا کسی من و راهنمایی نمیکنه ؟؟

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 اردیبهشت 94 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1391-8-27
    نوشته ها
    199
    امتیاز
    3,582
    سطح
    37
    Points: 3,582, Level: 37
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 94 در 53 پست

    Rep Power
    31
    Array

    RE: همیشه دل نگران

    سلام عزیزم
    عزیزم من هم بعضی مواقع مثل شما هستم من وقتی که یک روز خوب دارم و بعد همش یک حسی میگه یک خبر بد یا یک دعوای رخ میده

    و جالبه این اتفاق می افته
    و حالا چند وقته روی خودم کار میکنم و تلقین های خوب روز مینویسم و و به خودم میگم خدا با منه و من باید تابع خدا باشم و همش به خود فکرهای خوب میکنم

    تو هم سعی کن فکرهای بد از ذهنت بیرون کنی و بگو خدا مراقب تو و همسرت و خانواده تون هستش
    من شنیدم هر فکری که توی ذهن انسان باشه کائنات درصدد انجام اون هستن پس سعی کن فکرهای خوب بکنی و توکل به خدا
    چون خدایی که من و تو را آفریده ما رو به حال خودمون رها نمیکنه مطمئن باش عزیزم دعا بخون و صلوات بفرست و هر روز برای همسرتون و خانواده تون آیه الکرسی بخون و خودتونو سرگرم کنید بیکار نشینید و همش چیزای خوبی که داری رو بنویس عزیزم

    ان شاء الله که همیشه خوش باشی

  4. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 بهمن 91 [ 13:35]
    تاریخ عضویت
    1391-9-22
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    193
    سطح
    3
    Points: 193, Level: 3
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همیشه دل نگران

    سلام tanhaiعزیز خیلی ممنون که راهنمایی کردید میگم خیلی تمرین کردم نمیتونم نمیشه این فکرا انگار دست خودم نیست خونوادم مخصوصا همسرم همیشه بهم میگه خیلی خیالبافی میکنی برای اتفاق نیوفتاده خودمو اماده میکنم خیلی وسواس دارم اونم فقط رو چند تا چیز فکر کنم تازگی ها اعصاب گرفتم حتی تپش قلب میگیرم و هر چند وقت قرص تپش قلب میخورم نمیدونم همیشه منتظر خبر بد هستم خدااااااااااااا همیشه ترس از دست دادن خونوادمو دارم

  5. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 اردیبهشت 94 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1391-8-27
    نوشته ها
    199
    امتیاز
    3,582
    سطح
    37
    Points: 3,582, Level: 37
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 94 در 53 پست

    Rep Power
    31
    Array

    RE: همیشه دل نگران

    یکی از دوستانم هم مثل تو بود وقتی رفت دکتر بهش گفت دریچه میترال قلب باید باهم تراز باشن همچین چیزی و گفت که خون کثیف وارد قلب میشه باعث میشه افکار بد به سراغش بیاد دقیق نمی دونم همچین چیزی بود و بعد قرص داد و بعد از خوردن قرصها که به اتمام رسید خوب شد و دیگه فکر بد نمی کرد

    چرا خیالبافی خوب نمی کنی
    می دونی زندگیت از آرامش بیرون میاد وقتی تو آروم نباشی باعث میشه زندگیت هم آرامشش از دست بده

    خدا رو زیاد شکر کن خیلی زیاد
    وقتی این فکر به سرت میاد مگر اتفاق میافته خوب الان میگی نه؟؟
    پس چه لزومی داره چیزی که اتفاق نمی افته دوباره بهش فکر کنی ؟؟؟
    چیزی که بخواد اتفاق بیفته میافته حالا چه بهش فکر کنی چه فکر نکنی .... تو به چیزی که نمی دونی و علم نداری فکر میکنی

    خواهش میکنم روزهای خوب زندگیتون اینطور خراب نکن برو به لذتهایی که دوست داری فکر کن و کلاس ورزش برو ورزشی که بهت نشاط بده
    وقتی همسرت به سفر میره و یا ازت دوره دعا بخون و یک آیه الکرسی و بسپار به خدا همین در خودت تقویت کن

    نمیتونم و نمی دونم را بیرون کن اگر بگی نمی تونم ملکه ذهنت میشه
    اول بگو میتونم و میخوام و بعد سعی کن

  6. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 تیر 94 [ 18:09]
    تاریخ عضویت
    1391-10-12
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    1,925
    سطح
    26
    Points: 1,925, Level: 26
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    32

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همیشه دل نگران

    سلام دوست عزیز منم دقیقا مث شما هستم انگار همیشه میترسم از افتادن یه اتفاق ناگوار و واقعا این افکار عذابم میده. افکاری مث ترس از مرگ همسر یا یکی از عزیزانم.یا ترس از اینکه مبادا در آینده از همسرم طلاق بگیانم انم اررم و هزار تا فکر این مدلی که واقعا نگرانم از اینکه مبادا جذبشون کنم....
    پیش مشاور هم رفتم اما بنا به دلایلی درمانم ناتموم موند.البته همیشه واسه سلامتیشون دعا میکنم اما خوب من متاسفانه کلا آدم بدبینی هستم.خوشحال شدم وقتی فهمیده هستند کسایی که درد منو داشته باشن.منم به کمک نیاز دارم....

