به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 آذر 92 [ 11:43]
    تاریخ عضویت
    1391-8-25
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    840
    سطح
    15
    Points: 840, Level: 15
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    هدفش چی بود؟ فک میکردم ازدواج میکنیم

    سلام. دختری هستم 21 ساله دانشجوی ترم 7و تهران.
    سوم دبیرستان بودم. که یه خط ایرانسل گرفتم. بعد مدتی مزاحم تلفنی پیدا کردم، از شهرهای دیگه که هنوز نفهمیدم شمارمو از کجا اوردن. یکی از این مزاحم ها خیلی بی ادب بود و حرفای ... میزد. من بیشتر اوقات جواب نمیدادم . انقد مزاحم هام زیاد شد که همیشه گوشیم رو سایلنت بود. تا موقع امتحانات خرداد که اون خطش خاموش شد و من راحت شدم. توی شهریور ماه بود که تعداد مزاحم هام خیلی خیلی زیاد شد و فهمیدم که شمارم توی چت پخش شده.( من اصلا چت کردن بلد نیستم و بعدها فهمیدم این کار توسط همون شخص بوده).

    من پیش دانشگاهی شدم و درس میخوندم. بیشتر وقتا هم گوشیم خاموش بود. دانشگاه قبول شدم. توی آذر ماه بود که دوباره بهم زنگ زد. گفت میخوام ببینمت، اول قبول نکردم ولی با خودم گفتم بزار ببینم کیه که اذیتم میکرد.اومد تهران دیدمش. رفت شهر خودشون. بعد گفت میخوام باهات ازدواج کنم. ولی بعد مدتی توی اس ام اس هاش همیشه حرفای .... میزد. من هم همیشه عصبانی میشدم.

    توی اردیبهشت باز همدیگر رو دیدیم. خاله اش و دخترخاله هاش که تهران هستن هم دیدم. مطمئن شدم قصدش ازدواجه.اون هیشه اصرار میکرد که بهش عکس بدم که به خانوادش نشون بده اما من نمیدادم. اون نه کار داشت نه پول، و اینکه من نمیتونم شهر اونا برم. خواستم همه چیو تموم کنم، که شروع کرد به تهدید کردنم، اینکه شماره خط ثابتم و همه اطلاعات رو پخش میکنه. هر چی التماسش میکردم فایده نداشت. میگفت باید بیای با هم ... کنیم بعدش خواستی برو، وگرنه من میدونم و تو... داغون شده بودم. اونقدر عصبانی که مجبور شدم به دخترخالش اس ام اس بدم و بگم. نمیتونستم حرف بزنم و همش گریه میکردم.

    وضعیت بدتر شد. 2 ماه خاموش بودم. اواخر تابستون روشن کردم باز بهم زنگ زد. ولی برای من همه چی تموم شده بود. هی خاموش و روشن میشدم. بهم ایمیل میداد و تهدیدم میکرد. برام عکسای .... میفرستاد. من همیشه گریه میکردم. دیگه خاموش کردم تا تیر سال بعد که ایمیل داد که اومده تهران و توی رستوران مشغول به کار شده. وقتی دیدمش گفت خیلی عوض شده، میگفت منو ببخش، اون موقع بیکار بودم، همیشه به ... فکر میکردم. توی مرداد یه بار دیگه دیدمش. و اوایل مهر پارسال یه بار دیگه که تولدش هم بود و براش کادو هم گرفته بودم. ولی بعد اونروز دیگه جواب تلفن و اس ام اس هامو نداد. فقط گفت برو من به دردت نمیخورم. التماسش کردم که ببینمش، اومد و باز هم گفت برو، من اشکم دراومده بود. و اون میگفت حالا مگه چی شده؟

    گوشی رو خاموش کردم. 2 هفته بعد اومد جلوی دانشگاهم. خیلی بد باهاش حرف زدم. گفتم برو. داغون شده بودم. فک میکردم براش بازیچه بودم. تا بعد عید روشن کردم،فهمیدم از تهران رفته شهرشون. گاهی اس ام اس میداد و میگفت منو ببخش، من هدفم ازدواج بود اما نشد. نفرینم نکن. و من همیشه باهاش بد حرف میزدم و میگفتم دست از سرم بردار، و باز هم گریه میکردم. تا چند روز پیش که اومد تهران، گفت میخوام ببینمت، نرفتم، اما بعدش رفتم. و گفت منو ببخش.

