به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 بهمن 91 [ 09:17]
    تاریخ عضویت
    1391-5-22
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    923
    سطح
    16
    Points: 923, Level: 16
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    307

    تشکرشده 305 در 107 پست

    Rep Power
    0
    Array

    درد دل ( مي دونم حرف هام تكراريه ولي سنگ صبورم باشيد)

    خيلي دلم گرفته . 5 ساله كه زندگي مشتركم شده مثل يك ميدون جنگ. همسرم منو رقيب خودش مي دونه .مثل همون وقت هايي كه دانشجو بوديم و من رتبه اول بودم و ايشون رتبه دوم. الان هم تو خونه ئ ما همين وضعيت بوجود آمده و همسرم فكر مي كنه بايد از من جلو بزنه كه اگر نزنه از مردي اش كم شدهو يا نهايتا اگر هم نتونه در عمل اين فاصله ها (تحصيلي ، مالي و كاري) رو جبران كنه دست به توهين و تحقير من مي زنه . واقعيتش الان صميميتي بينمون نيست.يعني قبل ترها بود ولي كم كم از بين رفت يا حداقل اين منم كه احساس صميميتي با همسرم نمي كنم.ترجيح مي دهم ساعت ها با مبايلم ور برم يا كتاب بخونم اما بيشتر از نيم ساعت حوصله حرف زدن با همسرم رو ندارم. بس كه وقتي با هم حرف مي زنيم از هر 10 جمله اش نه تايش مقصر كردن و بي ارزش كردن كارهاي من است.
    تمام آن سختي هايي كه از شروع زندگي ام به خاطر شرايط ايشون كشيده ام ، تمام آن مراعات هايي كه در حقش كرده ام و وظايفش را بدوش كشيده ام تا بتواند با خيال آسوده به تحصيلاتش برسد، الان شده اند وظايفي كه به نظر همسرم نصفه و نيمه انجام شده اند و من خوب از پسشان بر نيامده ام.
    حال جسمي ام تعريفي ندارد. اين روزها هر روز صبح وقتي كه از خواب بيدار مي شوم حالت تهوع دارم.سرگيجه و استخوان درد گرفته ام. دراز كه مي كشم قفسه سينه ام درد مي گيرد و تير مي كشد و خوب هم مي دانم تمام اين درد ها به خاطر فشارهاي عصبي و متلك هايي است كه همسرم تثارم مي كند...
    به حال خودم گريه ام گرفته ! آدمي كه نازپرورده پدر بوده .تحصيلاتم هم كه كم نيست و فوق تخصص دارم. زيبا هم كه هستم .آنهايي كه مرا مي شناسند چه مرد و چه زن هميشه پدر و مادرم را بخاطر تربيت چنين فرزندي تحسين مي كنند .حتي خانواده همسرم هم مرا بهترين عضو خانواده شان مي دانند و خدا شاهد است كه هر چند همسرم اخلاق نرمالي ندارد ولي خانواده اش هميشه حمايتم كرده اند.اما چرا با تمام اين امتيازات همسرم مرا زجر ميده؟!! چرا وفتي دخترم از پدرش مي پرسه مامان كجاست در جواب بچه سه ساله مي گه انشالله زير گل؟!!! آخه مگر من چه كوتاهي در اين زندگي كرد ام؟!
    واقعا خدا عادلانه است؟ چرا مردها اينطوري ما زن ها رو زجر مي دهند؟ چرا همسرم فكر ميكنه هر فخش و حرف ركيكي رو مي تونه به من بزنه و هر طور خواست مي تونه رفتار كنه و همه اين رفتارهاي آشغالشو وقتي كه خشمش فروكش كرد يادش مي ره و فكر مي كنه من هم نبايد چيزي توي دلم باشه؟!!
    اگر دخترم نبود...اگر شرايط فرهنگي جامعه ام جور ديگري بود... اصلا حاضر نمي شدم اين همه تحقير و توهين را تحمل كنم.
    امروز صبح كه مي خواستم به محل كارم بيايم ، خداحافظي كردم و گفتم به اميد ديدار در جواب به من مي گويد آرزوي من اين است كه بري و بميري حداقل اينطوري قيافه تو رو ديگه نمي بينم!!!
    خيلي دلم شكست! خيلي !!!!