  7. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 شهریور 92 [ 22:38]
    تاریخ عضویت
    1391-10-01
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    783
    سطح
    14
    Points: 783, Level: 14
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    190

    تشکرشده 264 در 100 پست

    Rep Power
    24
    Array

    RE: همیشه دل نگران

    سلام.نگران نباشید شما فقط باید به یک مشاور مراجعه کنید و اگر نیاز بود ایشون شما به یک روانشناس ارجاع میده و اگر خیلی ضروری بود بهتون قرص میده تا میزان اضطرابتون کم بشه این گفته های شما به نظر من بخاطر اضطراب و ترس ناشی از همین اضطراب است که قابل پیگیری و درمان است فقط همت میخواد و یکم آرامش و اینکه انقد مضطرب نباشید.
    شاد باشید و خوش

  8. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 بهمن 91 [ 13:35]
    تاریخ عضویت
    1391-9-22
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    193
    سطح
    3
    Points: 193, Level: 3
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همیشه دل نگران

    خیلی ممنون از نیرواناو یکی مثل شما راستش درست حدس زدید من کلا ادم استرسی و خیلی خیلی ترسو هستم نمیدونم چرا؟خیلی میترسم شاید بهم بخندید ولی من از ارتفاع 4 یا 5 متری میترسم به همین خاطر خیلی به مشکل بر میخورم چون نمیتونم یه تفریح یا گردش خوب داشته باشم یا از دریا میترسم وقتی تو قایقم همش فک میکنم مبادا قایق یا کشتی غرق بشه و از هر چیزی که فکرشو بکنید هراس دارم این مخصوصا برای من که ازدواج کردم خیلی زشته از این مسایل پیش پا افتاده بترسم خودمم خجالت میکشم کلا از همچی میترسم بخصوص از مرگ عزیزان که خیلی وحشت دارم خستم بخدا از دست خودم خستم به شوهرم میگم به مشاور احتیاج دارم همش بهم میخنده میگه تو مشکل نداری چرا برا خودت مشکل میسازی چرا اینهمه بزرگش میکنی واقعا متوجه نیست ولی خودم دارم میفهمم که مشکلم داره جدی میشه و یه چیزی یادم رفت بگم خیلی تفکرات منفی میاد تو ذهنم خیلی زیاد اصلا نمیتونم مثبت فک کنم دوستای گلم کمکم کنید به شما نیاز دارم بهم بگید چیکار کنم ؟؟

  9. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 شهریور 92 [ 22:38]
    تاریخ عضویت
    1391-10-01
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    783
    سطح
    14
    Points: 783, Level: 14
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    190

    تشکرشده 264 در 100 پست

    Rep Power
    24
    Array

    RE: همیشه دل نگران

    عزیزم من بازم میگم شما حتما باید به یک روانشناس مراجعه کنید با توضیحاتی که دادید به نظر میرسه نیاز به چند جلسه حضوری با روانشناس دارید.با شوهرتون صحبت کنید .ایشون تصور میکنن هرکس پیش روانشناس میره مشکل روحی روانی داره درصورتی که اصلا اینطوری نیست .بهش بگید که برای بهبود زندگی هردوتاتون و برای همسر بهتر بودن برای ایشون ،میخواین رچوع کنید به روانشناس.ایشون حتما درک میکنند.
    شاد باشید

  10. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 بهمن 91 [ 12:49]
    تاریخ عضویت
    1391-10-13
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    117
    سطح
    2
    Points: 117, Level: 2
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همیشه دل نگران

    سلام مریم جان
    به نظر من اکثر ادم ها این تفکرات گاهی به سراغشون میاد ولی اینکه شما از ارتفاع میترسی یا از دریا میترسی یا هر چیز پیش پا افتاده ای .. به نظر من وقتی با همسرت بیرون میری از همسرت بخواه تو را به اون چیز هایی که میترسی ازشون نزدیک کنه تا شما متوجه بشید که ترسی نداره .. این مطمئن باش که جواب میده . آخه من خودم همیشه از ارتفاع میترسیدم چند بار که رفته بودیم با همسرم به باغ بابام اینا نامزدم منو مجبور میکرد تا از درخت بالا برم من همچنان که گریه میکردم از درخت بالا میرفتم نامزدم هم مواظبم بود و تشویقم می کرد تا ترسم ریخت یا مثلا یه بار که رفته بودیم مشهد من و خواهر شوهرم واقعا از چرخ و فلک میترسیدیم نامزدم و شوهر خواهرش ما رو مجبور کردن که سوار چرخ و فلک بشیم با اون ارتفاع 50 متریش وای فکرش هم واسمون ترسناک بود و همیشه فکر میکردیم که ما اون بالا گیر میکنیم و نمیتونیم پایین بیاییو ولی این دوتا انقد داخل کابین چرخ و فلک یه کارایی می کردن که انقد بهمون خوش گذشت حتی به افتادن و گیر کردن فکر هم نکردیم ....
    خلاصه اینکه ما همه این افکار رو داریم ولی باید همسرت هم کمکت کنه تا این ترس ها و فکر های منفی از ذهنت بره عزیزم
    ببخشید زیادی حرف زدم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:14 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.