    احساس پوچی میکنم. من خیلی دختر خوبی بودم. نمازخون هستم اما ... . بخدا قسم حتی 2-3 باری که همدیگر رو دیدیم و اون دستمو میگرفت معذب میشدم و دستمو میکشیدم. من خیلی بدبختم . چرا باهام این کار و کرد؟ هدفش چی بود؟(تا حالا هیچ خواستگاری برام نیومده، ممکنه بختم رو بسته باشه؟ اصلا همچین چیزی وجود داره؟)

  2. #2
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 دی 94 [ 22:37]
    تاریخ عضویت
    1391-12-28
    نوشته ها
    868
    امتیاز
    9,210
    سطح
    64
    Points: 9,210, Level: 64
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,872

    تشکرشده 3,054 در 793 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: هدفش چی بود؟ فک میکردم ازدواج میکنیم

    پسره ارزش فکر کردن هم نداره .
    چرا آخه خودت رو درگیرش کردی ؟
    هدفش هر چی بوده . رفته .
    هر شماره ایی هم ازش داری ، برای همیشه خاموش کن .
    .
    آخه برای پسره بی ادب ... رفتی کادو گرفتی ؟ چرا آخه .
    به نگاهی به پیشینه اش بنداز.
    یعنی فکر می کردی با این ازدواج میکردی ، خوشبخت می شدی؟

  3. 17 کاربر از پست مفید omid65 تشکرکرده اند .

    omid65 (شنبه 27 آبان 91)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 فروردین 93 [ 13:46]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    298
    امتیاز
    2,164
    سطح
    28
    Points: 2,164, Level: 28
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,619

    تشکرشده 1,636 در 313 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: هدفش چی بود؟ فک میکردم ازدواج میکنیم


    سلام سمانه جان

    خانومی آخه اینهمه نگرانی برای چی؟ این آقا که از اول هم قصدش مشخص بوده! کلمه ی ازدواج فقط بهانه ای بوده برای رسیدن به خواسته هاش...

    عزیزم اول از همه اون رو فراموش کن... پلای ارتباطی رو از بین ببر و دیگه هم به هیچ عنوان سراغش نرو!
    21سالگی آخه سنیه که نگران نیومدن خواستگار باشی؟؟؟ اونم تو شهر تهران که سن ازدواجش به نسبت شهرای دیگه بالاتره؟؟؟
    بسته شدن بخت هم اصلاً وجود نداره! آیه ی 74 سوره ی فرقان رو فقط جهت آرامش خودت بخون. به وعده ی خدا اطمینان داشته باش.

  5. 15 کاربر از پست مفید gole kaghazi تشکرکرده اند .

    gole kaghazi (چهارشنبه 01 آذر 91)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 آذر 95 [ 17:27]
    تاریخ عضویت
    1391-8-16
    نوشته ها
    394
    امتیاز
    4,863
    سطح
    44
    Points: 4,863, Level: 44
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    906

    تشکرشده 891 در 308 پست

    Rep Power
    51
    Array

    RE: هدفش چی بود؟ فک میکردم ازدواج میکنیم

    این پسر یک شارلاتان به تمام معنا بوده. لطفا فراموشش کن یک صدقه و نذر بده بابت بلایی که خداوند از سرت گذروند. شکر کن.

  7. 10 کاربر از پست مفید mehran21 تشکرکرده اند .

    mehran21 (جمعه 26 آبان 91)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 بهمن 91 [ 14:00]
    تاریخ عضویت
    1391-2-28
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    1,518
    سطح
    22
    Points: 1,518, Level: 22
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    925

    تشکرشده 957 در 224 پست

    Rep Power
    43
    Array

    RE: هدفش چی بود؟ فک میکردم ازدواج میکنیم

    سمانه جان همونطور که دوستان هم گفتند از چیزهایی که تعریف کردی میشد فهمید قصدش چی بوده !

