به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 31
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 مرداد 93 [ 18:17]
    تاریخ عضویت
    1389-10-29
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    3,401
    سطح
    36
    Points: 3,401, Level: 36
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    465

    تشکرشده 473 در 146 پست

    Rep Power
    36
    Array

    سرابی به نام زندگی آرام داره زندگی ام را از هم می پاشاند

    سلام دوستان

    باز به همدردی برگشتم بعد از مدتها...

    حدود 2 سال پیش شوهرم از یکی از دانشگاههای خارج از ایران پذیرش گرفت و ما با این امید که بعد از تمام شدن درسش بتونیم اینجا بمونیم، هر چی داشتیم رو رها کردیم و به اینجا اومدیم. (هر دو در ایران شاغل بودیم)

    الان بعد از دو سال، با وجود پیگیریهای زیاد و تلاشهای زیادش هنوز نتونسته کار پیدا کنه! دیگه کم کم پولهامون داره تموم میشه و برای مدت زیادی نمی تونیم اینجا بمونیم.
    در طی این دو سال من تبدیل به یک موجود عصبی مزاج شدم که از شوهرم متنفر شدم به دلیل اینکه اون رو مسئول این عقب ماندگی توی زندگیمون می دونم و خیلی بی پروا ازش انتقاد می کنم... (قبلا فقط بهش اعتماد به نفس می دادم ولی حالا واقعا نمی تونم)
    اون هم تبدیل به یک فرد بدون اعتماد به نفس و گوشه گیر شده (گرچه قبلا هم این اخلاقها رو داشت ولی حالا خیلی بیشتر شده)
    هر جا برای مصاحبه می خواستنش خراب می کرد و منفی می گرفت، الان هم مدتیه که دیگه از مصاحبه هم خبری نیست...
    من که واقعا امیدی ندارم بتونه کاری رو از پیش ببره، واقعا امیدی ندارم...
    توی شش ماه اخیر به کرات حرف طلاق به وسط اومده، هر دفعه بهم کلی وعده و وعید می داد که زندگی اینجور نمی مونه، همه چیز درست می شه و ما هم سر و سامون می گیره زندگیمون و ... همیشه می گفت همه چیزم رو از دست دادم نمی خوام تو رو از دست بدم.
    ولی تازگی دیگه نمی تونه این حرفهارو هم بزنه، انگار اون هم داره به نتایج دیگه ای می رسه... واقعا دلم نمی یاد توی این شرایط تنهاش بذارم
    واقعا ازش ناامیدم به نظرم از عهده مشکلات بر نمی یاد، مرتب تصمیمات اشتباه می گیره، مصاحبه ها رو خراب می کنه و سردرگمه..
    من هم سردرگمم نمی دونم چه کار باید بکنم،
    به نظرتون چه باید کرد؟ واقعا دارم دیوانه می شم.

    باور کنید که دیگه اینقدر بینمون به هم ریخته که به نظرم تمام احترامی که برای هم قائل بودیم از بین رفته، دیگه احترامی بینمون نمونده، نمی تونه توی چشم من محترم باشه...
    احساس می کنم وقتی کار به اینجا می رسه دیگه خیلی سخته که دوباره درست بشه

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 بهمن 91 [ 20:17]
    تاریخ عضویت
    1391-8-04
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    342
    سطح
    6
    Points: 342, Level: 6
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    73

    تشکرشده 75 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: سرابی به نام زندگی آرام داره زندگی ام را از هم می پاشاند

    دوست عزیز یکم آروم باش و آرامشتو حفظ کن
    مگه زن و شوهر فقط برا روزای خوب و موفقیت هستن زن و شوهر باید همه جا پشت هم و یار و یاور هم باشن باید اگر همه به همسرت پشت کنن تو پشتش بمونی و بگی می تونی می دونم که می تونی
    اینجوری اون می تونه رو پاهاش بلندشه
    اگر تو این روزای سخت تنهاش بذاری چه طوری می تونی ازش انتظار داشته باشی که اونم توی زندگی یاور و پشتیبانت باشه
    مطمئن باش این مشکلات حل میشه اما اگر باهاش اینجوری رفتار کنی فقط بینتون فاصله می ندازی و برعکس اگر تو او این روزا قوی باشی و مایه دلگرمی و آرامشش بشی نه تنها زودتر می تونه بلند شه و دوباره مهار زندگی رو دست بگیره بلکه هیچوقت این محبتای تو رو در این روزای سخت فراموش نمی کنه

    هرچی باشه می گن دوست واقعیت رو تو سختیا بشناس چه طور می تونی همسرت رو تو این شرایط که خودتم می گی ناخواسته بوده و خودشم داره همه تلاششو می کنه که اوضاع رو بهتر کنه تنها بذاری

  3. 6 کاربر از پست مفید صابره تشکرکرده اند .