    وقتي اينطوري مچاله ام مي كند ديگر انرژي برايم باقي نمي ماند كه به كار و وظايف بيرون از منزلم برسم....
    مي دانم كه از مشكلات من خيلي خيلي بدتر و غير قابل حل تر در اين تالار گفته مي شوند ولي اينها را اينجا نوشتم چون جاي ديگري براي دردل نداشتم.حداقل خيلي از شماها شرايطي مشابه با من داريد و حرف ها و احساساتم را درك مي كنيد. بخدا من توقع زيادي از اين زندگي ندارم.يك آغوش امن مي خواهم كه بتوانم در آن پناه بگيرم همين!

    پ.ن.: الان به من زنگ زده انگار نه انگار كه چه حرفهايي بارم كرده و به من ميگه براي نهارت يك غذاي خوشمزه پختم .(مثل روال هميشه وقتي خوب تخليه شد همه چيز يادش مي رود)

  2. 11 کاربر از پست مفید مهرو تشکرکرده اند .

    مهرو (پنجشنبه 27 مهر 91)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array

    RE: درد دل ( مي دونم حرف هام تكراريه ولي سنگ صبورم باشيد)

    به نظر میاد مشکل مالی نداری می تونی بری مشاوره حضوری که بتونی اخلاقای شوهرتو تحلیل کنی و روش رفتاری مناسب باهاش رو به کمک مشاور یا روانشناس پیدا کنی. دوستانی که شارژ دارن هم حتما تاپیکتو توی نیازمندی به کارشناسان می ذارن.
    فعلا سر خوبی هایی که داری تمرکز کن مثله تحصیلاتت کارت بچه ات پدرت زندگی راحتی که داشتی خانواده ی خودت خانواده ی شوهرت و خلاصه هر خوبی که به نظرت میاد. فعلا به خوبی هات فکر کن که بهت فشار نیاد و کنارش سعی کن بری پیش یه مشاور یا یه روانشناس خوب که بتونی نحوه ی رفتار کردن درست در مقابل شوهرت رو یاد بگیری تا بتونی اصلاح کنی رابطه اتونو.
    یه مورد دیگه اینکه به هر حال دلیلی مشکلی چیزی هر چند کوچیک وجود داره که شوهرت این حرفای ناخوشایند رو می زنه. البته کار خیلی بدی می کنه ولی اگه خودت نمی دونی مشکل اصلیتو می تونی با کمک مشاور مشکل اصلی رو پیدا کنی که حلش کنی.
    موفق باشی عزیز.

  4. 5 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    meinoush (چهارشنبه 26 مهر 91)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 آبان 99 [ 01:26]
    تاریخ عضویت
    1390-12-28
    نوشته ها
    490
    امتیاز
    10,908
    سطح
    69
    Points: 10,908, Level: 69
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 342
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,477

    تشکرشده 1,571 در 419 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: درد دل ( مي دونم حرف هام تكراريه ولي سنگ صبورم باشيد)

    سلام.

    دیدن اینجور رفتارها و شنیدن این جملات از زبان همسر میتونه واقعا دردناک باشه.واز این بابت میتونیم فقط با شما همدردی کنیم و آرزو کنیم که زندگیتون بهتر بشه.

    ولی به چنتا نکته هم دقت کنید..هر معلولی یه علتی داره و هر عملی را عکس العملیست!

