باسمه تعالي
از قرآن کریم استفاده میشود که بر پایی جهان آخرت، تنها به زنده شدن مجدّد انسانها نیست بلکه اساساً نظام این جهان دگرگون میشود و جهان دیگری برپا میگردد البتّه با ویژگیهای دیگری.
آنگاه همة انسانها از آغاز تا پایان خلقت با هم زنده میشوند و به نتایج اعمالشان میرسند و جاودانه در نعمت یا عذاب میمانند.
در زمین، زلزله عظیمی پدید میآید(1) و آنچه در اندرون آن است بیرون میریزد(2) و اجزای آن متلاشی میگردد(3)، و دریاها شکافه میشوند(4)، و کوهها به حرکت در میآیند(5) و در هم کوبیده میشوند(6) و مانند تلّ شنی میگردند(7) و سپس به صورت پشم حلّاجی شده در میآیند(8) و آنگاه در فضا پراکنده میشوند(9) و از سلسله کوههای سر به آسمان کشیده، جز سرابی باقی نمیماند(10).
ماه(11) و خورشید(12) و ستارگان عظیمی که بعضی از آنها میلیونها بار از خورشید ما بزرگتر و پرفروغتر است به تیرگی و خاموشی میگرایند(13)، و نظم حرکت آنها به هم میخورد(14)، و از جمله ماه و خورشید به هم میپیوندند(15) و آسمانی که همچون سقف محفوظ و محکمی بر این جهان، احاطه کرده است سست و متزلزل میشود(16) و میشکافد و از هم میدرد(17) و طومار آن درهممیپیچید(18) و اجرام آسمانی به صورت فلزّ مذابی در میآید(19) و فضای جهان پر از دود و ابر میشود(20).
در چنین اوضاع و احوالی است که شیپور مرگ، نواخته میشود و همة موجودات زنده میمیرند(21) و در جهان طبیعت، اثری از حیات نمیماند، و وحشت و اضطراب بر جانها سایه میافکند(21) مگر کسانی که از حقایق و اسرار هستی، آگاهند و دلهایشان غرق معرفت و محبت الهی است.
سپس جهان دیگری که قابلیت بقاء و ابدیّت داشته باشد، برپا میشود(22)، و صحنة گیتی با نور الهی روشن میگردد(23)، و شیپور حیات به صدا در میآید(24) و همة انسانها (بلکه حیوانات نیز)(25) در یک لحظه، زنده میشوند(26)، و سراسیمه و هراسان(27) همانند ملخها و پروانگانی که در هوا منتشر میشوند(28) با سرعت(29) به سوی محضر الهی روانه میگردند(30) و همگی در صحنة عظیمی فراهم میآیند(31) و غالباً میپندارند که توقفشان در عالم برزخ به اندازة یک ساعت یا یک روز و یا چند روز بوده است(32).
و در آن عالم، حقایق آشکار میشود(33) و حکومت و سلطنت الهی، ظهور تام مییابد(34) بطوری که چنین هیبتی بر خلایق، سایه میافکند که هیچ کس را یارای بلند سخن گفتن نیست(35) و هر کس به فکر سرنوشت خویش است و حتی فرزندان از پدر و مادر و خویشان از یکدیگر فرار میکنند و اساساً رشته نسبها و سببها میگسلد(36) و در نتیجه دوستیها تبدیل به دشمنیها میگردد(37).
آنگاه دادگاه عدل الهی تشکیل میشود و اعمال همة بندگان، حاضر میگردد(38) و نامههای اعمال، توزیع میشود(39). در این دادگاه، فرشتگان و پیامبران خدا به عنوان شهود حضور دارند(40) حتی دست و پا و پوست بدنها گواهی میدهد(41) و حساب همة مردم به دقت، رسیدگی و با میزان الهی، سنجیده میشود(42) و براساس عدل و قسط داوری میگردد(43) و در این هنگام، شفاعت کسی مقبول نمیگردد(44) مگر شفاعت کسی که از طرف خدای متعال مأذون باشند و براساس معیارهای مرضی خدا شفاعت کنند(45). سپس حکم الهی اعلام شده(46). نیکوکاران و تبهکاران از یکدیگر جدا میشوند(47) و مؤمنان، روسفید و شاد بسوی بهشت(48)، و کافران و منافقان روسیاه و اندهگین به سوی دوزخ روانه میگردند(49). بطوری که از بهشتیان درخواست اندکی آب و خوراک میکنند و پاسخ میشنوند که خدای متعال نعمتهای بهشتی را بر شما حرام کرده است(50) و سرانجام به شیطان میگویند: این تو بودی که موجب گمراهی ما شدی و ما را از راه صراط و مستقیم بدور کردی و به انحراف و تباهی کشاندی و بدینسان، چارهای جز تندادن به کیفر کفر و نافرمانی خودشان نمیبینند و جاودانه در عذاب میمانند.
منابع:
آموزش عقاید؛ جلد اول، تألیف: آیتالله مصباح یزدی
آموزش عقاید؛ جلد دوم، تألیف: آیتالله مصباح یزدی
آموزش عقاید؛ جلد سوم، تألیف: آیتالله مصباح یزدی
معاد؛ تألیف: آیتا...دستغیب
معاد و جهان پس از مرگ تألیف استاد محقق ناصر مکارم شیرازی
معاد تألیف محسن قرائتی
زندگی جاوید یا حیات اخروی تألیف استاد مرتضی مطهری
علاقه مندی ها (Bookmarks)