به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 05 آبان 91 [ 18:19]
    تاریخ عضویت
    1391-7-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    294
    سطح
    5
    Points: 294, Level: 5
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    3
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    فراموش کردن رابطه ای که دانشگاه شکل گرفت

    با سلام..
    دختری هستم 21 ساله دانشجوی سال آخر دانشگاه..
    در دوران دبیرستان سرگرم درس و ورزش بوذم و در هر دو دارای مقام هستم و موفق بودم
    دوستان خوبی داشتم و به هیچ وجه دنبال پسر و این صحبت ها نبودم...وادر دانشگاه شدم و هنوز هم شاگرد اول هستم...همون ترم اول و بعد 4 ماه از شروع دانشگاه پسری به من ابراز علاقه کرد.. من هیچ چیز از جنس مذکر نمیدانستم....هیچ چیز و دنبال دوستی هم نبودم ایشون به دلیل اینکه من همش درس میخوندم طرف بنده اومدن من هم با ایشون دوست شدم...متاسفانه ایشون شروع دادن به گیر دادن به بنده که نباید با کسی صحبت کنی و جزوه بدی و بخندی ... بابچه های دانشگاه بیرون نرو...من 3 ترم با ایشون دوسن بودم و متاسفانه منزل ایشون هم رفتم اما کار به جای باری نکشید...الان 2 سال است که به طور کامل این رابطه تموم شده من درسمو رو خوندم و هنوز موفق هستم...ایشون 180 درجه عوض شدن...ابرو برمیدارن و درس نمیخونن و تمام درسهاشون رو یا حذف میکنن یا میفتن...زمانی که با من بودن اینطور نبودن...من ایشون رو با دختر های دیگه ه میبینم ناراحت میشم...با اون ها میخنده ئ بیرون میره من خیلی ناراحت میشم.. :(
    تو این دو سال هنوز هم خودم رو نبخشیدم و مریض هم شدم معده درد و سر درد و
    من ناراحت نیستم که رابطه بهم خورده فقط کارای بدی که کردم یادم نمیره و همش احساس میکنم دختر بدی هستم
    فکر مینم دختر عهایی که اون با اون ها می خنده از من بهترن و سرترن و نجیبن
    خواهشا به من کمک کنید

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array

    RE: احتیاج به کمک شما دارم

    نجیب تویی که رابطه رو تموم کردی

    چه کمکی از ما می خوای؟اینکه فرشته نجاتش بشی؟


  3. 5 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (شنبه 29 مهر 91)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 05 آبان 91 [ 18:19]
    تاریخ عضویت
    1391-7-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    294
    سطح
    5
    Points: 294, Level: 5
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    3
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: احتیاج به کمک شما دارم

    پس چرا هیچ کس هیچ راهنمایی نمیکنه...
    اون همش دره با دخترای پولدار و باکلاس میره بیرون خب من فکر میکنم دختر چیپ و بی کلاسی هستم...اون من رو چند بار هم زده که چرا با این و اون حرف میزنم
    اونن موقع نمازش هم ترک نمیشد چرا الان انقدر عوض شده؟
    پس چرا به این دخترای دورو برش گیر نمیده نمیکه با این و اون حرف نزنید؟

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1391-3-22
    نوشته ها
    569
    امتیاز
    8,026
    سطح
    60
    Points: 8,026, Level: 60
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 124
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    5,009

    تشکرشده 4,547 در 875 پست

    Rep Power
    68
    Array

    RE: احتیاج به کمک شما دارم

    سلام خواهر گرامی .

    شما مسئول خطاهای دیگران نیستید .

    شما هیچ تعهدی به او ندارید که مراقبش باشید با چه کسانی میگردد چه کار میکند ونمازمیخواند یا خیر .

    شما به خودتان تعهد دارید . پس بهتر بفکر خودتان باشید تا او که هر دم باکسی میگردد.

    رابطه یا دوست بودید.دلیل نمیشه که کل فکرتون رو بگذارید که اون آقا رو اصلاح کنید .

    این را بدانید خداوند خیلی دوست تون داشت وداره که از اون رابطه سالم بیرون آمدید .

    سرنوشت تون مانند دخترانی نشد که بکارتشون رو در این رابطه ها پوچ وخالی از دست دادن

    افسردگی گرفتند یا هزاران مشکل دیگر .

    خواهر من به درس ودانشگاهت فکر کن . تا انشالله زندگی خوب وپاک داشته باشی .

    هرکسی در این جامعه مسئول کارهای خودش است .


  6. 11 کاربر از پست مفید پدربزرگ تشکرکرده اند .

