سلام دوستای خوبم
حتما از مشکلات قبلی من خبر دارید و یادتونه که من با دیدن اتفاقی گوشی موبایل همسرم پی به ارتباط تلفنی و اس م اسی اش با همکلاسی قدیمی اش شدم.
از اون روز به بعد که حالا 7 ماهه که ازش می گذره، دائم در حال کلنجار رفتن با خودم ام که گوشی اش و چک کنم یا نه. خودم می دونم که اصولا این کار، خیلی زشته و باورتون نمی شود که همچنان از این کار متنفرم. اما هر دفعه که برایش اس ام اسی می آید، تمام تنم شروع می کنه به لرزیدن.به خودم می گویم اگه اون بار اتفاقی گوشیشو نمی دیدم معلوم نبود این ارتباط تا کجا و تا کی ادامه پیدا می کرد. برای همین دائم وسوسه می شوم که سراغ گوشیش بروم.
نمی دونم چکار کنم؟ تا کی این وضعیت ادامه داره؟
چند هفته که دست به گوشیش نمی زنم یهو استرس شدید میاد سراغم که نکنه دوباره خبری و من از همه جا بی خبر!
چکار کنم که زندگیمو حفظ کنم؟ می خواهم شوهرم و همه جوره برای خودم نگه دارم.
اصلادوست ندارم که دائم چکش کنم، ولی هربار احساس می کنم اینطوری حواسم به زندگیم است.
الان خیلیاتون می گویید که چیزی برایش تو زندگی کم نگذار و ...، مطمئن باشید که هیچ چی کم نمی گذارم و اون بار هم که شوهرم خطا کرد هیچ چی کم نگذاشته بودم.خودش بارها بهم گفته بود که من ایده آل زندگیشم و از زندگیش خیلی راضیه)
اگه ممکنه راهنماییم کنید لطفا
علاقه مندی ها (Bookmarks)