به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 45
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    74
    Array

    میگه نمیتونم ادامه بدم..

    سلام.
    من امروز توی این سایت عضو شدم .
    پسری 24 ساله ام و دانشجوی سال اول فوق لیسانس حدود 2 ماه قبل با دختری از فامیل که رفت و آمد زیادی هم نداشتیم عقد کردم. همه چیز خوب بود سر مسایلی از جمله حجاب اختلاف هایی داشتیم که با صحبت حل کردیم ولی اون میگه چرا تو باید اذیت بشی و کوتاه بیای . الان هم بعد دو ماه میگه هیچ علاقه ای توی وجود من ایجاد نشده و فقط بهت عادت کردم. یه هفته است گفته هیچ ارتباطی نداشته باشیم ولی من امروز باهاش تماس گرفتم و گفتم اینطوری که نمیشه تو باید مشکلت رو بگی که چرا علاقه نداری و اونم گفت واقعا تو پسر خوبی هستی البته یه سری رفتار های تو باعث شده احساس کنم بچه ای و هنوز بزرگ نشدی. نامزدم 20 سالشه و خودش هم قبول داره که هنوز بچه است . میگه وقتی میریم بیرون حس نمیکنم یه مرد کنارمه .
    خیلی نا امیده و فک میکنه زندگی به اخر رسیده . قرار مشاوره گذاشتیم و امروز بهش گفتم تا اخرش هستم و پشتیبانتم ولی بازم حاضر نیست با من کوچکترین ارتباطی داشته باشه. از یه سری رفتار های این مدت من که نمیدونم چی بوده چون نمیگه ناراحته ولی هیچ وقت به روم نیاورد .
    هر راهی به کلم رسیده انجام دادم نمیدونم چرا یهویی اینطوری شده . اخه شب قبلش خوب بودیم یهویی فرداش زد زیر همه چی... گفتم بیام اینجا راهنمایی های شما رو هم گوش کنم . به امید خدا شاید راهی پیدا بشه تا از این مشکل بیرون بیام..

    راستی یه موضوع دیگه هم که میگه اینه که ناراحته چرا چند تا خواستگار نداشته که بین اون ها انتخاب کنه چون من اولین خواستگارش بودم و اونم اصرار داشته نامزد بشیم یه مدت ولی خانوادش قبول نکردن .
    الان یه احساسی داره که میگه شاید انتخابم درست نبوده.. یه جورایی پشیمونی و ..
    نمیدونم باید چطوری مردونگی و پشتیبانیم رو بهش ثابت کنم. از طرفی هم گفته هیچ ارتباطی نداشته باشیم تا روز مشاوره که هفته اینده است .

  2. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: میگه نمیتونم ادامه بدم..

    سلام و عرض خیر مقدم
    ازدواجتون را هم تبریک می گویم

    همسر شما در تصمیم گیری ضعف دارد ، و شما به عنوان همسرش و اینکه مرد کنارش هستی باید بهش کمک کنی تا مهارت تصمیم گیری رو یاد بگیرد
    به طور حتم ، اینکه ایشون اصرار داشتند که با شما نامزد کنن نشان دهنده این هست که به شما متمایل بوده ، اما الان دچار شک شده که نکنه اشتباه کرده
    و مطلب دیگر ، فانتزی که در ذهنش داشته است و اون هم این که می بایست چندتا خواستگار می داشته و بعد از بینشون شما رو انتخاب می کرده ، به عدم مهارت ایشون در تصمیم گیری دامن می زند و نیز او را می آزارد

    شما سعی نکن مستقیما با ایشون از راه منطق و برهان وارد بشی و ازش دلایل را جویا شوی

    اولش بهش این اطمینان رو بده که اگرچه الان عقد کرده اید و زن و شوهر رسمی همدیگر هستید ، اما این عقد ،اجبار و سدی بر وی تحمیل نمی کند ، در همین حال هم شما هم به آسانی اجازه نمی دهید زندگی تون بی هدف و بی ارزش پیش رود

    بعد بهش بگو که دوستش داری و بهش علاقه مندی ، اما زمانی می توانید زندگی خوبی را با هم آغاز کنید که این دوست داشتن متقابل باشه
    بهش بگو متمایل هستی تا مشکل را حل کنی
    بگو یه مدت زمان در نظر می گیرید ( مثلا یک تا سه ماه)و در این مدت حامی ایشون هستید تا ایشون بتواند در خلوت و تنهایی با خودش یک دله بشود و به ثبات در رفتار و فکرش برسد ، پس از آن دوتایی با هم مجددا ارتباطتون را بررسی خواهید کرد ، تا در خصوص ازدواج و یا جدایی با هم تصمیم بگیرید

