سلام و عرض ادب و احترام خدمت مدیر محترم سایت و شما دوستان عزیزی که مشاوره میدهید واقعا از مشاوره های اصولی تان لذت بردم.لطفا به من هم کمک کنید تا دل من هم شاد گردد.مشکل من مربوط به افرادی است که در زندگی خانوادگیم به عنوان دوست وارد میشوند و آنچنان ضربه به زندگی زناشویی من زده اند که دیگه ترمیمش با خیلی مشکله با در حد توانایی من نیست.من و همسرم یه دوست خانمی داشتیم که به سبب امور کاریمون اندکی بیشتر بهش نزدیک شدیم به طوری بعضی شبها شام بیرون میرفتیم و خلاصه صمیمی شدیم تا اینکه این خانم یه روز به همسر من گفته بود شما با خانم ها صحبت میکنی و میخندی همسرت ناراحت میشه!!(البته عرض کنم من صد درصد به همسرم اعتماد دارم و همسرم مدلش انسان شوخ طبعیه) خلاصه قبل از مطرح کردن این موضوع هم یک دعای مهر ومحبت به من داد ازش پرسیدم این چیه گفت به خاطر اینکه محبت همسرت بهت زیاد بشه راستش من ناراحت شدم ولی فکر کردم شوخی میکنه! یک هفته بعد که موضوع بالا را با شوهرم مطرح کرد و من به شوهرم عنوان کردم که چرا این خانم در مسایلی که بهش ربطی نداره دخالت میکنه و حد ومرزهای دوستی رو رعایت نمیکنه از اونجایی که شوهرم همیشه رفتار دیگران را بحق و مشکل را از طرف من میدانه ما دعوای سختی کردیم ومن از این خانم که باعث دعوای من وشوهرم شد متنفر شدم و رابطه ام رو باهاش قطع کردم.شوهرم رابطه ش رو در حد کار داره چون ناچاره .اما منو مقصر میدونه و به من انگ بدبینی میزنه و میگه تو روابط اجتماعیت غلطه .راستش من از اینکه این افکار رو به من داره خیلی ناراحتم.شما منو راهنمایی کنید کجای کار من اشتباه بود
علاقه مندی ها (Bookmarks)