به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 87 [ 15:46]
    تاریخ عضویت
    1386-9-12
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    3,902
    سطح
    39
    Points: 3,902, Level: 39
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دوست دارم حق زندگي داشته باشم

    سلام،
    من دختري هستم 24 ساله و مدتي است با فردي آشنا شده ام كه تفاوت سني بسيار بالايي با من دارد ولي هر دوي ما اين تفاوت را سدي براي زندگي مشترك نمي بينيم. درست است فاصله زياد اشكالاتي دارد ولي من قبول كرده ام و در خودم مي بينم كه بتوانم با اين موضوع كنار بيايم، براي من عرض زندگي مهم است نه طول زندگي (بهر حال نمي شود در دهان مردم را بست و براي من اهميتي ندارد كه ديگران در رابطه با من چه مي گويند)، اين حق من است كه زندگي آينده ام را خودم انتخاب كنم و هر مشكلي در اين راه پيش بيايد خودم بايد پاسخگو باشم و از كسي انتظار ندارم كه در اين ميان شريك من باشد براينكه من به شخصه فكر مي كنم هر كس مسئول زندگي خودش است. ولي مشكل من اين است كه نمي توانم اين خواسته را بطور واضح در خانواده ام مطرح كنم زيرا خانواده من بافت سنتي داشته و نمي توانند اين مسأله را هضم كنند براي من نظر آنها قابل احترام است ولي در اين ميان مادرم برايم بسيار محترم و عزيز است و نمي خواهم با اين كار رنجيده خاطرش كنم.
    خواهش مي كنم راهنماييم كنيد چگونه اين موضوع را مطرح كنم كه كسي از من ناراحت نشود. براينكه تصميم من در رابطه با اين موضوع قطعي بوده و فقط مي خواهم كدورتي به ميان نياييد.

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 اردیبهشت 88 [ 18:22]
    تاریخ عضویت
    1386-8-14
    نوشته ها
    194
    امتیاز
    6,224
    سطح
    51
    Points: 6,224, Level: 51
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 126
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    176

    تشکرشده 192 در 78 پست

    Rep Power
    36
    Array

    RE: دوست دارم حق زندگي داشته باشم

    سلام دوست عزیز
    ابتدا یک سوال تفاوت سنی شما چند ساله ؟ چند سال بزرگتر از شما هستند خوب 10 یا بیشتر یا کمتر ؟
    شخص مورد علاقه شما قبلا همسری داشته ؟ یا با این سن به قول خودتان زیاد مجرد مانده اند و هستند ؟
    دوما : دوست عزیز نیاز نیست شما با خانواده در میان بگذارید . از آن آقای محترم بخواهید به خواستگاری شما بیایند . و خیلی رسمی شروع کنید ان وقت اگر خانواده مخالفت کردند می تونید به عنوان یه مشکل تو تالار مطرح کنید . فعلا اجازه بدید ایشون ( آقای محترم ) کارهای اولیه را انجام دهند . ایشون باید رضایت خانواده ی شما رو نسبت به خودشون جلب کنند . بعد شما هم بگوید که به ایشون علاقه مند شدید . و روی این امر پافشاری کنید . نظر شخصی من اینه البته بهتر نظر بقیه دوستان توی تالار رو هم ببینیم .

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 87 [ 15:46]
    تاریخ عضویت
    1386-9-12
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    3,902
    سطح
    39
    Points: 3,902, Level: 39
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دوست دارم حق زندگي داشته باشم

    [quote=بهاره]
    سلام
    دوست عزيز بهاره جان خيلي متشكر از اينكه با پاسخت كمي مرا آرام كردي.
    آشنايي ما به چهار سال قبل بر مي گردد و در اين مدت به طرق مختلف شناخت كامل از ايشان پيدا كرده ام ولي مدت كوتاهي است كه در رابطه با اين موضوع باهم بيشتر صحبت كرده ايم.
    او قبلاً ازدواج كرده است و به دلايل مختلف كه كاملاً براي من آشكار و مشخص شده است در زندگي قبلي اش موفق نبوده، تنها چيزي كه در اين مدت از او ديده ام صداقت و درستكاري او بوده است و بنظر من دليل قانع كننده اي نيست كه اگر او ازدواج داشته پس نبايد ازدواج مجدد داشته باشد براي اينكه انسانها حق زندگي آنهم از نوع بدون تنش و اضطراب دارند و من فكر مي كنم مي توانم اين آرامش را به او تقديم كنم براينكه خودم هم كسي نيستم كه به شلوغي و تنش عادت داشته باشم و خانواده ام تا حدودي اين قضيه را مي دانند فقط بنظر من ترس آنها بيشتر بخاطر اين است كه نمي توانند اين مسأله را در ميان جمع و فاميل عنوان كنند.

