چگونه ازدوران عقدبهترین استفاده راببریم؟

[ziba12]

من 6ماهه عقدکردم همه بهم میگن قدراین دوران رابدون و ....ولی من واقعا نمیدونم باید چیکار کنم؟ازکسانی که این دوران راپشت سرگذاشتن میخوام کمکم کنن.ممنون میشم تجربه های عملی تون رادراختیارم بذارین

[الف-ح]

عزیزم ! اولا تبریک میگم .. امیدوارم خوشبخت بشی ..

نه فقط دوران عقد از لحظه به لحظه ی زندگیت باید بهترین استفاده رو داشته باشی ..
این چیزی نیست که کسی بخواد بهت دیکته کنه و شما انجام بدی ..
باید تو هر لحظه از زندگی قدر ثانیه به ثانیه ی عمرت رو بدونی و برای بهتر شدن زندگی تلاش کنی ..

کار خاصی لازم نیست انجام بدی !
زندگی کن و لذت ببر از کنار همسرت بودن ..
همین بهترین استفاده ی دنیاست ..

[malakeh]

چه جالب اون موقع که منم عقد بودم همه این حرف رو بهم میزدن و من هم دقیقا مثل شما نمیدونستم باید چیکار کنم احساس میکردم باید زودتر برم تو خونه خودم و زندگیم رو زودتر شروع کنم از این حسه بین زمین و آسمون موندن خوشم نمیومد همش یه کوله رو دوشم بود از خونه خودمون ( که حالا شده مامانم اینا) به خونه همسرم (که حالا شده مامانش اینا) میرفتیم و برعکس ... از این وضعیت خسته بودم و همه اش بحث میکردیم که زودتر عروسی بگیریم و ... ولی وقتی وارد زندگی شدم تازه فهمیدم چرا میگفتن قدر اون لحظات رو بدونیم ولی ما ناشکری میکردیم ...
زمانی که شما در دوران عقد هستید هیچگونه احساس مسئولیتی نمیکنین نسبت به خیلی از مسائل مخصوصا مسائل مادی ... به چیزهایئ مثل قبوض تلفن برق آب گاز فکر نمیکنید فقط به قبض تلفن همراهتان اون هم اگه اعتباری نباشه ... فکر میکنید... به فکر خرید مواد غذائی از شیر و ماست و زردچوبه و نمک و فلفل بگیر تا برو بالا گوشت و مرغ و ماهی و سبزی و میوه و ... نیستی ... به فکر ناهار چی درست کنم شام چی درست کنم نیستی چون هم خونه خودتون هم خونه همسرتون (یعنی همون خونه ماماناتون) هر وقت برید بلاخره یه چیزی واسه خوردن درست کردن یا اگه شما زحمت درست کردنش رو بکشید هم قبلا فکر چی درست کنمش رو کشیدن و هم مواد لازمش هم از قبل کنار گذاشتن فقط شما یکی دو ساعت وقت میزارید غذا درست کنید ... بدون هیچ گونه استرس میتونید برنامه ریزی کنید که مثلا آخر هفته کجا برید اگه شرایط مسافرت رفتن رو داشته باشید از لحاظ خانوادگی که خیلی بیشتر لذت میبرید (اینجا باید بگم یادش بخیر) دیگه نیاز نیست 2-2 تا 4 تا کنین که مثلا اگه هفته پیش دوبار شام رفتید بیرون ببینید تا آخر ماه میرسید یه بار دیگه برید یا نه ... باز هم بگم ؟؟؟؟

کلا عزیزم هیچ مسئولیتی نداری مسئولیت شستن لباسهای کثیف و اتو کردنشون مسئولیت جارو و گرد گیری و جمع آوری لباسهای شسته و خرید مایحتاج زندگی و انواع اقسام قسطها و و و خیلی چیزهای دیگه ... تو این دوران فقط باید تا اونجا که میتونی خوش بگذرونی هم با خانواده خودت هم با همسرت و خانواده همسرت چون روزهای آخر زندگی کردن با خانواده خودته و دیگه وقتی رفتی خونه خودت دیگه میشه خونه مامانم اینا ... پس تا اونجا که میتونین در کنار شناخت بیشتر همدیگه با هم کلی خوش بگذرونید سینما و پارک و قدم زدن و اگه بتونید مسافرت و اگه تهرانید جاده چالوس حتی رفتن تا خود چالوس (مثلا یه روز جمعه صبح برید و عصر برگدید انقدر حال میده که حد نداره ما چند بار رفتیم یه بارش ساعت 7 عصر رفتیم تقریبا 10 شب رسیدیم شام خوردیم ساعت 12 هم برگشتیم تقریبا ساعت 3/5 - 4 صبح رسیدیم خونه ...)

من که فکر میکنم به خاطر همین مسئولیتهاست بیشتر که میگن قدر این لحظات رو بدونین عزیزم