سلام
۲۷ سالم هست و حدود ۳ ساله که پسری رو میشناسم (ایشون ۳۱ساله هستند). حدود ۱سال و نیم از شروع رابطه احساس خاصی بینمون نبود و ۲ تا دوست معمولی برای هم بودیم. با گذشت این مدت بسیار زیاد بهم علاقهمند شدیم و ایشون چند بار به من پیشنهاد برقراری رابطه جنسی دادند و چون من به هیچ عنوان حاضر به این امر نشدم (به خاطر اعتقادات مذهبی که دارم) بعد از چند ماه از من خاستگاری کردن. میتونم بگم ۹۰٪ اخلاقمون بهم میخوره و درک بسیار بالایی از رفتار هم داریم طوری که در اوج ناراحتی واقعاً برای هم مسکن هستیم ولی از لحاظ باورها و اعتقادات مذهبی فاصلهی زیادی بینمون هست. بخاطر همین مسایل من موافقت نکردم و حدود ۱سالی هست که در حال کات کردن رابطهایم!!! با تمام سختیای که بهم میگذره یه مدت هیچ تماسی باهاش نمیگیرم ولی بعد از چند هفته دوباره تلفن زدنها، اساماس زدنها و ایمیل زدنهای ایشون شروع میشه و من مجددا توی یه بحران روحی میافتم تا دوباره بتونم ارتباط رو برای چند هفته قطع کنم. کار آسونی برام نیست و واقعاً فشار غیرقابل تحملی رو متحمل میشم.
فکر کنم الآن دیگه مطمئن شده باشه که واقعاً میخوام رابطه رو کات کنم (چون مطمئنم بعدا بخاطر اختلافات اعتقادی دچار مشکل میشیم). مشکل من عذاب وجدانیه که در رابطه باهاش گرفتم و فکر میکنم به هر حال حداقل ۱سال و نیم از عمرشو صرف متقاعد کردن من کرده (و خدا وکلیلی از همون ابتدا بهش گفتم که بدرد هم نمیخوریم) و ممکنه الآن پیدا کردن کیس جدید براش کار راحتی نباشه و از این بابت خیلی خودمو سرزنش میکنم. من واقعاً باید چکار کنم؟ حتی به این فکر میکنم که یکی از دوستان یا آشنایانمو بهش معرفی کنم ولی روم نمیشه!
شاید کسی پیشنهادی داشته باشه که به من هم کمک کنه...
علاقه مندی ها (Bookmarks)