به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 مهر 93 [ 00:55]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    1,446
    سطح
    21
    Points: 1,446, Level: 21
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3
    تشکرشده 3 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    کمک برای بعضی از رفتارهای غیر منطقی در قبال همسرم

    سلام به همه دوستان عزیزم.

    من بهنام هستم و 6 ماه میشه که ازدواج کردم با دختری که از قبل از ازدواج باهم آشنا شده بودیم و به قصد ازدواج همدیگرو میخواستیم. بعد از ازدواج من دچار مشکلاتی شدم که قبلش (توی آشنایی) وجود داشت و من درصدد حل اونا براومدم و از شما هم مشاوره و کمک میخوام. در اینجا به تعدادی از مشکلات اشاره میکنم:

    همسر من شاغله و توی یه شرکت خصوصی کار میکنه و من هم هیچ زمانی با کار کردنش مشکلی نداشتم. جدیدا با همکاراشون به دعوت از رئیس شرکت به شام دعوت شده بودند و چند ساعتی دور هم بودن و چندتا عکس دسته جمعی هم گرفتن زمانی که به من گفت امشب برای شام دعوتیم من یه مقداری ناراحت شدم و از اینکه با همکارانش عکس دسته جمعی گرفته و کنار همکارای مرد ایستاده و کلی باهم سر این موضوع بحث کردیم و براش خیلی عجیب بود که من سر این مسئله اینهمه بحث میکنم و اصلا براش قابل تحمل نبود و گفته که قرار هم گداشتن 2 3 ماه یه بار بعد شام برن بیرون و چند ساعتی باشن و برگردن. و یا اینکه توی آخر این هقته قراره با خونواده عموش به خونه برادرش برن و 3 روز بمونن و من راجبه این موضوع هم برام ناراحتی بوجود اومد که چرا جایی میره که من نیستم و یه سری فکر و خیال از اینکه مثلا با پسرعموش اینا بگو بخند بکنه و نوع لباسی که اونجا جلوی اونا بپوشه اینا. و یه مشکل دیگه هم اینکه ایشون علاقه به رقصیدن داره و توی مهمونیا و مجلس زنونه جلوی داماد میرقصه و یکمی این مورد هم منو عذاب میده که بدن همسرمو یه مرد نامحرم براحتی ببینه و اینکه میخواد کلاس رقص بره و روی این مباحث ما گاهی بحثهایی داریم و همیشه میگه اگر من بخوام به یه مهمونی عروسی یا بیرون رفتن با همکارام برم موقعی که برگشتم باید با بدخلقی و اخم و ناراحتی مواجهه بشم و این وضعیت خیلی سخته. و بهم میگه تو خیلی بددل هستی و برادر و دامادش رو مثال میزنه که اونا اینطورین و با اینکه مذهبی ترن این مشکلاتو ندارن. درکل از این نظر که همسرم با خانوادش و یا دوستاش بیرون بره به تنهایی یه مقداری حساسیت نشون میدم. من خودم از مشکلی که در من هست آگاهم و در خیلی مواقع غیرمنطقی برخورد میکنم و کنترل خودم رو از دست میدم. و از شما میخوام منو کمک کنید. من نسبت به ایشون کاملا اطمینان دارم میدونم در محیط کار و بیرون از منزل رفتارش خیلی سنگین و درسته ولی این افکار و حساسیت های زیاد همیشه همرامه. من یه جا یه مطلبی خوندم که از این مشکل به نوعی "حسادت جنسی" هست که همسر میخواد طرف مقابلش رو فقط پیش خودش نگه داره . از اینکه جای دیگه ای باشه حساس میشه.
    من فقط دنبال یه سری راهکار میگردم که بتونم از این وضعیت خارج شم و براحتی بیتونیم زندگی کنیم و خدایی نکرده به آیندمون ضربه وارد نشه چون همسرم هم خیلی زودرنج و حساسه و وقتی یه مشکلی پیش میاد اونم به سرعت عصبانی و ناراحت میشه. ممنونم که وقت گذاشتید.

