سلام به تمامی مشاورین عزیز:
اینجانب پس از آنکه فهمیدم دختر مورد علاقه ام که رویاهام با او بودن را داشتم بخاطر اختلاف در عقاید مذهبی کنار گذاشتم و حالا یه حس تنهایی در وجود هست ، با آنکه بدانید تمامی ساعات زندگی سعی کردم پر کنم آن هم با کارکردن،درس خواندن در مقطع ارشد در دانشگاه و حتی ورزش کردن ولی باز احساس می کنم که تنهام.
ضمناً در توضیحات به امرتان برسانم بخاطر آنکه قصد آنرا دارم که پس از مستقل شدن نسبی بیشتر از لحاظ مادی به ازدواج فکر نکنم و تا بحال با هیچ دختری دم خور و دوست نبودم. حال مانده ام چطوری این حس را در خودم کمتر و یا غالب شوم که باعث آن شده در درس خواندم تمرکز کمتر و حتی حوصله کمتری برای درس خواندن داشته باشم و همیشه در رویاها و خیالاتم در ذهنم مرور کنم. ممنون میشم راهنماییم کنید.
باتشکر
علاقه مندی ها (Bookmarks)