    پدربزرگ (یکشنبه 30 مهر 91)

  7. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,022 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: احتیاج به کمک شما دارم

    نسترن جان

    بهت توصیه میکنم از فکر این رابطه کاملا بیا بیرون.چیزی که مشخصه این اقا صرفا به دلیل تمایلات جنسیش به شما نزدیک شده و اگر غیر از این بود مطمئن باش راه بهتری رو برای نزدیک شدن به شما انتخاب میکرد.

    همیشه در فکر و انتظار کسی باش که تورو به خاطر روح و وجود سالمت بخواد ه اینکه جسمت رو برای ارضای تمایلاتش بخواد.

    اینطور که مشخصه این اقا در سن 17-18 سالگی (تقریبی میگم) پا به این رابطه گذاشته و کوچکرتین اطلاعاتی در رابطه با این موضوع نداشته و سعی کرده مثل تو این فیلمها ادای مردای با غیرت رو دربیاره.
    وگرنه همین رفتارهای الانش هم نشون میده زندگی رو زیاد جدی نمیگیره و در وادی خاصی داره سیر میکنه.

    اینم یادت باشه

    خدا خیلی بهت رحم کرد که رفتی خونه اش و اتفاق خاصی نیفتاد.یادت باشه همیشه اینطوری نیست.یه وقتهایی ادم به خودش میاد و میبینه متاسفانه در منجلاب فرو رفته و کاری از دستش برنمیاد.

    حتی این که شما منزلش رفتی مطمئن باش اگر زوی ازدواج کنی با خودت عذاب وجدان زیادی خواهی داشت.

    از این به بعد دقت بیشتری روی کارهات داشته باش و بدون اگر پدر و مادر و خواهر و برادر شما رو نمیبینن عوضش خدا هرلحظه داره مارو نگاه میکنه

    شما اصلا کاری به کار ایشون نداشته باش.

    من در عجبم شما چرا اجازه دادی یه غریبه به هیچ دلیلی روی شما دست بلند کنه؟!

    شما اگرچه در ورزش و درس موفق بودی اما دچار فقدان شدید اعتماد به نفسی.

    زندگی فقط در درس و ورزش و اوردن مدلهای رنگین خلاصه نمیشه.
    کم کم شروع کن به کسب مهارتهای لازم برای زندگی.

    برای خودت عزت نفس قائل شو .

    شما از یه طرف میگی ناراحت نیستم که این رابطه تموم شده اما از طرفی دیگه میگی چرا فلان میکنه چرا بسان میکنه.

    شما چیکار داری به ایشون...اون ازاده با هرکسی هرطور میخواد بگرده.

    شما وارد یه رابطه غلط شدی و حالا این رابطه پر خطر تموم شده.دیگه برای چی پی اش رو داری میگیری؟

    به چی میخوای برسی؟

    رابطه ات با این اقا در چه حدی بوده؟

    انقدر چرا چرا کردنها رو بذار کنار.

    الان یه عابر تو خیابون رو در نظر بگیر.ایا برات مهمه که کجا میره؟با کی میره؟برای چی میره؟نماز میخونه؟نمیخونه؟

    مسلما مهم نیست.چون خوده اون فرد برات مهم نیست.

    این اقا هم باید برات اینطور باشه.

    اگر دوست داری شما هم (ببخشید اینو میگم) مثل دستمال در دستان این پسر و اون پسر باشی هیچ کاری نداره.

    اما اگر دوست داری نجابتت رو حفظ کنی و به این اعتقاد داشته باشی که تو برای یکنفر ساخته شدی و باید تا رسیدن همون یکنفر خودت و جسم و روحت رو سالم نگه داری از این روابط پوچ و توخالی فاصله بگیر.


    یادمه در دوران لیسانس که بودیم همه پسرها در 4 سال با هر دختری که از خودش تمایل نشون میداد دوست میشدن.بیرون میرفتن..خلاصه خوش میگذوندن.

    اما در نهایت همشون بدون استثنا کسایی رو برای ازدواج انتخاب میکردن که تا حالا جواب سلام یکی از پسرها رو هم نداده بودن.

    وقتی میگفتن فلان پسر شر و شور دختر اروم و ساکت و محجبه ای رو انتخاب کرده همه تعجب میکردن .

    شما هم ازادی عمل داری.
    میتونی بشی مثل همون دخترها تا باهات بگو بخند و گشت و گذاراشونو بکنن و در نهایت هم بذارنت کنار.

    میتونی با ایمان و با حفظ نجابت و سنگینی به درس و زندگیت ادامه بدی و با این رفتار سنگینت دیگران رو جذب خودت کنی.