  2. 3 کاربر از پست مفید ruzekhoob تشکرکرده اند .

    ruzekhoob (شنبه 13 آبان 91)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array

    RE: کمک برای بعضی از رفتارهای غیر منطقی در قبال همسرم

    آقای روز خوب به تالار همدردی خوش اومدید


    اما به نظر من حساسیت های شما به خودی خود مشکل نیست چرا که برای یک مرد با غیرت باید چنین حس هایی وجود داشته باشه.

    اینکه دوست ندارید بدن همسرتون رو نامحرم ببینه خوب یک خواسته منطقیه و حتی در نوع روابطش با دیگران.

    اما زمانی که شما این خانم را به عنوان همسر ایندتون مد نظر داشتید باید ایشون را از عقایدتون آگاه می کردید؟

    برام جای سوال هست چطور خانواده همسر شما مثل برادر و دامادشون مذهبی هستند اما رقصیدن جلوی نامحرم را اشکال نمی دونند؟

    چیزی که مشخصه شما یک سری اصولی دارید که همسرتون اونها رو قبول نداره وبرعکس همسرتون یک سری رفتارهایی در روابطشون دارند که شما نمی پسندید.

    ونکته دوم نحوه بیان کردن این تفاوت ها و در نتیجه اون خواسته تون به همسرتون هست که این خودش می تونه مساله ساز تر باشه.

    مطمئنا اگه از لحاظ اعتقادی شما و همسرتون تفاهم بیشتری داشتید نشون دادن حساسیت شما به ایشون برای تنهایی بیرون رفتن همسرتون با خانودش و دوستانش نا به جا بود اما با توجه به توضیحاتی که دادید شما حق دارید که نسبت به این رفتار ها حساس باشید.

    اما به نظرم این هم قابل حل هست با عطوفت و مهربانی می تونید ایشون را با خودتون همراه کنید و قتی تمام تلاشتون برای رضایت ایشون در زندگی به کار ببرید مطمئن باشید ایشون هم به خاطر رضایت شما حاضر خواهند بود هر کاری بکنند

  4. 11 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    بی نهایت (چهارشنبه 10 آبان 91)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 12 اردیبهشت 93 [ 15:23]
    تاریخ عضویت
    1389-6-08
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    2,981
    سطح
    33
    Points: 2,981, Level: 33
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    227

    تشکرشده 409 در 163 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: کمک برای بعضی از رفتارهای غیر منطقی در قبال همسرم

    این رفتار میتونه شک یا بدگمانی یا حتی در موارد شدید پارانویا باشه. همینقدر که حس کردین این احساس واقعی نیست و بهش شک دارین قدم بزرگیه، حتما به روانپزشک مراجعه کنین.
    مساله بعدی اینه که ممکنه رفتار شما برمبنای فرهنگ خانوادگی شما شکل گرفته و مشکل خاصی نباشه. در این حالت شما و اون خانم به یک نقطه ناهماهنگی فرهنگی در روابطتون رسیدین. در این مرحله مشاوره دونفره میتونه کمک خیلی بزرگی باشه.

  6. کاربر روبرو از پست مفید samanis تشکرکرده است .

    samanis (چهارشنبه 10 آبان 91)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 مهر 93 [ 00:55]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    1,446
    سطح
    21
    Points: 1,446, Level: 21
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3
    تشکرشده 3 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: کمک برای بعضی از رفتارهای غیر منطقی در قبال همسرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط بی نهایت
    آقای روز خوب به تالار همدردی خوش اومدید


    اما به نظر من حساسیت های شما به خودی خود مشکل نیست چرا که برای یک مرد با غیرت باید چنین حس هایی وجود داشته باشه.

    اینکه دوست ندارید بدن همسرتون رو نامحرم ببینه خوب یک خواسته منطقیه و حتی در نوع روابطش با دیگران.

    اما زمانی که شما این خانم را به عنوان همسر ایندتون مد نظر داشتید باید ایشون را از عقایدتون آگاه می کردید؟

    برام جای سوال هست چطور خانواده همسر شما مثل برادر و دامادشون مذهبی هستند اما رقصیدن جلوی نامحرم را اشکال نمی دونند؟

    چیزی که مشخصه شما یک سری اصولی دارید که همسرتون اونها رو قبول نداره وبرعکس همسرتون یک سری رفتارهایی در روابطشون دارند که شما نمی پسندید.

