به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4
  1. #1
    qpnuir
    مهمان

    مشکلات بعد از درخواست ازدواج و مخالفت خانواده ام

    در ادامه این تاپیک
    http://www.hamdardi.net/thread-26522.html
    با یک همکار خانم در یک اتاق حدود 4ماهی همکار بودم
    رفتم از دختر خانم درخواست ازدواج کردم
    که همکار هستیم
    ایشون همان اول کار گفتندشما دوسال از من کوچکتر هستید ایا مشکلی ندارید ایا خانواده تون مادرتون با این اختلاف سنی مشکلی ندارد؟اول این رو مطوئن بشید بعد
    واینکه من زیادی با همه مردوزن گرم میگیرم وفکنم شما مشکلی داشته باشید
    البته درمورد گرم گرفتن با دیگران خودش پیش من شکایت کرده بود با دیگران زیادی راحتم و باعث سواستفاده ودیگران شده واذیت میکنند من را
    قبلا چادری نبود الان یک مدتی که همش چادر میگذارد و به گفته خودش برای همین بوده که کمتر شوخی کنه و گرم بگیره
    وگفت من با داداشم راحتم و همه چیز رو بهش میگم
    فرداش صبحش دیدم صدام کرد شماره تلفن داداشش رو داد گفت دیشب بهش گفتم
    منم فرداش بهمادرم گفتم و گفتم دوسال بزرگتره اول گفتند نه دیگه یکم فکر کنم ولی یک کوچولو اصرار کردم راضی شد و گفت اگر خودش خوب باشه وخانواده اش هم خوب باشه اصلا مشکلی نیست ولی فرداش زنگ زد و ادامه صحبت ها در پایین
    الان این خانم به داداشش گفت منم به مادرم الان به پدرم گفت پدرم سخت مخالفه
    دلیل مخالفتشون همین اختلاف سنیه
    خوب من میگم درسته اختلاف سنی وهمینی که من فکر میکردم میگن که اون بزرگتر بعد تو زندگی ان خانم بهت میگه من بزرگتراز تو هستم ونظرمن درسته و..
    میگم خوب باید اشنا بشیم با این دختر ببینیم اصلا اینجور ادمی هست؟
    میگن چرا ان دختر شماره داداشش رو بهت داد اینقدر حوله
    میگم خوب منطقی بخواهید فکر کنید به نظر من کار درستی کرده که خواسته اگر صحبتی دارم با داداشش کنم یا درحضور داداشش همینطوری سرخود هی باهاش صحبت نکنم البته این رو ان دختره نگفته من خوب برداشت مثبت میشه این رو کرد برداشت منفیشم همین حول بودن است
    اما خیلی دوست دارم یکی دو جلسه باهاشون صحبت کنم و اولویت ها و نظرات همیدیگر بدانیم ولی اگر این نظرات وعقیده ها بگم کلا یک جورایی اگر قضیه کنسل بشه میشه اتو دست همیدیگر که از زندگی کاملا خصوصی وریزه کاری های همیدیگر خبردار میشیم
    واقعا توی این دوجلسه ببینم به غیر از اختلاف سنی دیگه مشکل دیگری نداریم
    چون واقعا این سوالات ی که نوشتم خیلی به نظرم خوب است که اگر جوابشون همه مثبت باشه برام اصلا به فکر اختلاف سنی نیسیتیم و اشنالا مشکلی نیست
    ولی اینطوری خانواده مشکل دار میشه که یکی از دلالی مهم خانواده است که باید راضی باشند حالا گفتم خوب شما بیایید ببینیدشون ولی از ان اول دارند به دید منفی نگاه میکنند

