سلام
6ماه عقد کردم و در این شش ماه نتونستم به همسرم علاقه مند شم.مشکلاتی از قبیل عدم درک متقابل بین ماو عدم جذابیت جنسی و عدم جذابیت رفتاری او باعث این مشکلات شده است.چطور میتوانم این مشکلات را ازبین ببرم؟
تشکرشده 10 در 7 پست
سلام
6ماه عقد کردم و در این شش ماه نتونستم به همسرم علاقه مند شم.مشکلاتی از قبیل عدم درک متقابل بین ماو عدم جذابیت جنسی و عدم جذابیت رفتاری او باعث این مشکلات شده است.چطور میتوانم این مشکلات را ازبین ببرم؟
تشکرشده 566 در 110 پست
سلام دوست عزیز
لطفا بیشتر توضیح بدهید.مشکل را خیلی کلی بیان کرده اید
khanoomi (شنبه 18 آذر 91)
تشکرشده 10 در 7 پست
سلام دوست عزیز
نمی دونم چه باید بگم.6 ماه هست به صورت سنتی با یکی از اقوام سببی به اصرار خانوادم عقد کردم ولی از ازدواجم رضایت ندارم
نه دعوا داریم نه جدال نه بحث
هردو بی تفاوت هستیم اوایل عقد همسرم از من شکایت داشت و رفتارش توام با عشق بود الان 2 ماهی هست اوهم بی تفاوت وبی علاقه شده است.
نسبت به او و زندگی متاهلیم هیچ اشتیاقی ندارم به نظرم زندگی با او جذاب نیست.
تشکرشده 10,022 در 2,339 پست
سلام به شما
شما و همسرتون چند سالتونه؟
تحصیلات و شغل شما و همسرتون چیه؟
چطور باهمدیگه آشنا شدید؟
میشه بیشتر مشکلاتتون رو باز کنید؟مثلا عدم درک متقابلتون چیه؟یه مثال بزنید؟
چرا ایشون براتون جذابیت رفتاری نداره؟
جذابیت رفتاری از نگاه شما چیه؟(تعریف کنید)
این رو هم یادتون باشه هر زندگی در شروعش مکشلاتی از این قبیل داره.بالاخره دو تا انسان که تا چند وقت پیش هیچ تعلق خاطری بهم نداشتن باهمدیگه یه پیمانی رو میبندن و میخوان بشن شریک خوشی و نا خوشی.
طبیعیه که اوایل با اینچنین مشکلاتی رو به رو شید.اما باید ریشه یابی کنید و ببینید واقعا ایا مشکل از ایشونه یا از سطح توقعات و انتظارات شماست؟
maryam123 (شنبه 18 آذر 91)
تشکرشده 10 در 7 پست
نوشته اصلی توسط maryam123
unes (شنبه 18 آذر 91)
تشکرشده 1,571 در 419 پست
در مورد خواسته هات باهاش صحبت کردی؟
mehrdad_m (شنبه 18 آذر 91)
تشکرشده 10 در 7 پست
من خیلی عجول هستم یا روند این سایت همینه هر ثانیه چک میکنم ببینم جوابی هست یا نه.
مهرداد عزیز باهاش مطرح کردم ولی ذاتا دختر خشکی به نظر میاد تغییری در رفتارش ایجاد نمیکنه .دختر متواضع و خوش برخوردی هست مهربان هست و خیلی اوقات هم باعث خنده من میشه ولی رفتار زنانه نداره نمیدونم چطور توضیح بدم .انعطاف و لطافت بدنی نداره.به عنوان یک دوست وهمراه خیلی خوبه ولی به عنوان زن نه.دختر بساز و قانعی هست ولی نمیتونه من رو جذب کنه.ازهمه اینها گذشته از نظر صورت و اندام هم جذبم نمیکنه به حدی که لازمه .
شغل من کار طراحی سایت
همسرم شاغل نیست قبلا در موسسه آموزشی شغل اداری داشته.کاردانی نرم افزار داره منم نرم خوندم
unes (شنبه 18 آذر 91)
تشکرشده 1,571 در 419 پست
خب نباید هم انتظار داشته باشی یه شبه تغییر کنه که!