    ونکته دوم نحوه بیان کردن این تفاوت ها و در نتیجه اون خواسته تون به همسرتون هست که این خودش می تونه مساله ساز تر باشه.

    مطمئنا اگه از لحاظ اعتقادی شما و همسرتون تفاهم بیشتری داشتید نشون دادن حساسیت شما به ایشون برای تنهایی بیرون رفتن همسرتون با خانودش و دوستانش نا به جا بود اما با توجه به توضیحاتی که دادید شما حق دارید که نسبت به این رفتار ها حساس باشید.

    اما به نظرم این هم قابل حل هست با عطوفت و مهربانی می تونید ایشون را با خودتون همراه کنید و قتی تمام تلاشتون برای رضایت ایشون در زندگی به کار ببرید مطمئن باشید ایشون هم به خاطر رضایت شما حاضر خواهند بود هر کاری بکنند
    ممون از نطرات شما. حرف شما درسته که حساسیت و غیرتی هست که در هر مردی وجود داره. ولی من خودم حس میکنم که گاهی این حساسیتها غیرمنطقی میشه من خودم هم قبول دارمش. گاهی میشه که ما توی مسائل پیش پا افتاده باهم جر و بحث میکنیم. و گاهی رفتارم مثل بچه ها میشه لجبازی و کل کل کردن و مانور دادن که من اصلا قبولشون ندارم. من از مشکلاتم آگاهم. درمورد رقص هم حرف شما درسته و البته همسرم خواهرش و آشنایانشون در قسمت خانمها میرقصند و اگر مختلط باشن حجابشون رو رعایت میکنند ولی الان توی جامعه ای که ما توش زندگی میکنیم این موضوع یه طوری جا افتاده کاری به درستی و غلط بودنش ندارم شما حساب کن دامادی که وارد تالار قسمت خانما میشه اکثر قریب به اتفاق خانما (مخصوصا جوونها) با همون لباسها و پوششی که بین خودشون هست طاهر میشن این مسئله همه جا هست و زیاد اهمیت داده نمیشه بهش. البته ایشون هم توی حجابشون و نوع ارتباط با دیگران و نماز خوندنو اینا کاملا دقت دارن ولی این موضوعات توی اکثر خانواده ها هست. الان موضوع اصلی مشکلی هست که من دارم و به شخصه از بعضی رفتارهام ناراحتم.


    نقل قول نوشته اصلی توسط samanis
    این رفتار میتونه شک یا بدگمانی یا حتی در موارد شدید پارانویا باشه. همینقدر که حس کردین این احساس واقعی نیست و بهش شک دارین قدم بزرگیه، حتما به روانپزشک مراجعه کنین.
    مساله بعدی اینه که ممکنه رفتار شما برمبنای فرهنگ خانوادگی شما شکل گرفته و مشکل خاصی نباشه. در این حالت شما و اون خانم به یک نقطه ناهماهنگی فرهنگی در روابطتون رسیدین. در این مرحله مشاوره دونفره میتونه کمک خیلی بزرگی باشه.
    من نسبت به همسرم شکی ندارم شاید گاهی یه مسائلی توی ذهنم بیاد اونم بخاطر ایشون نیست بیشتر درباره افراد و کسانی هست که اطراف ایشون هستند و ممکن هست که بخوان سوء استفاده بکنن. اینه که خیلی موقعها حساس میشم و میدونم که اکثرش هم غیرمنطقی

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 مهر 93 [ 00:55]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    1,446
    سطح
    21
    Points: 1,446, Level: 21
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3
    تشکرشده 3 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: کمک برای بعضی از رفتارهای غیر منطقی در قبال همسرم

    از مشاوران و دوستان عزیز کسی نظر و پیشنهادی نداره؟

  9. #6
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: کمک برای بعضی از رفتارهای غیر منطقی در قبال همسرم

    با سلام و احترام

    نقل قول نوشته اصلی توسط ruzekhoob
    با دختری که از قبل از ازدواج باهم آشنا شده بودیم و به قصد ازدواج همدیگرو میخواستیم بعد از ازدواج من دچار مشکلاتی شدم که قبلش (توی آشنایی) وجود داشت و من درصدد حل اونا براومدم
    ریشه مشکل شما بر می گردد به بی توجهی به خودتون و شناختی که از خودتون داشتید. یعنی قبل از ازدواج این حسها را داشتید و صرفنظر کردید که شاید بعدا حل بشه. اما اکنون روز به روز در حال بزرگ شدن هست.


