در خواست راهنمایی کرده بود، چند سالی می شد که با هم اختلاف داشتند و چند ماه هم بود که خانمش با یه بچه 4 – 5 ساله به خانه پدرش رفته بود؛ زندگی هر دو پر از اضطراب و نگرانی و آشفتگی و نا آرامی بود، بعدا معلوم شد که این اختلافات به بهانه عواملی از جمله: شاغل شدن زن و سوء ظن مرد و عدم عمل کردن به مهارتهای دینی زندگی هستش. مسئله بعدی که متوجه شدیم این بود که دیگران هم پا در میانی کرده بودند؛ از ریش سفیدها و بزرگان گرفته تا دادگاه خانواده و مشاورین و وکلا ، همه به این نتیجه رسیده بودند که باید طلاق بگیرند.
برای آشتی آنها وارد شدم دیدم هیچ کدوم توی زندگی در برابر هم کوتاه نمی یان یه ضرب المثل معروفیه که می گه توی خونه اگه یکی آتشه یکی دیگه باید آب باشه که بتونه اونو خاموش کنه.
بالاخره با خیر خواهی گفتم توی این شرایط و اوضاع و احوال بهترین راه حل، جدایی و تشکیل یک زندگی جدید برای بهتر شدن زندگی است؛ ظاهرا حاضر به کوتاه آمدن نبود و نظرش بر همان شیوه ای بود که متاسفانه بعضی ها بعد از طلاق پیش میگیرند. یعنی انتقام و خراب کردن زندگی طرف مقابل .
پیش خودم گفتم بی جهت نیست که امام صادق (ع) فرمودند: خداوند دوست دارد خانه ای که در آن عروسی باشد و خشم دارد به خانه ای که در آن طلاق واقع گردد و چیزی نزد خداوند بزرگ مبغوض تر از طلاق نیست.(تحریر الوسیله ج2 ص 325)
اما نکته مهم رعایت تقوا بعد از طلاقه؛ بله طلاق یک امر ناخوشایند و نوعی ضربه و شکست توی زندگیه که هر شخصی علتش رو متوجه فرد مقابل می بینه، لذا برای آرام کردن خود به سراغ انتقام میره در اینجاست که باید تقوا پیشه کرد و عفو و گذشت را سرلوحه زندگی قرار داد و از هر گونه دروغ و تهمت و آبرو ریزی و تحقیر پرهیز کرد چرا که خداوند متعال می فرماید: «مَا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ»(سوره ق آیه 18) [آدمى] هیچ سخنى را به لفظ در نمى آورد مگر اینكه مراقبى آماده نزد او [آن را ضبط مى كند].
و زمانی باید پاسخگوی اعمال و گفتار خود باشد.
http://aramesh.mihanblog.com/post/140
علاقه مندی ها (Bookmarks)