    خودتون فکر میکنید چه عاملی باعث این رفتارهای ایشون میشه!؟

    فکر میکنید از زندگی مشترک و شخص شما چه انتظاراتی داشتن و دارن که برآورده نشده؟

    آیا رفتارهای ایشون مربوط به قبل از بچه دار شدنتون هست یا بعدش؟

  6. 6 کاربر از پست مفید mehrdad_m تشکرکرده اند .

    mehrdad_m (چهارشنبه 26 مهر 91)

  7. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: درد دل ( مي دونم حرف هام تكراريه ولي سنگ صبورم باشيد)

    مهروی عزیز
    همه ما دنبال محبتیم ، معمولا با خانواده و فامیل مون ، با دوستامون ، با همکارامون و حتی غریبه ها با احترام رفتار می کنیم ، اگه در کوچه و خیابون ناخواسته به یه فرد دیگه بخوریم ، عذر خواهی می کنیم ، اگه کسی یه کمک مختصر در حد دادن یه آدرس به ما بکنه ازش تشکر می کنیم و ... البته همه اینها طبیعی و لازم هست.

    اما با نزدیک ترین عزیزانمون ، همسر و فرزندمون اینگونه نیستیم. اگه فرزندمون یه وسیله شخصی مون (نو شابه اش رو کتابمون بریزه ) اسیب بزنه خیلی راحت می گیم "مگه کوری؟"
    با همسرمون با احترام رفتار نمی کنیم ، ممکنه در ظاهر اون رو "اقا" یا "خانم" صدا بزنیم اما واقعا اون رو قبول نداریم ، تصور می کنیم رفتارهاش بچه گانه است ، تصمیماتش غلط است و من بهتر از او هستم.
    و تا وقتی اینگونه است فضای زندگی مشترک به سمت بی احترامیها ، کدورتها و دلخوریهای بیشتر می رود.

    در شرایط نرمال ، احترام احترام می اورد ، پذیرش همسر با همه معایب و کاستیهایش یکی از بزرگترین درسهایی است که زندگی به آدم می دهد ،
    این تصور که من از او بهترم ، تحصیلاتم ، کمالاتم و.... به جز آسیب به زندگی دستاورد دیگری ندارد
    .



  8. 12 کاربر از پست مفید baby تشکرکرده اند .

    baby (چهارشنبه 26 مهر 91)

  9. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: درد دل ( مي دونم حرف هام تكراريه ولي سنگ صبورم باشيد)

    سلام مهرو جان

    خودت هم میدونی که همه ماها هم درگیریم.هر کی واقعا یه جوری داره با مشکلات دست و پنجه نرم میکنه.واقیعت زندگی همینه.
    خیلی کار خوبی کردی که امدی اینجا و با ما حرفهات رو در میون گذاشتی.

    یه زمانایی در زندگی این حالتها پیش میاد...فشار مشکلات باعث میشه زن و شوهر از هم دور بشن.وقتی به گذشته نگاه میکنن باورشون نمیشه این همون زن/مرد ی بود که با شنیدن صداش همه دردها از بدنش میرفت بیرون...

    باورشون نمیشه این همون عشقی بود که برای دیدنش ثانیه شماری میکرد و ...

    به همسرت ارزش بده...به قول خودمون بیشتر تحویلش بگیر.
    بهش قدرت بده...با حرفهات..با رفتارهای زنانه...طوری وانمود کن که واقعا بهش نیاز داری...و اون بفهمه که تکیه گاه شماست.

    خیلی وقتها مردها دلشون میخواد زنشون واقعا همون ضعیفه معروف باشه و مردها اون قیصر باغیرت قدیمی !

    چه اشکالی داره این حس رو به همسرت منتقل کنی؟

    قویش کن...

    خیلی وقتها حرف دل و زبان متاسفانه یکی نیست.

    شما میخواهی زندگی کنی...پس از کنار خیلی مسائل باید راحت بگذری...میدونم گوشه کنایه شنیدن سخته...اما اگر زوم کنی روی این گوشه و کنایه ها نمیتونی از پس زندگی بربیای.

    به خصوص اینکه دخترت هم کم و بیش دیگه مشکلات شما رو هم میفهمه.

    همیشه نباید در مقابل گله هاش جبهه بگیری و یا فرار کنی.اونم انسانه با نیازهاش.
    بذار انتقادش رو بکنه.میدونی سکوتت چقدر میتونه کمک کنه؟

    همه حرفهاش رو که زد و انتقاداتش رو هم کرد بغلش و کن و ببوسش و بگو ولی من تورو همینجوری که هستی دوست دارم.
    میدونم سخته اما مثل امپول که درد داره اما نتیجه میده اینم نتیجه میده.