    با توضیحاتی که دادید به نظر می رسد که ایشون رعایت محرم و نامحرم می کنند. و اینطور نیست که جلوی نامحرم برقصند. اما اهل گفتگو و خنده با نامحرم و عکس گرفتن هستند.
    با این فرض و اینکه شما از این موارد اذیت می شوید، باید دو گام بزرگ بردارید. گام نخست اصلی ، مهم و تامین کننده انرژی هست و گام دوم هم تکمیلی می باشد:

    یکم:
    شما پارانویا ندارید، لیکن حساسیت بالایی روی موضوع دارید و این حساسیت آزارنده است.
    در این گونه مواقع اولین و مهمترین گام اینست که با همسرتان آرام صحبت کنید. او را متهم نکنید، امر و نهی نکنید، محکوم نکنید، محدود نکنید، بحث نکنید، گیر ندهید، لجبازی نکنید، قهر نکنید و هیچ روش تهاجی پیش نگیرید. و از طرفی منزوی نشوید، توی خودتون نروید، کم حرف نشوید ، بی نشاط نشوید..
    همه اینها فاز اول و مقدمه ای هست برای حل مشکل شما که در بند دوم می آورم.

    دوم:
    اصل کمک و خدمت به شما از طریق همسرتان امکان پذیر هست. اگر شما در بند یکم سرمایه گذاری کنید، و اگر کار همسرتان حتی زهر به کام شما هست، تحمل کنید و برخورد های بد فوق را انجام ندهید. کم کم رابطه اتان به همسرتان تقویت می شود. و همسر شما ، شما را فردی گیر بده و سخت گیر و بددل نمی بیند.
    وقتی که او به شما اعتماد کرد، و همراهی شما را دید حالا نوبت تلاش او برای بهبودی شما فرا می رسد.

    به این منظور در شرایط آرام(یعنی اوقاتی که اصلا چنین مسئله ای پیش نیامده و هر دو گل می گویید و گل می شنوید)، شروع می کنید به حرف زدن با او و احساستان را درست بیان می کنید
    مثلاً
    همسرم. من از اینکه تو را انتخاب کردم به خود می بالم.
    روش و منش و مرامت را دوست دارم.
    و می بینم تو هم همین حس را به من داری
    اما همانطور که می دانی گاهی به شدت نیاز دارم کمک کنی.
    کمک کنی که احساستم کمتر آزرده شود.
    و این به خاطر این نیست که تو مشکلی داری.
    لذا چون مشکلی نداری نمی توانم بهت بگویم مشکلت را حل کن.
    اما چون من مشکل دارم نیاز دارم کمک کنی تا مشکلم کم کم حل شود.


    یک مثل بزن :
    بگو بعضی وقتها تو یک کار معمول مثل نوازش دستم را انجام می دهی. اما من آزرده می شوم نه اینکه تو محکم دستم را فشرده ای. بلکه به خاطر اینکه دستم مجروح و شکسته هست. اگر ازت بخواهم که دستم را نوازش نکنی نه به خاطر قدرناشناسی هست. نه به خاطر اینکه تو ، دستم را زیاد فشار می دهی، بلکه صرفا به خاطر آسیب دیدگی دستم هست. و تا وقتی التیام یابد رعایت تو دردم را تسکین می دهد.

    من هم این تمایلم به زیبایی های تو، نقطه آسیبم شده است. و این منحصر به فردخواهی ام جراحت دل خسته ام شده است. لذا عیب در ارتباط تو در نامحرم نیست. عیب در آزردگی روح من است. من سعی می کنم روز به روز این حساسیت را کاهش دهم وتحملم را بالا ببرم. اما تو هم می توانی در این میان کمکم کنی. با رعایت کردن بعضی موارد که بهت می گویم.
    بعد یک لیستی از مواردی که احساس اذیت شدن داری را تهیه کن و به او بگو:
    بهش بگو که اگر هم رعایت نکنی، با او جر و بحث و اختلاف و دعوایی نخواهی کرد. چون اینها رنجهای خودت هست و آسیب های درونی ات. و او بی تقصیر هست. اما اگر رعایت کند، در فراهم کردن آرامش شما نقش زیادی خواهد داشت.