  4. #4
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: دوست دارم حق زندگي داشته باشم

    سلام gozal
    شما درست می گوئید و از اینکه مسئولیت انتخاب خود را چنین واضح می پذیرید واقعا جای قدردانی دارد.
    من از بهاره به خاطر پیشنهاد سنجیده و دقیقشان تشکر می کنم و مورد تاکید قرار می دهم. گاهی ما پیش پیش عزاداری می کنیم. باید بگذاریم مسائل پله به پله پیش برود.
    پس از آن اگر شما انتخاب درستی دارید( یعنی یک تصمیم احساسی و یک جانبه نبوده است و همه معیارها را درست ارزیابی کرده اید)، نباید نگران باشید. چون در آن صورت بهانه زیادی برای خانواده نمی ماند. پس از آن با مقداری انعطاف و صحبت های منطقی جو بهتر می شود. در نهایت بهتر است افراد تاثیر گذار روی خانواده اتان را جلو بیندازید و اگر کسی نیست. بهتر است از خانواده بخواهید شخص متخصص و ثالثی را به عنوان مشاور بپذیرند مثل مشاور خانواده، چون خانواده های سنتی نسبت به معلمین و مشاوران و راهنمایان دید مثبتی دارند.
    نکته مهم اینست که خیلی خود را مشتاق و سینه چاک نشان ندهی. و این جمله را تکرار کنی. که :
    « اگر این آقا از هر نظر مناسب باشد و مشاور هم تائید کند، و به یقین برسم با او ازدواج می کنم. »
    اما در مقاومت های اولیه خانواده ، باید چنین واکنش نشان دهی.
    «ـ خیلی خوشحالم که شما در کنارم هستید و راهنمایی می کنید، به نظرم به نکات مهمی اشاره می کنید، باید بیشتر بررسی کنم.، مادر یا پدر ، خوبه با هم به یک مشاور مراجعه کنیم، تا هم در این مورد و هم در موارد مشابه بهتر عمل کنیم.»

    توجه داشته باشید به عنوان نمونه مثالهای بالا را آوردم، شما متناسب با فرهنگ و خانواده خود می توانید روشهای تعاملی و مطلوبی را اتخاذ کنید. از اول جبهه نگیرید....

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 87 [ 15:46]
    تاریخ عضویت
    1386-9-12
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    3,902
    سطح
    39
    Points: 3,902, Level: 39
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    من اونو انتخاب كردم (ولي اختلاف سني بالا و مخالفت خانوادم)

    با عرض سلام،‌
    بعد از گذشت چند وقت هنوز نتونستم حرف دلمو به كسي بگم،‌ من از اينكه توي كاراي ديگران دخالت كنم اصلاً خوشم نمي ياد و دوست ندارم كسي رو بخاطر انتخابش سرزنش كنم براينكه مي دونم حتماً روي انتخابش خوب فكر كرده و بعد تصميم گرفته البته اگه ببينم احتياج به مشورت داره اصلاً دريغ نمي كنم و تا اونجايي كه احتياج داره راهنماييش مي كنم ولي تصميم نهايي رو مي زارم به پاي خود فرد تا راحتتر انتخاب كنه.
    در مقابل هم دوست دارم بقيه با من همينطور باشن، ولي مي دونم اگه حرف دلمو به بقيه اعضاء خانوادم بگم مخالفت مي كنن،‌ ولي من فكر مي كنم درست انتخاب كردم و چندين وقت به آينده انتخابم و نتيجه اون خوب فكر كردم، و دوست ندارم كسي خودشو نگران حال من بكنه فقط دوست دارم با انتخاب من زياد مخالفت نكنن. براينكه هيچ كس مسئول زندگي فرد ديگر نيست و ما فقط در كنار هم زندگي مي كنيم و زندگي رو تشكيل مي ديم و نگراني براي زندگي فردي در حدي قابل قبوله كه خود طرف هم تا اون اندازه موافق باشه.
    البته خيلي به راهنمايي هاي گذشته همه عزيزان در سايت فكر كردم، ولي ديدم خانوادم بازهم خودشونو با اين قضيه موافق نمي دونن. فقط مي خوام به من بگين كه چطور اين مسئله رو به اونها بگم