    به نظرم استفاده از واژه به امید دیدار کمی غلط اندازه و خودش داره غیر مستقیم میگه من با تو خیلی جدی هستم .
    اینکه همسرت زود فراموش میکنه و غیر مستقیم درصدد جبران برمیاد خیلی عالیه.اگر مثلا یک هفته باهات قهر میکرد چی؟اخرش هم دو قورت و نیمش هم باقی بود؟

    با این خصوصیاتی که همسرت داره یکمی صبوری در مواقع تنش زا میتونه خیلی کمکت کنه.

    اون زود اروم میشه.پس احتمالا زود هم عصبی میشه.

    شما اون لحظه که میگه ناهار برات درست کردم کلی ازش تشکر و تمجید کن و مدتی روی صبوری و نشنیده گرفتن یکسری حرفها کار کن.
    جو خونه رو متشنج نکن.وقتی همسرت خونه است سرت رو به کتاب و ..گرم نکن.بذار بفهمه برای حضورش ارزش قائلی.

    مرور یکسری خاطرات دوران نامزدی و ....هم میتونه کمکتون باشه.

    خانومی رو میشناختم که همسرش همین رفتار رو داشت.اما باور کن انقدر صبوری کرد که شوهرش از رو رفت.اون خانوم نه تحصیلاتی داشت و نه چهره زیبا و ...

    یه زن خیلی ساده.اما بالاخره رگ خواب همسرش رو پیدا کرد.

    چه اشکالی داره برخی مواقع به همسرت بگی تو خیلی موفق تر از منی....به به ...من چقدر افتخار میکنم که تکیه گاهم انقدر قوی و با مسئولیته.

    من تصورم اینه که همسرت به خاطر نزدیک بودن مدرک تحصیلی به شما و یکسری مسائلی که خودت گفتی حس میکنه از شما پایین تره و میخواد بالاتر بودنش رو اثبات کنه.و اگر در این راه موفق نباشه جوره دیگه ای خودش رو تخیله میکنه

    موفق باشی



  10. 10 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (چهارشنبه 26 مهر 91)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 بهمن 91 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-12-03
    نوشته ها
    107
    امتیاز
    1,165
    سطح
    18
    Points: 1,165, Level: 18
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    142

    تشکرشده 145 در 53 پست

    Rep Power
    23
    Array

    RE: درد دل ( مي دونم حرف هام تكراريه ولي سنگ صبورم باشيد)

    شماتقصیری نداریدفرهنگ جامعه ماوالبته طبیعت مردان ازاول طوری بوده که حتمابایدقدرت مطلق دردستان خودشان باشدوتقریبااکثرمردان تحمل وقدرت پذیرش وزندگی بازنی قدرتمندترازخودشان یاحتی همسطح خودشان (چه ازلحاظ تحصیلات یامقام ودرآمد)راندارند براهمین است که:پشت هرمرد موفق زنی است که باعث موفقیت همسرش شده است وپشت هرزن موفق مردیست که نتوانسته جلوی موفقیت همسرش را رابگیردالبته استثناعاتی هم داریم که مردان مشوق همسرانشان بوده اند

  12. کاربر روبرو از پست مفید pink butterfly تشکرکرده است .

    pink butterfly (چهارشنبه 26 مهر 91)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 بهمن 91 [ 15:11]
    تاریخ عضویت
    1391-7-08
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    395
    سطح
    7
    Points: 395, Level: 7
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 22 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: درد دل ( مي دونم حرف هام تكراريه ولي سنگ صبورم باشيد)