    توجه فرمایید.
    که اگر بند یکم به خوبی انجام نشود. و همسر شما از طرف شما خیالش راحت نشود نمی توانی از او انتظارات بند 2 را داشته باشید.
    شنیدید می گویند. برای کسی بمیر که برات تب کنه.
    یعنی شما ابتدا باید به او آرامش دهی. او را بپذیری و سر هر بهانهای اوقات را بر او تلخ نکنی. مدتی بسوزی و بسازی. تا کم کم در شرایط عادی با زبانی گویا احساساتت را در بند 2 بیان کنی و از او توقع کمک داشته باشی.

    فراموش نکن اگر امر و نهی کنی و سخت بگیری و مشکل را در او ببینی ، مسئله ات حل نمی شود.
    باید آرام از او بخواهی که کمکت کند.
    اگر حتی نپذیرفت با او درگیر نشو. و تنهایی مدتی تحمل کند.


    این مجموعه را که گفتم به صورت یک بسته کاملا برای حداقل شش ماه تا یکسال باید به کار بگیری و با صبوری پیش بروی، آنوقت طعم لذت بخش زندگی را انشاء الله بیشتر خواهی چشید

  10. 7 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (شنبه 13 آبان 91)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 مهر 93 [ 00:55]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    1,446
    سطح
    21
    Points: 1,446, Level: 21
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3
    تشکرشده 3 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: کمک برای بعضی از رفتارهای غیر منطقی در قبال همسرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
    با سلام و احترام

    نقل قول نوشته اصلی توسط ruzekhoob
    با دختری که از قبل از ازدواج باهم آشنا شده بودیم و به قصد ازدواج همدیگرو میخواستیم بعد از ازدواج من دچار مشکلاتی شدم که قبلش (توی آشنایی) وجود داشت و من درصدد حل اونا براومدم
    ریشه مشکل شما بر می گردد به بی توجهی به خودتون و شناختی که از خودتون داشتید. یعنی قبل از ازدواج این حسها را داشتید و صرفنظر کردید که شاید بعدا حل بشه. اما اکنون روز به روز در حال بزرگ شدن هست.


    با توضیحاتی که دادید به نظر می رسد که ایشون رعایت محرم و نامحرم می کنند. و اینطور نیست که جلوی نامحرم برقصند. اما اهل گفتگو و خنده با نامحرم و عکس گرفتن هستند.
    با این فرض و اینکه شما از این موارد اذیت می شوید، باید دو گام بزرگ بردارید. گام نخست اصلی ، مهم و تامین کننده انرژی هست و گام دوم هم تکمیلی می باشد:

    یکم:
    شما پارانویا ندارید، لیکن حساسیت بالایی روی موضوع دارید و این حساسیت آزارنده است.
    در این گونه مواقع اولین و مهمترین گام اینست که با همسرتان آرام صحبت کنید. او را متهم نکنید، امر و نهی نکنید، محکوم نکنید، محدود نکنید، بحث نکنید، گیر ندهید، لجبازی نکنید، قهر نکنید و هیچ روش تهاجی پیش نگیرید. و از طرفی منزوی نشوید، توی خودتون نروید، کم حرف نشوید ، بی نشاط نشوید..
    همه اینها فاز اول و مقدمه ای هست برای حل مشکل شما که در بند دوم می آورم.

    دوم:
    اصل کمک و خدمت به شما از طریق همسرتان امکان پذیر هست. اگر شما در بند یکم سرمایه گذاری کنید، و اگر کار همسرتان حتی زهر به کام شما هست، تحمل کنید و برخورد های بد فوق را انجام ندهید. کم کم رابطه اتان به همسرتان تقویت می شود. و همسر شما ، شما را فردی گیر بده و سخت گیر و بددل نمی بیند.
    وقتی که او به شما اعتماد کرد، و همراهی شما را دید حالا نوبت تلاش او برای بهبودی شما فرا می رسد.