    اون موقع خواهی فهمید که چقدر به خاطر حفظ نجابتت سود کردی

    موفق باشی

  8. 13 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (شنبه 20 آبان 91)

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 اسفند 98 [ 02:57]
    تاریخ عضویت
    1389-6-09
    نوشته ها
    274
    امتیاز
    9,988
    سطح
    66
    Points: 9,988, Level: 66
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    SocialVeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    2,955

    تشکرشده 2,267 در 375 پست

    Rep Power
    43
    Array

    RE: احتیاج به کمک شما دارم

    سلام نسترن جان.به همدردی خوش اومدی.
    دوست گلم چرا فکر میکنی تو خوب نیستی؟چرا فکر میکنی اون دخترایی که خیلی راحت با اون دوست شدن و بگو بگخند میکنن و چیزایی که خودت بهتر میدونی از تو سر ترن؟؟
    اون آقا پسر عوض شده چون نتونسته شخصیت خودشو حفظ کنه،چون اخلاق و رفتارش اصول خاصی نداشته و راحت هم رنگ جماعت شده!!!
    خودت فکر میکنی اون موقع بهتر بود یا الان؟ فکر نمیکنی اون آقاپسر به جای اینکه شخصیتش کامل بشه سیر نزولی داشته؟چرا خودت رو با اون و دوست دختراش مقایسه میکنی؟
    تو خوب و پاکی و تونستی شخصیت خودت رو حفظ کنی.معلومه با هدف اومدی دانشگاه،نه واسه دوستی و خوش گذرونی.


    نقل قول نوشته اصلی توسط *nastaran*
    فکر مینم دختر هایی که اون با اون ها می خنده از من بهترن و سرترن و نجیبن
    خواهشا به من کمک کنید

    عزیزم واقعا بهتر بودن و نجابت رو به این چیزا میدونی؟اگه اینطوره پیشنهاد میکنم تو طرز فکرت یه تجدید نظری بکنی;)


    نقل قول نوشته اصلی توسط *nastaran*
    اون همش دره با دخترای پولدار و باکلاس میره بیرون خب من فکر میکنم دختر چیپ و بی کلاسی هستم...اون من رو چند بار هم زده که چرا با این و اون حرف میزنم
    اونن موقع نمازش هم ترک نمیشد چرا الان انقدر عوض شده؟
    پس چرا به این دخترای دورو برش گیر نمیده نمیکه با این و اون حرف نزنید؟

    میدونی چرا به اونا گیر نمیده؟چون اونا پول دارن و میخواد ازشون سوء استفاده کنه!!

    تو دوسال پیش بچگی کردی و یه رابطه ی اشتباه داشتی،ازش درس بگیر،نه که این روزهاتو خراب کنی با این افکار.از از اون ارتباط پشیمونی و جبرانش کردی.پس نگو که دختر بدی هستی.
    این پسر رو کاملا از ذهنت بیرون کن،نسبت بهش بی تفاوت باش،مثل بقیه ی هم کلاسی هات.

  10. 7 کاربر از پست مفید راحیل خانوم تشکرکرده اند .

    راحیل خانوم (شنبه 29 مهر 91)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 05 آبان 91 [ 18:19]
    تاریخ عضویت
    1391-7-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    294
    سطح
    5
    Points: 294, Level: 5
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    3
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: فراموش کردن رابطه ای که دانشگاه شکل گرفت

    واقعا از همتون ممنونم...
    ولی به خدا من خیلی دختر خوبی بودم همش درس میخوندم
    به خدا بقیه دخترا همش به فکر پسرها هستن... باور کنید الان حتی به یک پسر تو دانشگاه سلام هم نمیکنم
    اصلا نیستم اینطوری فقط ته دلم دلم میخواد یه روزی بفهمه من دختر خوبی بودم
    من رو از دست داده...
    اخساس میکنم میره به این دخترای دورو برش میکه با من حرف نزنن
    یه جورایی دلم میخواد من برنده باشم
    دلم نمیخواد چیز بدی نشون بدم..
    نکنه از من چیز بدی شنیده
    من با اینکه زیبا هستم و خیلی موفق اما اعتماد به نفسم فوق العاده پایینه..
    خانواده ی احصیل کرده و خوبی دارم اما نمیمدونم برای اعتماد به نفسم باید چکار کنم

  12. کاربر روبرو از پست مفید *nastaran* تشکرکرده است .

    *nastaran* (شنبه 20 آبان 91)

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 بهمن 91 [ 17:35]
    تاریخ عضویت
    1391-1-25
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    989
    سطح
    16
    Points: 989, Level: 16
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    257

    تشکرشده 257 در 77 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فراموش کردن رابطه ای که دانشگاه شکل گرفت

    متاسفانه شرایط جامعه طوری شده که هرکس راه درست رو میره احساس میکنه داره اشتباه میکنه .
    به نظر من درصد زیادی از دختر و پسرهایی که وارد این رابطه ها میشن پاک هستن ولی تحت تاثیر محیط و اطرافیان وارد این رابطه ها میشن .

