به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 91 [ 03:49]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    140
    سطح
    2
    Points: 140, Level: 2
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خواهرم مادرمون رو کتک میزنه - چه کار کنم؟ - نگران بقیه خواهرهایم هستم

    سلام
    خدارو شکر یه جایی پیدا کردم واسه کمک خواستن
    من متاهل6 ساله ازدواج کردم 28 ساله مشکلم:خواهرم که3 سال ازم کوچیکتره همیشه با مادرم دعوا داره بهش توهین و فحش رکیک می دهد می گوید" جادوگر و . و خاک توسرت و..." بماند هروقتم دلش بخواد به مادرم حمله یا چیزی رو سمتش پرت میکنه چندین بار با ابجوش و صندوقچه و گلدون . به سر مادرم ضربه زده مادرم یا مادرش فقط نفرینش میکنه و باهاش زبون بازی
    میکنه

    8 سال پیش نامزد کرد با هم کلاسیش تو مدرسه ای خصوصی با کلی دعوا و نارضایتی خانوادهیعنی حدود16 سالش بود همشم از مدرسه دیر میومد یکبارم مرد تجاوز چندتا کثافت از خدا نترس قرار گرفته بود تو سن 15 سالگیالبته میگه نه در حد از دست رفتن ب.......
    نامزدش استرالیاست و 2 ساله تمام تلاششو میکنه که خواهرم و ببر پیشش که سنگ لا چرخشون میفاته من بهش میگم بخاطر بی احترامی به پدر مادر میگه غلط کردن این گ.... که پدر مادر من شدن خدا خودش میدون که چقدر زجرم دادن و...... حالا با داشتنخواهر19 ساله و یه برادر 15 ساله تو خونه نگرانم که اونا ازش یاد نگیرن خدااااااااااااا
    مادرم با اولین زایمانش دچار بیماری روانی شد و تا به حال که اولین فرزندش 30 سالست با قرص فقط زنده است
    4 تا برادر بزرگتر از خودم دارم که همه معتادن و همیشه به ما زور میگفتن که حالا خونه نیست 5 سالی میشه هر جا ی دنیا باشن هستن دیگه پدرم همیشه خارج از تهران بوده و فقط اخر هفته ها میاد خونه وضع مالی افتضاح داریم تو مولوی هم زندگی میکنیم اما من خودم تو ساری زندگی میکنم.
    سوال:
    ر کنم تا انقدر مادرم رو اذیت نکنه؟
    چه کار کنم که برای دوتا خونه موند مون بد اموزی نداشته باشه؟

    در ضمن ایرانی هم نیستیم بابام20 سال پیش از پاکستان اوردتمون ایران به خاطر مذهبمون
    مرسی من منتظر مشاورتون هستم

  2. کاربر روبرو از پست مفید کوثر تنها تشکرکرده است .


  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 شهریور 94 [ 14:10]
    تاریخ عضویت
    1390-6-12
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,076
    امتیاز
    13,834
    سطح
    76
    Points: 13,834, Level: 76
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,166

    تشکرشده 6,121 در 1,114 پست

    Rep Power
    122
    Array

    RE: خواهرم مادرمونو میزنه

    سلام کوثر جان
    میشه بگی مشکل روانی مادرتون چی هستش؟و آیا زیر نظر متخصص هستش الان؟

    فکر میکنم لازم باشه خواهرتم به روانشناس مراجعه کنه
    شما میمیتونید برید جاهایی مثل کمیته امداد و مراکز خیریه (البته نمیدونم روند کارشون چه جوریه) ازشون بخواین بهتون پزشک و روان شناس معرفی کنه؟
    شاید بشه که با کمک اونها خواهرتون تحت نظر روانشناس باشه...........چون مشکلات زیادی وجود داره که فکر می کنم برای حلش کار زیادی از عهده شما بر نیادش...





  4. 3 کاربر از پست مفید نازنین آریایی تشکرکرده اند .