    صابره (سه شنبه 16 آبان 91)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 تیر 93 [ 00:07]
    تاریخ عضویت
    1391-3-24
    نوشته ها
    208
    امتیاز
    2,250
    سطح
    28
    Points: 2,250, Level: 28
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    319

    تشکرشده 338 در 136 پست

    Rep Power
    32
    Array

    RE: سرابی به نام زندگی آرام داره زندگی ام را از هم می پاشاند

    با سلام قبول دارم با فشارهای اقتصادی که پیش اومده شما رو تحت فشار قرار داده و رفتارتون تغییر کرده ولی باید این عصبانیت و غیره رو بتونیین کنترل کنین چرا که این عصبانیت و غیره خودش باعث ایجاد یک مشکل جدید میشه
    برای حل مشکل چه بخواهید چه نخواهید بدونید که با تنش و دعوا و مقصر دونستن هم دیگه مشکل حل نمیشه و این مشکل بدتر میشه و آرامشی که قبلا داشتین هم از دست میدین.
    پس این دلگرمی و حامی بودن در برابر شوهرتون رو از دست ندین زن و مرد با هم عهد بستن که تو شادی و مشکلات هم شریک باشن همونطور که خوشی ها میگذره مشکلات هم میگذره درسته سخته اما میشه از این مشکلات درس گرفت اگه شوهرتون نمیتونه بعضی از مسایل رو مدیریت کنه بلکه خود شما اون مشکل رو مدیریت کنیدشما میتونین از خانواده یا کسی که بتونه کمکتون کنه درخواستی کنید.و اما در مورد طلاق این آخرین راه نیست بلکه خود طلاق مشکل و مشکلاتی داره.پیامدهای منفی طلاق برای زن بسیاره از جمله پشیمانی و نگاه بد مردان و دید بد زنان شوهر دار و امکان تجرد تا اخر عمر ، لذا توصیه میشه تا زمانی که کوچکترین راه حلی هم وجود داره به سمت طلاق نرید
    http://ahlekhaneh.ir

  5. 2 کاربر از پست مفید mostafavi9090 تشکرکرده اند .

    mostafavi9090 (چهارشنبه 17 آبان 91)

  6. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,022 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: سرابی به نام زندگی آرام داره زندگی ام را از هم می پاشاند

    سلام دوست خوبم

    درکت میکنم.مشکلات اقتصادی در همه زندگیها کم و بیش هست.

    من بهت توصیه میکنم رویه خودت رو عوض کن.بازهم به همسرت اعتماد به نفس بده.اون خودش هم الان از این اتفاقات شرمنده شماست.آدمی که مدام در کاری موفق نباشه و زمین بخوره اعتماد به نفسش رو از دست میده.

    شما خودت میگی تلاش کرده و پی گیر بوده...پس همسرت مقصر نیست.

    اگر مینشست توی خونه و پاش رو مینداخت روی پاش اونوقت بود که شما حق داشتی باهاش دعوا کنی و اعتراض کنی.

    زن خوب زنیه که در سختی ها کنار همسرش باشه.بتونه نداریش رو هم تحمل کنه.

    مطمئن باش اگر دوباره به همسرت اعتماد به نفس بدی اون هم قوی تر میشه.

    شما همش انتقاد کردی و اون هم همش گوشه گیر تر شده و وضع بدتر شده.

    قطعا اون هم از قصد مصاحبه ها رو خراب نمیکرده.به خاطر نداشن اعتماد به نفس این حالت براش ایجاد میشده

    هنر این نیست که وقتی همسرت یه شغل خوب داره و درآمد داره کنارش باشی.
    هنر اینه که وقتی تنهاست وقتی از همه جا بریده و وقتی داره از زمین و زمان براش میاد کنارش باشی و بهش کمک کنی.

    به نظرم قبل از هر چیزی باید روی خودت کار کنی.خودت رو قوی کنی و به خدا توکل داشته باشی و ایمانت رو قوی کنی.

    واقعا آدمی از فردای خودش خبر نداره.ما هم وقتی چند سال پیش که من مجرد بودم و در خارج بودیم وضعیتی مشابه شما رو تجربه کردیم.

    ما هم سرمایه مون داشت تموم میشد و پدرم نتونسته بود کاری دست و پا کنه.

    دقیقا تو اوج نا امیدی یه شب یکی باهاش تماس گرفت و یه پیشنهاد کاری فوق العاده بهش داد.