    من حتی وقتی خیابون خلوته پشت چراغ عابر وامیستم .
    بعد میبینم مردم از پشت سرم میان و از خیابون رد میشن و سریع به اونورمیرسن .

    با اینکه اعتقاد دارم رد شدن از چراغ قرمز نوعی بی فرهنگیه با این وجود با رد شدن چند نفر میگم چقدر احمقم که منتظر سبز شدن چراغم .

    رد که میشم به خودم فحش میدم که چرا چند ثانیه صبر نکردم .


    کسی که پاک میمونه با دیدن اطرافیان احساس میکنه که داره اشتباه میکنه . همین اتفاقی که باعث شده شما احساس کنید نجیب نیستید و اون دخترایی که با ایشون دوست هستن نجابت دارن و...

    اون خانمها مثال همون عابرینی هستن که چراغ قرمز عابر رو رد میکنن و نه تنها خودشون قانون رو اجرا نمیکنن بلکه رو افرادی که برای سبز شدن چراغ صبر میکنن تاثیر منفی میذارن .

    من ناراحت نیستم که رابطه بهم خورده فقط کارای بدی که کردم یادم نمیره و همش احساس میکنم دختر بدی هستم
    فکر مینم دختر عهایی که اون با اون ها می خنده از من بهترن و سرترن و نجیبن
    ولی به نظر میرسه شما از اینکه کارهای بدی نکردید ناراحتید .
    کارهایی که اون دخترها میکنن ...

    من درسمو رو خوندم و هنوز موفق هستم...ایشون 180 درجه عوض شدن...ابرو برمیدارن و درس نمیخونن و تمام درسهاشون رو یا حذف میکنن یا میفتن
    فکر کنم همین چند جمله کافی باشه برای اینکه بدونید راه شما درست بوده . درسته رد شدن از چراغ عابر ممکنه باعث بشه 10 ثانیه زودتر ولی هیچ تضمینی وجود نداره که تصادف نکنیدو سالم به اون سمت خیابون برسید .
    اتفاقی که به نظر میرسه برای ایشون افتاده و احتمالا برای اون دخترها هم خواهد افتاد.

    موفق باشید .

  14. 7 کاربر از پست مفید gold تشکرکرده اند .

    gold (یکشنبه 30 مهر 91)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 05 آبان 91 [ 18:19]
    تاریخ عضویت
    1391-7-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    294
    سطح
    5
    Points: 294, Level: 5
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    3
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: فراموش کردن رابطه ای که دانشگاه شکل گرفت

    با سلام
    این پسر بلافاصله
    واقعا بلافاصله بعد از من رفت و با دختری دوست شد
    این دختر خیلی خوشگله چشم های عسلی و موهای بور داره
    میدونم این حرف ها بچگانسا ولی تورو خدا درکم کنید
    من همیشه این دوتا رو تو دانشگاه با هم میبینم... همش دارم این دختر رو با خودم مقایسه میکنم
    یعنی از من خوشگل تره
    یعنی از من نجیب تره؟
    یعنی مهربون تره
    یعنی درسش بهتره...
    تورو خدا من و درک کنید...
    حالا باید چکار کنم

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 مرداد 92 [ 22:10]
    تاریخ عضویت
    1391-7-11
    نوشته ها
    188
    امتیاز
    1,131
    سطح
    18
    Points: 1,131, Level: 18
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    764

    تشکرشده 717 در 175 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فراموش کردن رابطه ای که دانشگاه شکل گرفت

    عزیز تو باید خوشحال باشی که الان جای اون دخترا نیستی نه اینکه خودت رو باهاشون مقایسه کنی
    بهت حق میدم و طبیعیه البته تا حدی که خودتو با گزینه بعدیش مقایسه کنی چون تو بهش اعتماد کرده بودی و نتیجه اعتماد تو این شده.
    تو باید از خودت بپرسی چه دلیلی داشته که به این آدم اعتماد کنی؟
    نه اینکه بپرسی خودت چه مشکلی داشتی هیچکس بدون عیب نیست که این که دلیل نمیشه
    برو خدارو شکر کن و خودتو عذاب نده اون لیاقتت رو نداشته.اعتماد به نفس خودتو بدست بیار و ریشه یه مساله رو پیدا کن

  17. 3 کاربر از پست مفید yaaldaa تشکرکرده اند .

    yaaldaa (شنبه 20 آبان 91)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.