    اما در این دوران سعی کن مقاله های زیادی که در خصوص ازدواج و خواستگاری ، شناخت و ... در تالار هست را مطالعه کنی و در اختیار ایشون هم قرار بدهی
    خصوصا مقاله بهترین شکل تصمیم گیری

    دقت کن ، این دخترخانم باید بیاموزد که تبعات تصمیمش را باید شخصا به عهده بگیرد

    به اتفاق همدیگر زیر یک مشاور خانواده دوران شناخت رو طی کنید ، تا هم شما و هم ایشون بتوانید با یکدیگر تعامل خوبی را برقرار کنید

    نگران نباشید ، این مشکلات با صبر و حوصله و بالا بردن مهارت های ارتباطی حل خواهد شد





  3. 10 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    setareh (جمعه 28 تیر 92), بالهای صداقت (شنبه 13 آبان 91)

  4. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    74
    Array

    RE: میگه نمیتونم ادامه بدم..

    ممنون از شما که روحیه دادین بهم ولی یه سری نکات دلم رو سرد میکنه که احساس میکنم نمیخواد قضیه رو حل کنه. و حس میکنم براش مهم نیست که باشم یا نباشم.. امروز گفت دلم از هفته قبل تا الان فقط یکی دو روز اول برات تنگ شد و فک میکنم بهت عادت کردم.
    من بهش خیلی علاقه دارم..
    امروز باهاش تماس داشتم بهش گفتم همه جوره باهاتم و پشتیبانتم بهش گفتم اصلا به جدایی فکر نکن اونم گفت مگه من گفتم به جدایی فکر میکنم..
    شما هم با جوابتون منو سر در گم کردین که بالاخره راه حل چیه ... من زندگیمو دوست دارم. به نظر شما این کارش بازی با احساسات من نبوده؟؟ ابراز علاقه هایی که بدون پایه و اساس بوده ؟

  5. #4
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: میگه نمیتونم ادامه بدم..


    شما زیاد روی حرف های ایشون که بار احساسی منفی داره مانور نده ، بیشتر سعی کن در کنارش باشی و همراهی اش کنی ...

    این همراهی کردن فقط در حرف نیست بلکه در رفتار و عمل مشخص میشه

    برای چی حرف از جدایی به میون آوردی؟ ( اینگونه سخن گفتن نمیشه همراه بودن و حمایت کردن)

    یه سری توی تالار بزن و مقاله ها در خصوص مهارت های ارتباطی زن و شوهر را بخون و بکار ببند


    کلیک کنید

    کلیک کنید2

  6. 6 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    mohammad2012 (جمعه 11 مرداد 92), setareh (جمعه 28 تیر 92), بالهای صداقت (شنبه 13 آبان 91)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 دی 91 [ 15:17]
    تاریخ عضویت
    1391-7-11
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    453
    سطح
    9
    Points: 453, Level: 9
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    233

    تشکرشده 234 در 64 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میگه نمیتونم ادامه بدم..

    با بالهای صداقت عزیز موافقم.

    ایشون واقعا جوان هستند, مطمئنا وقتی دوستاش رو میبینه و ... دوست داره مانند اونها عمل کنه.
    بهتره هم خودتون و هم ایشون کتابها و مقالات زندگی مشترک رو مطالعه کنید.

  8. کاربر روبرو از پست مفید HMD تشکرکرده است .

    HMD (شنبه 13 آبان 91)

  9. #6
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,081 در 7,003 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: میگه نمیتونم ادامه بدم..

    با سلام و احترام
    mohammad2012 گرامی
    مشکلات از این دست معمول هست و اگر با صبر و دقت پیش بروید به مروز زمان و به صورت تدریجی کاهش یافته و حتی می تواند به نقاط قوتی در زندگی شما بینجامد.

    توضیحات شما نشان می دهد که همسر شما آگاهی لازم را در مورد نحوه زندگی و ارزشهایش ندارد که البته با توجه به سن ایشون طبیعی هم هست. اما شما هم باید توجه داشته باشید مسئولیت سنگینی در قبال ایشون دارید که با خونسردی و سعه صدر و کنترل احساستون او را یاری کنید.

    با چند نکته شروع کنید:
    یکم:
    امر و نهی، سخنرانی کردن، حرف زدن، خواهش کردن، موعظه کردن، راهنمایی کردن، قضاوت کردن، بحث کردن، تجسس و سئوال کردن و ... را برای آغاز کار از کلامتون حذف کنید یا بشدت کاهش دهید. (هم مطالب ذیل را مطالعه کرده، تفکر کنید و به دقت به کارگیرید)
    مهارت گوش دادن و مهارتهای ارتباطی(به همراه لینک مقالات برگزیده)

    دوم:
    هم حسی را با او زیاد تمرین کنید. و بعد از شنیدن حرفهایش راهنمایی اش نکنید. بگذارید جذبتون شود. و از زندگی لذت ببرد. خطاهایش را حتی المقدور نادیده بگیرید.

