به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 مرداد 92 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    578
    سطح
    11
    Points: 578, Level: 11
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 13 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    از دست خانواده شوهر خسته شدم و شبها نمیتونم بخوابم

    سلام به همه دوستای خوبم
    من سه ساله ازدواج کردم . خسته ام . توروخدا کمکم کنید .
    فقط نگید این سیاستو پیاده کنو اینجوری کن . هرچی سیاست تو این دنیاست یاد گرفتم . ولی از هر راهی وارد میشم خانواده شوهرم از یه راه دیگه وارد میشن .
    دوستان اگرم نتونستید کمک کنید میشه لطفا راهنماییم کنید ازکدوم قسمت میتونم با مشاور سایت در تماس باشم و مشاوره بگیرم ؟
    شوهرمن تک پسره و دوتاهم خواهر داره . خانوادش خیلی خیلی پرتوقعند . یعنی توی یک هفته سه چهار روز فقط منو همسرم باید راننده باشیم بریم بیاریم ببریم .
    حتی خواهرش که ازدواج کرده بعصی وقتا از شوهرمن میخاد دخترشو ببره دکتر .
    نمیدونم چیکار کنم . تو این سه سال سعی کردم که بپدیرم که خانوادش پرتوقعن ولی نمیتونم . یعنی وقتی یه توقعی دارن اونروز من ارامش ندارم و تا گریه نکنم روزم شب نمیشه .
    از یه طرف تک تک افراد خانواده شوهرم از دامادشون بگیر تا مادرشوهرم در حال کند و کاو و فصولی در زندگی ماهستن . یعنی منوشوهرم جرات نداریم دوکلمه باهم تو جمعشون اهسته حرف بزنیم یه حلقه از ادم ها دورمونو میگیرن تا کشف کنن ماچی داریم به هم میگیم . یعنی من تو جمعشون نمیتونم تکون بخورم . کلا رفتارم مثل یه دوربین مداربسته زیر نطره .
    از یه طرفم مادرشوهرمو خواهرشورام فوق العاده حسودن . کافیه من یه لباسی بخرم یه رنگ مو بدارم یا یه مسافرتی باشوهرم برم تا دق دلی اونو سر ما در نیارن اروم نمیگیرن .
    من کم اوردم . کمکم کنید .

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 بهمن 91 [ 15:01]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    444
    سطح
    8
    Points: 444, Level: 8
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    57

    تشکرشده 61 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از دست خانواده شوهر خسته شدم و شبها نمیتونم بخوابم

    عزیزم سلام
    شوهرت ناراحته از این کاراشون؟؟
    مثلا وقتی زنگ میزنن بیا ببر دکتر چه عکس العملی نشون میده؟

  3. کاربر روبرو از پست مفید khnaomi تشکرکرده است .

    khnaomi (چهارشنبه 06 دی 91)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: از دست خانواده شوهر خسته شدم و شبها نمیتونم بخوابم

    سلام دوست عزیز

    فقط نگید این سیاستو پیاده کنو اینجوری کن . هرچی سیاست تو این دنیاست یاد گرفتم . ولی از هر راهی وارد میشم خانواده شوهرم از یه راه دیگه وارد میشن .
    من نمیدونم چرا تا اسم سیاست زندگی میاد وسط همه فکر میکنن یعنی زن باید ساکت باشه،لبخند بزنه،تحمل کنه.نخیر این اسمش سیاست نیست.

    سیاست زندگی یعنی به جاش بگو و بخن و به جاش قاطع باش.به نظر میاد تو و همسرت تو مورد قاطع بودن لنگ میزنید.
    من بهتون پشنهاد میدم:

    1-تموم اون رفتارایی که از اونا سر میزنه و باعث ناراحتیتون میشه رو لیست کنید و بعد به دو دسته تقسیم کنید.یه دسته کارایی هستن که میشه واقعا ازشون گذشت و ایراد گرفتن بهون مته به خشخاش گذاشتنه.ترجیحا بهتره زوم نکنی رو اون مسائل و ذاری انجام بشه و اوقات تلخی نکنی.

    یه دسته رفتارایی هستن که ازاردهنده اند و حقوق شخصی تو و همسرت رو زیر پا میذارن باید برای اونا یه فکری کنید.

    2-لازمه در صورت نیاز قاطعانه برخورد کنید.مثلا وقتی شما جایی کار دارین و مثلا خواهر شوهرت میخواد که شما جایی برسونینش باید به شیوه صحیح یعنی بدون دعوا که ای بابا مگه ما مسافر کش شماییم مگه خودتون پا ندارید که برید؟(پرخاشگرانه) و محترمانه و واضح و بدون طفره رفتن جواب بدید که نه.
    مثلا نمیتونیم بیایم.متاسفم.

    اما حالت منفعلانش این میشه بذار ببینم چی میشه؟و اخر هم با ناراحتی و اوقات تلخی برید دنبالشون.