    عزیزم هرچی بوده گذشته و تموم شده .. کسی که اینهمه شما رو بازی داد ارزش داره حتی بخوای بهش فکر کنی ؟ ارزش داره که وقتتو انرژی تو بذاری پای رابطه ای که تموم شده و واقعا بی مفهوم بوده ؟
    خانومی خوشحال باش که بدون هیچ دردسر و ابرو ریزی از هم جدا شدین .. و به فکر اینده باش ..
    به فکر خوب ساختن اینده ت باش با یه ادم لایق و با ارزش .. خدا رو شکر کن که این ادمو از سر راهت برداشته و یه فرصت بهت داده که زندگی بهتری رو برای خودت بسازی ..
    فراموشش کن .. به زندگی خودت برس و معیارهاتو برای ازدواج مشخص کن .. سنی نداری که عزیزم

  9. 8 کاربر از پست مفید الف-ح تشکرکرده اند .

    الف-ح (جمعه 26 آبان 91)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 آذر 92 [ 11:43]
    تاریخ عضویت
    1391-8-25
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    840
    سطح
    15
    Points: 840, Level: 15
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: هدفش چی بود؟ فک میکردم ازدواج میکنیم

    ممنونم. چند روز پیش که دیدمش جون مادرش رو قسم میخورد و می گفت من قصدی نداشتم، من ازش متنفرم. تو این یک سال چند بار اومد تهران اما من نرفتم. می گفت خیلی عوض شده. حیف

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array

    RE: هدفش چی بود؟ فک میکردم ازدواج میکنیم

    سمانه

    چقدر ساده هستی

    آخه کسی که مزاحم تلفنی میشه و بعد شماره آدمو پخش میکنه اصلا میشه اسمشو گذاشت آدمیزاد؟

    سنت شاید برای ازدواج کم باشه ولی دیگه انقدر کم نیست که انقدر بخوای ساده باشی یه کم عاقل تر باش

    به اهداف اصلی تو زندگی فکر کن این سنت خیلی مهمه اگه این سن که در اوج جوانی و یادگیری هستی رو از دست بدی و هدفی رو در زندگی دنبال نکنی بقیه عمر رو باید بشینی افسوس بخوری

    ذهنت رو از فکر کردن به آدمای بی سر و پا به هدف مهمتر مشغول کن


    این جمله رو هم به خاطر داشته باش

    یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند دل به هر بی سر و پایی ندهیم

  12. 9 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    فکور (جمعه 26 آبان 91)

  13. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    155
    Array

    RE: هدفش چی بود؟ فک میکردم ازدواج میکنیم

    سلام سمانه عزیز

    به همدردی خوش اومدی گلم

    خوب عزیز دلم هر اشتباهی کردی مهم اینه که الان میدونی راه درست چیه و جامعه چقدر توش گرگ هست!

    گلم ارزش یک زن به صلابتشه! پس محکم باش!

    الان ناراحتیت از چه بابته؟

    اون خط ایرانسل یا حتی خط ثابتت؟ حتما عوضش کن! تا اون آدم و همه مزاحم ها از زندگیت برن بیرون.

    کسی که انقدر شرافت نداره که آبروی یک دختر رو به حراج میذاره فکر می می کنی انقدر ارزش داره که براش ناراحت

    باشی؟ یا فکر می کنی وقتی خدای مهربونی داری که با این همه سادگیت و دل ساده لوحت از دهن گرگ کشیدتت

    بیرون به حرف یک گربه سیاه بی آبرو بخت زیبای تو رو می بنده؟

    گلم خدا به ما یک رسول باطنی داده به نام عقل که هوای خودمون رو داشته باشیم.

    متاسفانه پدرها و مادرها خیلی مقصرن که بچه ها رو رها می کنن.

    تو هنوز خیلی راه داری واسه ازدواج! خیلی چیزها هست که باید یاد بگیری قبل از رفتن توی زندگی مشترک تا بتونی

    زندگیت رو توی این جامعه هزار رنگ حفظ کنی.

    پس خودت رو به خاطر اشتباهاتت ببخش! خطت رو عوض کن و تمام راه های ارتباطی این مزاحم رو ببند!

    از خدا طلب بخشش کن. مطمئن باش می بخشتت و از این به بعد دیگه ساده اندیش نباش و حواست رو جمع کن!

    تو هنوز هم دختر خوبی هستی گلم

    به درست و دانشگاهت برس و سعی در حفظ نجابتت داشته باش و برای ساخت به آینده زیبا تلاش کن.

