به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 آبان 91 [ 15:14]
    تاریخ عضویت
    1391-6-18
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    342
    سطح
    6
    Points: 342, Level: 6
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    همسرم منزل را ترک کرده ، محل زندگیش از من پنهانه، عدم تمکین دادم ... بلاتکلیفم....

    با یاد خدا که هرچه دارم و ندارم از لطف و کرم اوست
    با عرض سلام و احترام خدمت شما
    من و همسرم مدت 4 ساله که با هم زندگی میکردیم و خودمون با هم تفاهم داشتیم و مشکلی نداشتیم و بزرگترین و ‏عمده ترین مشکلاتمون عدم معاشرت ، عدم محبت و عدم احترام خانواده همسرم با من و خانواده ام بود .‏
    ما در این مدت بارها بخاطر عدم ارتباط خانوادگی همسرم با ما مشاجره و بحث داشتیم و به نتیجه ای نمیرسیدم و همسرم ‏بارها میگفت خانواده ما اینجورین خودتو باهاشون وفق بده ، خانواده شما اینجورین منم با اونا خودمو وفق میدم .‏
    در صورتی که در روز آشنائی و خواستگاری همسرم و خانوادش گفتند ما هم اهل معاشرت و سفر و ... هستیم .‏
    حتی در یک رویاروئی پدر و برادر همسرم خواستم مشکلمون برطرف بشه که نشد و بدتر هم شد . پدرم از برادرهمسرم ‏خواست که با ما بیشتر ارتباط داشته باشند و برادر همسرم گفت تا 6 سال اول زندگیشون ما کاری باهاشون نداریم و ما ‏که با هم وصلت نکردیم اینا با هم وصلت کردند .‏
    از همسرم خواستم که مشاوره ای برگزیند نا مشکلمون توسط مشاوره حل بشه که آخرش هی پشت گوش انداخت .‏
    از سمت خانواده من رفت و آمد میشد ، احترام گذاشته میشد ، مهر و محبت برقرار بود ولیکن همسرم استقبال نمیکرد و ‏بیشتر دوست داشت که ارتباط خانوادگی ما هم مثل خانواده خودش باشه و احساس میکردم که از ته دلش رضایت ندارد .‏
    این سال آخر سعی کردم دل همسرم را بیشتر به دست بیارم و ببینم رضایتش در چیست . منم کم کم ارتباطم را با خانواده ‏خودم کمرنگتر کردم .‏
    با ازدواج برادرم و آمدن زن برادرم در زندگی ما وارتباط بی نظیر خانوادگیشون با هم احساس کردم همسرم رفتارش به ‏مرور زمان بدتر میشه و در زنگیمون بهانه گیری میکند و دایم در حال تغییر و تحوله . مشخص بود که میخواست منو ‏یه جورائی عصبانی کنه که از خودش عکس العمل نشون بده .‏
    در ضمن باید عرض کنم که همسرم از خانواده شهدا میباشد و من تمام سعی خودمو میکردم که از هیچ مهر و محبتی در ‏قبالش کوتاهی نکنم . و اونم هیچ وقت از خود من شکایتی نداشت و همیشه به من میگفت چقدر ما 2 تا با هم تفاهم داریم ‏‏.‏
    تا اینکه تعطیلات سران اجلاس آمد و خانواده ام میخواستند زن برادرم رو برای پاگشا به شهرستان منزل پدربزرگم ببرند ‏و از ما هم خواستند که باهاشون بریم . همسرم راضی نشد و بالاخره ما هم نرفتیم .‏
    به همسرم پیشنهاد دادم میخواد که این چند روز رو بره کنار خانوادش تا هم روحیه اش عوض بشه و هم یه جورائی ‏فکراشو بکنه که بتونه مشکل روابط خانوادگیمون رو حل بکنه و هم دلمون بیشتر واسه هم تنگ بشه . همسرم پذیرفت و ‏بدون اینکه تو رفتنش نه بیاره به خونه مادرش رفت .‏
    ‏2 روز بعد همسرم به خونه برگشت و من خوشحال شدم که انگار طاقت دوری نداشته و برگشته ولی بهم گفت میخواد ‏خونه مادرش بره حموم و اومده یه سری وسایل برداره وبره . وسایلشو جمع و جور کرد و رفت ...‏
    ‏1 هفته بعد با من تماس گرفت که فکراشو کرده و نمیتونه با این شرایط ارتباط خانوادگی 20 سال کنار من زندگی کنه و ‏الانم جائی را اجاره کرده و مستقل زندگی میکنه و طلاق میخواد و بهم گفت تو اقدام میکنی یا من . ‏