    نازنین آریایی (چهارشنبه 20 دی 91)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 بهمن 91 [ 17:35]
    تاریخ عضویت
    1391-1-25
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    989
    سطح
    16
    Points: 989, Level: 16
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    257

    تشکرشده 257 در 77 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهرم مادرمونو میزنه

    از مادرتون بخوایید که کمتر باهاش بحث کنن .
    طبیعی است که در چنین خانواده هایی فرزندا پرخاشگر میشن . منم چنین مشکلی با برادرم دارم .

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 91 [ 03:49]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    140
    سطح
    2
    Points: 140, Level: 2
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهرم مادرمونو میزنه

    سلام مرسی از راهنماییتون اما باورتون میشه گاهی شبها حتی خود من هم تو خوابم با مادرم در حال دعوام و از دستش زجر میکشم.
    کمیته امداد واسه خارجی ها کاری نمیکنه
    مادرم بیماری روانی داره خوب چه فرقی داره اسم بیماریش چیه در ضمن بله تحت نظر پزشک البته با یه نسخه ده ماه دارو میگیره چون نداریم هر ماه بریم پیش دکترش شمارو خدا برا خانواده هایی همچو ما دعا کنید اگه ایرانی نیستیم ادم مخلوق خدا هم دینتون که هستیم به علاوه هم مذهبتون ما به خاطر مذهب شیعی ایران اومدیم

  7. 3 کاربر از پست مفید کوثر تنها تشکرکرده اند .


  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 شهریور 92 [ 11:36]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    236
    امتیاز
    1,733
    سطح
    24
    Points: 1,733, Level: 24
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    662

    تشکرشده 659 در 208 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهرم مادرمون رو کتک میزنه - چه کار کنم؟ - نگران بقیه خواهرهایم هستم

    سلام کوثر جان
    بنظرم تا اونجائیکه میتونی به مادر و خواهرت کمک کن و اونها رو تنها نذاری
    میتونی یک مدت مادر یا خواهرت رو برای چند ماه پیش خودت بیاری تا هم آب و هوایی عوض کرده باشن و هم تنها پیش هم نمونند ؟ در این مدت سعی کنی با هر دوی اونها صحبت کنی
    درسته که خواهر و برادر هات در شرایط مناسب خانوادگی رشد نکردن ولی دلیل بر بی احترامی به پدر و مادر نمیشه مخصوصا مادری که خودش ناراحتی روحی داره
    بهتره با پدرت هم صحبت کنی و ازش درخواست کنی هر روز بعد از کارش خونه باشه به هر حال بچه ها وقتی حضور یک مرد و اقتدار اون رو در خونه ببینند کمتر به خودشون جرات میدن هر کاری که دوست داشتن و هر رفتاری که دلشون خواست انجام بدن!
    در مورد خواهر و برادر کوچکتر تا اونجائیکه میتونی هر روز با اونها در تماس باش و اونا رو راهنمایی کن بذار ببیین کسی هست که بهشون توجه داره و کاری کن تا حامی مادرت باشن و از کارهای ناشاسیت خواهر بزرگتر دور باشن.
    عزیزم برای جمه و جور کردن خانوادت و تشکیل یک کانون گرم برای اونها راه سختی در پیش داری ولی شدنی هست و اگه تلاش کنی و به خدا توکل کنی موفق میشی
    الانم که ماه صفر هست نذری بکن انشالله برآورده میشه و در کنارش تلاشت رو هم بکن خانومی.



  9. کاربر روبرو از پست مفید سارا@ تشکرکرده است .