  6. #6
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: دوست دارم حق زندگي داشته باشم

    سلام gozal
    اگر مطمئن هستی که انتخابت درست هست و معقولانه تصمیم گرفتی، برای اینکه کمتر حساسیت خانواده ات را برانگیزی، لازم نیست مستقیم از احساسی که نسبت به او داری صحبت کنی، بلکه او باید ابتدا رسما از شما خواستگاری کند، و شما هم بدون اینکه خود را مشتاق نشان دهید و بدون اینکه جزئیات سنی یا ... از همان اول مطرح کنید، از خانواده بخواهید که برای بررسی بهتر ومعقولانه تر این ازدواج به اتفاق هم به مشاور خانواده مراجعه کنید. معمولا خانواده نظرات یک متخصص را بهتر از یک دختر یا پسر جوان می پذیرند. مخصوصا اینکه شما خیلی روی ایشون پافشاری نکنید و صرفا بگوئید که من باید با تحقیق کامل جواب نه یا بلی را بدهم و برای اینکار به مشورت با یک متخصص نیز نیاز دارم.
    ( در ضمن خواهش می کنم اگر باز سئوال یا مطلبی داشتید همینجا بفرمائید و موضوع جدیدی باز نکنید، تا بحث پراکنده نشود)

  7. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 87 [ 15:46]
    تاریخ عضویت
    1386-9-12
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    3,902
    سطح
    39
    Points: 3,902, Level: 39
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دوست دارم حق زندگي داشته باشم

    با سلام و خسته نباشيد
    من طبق گفته هاي شما خيلي واضح روي موضوع با خانواده ام صحبت نكردم، ولي آنها ديد بدي نسبت به ايشان پيدا كرده اند و فكر مي كنند او فردي بدي است كه مي خواهد با من ازدواج بكند،‌ اما در ته دلشان مي دانند كه ايشان فردي كاملاً مهربان و خوبي است، فقط از اينكه ما با هم ازدواج كنيم ناراحت مي شوند، البته اين مطلب را بطور واضح براي من بيان نمي كنند اما من در حرفهايشان اين را مي فهمم،‌ و با توجه به راهنمايي هاي شما ديگر سعي نمي كنم راجع به ايشان با آنها صحبت كنم و اگر هم گاهي اوقات راجع به محسنات ايشان بگويم حتي اگر به حق باشد سريع جبهه مي گيرند و سعي مي كنند راجع به او ديد من را بد كنند،‌ من ناراحت مي شوم ولي سعي نمي كنم موضوع را ادامه بدهم و بخاطر همين خيلي فشار روحي احساس مي كنم، فكر مي كنم جايگاه قبلي خود را بخاطر اين موضوع از دست داده ام و آنها با چشم ديگري به من نگاه مي كنند،‌ اما من براي تصميم بسيار مصمم هستم و طبق راهنمايي شما موافق مشاوره هستم ولي آنها حتي اجازه نمي دهند ايشان را بعنوان يك ميهمان به خانه دعوت كنم، من فكر مي كنم چون ايشان را از نزديك نديده اند و خصوصيات اخلاقي اش را نمي دانند اينطور سخت جبهه مي گيرند و فقط نمي دانم با چه عنواني ايشان را به خانه دعوت كنم كه دو طرف ايشان از نزديك با خصوصيات اخلاقي هم آشنا شوند.
    بازهم از راهنمايي هاي بي دريغ همه شما عزيزان سپاسگزارم (اي كاش خانواده من هم سطح فكر خود را عوض مي كردند و در سي سال گذشته نمي ماندند)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 مهر 95, 22:29
  2. منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
    توسط ارشیدا در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 11 آذر 91, 11:00
  3. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29
  4. من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
    توسط MisS AviatoR در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 89, 12:00

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.