رفتارهایی که توی 25 سال شکل گرفته که نمیشه به این سرعت عوض بشه!
میتونید با هم برید خرید یا در مناسبت های مختلف خودتون برخی لباس هایی که دوست دارید رو براش بخرید.
موقعی که کوچکترین رفتار یا حرکتی که باب میل شماست رو انجام میده یا مثلا اندکی آرایش کرده یا لباس مورد پسندتون رو پوشیده، همونموقع تا میتونید ازش تعریف کنید و ذوق کنید که متوجه تغییر رفتارتون بشه.
از ایشون بخواید که ورزش کنه...
در کل بهترین کار به نظرم اینه که هر چی میخواید رو به خودش بگید و توضیح بدید که دوست دارید تمام نیازهاتون فقط و فقط از طریق ایشون برطرف بشه!
در این راه صبور باشید.ایشالا درست میشه
mehrdad_m (شنبه 18 آذر 91)
تشکرشده 10 در 7 پست
الان انقدر از هم دوریم دیگه مجال این گفتگوها نیست اصلا نمیدونم تغییر پذیر هست یانه؟میشه به آینده امیدوار بود یا جدایی به صلاح جفتمونه
تشکرشده 157 در 60 پست
سلام دوست عزیز
من کارشناس نیستم ولی چون تا حدود زیادی اون اوایل شخصیتی شبیه همسر شما داشتم خواستم براتون بنویسم. اما همین اول کار بتون قول می دم که اگر واقعا بخواین این مسئله کامل حل می شه. هیچ جای نگرانی نیست. کارشناسای سایت می یان و راهنماییتون می کنن. به کل فکر طلاق و جدایی رو از ذهنتون بیرون کنین
اما تجربه من. من شخصیت کم حرف و آرومی دارم. کلا شلوغ نمی کنم و خیلی شوخی نمی کنم. البته شوخی رو تحویل می گیرم ولی اینکه خودم تو جمع شیطونی کنم نه. بعد از ازدواجم هم که بی تجربگی در ارتباط با همسر بهش اضافه شد و خلاصه نمی دونم همسرم چه طوری منو تحمل می کرد
اما برخورد همسرم به من کمک کرد تا تغییر کنم و اون شکلی بشم که هم خودم خودمو بیشتر دوست داشته باشم و هم همسرم. نمی دونم این کار رو ناخداگاه انجام داد یا با برنامه ولی در هر حال این طوری بود که خودش شروع می کرد فضا رو ایجاد کردن. بعدش اگر یک کار خیلیییییی کوچیک یا رفتار خاصی که دوست داشت از من می دید اون قدر اون رو بزرگ می کرد و ازش تعریف می کرد که من کلی شارژ می شدم و اعتماد به نفسم هم بالا می رفت. این روند همین جوری ادامه پیدا کرد و من از خود همسرم یاد گرفتم که دوست داره باهاش چه جوری باشم. بعد از یه مدت دیگه برام سخت نبود و انگار اون کارها جزئی از وجودم شده بود.
یه نگاهی به دور و برتون بندازین. اون وقت می بینین که همسرتون چه قدر خصوصیات مثبت فوق العاده ای داره. این مسئله ای که می گین فقط به خاطر بی تجربگی و شاید آگاهی کم
در ارتباط با همسر باشه. این خوشبختی ای که به شما رو اورده و منتظر یک قدم از طرف شماست تا خودشو نشون بده :)
برای شروع دوباره رابطتون با همسرتون هم شاید خوب باشه یکی از کتاب های باربارا دی آنجلس یا کتاب های خوب دیگه که انتظارات و مسئولیت های متقابل همسرها رو توضیح می ده بخرین و اول خودتون بخونینش. بعد به با یه نامه عاشقانه به همسرتون بدین و بگین که از بودن با همسرتون چه قدر خوشحالین و می خواین اون یک قدم رو با هم دیگه با خوندن این کتابا یا رفتن پیش مشاور بردارین.
سعی کنین خیلی با همسرتون صحبت کنین. باید بشون بگین که چی دوست دارین.
مطمئن باشین که شما زوج خیلی خوشبختی خواهید شد اگر این قدم رو بردارین.
زهرا ۲ (یکشنبه 19 آذر 91)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)