    به این منظور در شرایط آرام(یعنی اوقاتی که اصلا چنین مسئله ای پیش نیامده و هر دو گل می گویید و گل می شنوید)، شروع می کنید به حرف زدن با او و احساستان را درست بیان می کنید
    مثلاً
    همسرم. من از اینکه تو را انتخاب کردم به خود می بالم.
    روش و منش و مرامت را دوست دارم.
    و می بینم تو هم همین حس را به من داری
    اما همانطور که می دانی گاهی به شدت نیاز دارم کمک کنی.
    کمک کنی که احساستم کمتر آزرده شود.
    و این به خاطر این نیست که تو مشکلی داری.
    لذا چون مشکلی نداری نمی توانم بهت بگویم مشکلت را حل کن.
    اما چون من مشکل دارم نیاز دارم کمک کنی تا مشکلم کم کم حل شود.


    یک مثل بزن :
    بگو بعضی وقتها تو یک کار معمول مثل نوازش دستم را انجام می دهی. اما من آزرده می شوم نه اینکه تو محکم دستم را فشرده ای. بلکه به خاطر اینکه دستم مجروح و شکسته هست. اگر ازت بخواهم که دستم را نوازش نکنی نه به خاطر قدرناشناسی هست. نه به خاطر اینکه تو ، دستم را زیاد فشار می دهی، بلکه صرفا به خاطر آسیب دیدگی دستم هست. و تا وقتی التیام یابد رعایت تو دردم را تسکین می دهد.

    من هم این تمایلم به زیبایی های تو، نقطه آسیبم شده است. و این منحصر به فردخواهی ام جراحت دل خسته ام شده است. لذا عیب در ارتباط تو در نامحرم نیست. عیب در آزردگی روح من است. من سعی می کنم روز به روز این حساسیت را کاهش دهم وتحملم را بالا ببرم. اما تو هم می توانی در این میان کمکم کنی. با رعایت کردن بعضی موارد که بهت می گویم.
    بعد یک لیستی از مواردی که احساس اذیت شدن داری را تهیه کن و به او بگو:
    بهش بگو که اگر هم رعایت نکنی، با او جر و بحث و اختلاف و دعوایی نخواهی کرد. چون اینها رنجهای خودت هست و آسیب های درونی ات. و او بی تقصیر هست. اما اگر رعایت کند، در فراهم کردن آرامش شما نقش زیادی خواهد داشت.


    توجه فرمایید.
    که اگر بند یکم به خوبی انجام نشود. و همسر شما از طرف شما خیالش راحت نشود نمی توانی از او انتظارات بند 2 را داشته باشید.
    شنیدید می گویند. برای کسی بمیر که برات تب کنه.
    یعنی شما ابتدا باید به او آرامش دهی. او را بپذیری و سر هر بهانهای اوقات را بر او تلخ نکنی. مدتی بسوزی و بسازی. تا کم کم در شرایط عادی با زبانی گویا احساساتت را در بند 2 بیان کنی و از او توقع کمک داشته باشی.

    فراموش نکن اگر امر و نهی کنی و سخت بگیری و مشکل را در او ببینی ، مسئله ات حل نمی شود.
    باید آرام از او بخواهی که کمکت کند.
    اگر حتی نپذیرفت با او درگیر نشو. و تنهایی مدتی تحمل کند.


    این مجموعه را که گفتم به صورت یک بسته کاملا برای حداقل شش ماه تا یکسال باید به کار بگیری و با صبوری پیش بروی، آنوقت طعم لذت بخش زندگی را انشاء الله بیشتر خواهی چشید
    با سلام خدمت شما مدیر محترم سایت
    واقعا از راهنمایی خوبتون سپاسگذارم و دقیقا به موارد مهمی اشاره کردین. البته ایشون اهل گفتگو و خنده با نامحرم به اون صورت نیستن و قبل از ازدواج هم رفتار و برخوردشون رو تحت نطر داشتم و کاملا سنجیده و منطقیه و شوخی و خنده ای هم باشه در جای مناسب صورت میگیره من نسبت به ایشون و نوع رفتارو برخوردشون اطمینان دارم و درمورد رقصیدن هم خودش بجز در مهمانیها در قسمت خانمها و پیش داماد در بقیه موارد رعایت میکنه. من خودم متوجه بعضی از این حساسیتهای گاها نابجای خودم شدم که در صدد حلش براومدم. واقعا از شما ممنونم که خیلی خوب راهنمایی کردین.
    باز هم تشکر