    سوم:
    ممکن است نسنجیده حرفهایی به شما بزند که اذیت بشوید. قوی باشید و خیلی جدی حساب نکنید. تا وقتی او سخن گفتن سنجیده را بیاموزد تحمل کنید.

    چهارم:
    2 ماه وقت بسیار کمی برای آشنا شدن هست. لذا از روی کارها و حرفهاش او را قضاوت نکنید و نگران نباشید که انتخاب اشتباهی داشته اید. معمولا زمان عقد از این مسائل زیاد بوده و سوء تفاهم های زیادی پیش می آید که نتیجه تفاوت خلق ها، کم مهارتی ها و تفاوت شخصیت افراد هست و تا زمانی که هارمونی و هماهنگی زندگی خانوادگی انجام شود باید تحمل و صبر زیاد باشد.


    پنجم:
    گشتی در این تالار و مطالعه مقالات و از آن مهمتر خواندن حرفهای دختر خانمها شما را با روحیه و توقعات آنها بیشتر آشنا می کند. دنیای مردها و انتظارات و دیدگاهشان به زندگی تفاوتهایی با خانمها دارد که درک آنها کمک موثری بر حل مشکلات شما خواهد کرد.

  10. 11 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    setareh (جمعه 28 تیر 92), فدایی یار (جمعه 20 فروردین 95), مدیرهمدردی (شنبه 13 آبان 91)

  11. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    74
    Array

    RE: میگه نمیتونم ادامه بدم..

    هر چی اس ام اس میدم میگه قرار گذاشتیم اس ندیم به هم و ارتباط نداشته باشیم تا مشاوره بریم..
    به نظرتون تو این شرایط درسته که غافلگیرش کنم .. مثلا برم تو مسیر دانشگاهش و به صورت غیر منتظره جلوش ظاهر بشم؟؟
    داره خودشو ازم جدا میکنه..
    مساله دیگه اینه که یه بار دیگه اینو گفت که بهم علاقه نداره ولی بعد چند روز گفت شوخی کردم..
    الان میگه اون بار بچه بازی در اوردی و من دلم به حالت سوخت..
    حتی نمیتونم بهش اس ام اس بدم.. بهم حق بدین که دلسرد بشم...
    لطفا جواب این سوالو زود بدین..
    ممنون

  12. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    74
    Array

    RE: میگه نمیتونم ادامه بدم..

    الان که مایل به ارتباط با من نیست درسته که ببینمش.. ؟
    الان باید چطوری بهش ثابت کنم که حامیش هستم .. چطوری بهش بفهمونم پشتیبانشم؟؟ هر راهی باشه انجام میدم

  13. #9
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    74
    Array

    RE: میگه نمیتونم ادامه بدم..

    چرا کسی کمکم نمیکنهههههههههه؟

  14. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    74
    Array

    RE: میگه نمیتونم ادامه بدم..

    خدای من خدای خوب

    دلم شده تنگ غروب

    یه هفته است ندیدمش

    همچو گلی نچیدمش

    صدام دیگه در نمیاد

    دوری چرا سر نمیاد

    خدای من خدای من

    بیا بشین تو قلب من

    ببین چقد ترک زده

    یکی بهش کلک زده

    امشب که عید عالمه

    چشمای من پر از غمه

    بیا بشین کنار من

    کارت دارم خدای من

    دست منو بگیر خدا

    نمیشم از تو من جدا

  15. 2 کاربر از پست مفید mohammad2012 تشکرکرده اند .

    mohammad2012 (شنبه 13 آبان 91)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نمیتونم از حق خودم دفاع کنم.
    توسط Pooh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 خرداد 94, 00:32
  2. چه طوری میتونم بخشی از حافظه مو پاک کنم
    توسط ribbon در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: چهارشنبه 03 مهر 92, 17:59
  3. نه میتونم ادامه بدم نه جدا بشم
    توسط sheidajojo در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 مرداد 92, 10:57
  4. با خانواده افسرده ام چه کار میتونم کنم؟
    توسط pardis 1995 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: شنبه 15 مهر 91, 05:48
  5. هرچی به شوهرم میگم میگه نمیتونم!خوب منم نمیتونم چیکار کنیم؟؟؟؟؟؟
    توسط matra در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: شنبه 29 بهمن 90, 22:27

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:23 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.