سلام یکی از دوستان صمیمی من به تازگی از شوهرش جدا شده و دلیلش این بوده که به شوهرش اعتماد نداشته چون شوهرش چندین بار با چند دختر مختلف ارتباط تلفنی داشته و اون با پرینت تلفن متوجه شده خیلی با هم صحبت و بحث کردن به نتیجه نرسیده و چون باز این موردها رو مکررا از شوهرش دیده دچار وسواس شدید فکری شده طوری که دارو استفاده می کنه و در نهایت از اون جدا شده و الان به حدی حالش بده که هرشب از خواب می پره همش گریه می کنه...
وقتی باهاش صحبت می کنم میگه هر راهی که بوده امتحان کرده بیش از صدتا کتاب خونده با مشاور مشورت کرده ولی فایده ای نداشته و درحالی که عاشقه شوهرشه داره از اون جدا میشه و به همین خاطر وضعیت روحیش خیلی بده.
حال سوال من اینه که به نظر شما اون باید در مقابل کارهای همسرش چه می کرد؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)