    چی کنم؟
    نمیدونم چی شد دیروز فقط یک مخالفت کوچیک داشت مادرم که بعد راضی شده بود
    اما امروز زنگ زد گفت با پدرت صحبت کردم مخالف بود اینجور که معلوم شده خودش هم مخالف شده
    ولی خودشون هم نمیدونم مخالفتشون جدی نیست یعنی دلیل منطقی ندارند
    ولی همش فکر میکنم سو برداشت کردند که دختره اومده گفته من خوشم اومده ازت وشماره داده
    میگم من رفتم پیش دختره درخواست کردم و ایشون هم خودش اول کار گفته اختلاف سنی دوسال داریم ایا مشکلی ندارید و ایا خانوادتون مخصوصا مادرتون با این اختلاف سنی مشکلی نداره؟نمیدونم اینها چرا سو برداشت کردند فکنم
    میگم خوب اومده فرداش شماره تلفن داداششو داده میگه نکنه میخواهد داداشش بگه بیا خانه ما میگم این چه حرفیه از شما بعیده چنین حرفی بزنید
    میگم به نظرتون یکی از یک دختری خواستگاری میکنه دختره چی باید واب بده به نظرم دختره منطقی ترین کار را کرده که شماره داداشش رو داده حالا قصد ونیتش نمیدونم ولی دید مثبت اینه که نمیخواد هینطوری حرف بزنیم شاید میخواهد درحضور داداشش یا اول داداشش یک بررسی کلی کنه بعد اجازه بده با خواهرش حرف بزنم کار بدی نکرده
    میگه باشه بازم فکر میکنم با پدرت بهت میگم 10روز دیگر که دارم مام حضوری صحبت میکنم
    میگم پس به داداشش زنگ نزنم یکدفعه دختره نگه اومد درخواست داده شماره گرفته دیگه در رفته؟ میگه مگه میخوای همین 1ماه دیگر عقدش کنی میگم نه یک سال دیگر 2سال دیگر اول باید اشنا بشیم اصلا ببینیم با هم سازگاریم بعد

    نه به دیروز فکر کردیممادرمون راضی و نصف بیشتر کارها انجام شده نه به امروز
    الان خدایش از روی احساس اصلا دارم نمیگم کلا تا مقداری سر عقل اومدم
    ولی خوب اگر حرفشون منطقی باشه میگم باشه بدون هیچ شکی و به تصمیمشون احترام میگذارم-ولی اخه حرفشون منطقی نیست اصلا ندیده وتازه احساس میگم با دید منفی کلا دارند نگاه میکنند

    اره کاشکی اول نمیگفتم دوسال اختلاف سنی دارند اول میدیدند بعد سن میگفتم ولی چی کنم من ادم صاف و صادقم دوست ندارم مخصوصا توی اینجور مسائل دروغ بگم
    ماندم چی باید کنم
    توی این مدت تا سعی داشتم دررعایت احترام کارهامو خودم انجام دادم و حرف حرف خودم بوده
    ولی حرف مادرم بیشتر برو داره تا دیگران

    اخه به نظرم این دختر خانم وقتی شماره تلفن داداشش رو داده یعنی میگه فعلا با من حرف نزن در این مورد اول با داداشم یا خانوادتون با داداشم اینطور شما برداشت نمیکنید؟
    والا اره من با ایشون صحبت کنم و سوالات بگم و جوابهابشنوم خیلی بهتره ولی از نظر احترام به خانواده اینجوری به
    راهنمایی کنید

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 بهمن 91 [ 23:46]
    تاریخ عضویت
    1391-8-14
    نوشته ها
    103
    امتیاز
    473
    سطح
    9
    Points: 473, Level: 9
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    167

    تشکرشده 174 در 72 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکلات بعد از درخواست ازدواج و مخالفت خانواده ام

    دوست عزیز ببین الان جامعه یه جوری شده که همه به همه چیز با دید منفی نگاه میکنن مگه اینکه عکسش ثابت بشه!
    خوب این درست نیست اما شما هم صبر داشته باش با خانواده برید دختره رو ببینن جای نگرانی نداره که
    خوب منم از خواهر دوستم خوشم میومد به دوستم گفتم اصلا ارتباط و آشنایی ما از طریق داداشش بود و این به هیچ وجه مشکلی نداره اما زیاد منطقی نیست
    حالا ایشون هم از روی سادگی شماره داداشش رو بهتون داده خونواده شما چرا باید با دید منفی نگاه کنن؟
    به قول خودتون وقتی یکی خواستگاری میکنه خوب باید جواب بشنوه انتظار داشتن دختره فرار کنه؟

  3. 2 کاربر از پست مفید hamedhd تشکرکرده اند .

    hamedhd (جمعه 24 آذر 91)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 بهمن 91 [ 14:00]
    تاریخ عضویت
    1391-2-28
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    1,518
    سطح
    22
    Points: 1,518, Level: 22
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    925

    تشکرشده 957 در 224 پست

    Rep Power
    43
    Array

    RE: مشکلات بعد از درخواست ازدواج و مخالفت خانواده ام

    این که اون خانوم شماره ی برادرش رو بهت داده خیلی خوبه !
    یعنی همه چیز رسمی و زیر نظر خانواده ..