    سارا@ (یکشنبه 03 دی 91)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 91 [ 03:49]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    140
    سطح
    2
    Points: 140, Level: 2
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهرم مادرمون رو کتک میزنه - چه کار کنم؟ - نگران بقیه خواهرهایم هستم


    سلام مرسی از لطف مدیر و شما عزیزان
    خانم سارا جان توجه نکردی من تو شهرستانم و خانواده ام تهران پدرم در شهری دیگر مشغول کار است و فقط هفته ای یکبار ویک روز منزله
    با اعصاب خرابها که نمیشه صحبت کرد و راه پیش برد
    در ضمن خودم همین دیروز با پدرم دعوام شد و هر چی عقده تو این سالا داشتم ریخم بیرون و بابام بهم گفت دیگه تو این خونه پاتو نزاری
    کمکککککککککککک

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array

    RE: خواهرم مادرمون رو کتک میزنه - چه کار کنم؟ - نگران بقیه خواهرهایم هستم

    سلام
    به نظرم اگه امکانش بود حتما خواهرت رو به روانپزشک نشون بده
    نیاز به روانپزشک داره تا مداوا بشه و فکر می کنم دلیل این رفتارهاشم مشکلاتی بوده که در گذشته براش پیش اومده

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 بهمن 91 [ 11:43]
    تاریخ عضویت
    1390-1-09
    نوشته ها
    237
    امتیاز
    2,402
    سطح
    29
    Points: 2,402, Level: 29
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    818

    تشکرشده 848 در 197 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: خواهرم مادرمون رو کتک میزنه - چه کار کنم؟ - نگران بقیه خواهرهایم هستم

    عزیزم برات امکانش هست که مامانتو یه مدتی بیاری پیش خودت تو همون شهرستانی که هستی؟
    که بتونی کمی ازش مواظبت کنی و بهش رسیدگی کنی؟
    قربونت برم تو که اینقدر به شیعه بودن خودت افتخار میکنی و به خاطر شیعه بودن حتی وطنتو ترک کردی ، میدونی تو همین مذهب زیبامون چقدر تاکید شده به احترام به پدر و مادر ؟ به رسیدگی به اونا زمانی که پیر و بیمار و کهنسال میشن؟
    احترامشونو تو هر شرایطی داشته باش گلم.

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 دی 91 [ 16:37]
    تاریخ عضویت
    1390-3-26
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    1,359
    سطح
    20
    Points: 1,359, Level: 20
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    46

    تشکرشده 47 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهرم مادرمون رو کتک میزنه - چه کار کنم؟ - نگران بقیه خواهرهایم هستم

    دوست عزیز گفتید خواهرتون در 15 سالگی مورد تجاوز قرار گرفته؟حالا از دست دادن یا ندادن بکارت در اصل موضوع فرقی نمی کنه مهم اینه که یه خاطره وحشتناک توی ذهنش مونده که آزارش می ده چیز کمی هم نیست
    یه سوال داشتم مادر شما بعد افسردگی پس از زایمان اولشون و بیمار شدن دیگه توی همون حالت موندن؟یعنی خواهرتون همیشه یه مادر مریض جلوی چشماش بوده که خوب هم نمی شده درسته؟
    می خواستم اینو بگم که بعضی از ما آدما اطرافیان بیمارمونو به خاطر اینکه نمی تونن خوب شن نمی تونیم ببخشیم بعضی از ماها که فکر کنم خواهرتون هم شاملشون بشه اونارو به خاطر مریضیشون مقصر می دونیم که حتی شایدم تقصیر اونا نباشه ولی ما از اونا بخاطر ضعیف بودنشون بیزاریم به خاطر اینکه وقتی نیاز به کمک داشتیم و داریم اونا هیچوقت نمی تونستن و نمی تونن کمکمون کنن اونا همیشه ازما کمک می خوان ولی به اینکه ما هم نیاز به کمک داریم فکر نمی کنند یا حتی انقدر توی خودشون غرق شدند که اهمیتی به ما نمی دن
    اینجاست که احساس می کنیم کاشکی اونا می مردن..(من فکر می کنم خواهر شما اینجای فرضیه ی منه)
    من این احساساتو تجربه کردم با این تفاوت که خوشبختانه تجربه وحشتناک خواهرتونو نداشتم