    باور کن همون شب ما نقل مکان کردیم به یه خونه نوساز و شیک .

    باورت میشه؟!یعنی یکساعت پیشش نمیدونستیم ما تا یکی دو ساعت دیگه از این خونه قدیمی میریم !

    اینم بدون زن و شوهر درسته دعوا میکنن اما یه محبت کوچیک دوباره اونا رو میرسونه بهم.و میشن مثل روز اول.

    شما الان ناراحتی به خاطر شرایط پیش امده و داری فکرای ناجور میکنی.توقع نداشته باش همه چی درست بشه یهویی باهم.

    امکان برگشتنتون به ایران هست؟

    اینجا حداقل مشکل خارجی بودن و تنهایی در غربت بودن رو ندارید.


  7. 5 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (چهارشنبه 17 آبان 91)

  8. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 مرداد 93 [ 18:17]
    تاریخ عضویت
    1389-10-29
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    3,401
    سطح
    36
    Points: 3,401, Level: 36
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    465

    تشکرشده 473 در 146 پست

    Rep Power
    36
    Array

    RE: سرابی به نام زندگی آرام داره زندگی ام را از هم می پاشاند

    ممنونم صابره جان و آقای مصطفوی
    ولی من که هیچگونه روزنه ای نمی بینم.... حتی یه نور کوچک..
    توی این روزها مدام حسرت گذشته رو می خورم و به این فکر می کنم که اگه این راهها رو نیومده بودم الان زندگیم چه شکلی بود!!!!

    احساس شکست خیلی بده، فقط اونهایی که داشتن می فهمن من چی می گم.. احساس می کنم همه زندگیم رو باختم، یه شکست بزرگ، جوونیم رو دارم از دست می دم، دیگه خیلی دیره واسه از نو شروع کردن، دیگه توانش رو ندارم..

    افسرده شدم یه افسردگی شدید و ریشه دار، حسود شدم اخلاقی که قبلا نداشتم، حتی یه مادر و بچه می بینم حسودیم می شه، یه زن و شوهر خوشحال می بینم حسودیم می شه... فکرهای زشت میاد توی سرم، انگار توی چاهی از نفرتم

    تقریبا هر روز به انتهای زندگی فکر می کنم، دیگه بریدم، نمی تونم ادامه بدم، علتش رو هم شوهرم می دونم، اگر اون قضیه رو جدی تر می گرفت و خوش فکرانه تر با این دو سال برخورد می کرد، ما الان توی این وضعیت نبودیم...
    چند بار به زبون گفت که خودم رو از بین می برم... اون هم ناامیده
    شاید هم همه تلاشش رو کرده و بیشتر از این ازش بر نمی یاد که باز هم من مقصرش می دونم...

    توی این دو سال زندگیمون به اندازه 15 سال به عقب رفته...
    آخه چطوری برگردیم ایران؟ اون هم پیش خانواده؟؟؟ که هر روز و هر شب سرزنش بشیم؟؟

    توی ایران چه کار می تونیم بکنیم؟؟ با جیب خالی و بیکاری!!؟؟

  9. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 مرداد 93 [ 18:17]
    تاریخ عضویت
    1389-10-29
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    3,401
    سطح
    36
    Points: 3,401, Level: 36
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    465

    تشکرشده 473 در 146 پست

    Rep Power
    36
    Array

    RE: سرابی به نام زندگی آرام داره زندگی ام را از هم می پاشاند

    دوست داشتم بیاد دستم رو بگیره و بذاره یکم با هم درددل کنیم من بدتر از اینهاش هم می تونستم تحمل کنم ولی اون نمی خواد با من باشه و همراهیم کنه.
    سرش رو کرده توی لاک خودش، انگار که من وجود خارجی ندارم!!!
    چند ماه پیش بهش گفتم بیا شبها با هم دعا کنیم که اینجوری هم احساس بهتری خواهیم داشت و هم دعامون مستجاب می شه، ولی گفت که تنهایی راحتتر دعا می کنه و دوست نداره با هم دعا کنیم!!!
    کلا نمی تونه با من گروه باشه، با هیچکس نمی تونه هم گروه بشه، همیشه خودش رو یکطرف می بینه و بقیه رو توی تیم مقابلش می بینه!! یکی از چیزهایی که باعث می شه نتونه کار پیدا کنه، همینه!