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    74
    Array

    RE: کمک برای بعضی از رفتارهای غیر منطقی در قبال همسرم

    ببین عزیز
    سلام
    منم مث شما تقریبا هستم ینی حساس هستم و غیرتی
    ولی دو ماه عقد کردم و همینا رو از همسرم فهمیدم ولی کنار اومدم .. ینی بعد از جندین بار بحث با هم کنار اومدیم.. قهر هم داشتیم
    الان بعد دو ماه همسرم هنوز بهم علاقه نداره ولی میگه داشته سعی میکرده علاقه مند بشه ...
    مشکلاتم رو توی بحث ( دیگه نمیتونم ادامه بدم ) نوشتم.
    بحثم با شما اینه که اگر خیلی دوسش داری و نبودش برات سخته و فک میکنی نبودش از این حس سخت تره باهاش بمون و دیگه هم بحثی نکن
    اگه زیاد دوسش نداری و میتونی ازش جدا شی و این افکار و حس هات برات مهم تره ... تصمیم با خودته
    ولی یه چیز مهم.. بدترین حالت رو تصور کن.. خانمت با لباس نا مناسب جلوی نامحرم و حتی با نامحرم برقصه و حتی بدنش به نامحرم بخوره.. ایا تحملش رو داری؟

    این تجربه خودم بود .. ممکنه نظرم کارشناسی نباشه..
    من خیلی دوسش دارم برا همین با اینا کنار اومدم.. البته در این حد نیست کارای اون ولی توی مجلسای خاص شاید برقصه .. اهل رقص و بیرون زدن با مردا و .. نیست
    حجابش هم معمولیه ... مسایل دینش رو رعایت میکنه و دین سرش میشه

  13. کاربر روبرو از پست مفید mohammad2012 تشکرکرده است .

    mohammad2012 (یکشنبه 14 آبان 91)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 مهر 93 [ 00:55]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    1,446
    سطح
    21
    Points: 1,446, Level: 21
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3
    تشکرشده 3 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: کمک برای بعضی از رفتارهای غیر منطقی در قبال همسرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohammad2012
    ببین عزیز
    سلام
    منم مث شما تقریبا هستم ینی حساس هستم و غیرتی
    ولی دو ماه عقد کردم و همینا رو از همسرم فهمیدم ولی کنار اومدم .. ینی بعد از جندین بار بحث با هم کنار اومدیم.. قهر هم داشتیم
    الان بعد دو ماه همسرم هنوز بهم علاقه نداره ولی میگه داشته سعی میکرده علاقه مند بشه ...
    مشکلاتم رو توی بحث ( دیگه نمیتونم ادامه بدم ) نوشتم.
    بحثم با شما اینه که اگر خیلی دوسش داری و نبودش برات سخته و فک میکنی نبودش از این حس سخت تره باهاش بمون و دیگه هم بحثی نکن
    اگه زیاد دوسش نداری و میتونی ازش جدا شی و این افکار و حس هات برات مهم تره ... تصمیم با خودته
    ولی یه چیز مهم.. بدترین حالت رو تصور کن.. خانمت با لباس نا مناسب جلوی نامحرم و حتی با نامحرم برقصه و حتی بدنش به نامحرم بخوره.. ایا تحملش رو داری؟