    الان مدت 3 ماه است که همسرم منزل را ترک کرده و در خانه پدری هم سکونت ندارد . و با مادرش در مکانی دیگر ‏زندگی میکند و خط همراهش را واگذار کرده و تمام راهای ارتباطی را بسته است .‏
    با کشیک منزل و تعقیب متوجه شدم که برادر همسرم در منزل فعلی زندگی میکند . پدر و مادرم رفتند که با برادرم ‏مصالحه کنند ولی برادرهمسرم با گستاخی و فحاشی و ناسزاگوئی به من و خانواده ام به پلیس 110 زنگ زد .‏
    در اینجا متوجه شدم که خانواده همسرم حمایتش کردند و به قول خودش پناهش داده .‏
    تازه متوجه شده بودم که همسرم طلاها ، مدارک شناسائیش رو هم باخودش برده و از این کارش از حدود یک سال و نیم ‏پیش برنامه ریزی شده بوده و به زن برادرم ، زن دوست صمیمیم و بعضی دیگر از قبل گفته بوده .‏
    حدود 1 ماه از رفتن همسرم گذشته بود که اظهارنامه عدم تمکین را مطرح نمودم که در نهایت الصاق شده بود و جوابی ‏دریافت نکردیم .‏
    از محل کار برادر همسرم خواستم محل زندگی همسرم رو پیدا کنیم که برادر همسرم متوجه تعقیبش شد و باز هم به ‏پلیس 110 زنگ زد و باز هم درگیر کلانتری شدیم .‏
    بعد از 2 ماه از رفتن همسرم وکیل همسرم با من تماس گرفت و گفت همسرت از همه حق و حقوقش گذشته و درخواست ‏طلاق توافقی داره . همسرت گفته ازش بیزارم و دوستش ندارم . منم گفتم باید ببینمش و باهاش صحبت کنم .‏
    من تا الان چون دوست نداشتم پای همسر و خانواده ام به دادگاه و کلانتری باز بشه دادخواست ندادم و شکایت نکردم .‏
    حالا هم نمیدونم چکار کنم ... تکلیفم چی میشه ؟ کمکم کنید .‏
    آیا بدون اینکه با همسرم صحبت کنم به طلاق توافقی (خلعی) رضایت بدم ؟
    آیا من نباید دادخواست عدم تمکین بدم ؟ و مراحل قانونی و دادگاهی رو انجام بدم ؟
    آیا من سعی نکنم محل زندگی همسرم رو پیدا کنم و اینکه ازش به مدت 3 ماهه خبر ندارم از برادرش شکایت کنم ؟
    آیا اینکه همسرم با من داشته زندگی میکرده و دورادور داشته شرایط جدایشو با خانوادش برنامه ریزی میکرده خیانت ‏نیست ؟ ‏
    آیا اگر طلاق توافقی خلعی میخواد میتونم علاوه بر حلال کردن مهرش ، طلاها و ماشینی رو که به اسمش کردم روپس ‏بگیرم ؟ و حتی خسارت عروسی و خرجکرد زندگی و جوانیم چی ؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 12 اردیبهشت 93 [ 15:23]
    تاریخ عضویت
    1389-6-08
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    2,981
    سطح
    33
    Points: 2,981, Level: 33
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    227

    تشکرشده 409 در 163 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: درخواست کمک

    من تصور میکنم اختلافات شما ریشه ای تر از چیزی باشه که بیان کردین. تصمیم به طلاق تصمیمی نیست که به خاطر رفت و آمد کم یا زیاد گرفته بشه. به نظر من تنها راهی که ممکنه شما بتونین زندگیتون رو نجات بدین راضی کردن همسرتون به حضور در جلسات مشاوره خانوادگیه. شخص دیگری باید زندگی شمارو تحلیل کنه.
    اما سوالات حقوقی شما :
    شما میتونین درخواست تمکین بدین و در صورت عدم تمکین خانوم ، شما مجوز عدم پرداخت نفقه از تاریخ تمکین رو دارید و احتمالا اجازه دادگاه برای ازدواج مجدد که گمون نمیکنم به کارتون بیاد.

    همسر شما قانونا مجبور نیست با شما زندگی کنه و از محل زندگیش به شما اطلاع بده.

    حتی ارتباط تلفنی و پیامکی زن با مرد غریبه هم از دید قانون خیانت نیست .

    در طلاق خلعی این خانومه که مهریه رو میبخشه نه شما، حتی زن میتونه مهریه رو بذاره اجرا اما طلاق نگیره. در صورتی که خانومتون مهریه اش رو اجرا بذاره تمام دارایی شما (منزل ، ماشین ، موبایل و حتی اخیرا حسابی که یارانه به اون واریز میشه) میتونه ضبط بشه. من تصور نمیکنم چیزی که به نام همسرتون کردین و به نامشون سند خورده قابل بازپس گرفتن باشه اما بد نیست با یک وکیل خانواده یا تلفن 194 مشاوره کنین.

  3. #3
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    RE: درخواست کمک

    bahrami5562 گرامی

    به همدردی خوش آمدی


    سئوالات شما جنبه حقوقی داره و چون ما کارشناس حقوقی در تالار نداریم یا با یک وکیل دعاوی باید مطرح کنید یا سرچ کنید و سایتهایی که راهنمایی حقوقی میدهند مراجعه کرده و پاسخ مناسب را دریافت کنید .

    در صورتی که در خصوص بازگرداندن همسرتون به زندگی راهنمایی میخواهید می توانید تاپیک را در این جهت ادامه دهید .



    .

  4. 2 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (چهارشنبه 01 آذر 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.