    به وقتش همسری نیکو هم نصیبت خواهد شد.

    به خدا توکل کن و دیگه خودت رو برای یک موجود بی ارزش ناراحت نکن!

    به حرف های یک فاسق هم هرگز اعتماد نکن! پات رو از وسط این آتیش بکش بیرون!

    خدا همیشه به آدم فرصت نمیده ها!

    هر موقع هم احساست خواست تحریکت کنه که بری سمت این آقا یا این روابط مجابش کن که این روابط اگر خوب بود

    این همه دردسر برام بوجود نمیومد و خدا هم ما رو ازش نهی نمی کرد!

    یادت باشه پسری که قصد ازدواج داره نه از مسائل جنسی صحبت می کنه نه طرح دوستی میریزه.

    مستقیم میاد خواستگاری با خانوادش!

    تازه مگه فقط خود پسر مهمه؟ خانوادش و فرهنگی که درش بزرگ شدن و 1001 مسئله دیگه هم مهمه.

    یک گشتی تو سایت بزن تا ببینی عاقبت ازدواج های شتاب زده چی بوده. چشمهات رو باز کن!

    از این به بعد بیشتر با خانوادت باش.

    راستی رابطت با خانوادت چطوره؟ برنامه هات واسه آینده چیه؟





  14. 8 کاربر از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده اند .

    bahar.shadi (جمعه 26 آبان 91)

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 بهمن 91 [ 23:46]
    تاریخ عضویت
    1391-8-14
    نوشته ها
    103
    امتیاز
    473
    سطح
    9
    Points: 473, Level: 9
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    167

    تشکرشده 174 در 72 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: هدفش چی بود؟ فک میکردم ازدواج میکنیم

    متاسفم برای پسرایی که اینجوری رفتار میکنن
    و شما هم از اولش اشتباه کردی که با این آدم حرف زدی. بیخود و بی جهت برای خودت یه شکست عاطفی تو زندگیت به وجود اوردی. کاش همون روزای اول با یه بزرگتر درمیون میذاشتی این قضیه رو مطمئنا اونا شرش رو از سرت کم میکردن
    حالا هم که اتفاقی نیفتاده
    انقد هم پررو هست طرف که فکر اینه که ببخشیش بعد دوباره بیاد سراغت
    چی فکر میکنن این آدما؟

  16. 5 کاربر از پست مفید hamedhd تشکرکرده اند .

    hamedhd (جمعه 26 آبان 91)

  17. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 دی 93 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1391-5-23
    نوشته ها
    535
    امتیاز
    3,418
    سطح
    36
    Points: 3,418, Level: 36
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    573

    تشکرشده 935 در 360 پست

    Rep Power
    65
    Array

    RE: هدفش چی بود؟ فک میکردم ازدواج میکنیم

    سلام دوست عزیز
    ببین خداچقدردوست داشته که شماروازاین بلانجات داده خداروشکرکنیدوناراحت نباشیدوهرگزبه این اقافکرنکنیداگراین اقاقصدازدواج داشت به هیچ وجه به شماپیشنهادرابطه نمیدادیاتهدیدتون نمیکردپس بهتره بدونیدکه هدف ونیت خیری نداشته شماهم لطف کنیدازاین به بعد،اگربه شماتلفن کردپیام د ادکه اومده ومیخوادشماروببینه هرگزبه دیدنش نریدواجازه ندیداحساساتتون بااین موضوع درگیرباشه بدونیدکه این اقالیاقت شمارونداشته لیاقت شمابالاترازاین حرفاست
    تمام فکرخودرامتمرکزدرس وزندگی خودبکنیدوبه خداتوکل کنیدوازش بخوایدکه هرچی صلاحه جلوی راهتون قراربده
    خواهرم مهم اینه که شمامتوجه اشتباهتون شدیدوبراتون یه تجربه ای شدهرچندتلخ که به هرکس اعتمادنکنیدواجازه ندیدبااحساساتتون بازی بشه
    ارزش شمابسیاربالاترازاین حرفهاست که خودروبخاطرهرکس ناراحت کنید.
    یادمان باشداگرخاطرمان تنهاماندطلب عشق زهربی سروپایی نکنیم

  18. 5 کاربر از پست مفید roseflower تشکرکرده اند .

    roseflower (جمعه 26 آبان 91)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.