  14. #10
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 03 [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهرم مادرمون رو کتک میزنه - چه کار کنم؟ - نگران بقیه خواهرهایم هستم

    کوثر تنها سلام
    مقدمه:
    کوثر یعنی خیر کثیر، یعنی زیاد کننده ... پس شما با این افزایندگی که می تونید داشته باشید، نباید زیاد احساس تنهایی کنید.
    پس شما هم می توانید تنها نباشید. و از آن مهمتر، با خیر و مزایای زیاد شونده ای که دارید می توانید تنهاییت را پر کنی.
    چند مورد را اشاره می کنم. فقط خواهش می کنم چند لحظه آنها را مرور نکن و نگذر و جوابی نده... بلکه اینها را می نویسم که فقط روی آنها تامل و تفکر کنی. اگر بخوانی و بگذری بی نتیجه خواهد ماند.

    یکم: مرز خودت را حفظ کن
    برای کمک کردن به دیگران اولین و مهمترین پیش نیاز اینست که بتوانید یک مرز معقولی بین خودتان و آنها برقرار کنید. اگر مشکل آنها مشکل شما شود، دیگر نمی توانید به آنها کمک کنید. چون حواستان به خودتون و مشکلتون می رود. مرکز خودتون می شوید. احساس شما حرف اول را خواهد زد و خودتون درگیر می شوید.
    اگر کسی می خواهد غریق نجات شود باید خودش در حال غرق شدن نباشد. به این منظور باید مرز و فاصله مشخصی با فرد غرق شونده داشته باشد.
    به دیگر سخن فرد غریق نجات باید ابتدا زیر پای خودش محکم باشد و نگرانی از غرق شدن خودش نداشته باشد تا همه انرژی خود را برای فرد غرق شده به کار گیرد.

    دوم: احساساتت را خوب بشناس اما فقط با احساتت عمل نکن
    یک جراح ممکن است تشخیص دهد که باید دست مصدوم قطع گردد. او جدا از احساسش این کار را می کند و برای مجروح نتیجه بخش هست. اما اگر بجای جراح مادر مصدوم عمل می کرد بر اساس احساسش عمل می کرد و دست مصدوم را قطع نمی کرد. و ممکن بود مصدوم از بین برود.
    این یعنی اینکه روش منطقی همیشه ارضاء کننده احساس ما نیست ممکن است نیاز باشد احساس خود را تحت کنترل بگیریم تا عملی منطقی و مفید انجام دهیم.

    سوم: اقدامی که می توانی، انجام بده، نه اینکه در آرزوی اقدامی باشی که بهترین هست.
    معمولا در مشکلات بزرگ ما در صدد حل کامل مشکل هستیم یعنی آرزوهایمان همیشه در فکرمان هست. در حالیکه ما باید توان خود را محاسبه کنیم و به اندازه آن عمل کنیم. و شاید بهترین نتیجه نباشد اما مطمئنا بدترین نخواهد بود
    .






    کوثر (غیر)تنها
    با توجه به مقدمه و 3 بندی که نوشتم:
    شما به خاطر فهمتان، اعتقادتان و انرژی که می گذارید زیاد شونده و زیادکننده خیر هستید و اصلا چنین فردی تنها نیست. چون خدا حامی افراد با خیر هستند. افراد کوثر تحت حمایت خدا هستند. و اگر نقصانی حس می شود، آزمایشاتی هست که انشاء الله به خوبی پشت سر می گذارید.
    کوثر با وجود مسلمان بودن و با خدا بودن تنها نیست. تنها آنست که همه آدمها کنارش هستند اما او با خدا نیست.
    پس دل قویدار که دنیای بقا محکم از اوست.