    این دلایل رو به خانواده ت بگو .. براشون توضیح بده که خواستگاری رفتن برای شناخت بیشتر همدیگه ست .. که زیر نظر خانواده ها همدیگه رو بهتر بشناسین و بسنجین و ببینید به درد هم میخورید یا نه ..
    بهشون بگو این که اون خانوم برادرش رو در جریان گذاشته نشونه ی نجابت و پاکیشه نه هول بودنش ..
    بگو اگر بیرون با هم صحبت میکردیم و بهم علاقه مند میشدیم و با هم رابطه ی دوستی برقرار میکردیم بهتر بود یا الان زیر نظر خانواده ها با هم اشنا بشیم ؟؟؟

    شما یه تاپیک دیگه با این موضوع دارین : هم فکری ایا شرایط ازدواج دارم ؟؟
    پیشنهاد میدم همون تاپیک رو دنبال کنید و مشکلتونو اون جا حل کنید .. اینطوری گیج میشید ..

  5. 3 کاربر از پست مفید الف-ح تشکرکرده اند .

    الف-ح (جمعه 24 آذر 91)

  6. #4
    qpnuir
    مهمان

    RE: مشکلات بعد از درخواست ازدواج و مخالفت خانواده ام

    نقل قول نوشته اصلی توسط hamedhd
    دوست عزیز ببین الان جامعه یه جوری شده که همه به همه چیز با دید منفی نگاه میکنن مگه اینکه عکسش ثابت بشه!
    خوب این درست نیست اما شما هم صبر داشته باش با خانواده برید دختره رو ببینن جای نگرانی نداره که
    خوب منم از خواهر دوستم خوشم میومد به دوستم گفتم اصلا ارتباط و آشنایی ما از طریق داداشش بود و این به هیچ وجه مشکلی نداره اما زیاد منطقی نیست
    حالا ایشون هم از روی سادگی شماره داداشش رو بهتون داده خونواده شما چرا باید با دید منفی نگاه کنن؟
    به قول خودتون وقتی یکی خواستگاری میکنه خوب باید جواب بشنوه انتظار داشتن دختره فرار کنه؟
    نمیدانم چرا دیدگاهشون اینطوری شده
    شاید فکر میکنند دختره من رو ساده گیر اورده خرمون کرده؟
    خوب منم همینو گفتم یکی از یکی خواستگاری میکنه دختره باید چی کنه خوب!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط الف-ح
    این که اون خانوم شماره ی برادرش رو بهت داده خیلی خوبه !
    یعنی همه چیز رسمی و زیر نظر خانواده ..

    این دلایل رو به خانواده ت بگو .. براشون توضیح بده که خواستگاری رفتن برای شناخت بیشتر همدیگه ست .. که زیر نظر خانواده ها همدیگه رو بهتر بشناسین و بسنجین و ببینید به درد هم میخورید یا نه ..
    بهشون بگو این که اون خانوم برادرش رو در جریان گذاشته نشونه ی نجابت و پاکیشه نه هول بودنش ..
    بگو اگر بیرون با هم صحبت میکردیم و بهم علاقه مند میشدیم و با هم رابطه ی دوستی برقرار میکردیم بهتر بود یا الان زیر نظر خانواده ها با هم اشنا بشیم ؟؟؟

    شما یه تاپیک دیگه با این موضوع دارین : هم فکری ایا شرایط ازدواج دارم ؟؟
    پیشنهاد میدم همون تاپیک رو دنبال کنید و مشکلتونو اون جا حل کنید .. اینطوری گیج میشید ..
    منم همین میگم نمیخواهم همین فردا برم عقدش کنم
    باید خوب همیدیگر بشناسیم
    یک 2سال اختلاف سنی نمیشه دلیل که
    میگم خودتون که شما 5ماه از پدرم بزرگتر بودی میگه موضوع ما فرق داره ما از کوچیکی با هم بودیم خوب این حرفشون منطقی و مشکلی نداره وبه نظرم درست است
    ولی خوب ما هم باید همیدیگر بشناسیم شاید به غیر از اختلاف سنی همه چیزمون به هم بخوره
    شایدم نه


    ==========
    توی این تاپیک ادامه میدهیم
    http://www.hamdardi.net/thread-26522.html


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 14 تیر 96, 19:57
  2. استفاده از سایت همسریابی برای آشنایی و ازدواج درست هست
    توسط شمیم بهار در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 14 فروردین 93, 17:30
  3. پاسخ ها: 37
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 فروردین 93, 16:14
  4. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 شهریور 91, 23:34
  5. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.