    به قدری این مدت سختی کشیدم که دیگه بودن توی روزهای خوش داره برام یه رویا شده

    ازش خسته ام از زندگی ام هم خسته ام

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 آبان 93 [ 06:33]
    تاریخ عضویت
    1390-10-21
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    3,214
    سطح
    35
    Points: 3,214, Level: 35
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    422

    تشکرشده 448 در 154 پست

    Rep Power
    34
    Array

    RE: سرابی به نام زندگی آرام داره زندگی ام را از هم می پاشاند

    عزیزم میتونم بپرسم همسرتون درسشون رو تموم کردن و مدرکشونو گرفتن یانیمه کاره رها کردن؟ و اینکه چرا شما خودتون مستقل از همسرتون دنبال پیدا کردن کار نیستید تا فعلا برای مدتی زندگی رو اداره کنید تا ایشون بتونه خودشو پیدا کنه و دوباره سرپا شه؟
    گذشته از همه اینها ازت میخوام چه قراره اونجا بمونید چه برگردین ایران هرگز نذار یه چیز آزارت بده : حرف مردم
    این مردم حافظه ضعیفی دارن، اونقد نمی ارزند که حتی یه ابسیلن از برنامه های زندگیتو بخوای بر اساس نظر و قضاوتشون شکل بدی.

  11. 3 کاربر از پست مفید عسل. تشکرکرده اند .

    عسل. (چهارشنبه 17 آبان 91)

  12. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array

    RE: سرابی به نام زندگی آرام داره زندگی ام را از هم می پاشاند

    عزیزم متاسفم برای شرایطی که درش هستی اما امیدوارم به زودی شادی دوباه به زندگیت برگرده

    راستش فقط خواستم چند نکته رو بگم:
    1- اینکه اگر الان در این موقعیت هستید و دوست دارید با پیدا کردن مقصر خودتون رو اروم کنید انصاف اینه که سهم خودتون و همسرتون رو به یک اندازه ببینید. هر تصمیمی گرفته شده هر دو توانایی این رو داشتید که وتوش کنید . هر پس رفتی که بوده هر دو در اون دخیل بودید.

    2- زندگی مشترک یا بهتر بگم زندگی تنها به مسائل مالی وابسته نیست که اگر نبود نه باید زندگی کرد و یا باید به پایان زندگی فکر کرد. درسته که اگر از تمکن مالی برخوردار باشیم زندگی راحتتری رو تجربه می کنیم ولی قرار نیست اگر زندگی سخت شد اصلا زندگی نکرد.

    3- شما دو نفر بهتره با همدلی روحیتون رو بازیابی کنید. گفتید همسرتون نمی تونه گروهی پیش بره.شما چی؟ شما می تونید؟ اگر شما این توانایی رو داشته باشید پس باید بتونید همسرتون رو در گروه خودتون بیارید تا با هم راههای پیش روتون و ریسک ها و مزایا و معایب هر کدوم رو بسنجید و بعد بهترین رو از نظر کمترین معایب و بیشترین مزایا انتخاب کنید و با هم تلاش کنید برای پیشبردش. فرق نمی کنه چه راهی باشه مهم اینه که با هم انتخابش کردید و هر دو در قبال اون مسولید و از این طریق حتی می تونید به هم نزدیکتر بشید.


  13. 3 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (چهارشنبه 17 آبان 91)

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 اردیبهشت 92 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1391-6-12
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    608
    سطح
    12
    Points: 608, Level: 12
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    60

    تشکرشده 59 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: سرابی به نام زندگی آرام داره زندگی ام را از هم می پاشاند

    دوست من زندگی فراز و نشیب های خودش رو داره اول از همه بهت توصیه میکنم که حسادت رو از خودت دور کن من ازوقتی حسادت رو کنار گذاشتم با وجود مشکلات اقتصادی و بیکاری شوهرم اونقدر بیخیال شده بودم که گاهی از خودم تعجب میکردم که من همون ادمم که سال 1 ازدواجم مدام سرکوفت مسایل مالی رو به شوهرم میزدم در ضمن دید + داشته باش و مطمن باش که خدا کمکت میکنه من همیشه میگم خدایا من غیر از تو هیچ پارتی ندارم و همه کس ما تویی خودت بهترین رو فراهم کن و همیشه اتفاق هی خوب به موقع میافته به نظر من سعی کن خودت رو تغییر بدی تا زندگی ات تغییر کنه

  15. کاربر روبرو از پست مفید کارو تشکرکرده است .

    کارو (چهارشنبه 17 آبان 91)

  16. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 مرداد 93 [ 18:17]
    تاریخ عضویت
    1389-10-29
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    3,401
    سطح
    36
    Points: 3,401, Level: 36
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    465

    تشکرشده 473 در 146 پست

    Rep Power
    36
    Array

    RE: سرابی به نام زندگی آرام داره زندگی ام را از هم می پاشاند

    ممنونم که به چرندیات زندگی من گوش می کنید و تلاش می کنید راهنماییم کنید، اینجا واقعا تنها جاییه که می تونم راحت حرف بزنم، بدون ترس و نگرانی....

