سلام دوستان
نمی دونم از کجا شروع کنم . اصلا نمی دونم فکری که من می کنم درسته یا من بدبینم . شوهر من تحویلدار بانکه . مشکل من اینه که برخوردش با خانوما خوبه . البته جلف نیست . محترمانه است زیادی بهشون احترام می ذاره . یه جورایی نسبت بهشون بی تفاوت نیست . واسه همین همه عاشقش می شن . من خودمم کارمند بانکم ولی برخوردم با مشتری ها سرده . برخوردم با همکارام خوبه ولی با مشتریا نه . اصلا باهاشون حرفهای غیرکاری نمی زنم . اگر هم یه پسر ژیگول و بعضا شیطون به پستم بخوره طوری اخم می کنم جدی می شم که جرات چیزی گفتن رو پیدا نکنه . ولی فک می کنم شوهرم اینطوری نیست . البته چیزی ندیدم ولی اینو از خاطراتی که بعضی وقتها از محل کارش تعریف می کنه می فهمم ( البته از محل کارش زیاد حرف نمی زنه در صورتی که یه تحویلدار در روز ماجراهای زیادی براش پیش می آد من خودم همه اتفاقای جالب رو تعریف می کنم ولی اون هیچی نمی گه و این خودش باعث مشکوک شدن من می شه ) .
وقتی توی ماشین باشیم به خانومای عابر راه می ده و ترمز می کنه و با دست می گه رد شید ( باز هم در کمال احترام ) این حرکتش حرصمو در می آره ولی تا حالا چیزی بهش نگفتم .
کلا به خانومها نگاه می کنه البته خودم می دونم اصلا نگاهش هیز نیست و قصدی توش نیست ولی نگاه می کنه (نگاه گذری ) . یه بار خیلی وقت پیش بهش گفتم چرا نگاه می کنی؟ گفت من نگاه نمی کنم .
من دلم می خواد برخوردش با خانوما سرد باشه طوری که اونا اصلا جذبش نشن . ولی اون کاملا برعکسه .
علاقه مندی ها (Bookmarks)