    با سلام مهرو جان
    به دلیل اینکه شرایط بنده بسیار شبیه شماست خوشحالم که یک نفر مثل خودم پیدا کردم.
    همسر بنده هم دائما" در حال ایراد گرفتن از من است و وقتی از هرمسئله ای که خارج از محیط خانه باشد ناراحت باشد سر من خالی می کند .واقعا" تعجب می کنم که بعضی ها در جواب به شما می گویند برو با خنده بغلش کن و اصلا" به رویت نیاور که چند ساعت پیش چه شنیده ای. یعنی چی؟ من سالها با همین وضع با همسرم در حال زندگی کردن هستم و همسرم دائما" کارهایش را تکرار می کند و فکر می کنید من چگونه با او زندگی کرده ام دقیقا"
    عین همین روشی که یکی از دوستان پیشنهاد کردند را انجام داده ام .ولی مگر فرقی کرده است خیر بدتر شده که بهتر نشده است . ارتباط دوطرفه است شما نمی توانید بدون گفتگو و رسیدن به نتیجه ای در زندگی مشترک آنرا ادامه دهید.اگر شما مهرتایید به کار همسر خود بزنید دقیقا" کاری که من سالها فبل کردم هیچ مشکلی حل نمی شود که هیچ بلکه اوضاع خراب تر از قبل می شود . تا وقتی شخص خودش متوجه اشتبا هات خود نشود هیچی حل نمی شود. شوهر بنده هر چی از دهنش در می آید به من می گوید وروز بعد به من می گوید خوب بیا برای تابستان برویم فلان کشور برای گردش. خوب این یعنی چه؟ البته بنده به روی خودم نیاوردیم و رفتیم آن کشور .آنجا هم اعصاب مرا خراب کرد. مگر می شود شما هر توهینی را تحمل کنی چون طرف مقابل کارش سخت است یا نمی دانم اعصابش خراب است و یا بهانه هایی مشابه این حرفها. من دعوا کردم .مهربانی کردم .هیچ کدام جواب نداد .می دانید چه راهکاری در مورد من جواب داد! ترک کردن همسرم .دو بار ترکش کردم اصلا" یک روز هم دوام نیاورد و آمد دنبالم و گفت بیا بنشینیم با هم مسائلمان را حل کنیم. خوب من هم برگشتم هیچی حل نشد چون او هیچوقت قبول ندارد که خودش مشکل دارد و رفتارش اشتباه است و به فاصله چند سال بعد برای بار دوم از خانه رفتم . هیچ چیزی عوض نشد .جون او می گوید مرغ یک پا دارد و الان تصمیم به جدایی دارم چون به این نتیجه رسیده ام که راه حل دیگری برای من وجود ندارد .

  14. کاربر روبرو از پست مفید rana91 تشکرکرده است .

    rana91 (چهارشنبه 26 مهر 91)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 04 بهمن 93 [ 12:39]
    تاریخ عضویت
    1391-3-27
    نوشته ها
    269
    امتیاز
    2,749
    سطح
    31
    Points: 2,749, Level: 31
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    968

    تشکرشده 980 در 243 پست

    Rep Power
    38
    Array

    RE: درد دل ( مي دونم حرف هام تكراريه ولي سنگ صبورم باشيد)

    سلام دوست عزیز

    میفهمم زندگی در این شرایط چه قدر سخته!
    البته برخی از آقایون نمیتونن دوم بودن را بپذیرن و همیشه دوست دارند اول و برتر از همسر باشند، حال اگه حس کنند همسر برتر و ویژگیهای بهتری داره، مقابله میکنن و برای تسکین حسه برتربینی درون خودشان، همسر و افکارو شخصیت و عملکردش را زیر سوال میبرن!
    عزیزم میخواستم بدونم، یعنی شما در مقابل توهین یا تمسخر همسرتان هیچ عکسالعمل، حرف یا اعتراضی بیان نمیکنین؟ ابراز ناراحتی نمیکنین؟
    وقتی همسرتان در زمان خروج شما از منزل فرمودند،[undefined=undefined] آرزوي من اين است كه بري و بميري حداقل اينطوري قيافه تو رو ديگه نمي بينم!!![/undefined] قبلش در صلح بودین؟
    یا موارد مشابه که بیان کردین؟
    باید ریشه یابی کنین، چه زمانهایی بدین شکل برخورد میکنن! مثلا به یک میهمانی رفتین، از شما تعریف و تمجید شده، شما توی جمع به گرمی مورد ستایش قرار گرفتین ، آیا امکان داره بعد از مراجعت به منزل، همسر در جهت تخریب شخصیت شما اقدامی کنن؟
    یا ...
    کمی جزئی تر و دقیق تر به مساله نگاه کن، و به عقب برگرد، از چه زمانی این رفتارها شروع شد؟ یا حس کردی رابطتتون دچار خلل شده؟ دلیل این فاصله را فهمیدی؟ ببین چه مواقعی این رفتارها شدت میگیره!
    امیدوارم مشکلتون هرچه سریع تر حل شه اما اگه ریشه کن هم نشد، حداقل میشه با راهنمایی دوستان براش مسکن قوی پیدا کنی و دست رو نقاط حساس نزاری و درد رو مهار کنی!