    وایولت جان
    منظور من از مردم کوچه و بازار نیست! منظورم خانواده درجه یک شوهرمه که با اومدن ما به اینجا مخالف بودند و توی این دو سال (دستشون درد نکنه) کاری جز شماتتهای گاه و بیگاه و نگران کردن بیشتر ما نسبت به آینده انجام ندادند!!! شوهر من متاسفانه یکمی گوشی هست، حرف بقیه اگه روی من بی تاثیر باشه (که واقعا نمی تونم بعضی حرفها رو از کسانی که ازشون انتظار دارم بپذیرم)، روی اون تاثیر خواهد داشت.
    شوهرم درسش رو رها نکرد و الان داره روی تزش کار می کنه که فکر می کنم توی این دو ماه تموم بشه.
    راستش من چون همراه دانشجو بودم، اجازه کار نداشتم ولی این ترم تونستم پذیرش دانشگاه بگیرم، حالا اجازه کار دارم ولی به علت بی پولی نمی تونم برم دانشگاه!! می خوام خودم واسه کار اقدام کنم و می دونم که خیلی از اون موفقتر خواهم بود، فکر کنم از این موضوع خودش هم مطمئن هست، بهش گفتم یه سی وی برام تنظیم کنه، هر چی باشه توی این کار دیگه خبره شده از بس که سی وی خودش رو زیر و رو کرده!! ولی خیلی راحت گفت "خودت تنظیم کن بعد بده به من یه نگاهی بهش می ندازم!!!" کاری که مطمئنم اگه به یکی از دوستامون بگم با کمال میل برام انجام می ده!!! همه این رفتارهاش به من نشون می ده که من رو رقیب می دونه نه رفیق!!
    من عاشق کار تیمی ام، من اصلا از تنهایی بدم میاد و میترسم، شاید یکی از اصلی ترین دلایلی که نرفتم، ترس از همین تنهایی بود!! یه فیلم نگاه کردن، حتی شنیدن رادیو یا موزیک تنهایی بهم نمی چسبه، باید حتما یکی همراهیم کنه ولی واسه اون کاملا برعکسش درسته، زیاد پیش میاد که من یه موضوع یا کلیپ جالب که دستم میرسه رو سریع نشونش می دم که اون هم لذت ببره ولی خیلی خونسرد میگه قبلا دیدمش!!! یا وقتی از سر اجبار حرفی رو که من میزنم و نظری که من می دم رو میپذیره، بعدش بلافاصله می گه "این دفعه هم حرف تو شد"!!! خوب این یعنی چی؟؟؟ شما این رفتارها و حرفها رو واسه من تفسیر کنید!!!

    دلجو جان حق با شماست من مقصرتر بودم چون فکر کردم می تونم به این مرد اعتماد کنم و بار زندگی رو رو دوشش بذارم ولی داره از این آزمایش مردود می شه!!
    سرمایه گذاری اشتباه، اونهم سرمایه ای به اندازه جوونی ام!! همه رو به باد داد!!
    وضعیت ما الان از این حرفها گذشته!! اگر نتونه کار پیدا کنه، ماه آینده اجاره خونه رو نداریم بدیم!! با دوستهام بیرون نمی رم چون پول ندارم!! دیگه خودشون هم فهمیدند، بهم می گن ما مهمون می کنیم و از این حرفها ولی باز به غرورم برمی خوره و نمی رم، خونه نشین شدم از جامون تکون نمی خوریم مبادا که پولی خرج بشه!!
    دیگه من رو خرید خونه نمی بره، میترسه از اینکه من ولخرجی کنم!! (نمونه بارز دیگه روحیه کار تیمی نداشتنش)
    یه چیزی بهم می گه رفتار و کردارش داره من رو مسموم می کنه!
    کسانی که من رو می شناختن کاملا حس می کنند که من تغییر کردم! خیلی شکسته شدم، دیگه به راحتی خندم نمی گیره ولی تا دلت بخواد اشکــــم دم مشکمه!
    بدبختانه بدبختانه و باز هم بدبختانه من آدم به شدت تجزیه و تحلیل گری هستم و کوچکترین رفتارهاش رو واسه خودم حلاجی می کنم و به یه اخلاق تازه ازش می رسم!!
    توی این دو سال خیلی خوب شناختمش! توی این بازار پر رقابت کار آدمی یا چنین خصوصیاتی رو نمی پذیرند!!


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.