    این تجربه خودم بود .. ممکنه نظرم کارشناسی نباشه..
    من خیلی دوسش دارم برا همین با اینا کنار اومدم.. البته در این حد نیست کارای اون ولی توی مجلسای خاص شاید برقصه .. اهل رقص و بیرون زدن با مردا و .. نیست
    حجابش هم معمولیه ... مسایل دینش رو رعایت میکنه و دین سرش میشه
    سلام.
    تاپیک شمارو خوندم. بله من و نامزدم عاشق همیم و خیلی همدیگرو دوست داریم. من هم قصدم همینه_همین که آقای مدیر فرمودند) که با این وضعیت کنار بیام و هیچ بحث و گیری نباشه تا نامزدم احساس کنه که از طرف من محدود نمیشه و روی هر مسئله پیش پا افتاده ای بحثی نیست و وقتی این اطمینان بوجود اومد با کمال آرامش و عشق حرفامونو میزنیم. باز هم این رو میگم توی مسئله ی رقصیدن، ایشون اهل رقص هست ولی خودش خیلی مسائل رو رعایت میکنه و اصلا اهل رقصیدن با نامحرم حتی فامیلهای نزدیک نیست و حتی جلوی دامادم که بخواد برقصه همیشه میگه که من به وضعیت نگاه میکنم و جلوی هرکسی اینکارو نمیکنم و مسئله بیرون رفتن با همکارانش که این اولین بار هست که توی زندگیش با همکارانش برای شام بیرون رفتن اونم به دعوت از رئیس شرکت و امکان داره چندباره دیگه هم اتفاق بیفته و من از نوع تفریحشون کاملا آگاهم که همیشه حد و حدود رعایت میشه و عکسی هم بگیرن بصورت دسته جمعی. اینارو میگم که بدونی همسرم این مسائل رو رعایت میکنه و بعضی مواقع هست که من بیش از حد حساسیت نشون میدم چون اگرهم من چیزی نگم خانوادش مذهبی هستن و خیلی مسائل رو رعایت میکنن. و اگرهم چیزی باشه موردی هست مثلا: خانواده نامزدم با یکی از عموهاشون رابطه خیلی نزدیکی دارن بصورتی که توی یه هفته هردو خانواده به خونه هم سر میزنن و از اونجائیکه از بچگی باهم بودن نامزدم پیش پسرعموهاش با شلوار ظاهر میشه (شلوار خونگی یا جین) تنها کنار این خانواده یا اینکه جلوی فامیلهای نزدیکش از لباسهای کوتاهتر استفاده میکنه و من گاهی روی این مسائل حساس شدم آخه بیشتر حساسیتم از تعجبمه از اینکه پدر ایشون آدم مذهبی هستن و عضو هیئت امنا مسجده و کلا خانوادشون مذهبین اینکه چطور توی یه همچین خانواده ای نامزدم یه همچین لباسی میپوشه برام خیلی جای تعجب داره چون واقعا تناقض دیده میشه آخه ما بیشتر فامیلامون مذهبی نیستن حتی خواهرهای خودم بیرون که میرن گاهی از مانتوهای کوتاه استفاده میکنن و یه مقداری موهاشون بیرون میریزن و توی فامیلهای دیگمون و من هیچ جا ندیدم که هرچقدر هم نزدیک باشیم این نوع لباس پوشیده بشه این هم یکی از مسائلی هست که وجود داره. آخه من توی بعضی مسائل میدونم که حل میشه ولی مشکل اینجاست که نامزدم میگه دوست ندارم فامیلها و آشنایان بگن که تغببر کرده توی همین پوشیدن لباس و یا مسائل دیگه و میگه من یه عمری اینطوری لباس پوشیدم اگه یهو عوض کنم میگن شوهرش بددله یا زیاد گیر میده. و واقعا برام جای سئواله که اگر من اون مراحلی که جناب مدیر گفتن رو انجام بدم ایشون روی این مسئله تجدید نظر میکنه واقعا؟ چون همیشه خیلی قاطع صحبت میکنه. و از این تغییرات ناگهانی خوشش نمیاد. مرسی از توجهتون


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. غیر فعال شدن ایمیل های غیر معتبر
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 17 اردیبهشت 97, 13:57
  2. پاسخ ها: 58
    آخرين نوشته: یکشنبه 15 تیر 93, 09:49
  3. پاسخ ها: 54
    آخرين نوشته: چهارشنبه 30 مرداد 92, 10:02
  4. ازدواج با پسر غیر ایرانی غیر مسلمان(دوستش دارم چه کنم؟)
    توسط 1391 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: پنجشنبه 21 دی 91, 21:02

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.