    برای کمک به خانواده، خونسرد باشد، و احساسات را تحت کنترل در بیاور تا منطقی بیندیشی و عمل کنی

    ما همه باید به خانواده هایمان کمک کنیم.
    گاهی نمره خانواده ما 17 هست می خواهیم آنرا به 18 برسانیم.
    گاهی نمره خانواده ما -2- هست می خواهیم به 10 بر سانیم.

    به نظر من کسی که نمره خانواده را از -2- به 10 می رساند بسیار موفق تر از کسی هست که نمره 17 را به 18 می رساند.
    شاید نمره 10 برای ما راضی کننده نیست. اما نشان دهنده موفقیت بسیار زیاد هست.

    شما خانواده آشفته ای دارید و نمره کمی دارد ، نیاز نیست که همه چیز را20 بکنید. کافیه تا جایی که ممکن است آن را ارتقاء دهید.





    استفاده از بعضی مهارتها:
    یکم: برای حل بعضی مسائل در خانواده نیاز به قانون، و اجرای آنست.
    اگر هیچ قانونی نیست. پس هر کس هر کاری می کند و میزان خطای خود را نمی داند. فقط می داند دیگران خطا می کنند پس او هم باید خطا کند.
    شما می توانید بعضی قوانین بسیار ساده را در خانواده پیگیری کنید تا انجام شود. در واقع دقت در قانون گذاری و پیگیری این قوانین وظیفه سنگین شماست. و نیاز نیست با پدر یا خواهر یا دیگران درگیر شوید





    دوم: تقسیم وظایف طبق قانون و قاطعیت در اجرای قانون
    مثلا قانون می تواند اینها باشد:
    الف) یکی از فرزندان مسئول دقیق پیگیری دارویی مادر باشد. لذا نیاز هست کسی که مسئول این مسئله هست زمان مراجعه به پزشک، تهیه دارو، دادن دارو سر وقت به مادر و مسائل او را دقیقا پیگیری کند. این موجب می شود که بسیاری از مسائل که عامل محرک مادر هست در خانواده حذف شود.
    (اگر مادر اختلالی دارد مطمئنا خودش نمی تواند نظارت دقیقی بر مسائل پزشکی اش داشته باشد)

    ب) طبق قانون و تاکیدا به کمک سایر افراد خانواده به خواهر پرخاشگر صریحا دستور دهید که از کتک کاری مادر اجتناب کند. در واقع در فاز اول شما صرفا کتک کاری را حذف می کنید و دیگر پرخاشگری ها را رها می کنید.
    (با توجه به کاهش محرک مادر از طریق بند اول و کنترل خواهر از طریق بند دوم این مهم امکان پذیر هست.)

    ج) بسیار مهم: هر قانونی باید ضمانت داشته باشد. فرض اگر خواهر شما به کتک کاری ادامه دادچه اقدامی باید کرد؟
    اگر درون خانواده قاطعیت لازم برای برخورد نیست باید از محاکم و مراجع اجتماعی و قضایی استفاده کرد.
    مثلا آسیب های اجتماعی با تلفن 123 برای همین منظور هست. شما می توانید از سایر افراد خانواده بخواهید که اگر خواهرتان اقدام به کتک کاری کرد بلافاصله با 123 هماهنگ کنند تا مداخله کند.
    (دقت کنید بیشتر اوقات اگر افراد متوجه قاطعیت عملی خانواده بشوند و مطمئن باشند که پیگیری می شود دست به هر کاری نمی زنند.)

    د) پس قانون دیگر این بود که سایر اعضاء خانواده موظف هستند اگر کتک کاری انجام شد بلافاصله با 123 تماس گرفته شود.و از آنها درخواست مداخله در بحران شود.

    هـ) قانون دیگر اینست که اگر به هر ترتیب خواهر شما تمکین نکرد و با همه این مسائل کتک کاری کرد. شخصی از خانواده متقبل پیگیری باشد که مادر شما را به پزشک قانونی ببرد و بعد از آن اقدام به تهیه شکایت علیه خواهرتان بکنند.






