با سلام..
دختری هستم 21 ساله دانشجوی سال آخر دانشگاه..
در دوران دبیرستان سرگرم درس و ورزش بوذم و در هر دو دارای مقام هستم و موفق بودم
دوستان خوبی داشتم و به هیچ وجه دنبال پسر و این صحبت ها نبودم...وادر دانشگاه شدم و هنوز هم شاگرد اول هستم...همون ترم اول و بعد 4 ماه از شروع دانشگاه پسری به من ابراز علاقه کرد.. من هیچ چیز از جنس مذکر نمیدانستم....هیچ چیز و دنبال دوستی هم نبودم ایشون به دلیل اینکه من همش درس میخوندم طرف بنده اومدن من هم با ایشون دوست شدم...متاسفانه ایشون شروع دادن به گیر دادن به بنده که نباید با کسی صحبت کنی و جزوه بدی و بخندی ... بابچه های دانشگاه بیرون نرو...من 3 ترم با ایشون دوسن بودم و متاسفانه منزل ایشون هم رفتم اما کار به جای باری نکشید...الان 2 سال است که به طور کامل این رابطه تموم شده من درسمو رو خوندم و هنوز موفق هستم...ایشون 180 درجه عوض شدن...ابرو برمیدارن و درس نمیخونن و تمام درسهاشون رو یا حذف میکنن یا میفتن...زمانی که با من بودن اینطور نبودن...من ایشون رو با دختر های دیگه ه میبینم ناراحت میشم...با اون ها میخنده ئ بیرون میره من خیلی ناراحت میشم.. :(
تو این دو سال هنوز هم خودم رو نبخشیدم و مریض هم شدم معده درد و سر درد و
من ناراحت نیستم که رابطه بهم خورده فقط کارای بدی که کردم یادم نمیره و همش احساس میکنم دختر بدی هستم
فکر مینم دختر عهایی که اون با اون ها می خنده از من بهترن و سرترن و نجیبن
خواهشا به من کمک کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)