بالهای صداقت نوشته است:
سلام و عرض خیر مقدم
ازدواجتون را هم تبریک می گویم
همسر شما در تصمیم گیری ضعف دارد ، و شما به عنوان همسرش و اینکه مرد کنارش هستی باید بهش کمک کنی تا مهارت تصمیم گیری رو یاد بگیرد
به طور حتم ، اینکه ایشون اصرار داشتند که با شما نامزد کنن نشان دهنده این هست که به شما متمایل بوده ، اما الان دچار شک شده که نکنه اشتباه کرده
و مطلب دیگر ، فانتزی که در ذهنش داشته است و اون هم این که می بایست چندتا خواستگار می داشته و بعد از بینشون شما رو انتخاب می کرده ، به عدم مهارت ایشون در تصمیم گیری دامن می زند و نیز او را می آزارد
شما سعی نکن مستقیما با ایشون از راه منطق و برهان وارد بشی و ازش دلایل را جویا شوی
اولش بهش این اطمینان رو بده که اگرچه الان عقد کرده اید و زن و شوهر رسمی همدیگر هستید ، اما این عقد ،اجبار و سدی بر وی تحمیل نمی کند ، در همین حال هم شما هم به آسانی اجازه نمی دهید زندگی تون بی هدف و بی ارزش پیش رود
بعد بهش بگو که دوستش داری و بهش علاقه مندی ، اما زمانی می توانید زندگی خوبی را با هم آغاز کنید که این دوست داشتن متقابل باشه
بهش بگو متمایل هستی تا مشکل را حل کنی
بگو یه مدت زمان در نظر می گیرید ( مثلا یک تا سه ماه)و در این مدت حامی ایشون هستید تا ایشون بتواند در خلوت و تنهایی با خودش یک دله بشود و به ثبات در رفتار و فکرش برسد ، پس از آن دوتایی با هم مجددا ارتباطتون را بررسی خواهید کرد ، تا در خصوص ازدواج و یا جدایی با هم تصمیم بگیرید
اما در این دوران سعی کن مقاله های زیادی که در خصوص ازدواج و خواستگاری ، شناخت و ... در تالار هست را مطالعه کنی و در اختیار ایشون هم قرار بدهی
خصوصا مقاله بهترین شکل تصمیم گیری
دقت کن ، این دخترخانم باید بیاموزد که تبعات تصمیمش را باید شخصا به عهده بگیرد
به اتفاق همدیگر زیر یک مشاور خانواده دوران شناخت رو طی کنید ، تا هم شما و هم ایشون بتوانید با یکدیگر تعامل خوبی را برقرار کنید
نگران نباشید ، این مشکلات با صبر و حوصله و بالا بردن مهارت های ارتباطی حل خواهد شد
علاقه مندی ها (Bookmarks)