    سوم: مصونیت بخشی به فرزندان کوچکتر
    شما نگران این هستد که بچه ها از خواهرتان پرخاشگری را یاد بگیرند. برای حل این مشکل دو اقدام موثر هست

    الف) وقتی شما قوانین سخت گیرانه بالا را تصویب کردید و همه را مسئول کردید. بچه ها متوجه می شوند اگر پرخاشگری کنند ، دیگران ساکت نمی مانند و علیه آنها اقدام می کنند. لذا نوع برخورد قاطع شما با خواهرتان از طریق مراجع قانونی بچه ها را درس می دهد.

    ب) صحبت کردن بر اساس محبت با بچه ها، زنگ زدن به آنها و احوالپرسی آنها، هدیه دادن به آنها، مسافرت، مهمانی و گرم گرفتن با آنها همه منجر می شود که آنها یک الگوی مثبت و دلچسب را در کنار خود ببینند. و بدینوسیله بچه ها جذب شما می شوند و از شما تاثیر می گیرند.
    بچه هم خواهر پرخاشگر را می بینند که زندگیشان را آشفته کرده است، و هم شما را می بینند که وجودشان را گرم می کنید ، سنگ صبورشان هستید، و امیدوارشان می کنید. لذا طبیعتا به طرف کارهای شما تمایل پیدا می کنند.
    همچنین در کنار اینکه الگوی آنها هستید به آنها مسائل اخلاقی و اعتقادی را با مهربانی آموزش بده و با آنها بیشتر صحبت کنید.






    چهارم: مواظب همسر و زندگیت باشد
    دقت کن همه این کارها را وقتی می توانی انجام دهی که بابت خانواده خودت و زندگیت آرام باشی. اگر ناآرام باشی نه اینکه می توانی به مادر و خواهر و برادرت کمک کنی و بدتر اینکه ممکن است به خاطر ناآرامی زندگی شخصی خودت و همسرت هم مشکل دار شود.
    لذا وقتی مرزها را حفظ کردی می توانی آرامش را از درون خانواده شخصی ات به مادر و خواهر و بردارنت تزریق کنی و از ورود مشکلات خواهر و مادرت به زندگی ات و همسرت جلوگیری کنی.





    پنجم:آگاهی ها و مهارتهای خودت را بالا ببر.
    در همین تالار مقالات بسیاری در مورد مهارتهای ارتباطی هست. مقالات زیادی در مورد کنترل احساس هست. مهارتهای زیادی در مورد کنترل خشم هست. آنها را یاد بگیر و سعی کن به کار بگیری.
    اگر برایتان امکان پذیر هست. جلسات حضوری با مشاور خانواده داشته باشید و بطور مستمر روند کار را با او هماهنگ کنید.






    ششم: در نهایت همه اینها وظیفه شماست. و انجام بدهید. نگران نتیجه نباشید.
    در این بازی هر کس باید وظیفه خود را خوب انجام دهد. نتیجه بازی با خداست و تک تک بازیکنان باید جواب بازی خودشان را بدهند.
    شما خوب عمل کنید و از خدا کمک بگیرید. بقیه آن را به خدا بسپارید.

  15. 7 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (دوشنبه 25 دی 91)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مشکل بی انگیزگی و بی هدفی خستم کرده
    توسط odlar در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 22 دی 93, 11:05
  2. از رویا بافی خسته شدم دلم شور آینده رو میزنه
    توسط پونیو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: پنجشنبه 02 مرداد 93, 17:41
  3. من نمیدونم چی میخوام ، فاقد انگیزه و هدف هستم ، شما بگید مشکلم چیه؟
    توسط vahid* در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 69
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 اسفند 92, 14:41
  4. بی انگیزگی برای پایان نامه؛خواستگاری و بلا تکلیفی
    توسط مصباح الهدی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 شهریور 92, 00:05

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.