    به اون رفتار مناسب میگن جرات مندانه.و یادتون باشه باید ازقبل خودت و شوهرت اماده برخورد و واکنش اونا باشید یعنی به احتمال زیاد اونا واکنش منفی نشون خواهند داد اما شما نه ارامشتونو از دست بدید و دعوا راه بندازید و نه کم بیارید و دوباره به میل اونا باشید.
    باید صبر کنید تا اونا بلاخره به این وضعیت عادت کنن.

    لازمه این موضوع اینه که ازقبل با همسرت صحبت کنی و بدون متهم کردن خودش و خونوادش به توافق نظر در مورد قاطعیت برسید.

    3-دیدی وقتی به بچه شربت و داروی تلخ میدن یه کم بعدش یه خوراکی شیرین میدن تا مزه دارو رو تحمل کنه.اینجا هم برای اینکه تلخی ان موضوع گرفته به و واسه تو و همسرت و خونوادش این روند قابل تحملتر بشه از شیرینی محبت استفاده کنید.یعنی در عین حال اینکه قاطع هستید محبت هم کنید.تا خیال نکن شما شمشیر رو از رو بستید و قصد جنگ دارید.

    4-صبور باشید.

    5-برای اطلاع دقیق از رفتار جرات مندانه تاپیک زیر رو بخونید.

    کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه

    موفق باشی

  5. 6 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (پنجشنبه 07 دی 91)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 مرداد 92 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    578
    سطح
    11
    Points: 578, Level: 11
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 13 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از دست خانواده شوهر خسته شدم و شبها نمیتونم بخوابم

    خیلی ممنون
    واقعا خوب جواب دادید
    عزیزم شوهرم هم مایله بره دنبالشون هم نه . وقتایی که ازحد میگدرونن و میدونه منم ناراحت میشم خودشم ناراحت میشه .
    شوهرم یه حالت میانه ای هست

  7. کاربر روبرو از پست مفید پری 88 تشکرکرده است .

    پری 88 (چهارشنبه 06 دی 91)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array

    RE: از دست خانواده شوهر خسته شدم و شبها نمیتونم بخوابم

    سلام پری جان
    بهار زندگی خیلی خوب و اساسی به مشکل شما پاسخ دادن . در واقع منم مشکل شما را داشتم ولی الان دیگه دقیقا طوری که بهار زندگی عزیز گفتن رفتار میکنم و نه تنها از طرف خانواده همسرم دیگه مجبور به انجام کاری نمیشم آرامش هم دارم که اونجور رفتار کردم که دلم میخواست با اون به آرامش برسم. این رویه ها رو پیش بگیر حتما تو هم مثل من نتیجه خوبی میگیری
    موفق باشی

  9. کاربر روبرو از پست مفید kamr تشکرکرده است .

    kamr (چهارشنبه 06 دی 91)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 20 آذر 94 [ 23:47]
    تاریخ عضویت
    1391-3-22
    نوشته ها
    73
    امتیاز
    3,144
    سطح
    34
    Points: 3,144, Level: 34
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    257

    تشکرشده 299 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از دست خانواده شوهر خسته شدم و شبها نمیتونم بخوابم

    سلام دوست عزیز
    رایحه یه پست داره که فکر کنم به درد شما هم بخوره...بهتون پیشنهاد می کنم بخونیدش
    http://www.hamdardi.net/thread-26318.html

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 اردیبهشت 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,981
    سطح
    26
    Points: 1,981, Level: 26
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    439

    تشکرشده 527 در 189 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: از دست خانواده شوهر خسته شدم و شبها نمیتونم بخوابم

    سلام بهار زندگی خیلی زیبا شما روکمک کردند قاطعیت داشته باشید . نه تنها شما بلکه هر دو شما . یعنی حرفتون دو تا نشه . شما بگید نه بعد شوهرتون بره کار رو انجام بده . با شوهرتون یک دل شوید . اون ها یک مدت ناراحت می شند بعد هم عادت می کنند.
    حتما یادت باشه باید با شوهرت هماهنگ باشی . تا مجالی برای سوء استفاده نباشه

  12. کاربر روبرو از پست مفید sare jo0on تشکرکرده است .

    sare jo0on (چهارشنبه 06 دی 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: دوشنبه 19 تیر 96, 19:57
  2. چطور میتونم آرامش روانیم رو به دست بیارم؟
    توسط مهندس خانوم در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 12 تیر 96, 16:00
  3. زندگیم رو به نابودیه ونمیتونم کنترلشو بدست بگیرم
    توسط zaaraa در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 21 شهریور 95, 11:19
  4. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 بهمن 94, 19:57
  5. قد من از خواستگارم بلندتر است نمیتونم تصمیم بگیرم.
    توسط aban در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 29 تیر 92, 22:21

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.