  16. 5 کاربر از پست مفید elahe.a تشکرکرده اند .

    elahe.a (پنجشنبه 27 مهر 91)

  17. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 بهمن 91 [ 09:17]
    تاریخ عضویت
    1391-5-22
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    923
    سطح
    16
    Points: 923, Level: 16
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    307

    تشکرشده 305 در 107 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: درد دل ( مي دونم حرف هام تكراريه ولي سنگ صبورم باشيد)

    تمام همراهان عزیزم خیلی خوشحال شدم که دیدم همتون برام.حرف ها و نکات سودمندی رو نوشتید که باعث شدند به ارتباطم با همسرم به یک شکل دیگه نگاه کنم.هر چند دلمو شکونده و من در طاهر قصیه همیشه در مقابلشم مظلومانه سکوت می کردم و می کنم و کمتر پیش میاد توهین و ناسزا بگم.،ولی قبول دارم که اعتمادم. به همسرم کمه و بهش. نمی تونم و یا نخواستم ایمان داشته باشم.همیشه می ترسم کاری رو بهش بسپرم و از پسش بر نیاد(تصمیمات کلا زندگیمون).
    شاید همین حس من که شاید ناشی از رفتارهای خودش در اوایل زندگیمون. هست باعث پرخاشگری های همسرمه.البته ایشون کلا تحملش در برابر مسایل خیلی کمه و زود عصبی میه .ربطی به من هم نداره.در خانواده خودشون معروف بودهبه آتیشی!
    حالا دوستانی کع گفتن من زنانه تر رفتار کنم و همسرم رو قوی جلوه بدم علی رغم اینکه من تا الان هم تقریبا داشتم همینطوری رفتار می کردم ولی سعی می کنم بیشت رش کنم.
    ببخشید با مبایلم تایپ کردم غلط های زیادی در متنم هست.
    ش

  18. 5 کاربر از پست مفید مهرو تشکرکرده اند .

    مهرو (پنجشنبه 27 مهر 91)

  19. #10
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: درد دل ( مي دونم حرف هام تكراريه ولي سنگ صبورم باشيد)

    سلام مهرو جان
    میدونی چیه عزیزم
    مردها ذاتا دوست دارند که مثل یک مدیرکل ، یک رئیس باهاشون رفتار بشه میدونی معنی رئیس در خانواده یعنی چی؟
    توی زندگی ، رئیس بودن یک مرد یعنی اینکه
    >> همسرش به توانایی هاش ایمان داشته باشد ،
    >> برای کارهایی که انجام می دهد همسرش تشویقش کنه
    >> اگر جایی اشتباه کرد ، همسرش ، به رخش نکشد و بهش فرصت جبران بدهد


    فقط همین
    حالا اگه یک زن برای مردش سه اصل بالا را همراه با تکنیک های اصولی زندگی زناشویی همراه کنه ، برای شوهرش می شود یک ملکه ،
    و اون وقت اون مرد برای همسرش ، تمام دنیا را زیر رو رو می کند ، اون وقته که وقتی به شوهرش بگوید ماست سیاه هست ، شوهرش میگه آره حق با زنم هست ( یه کم غلو کردم ولی قسم می خورم وقتی ملکه همسرت باشی کاملا درک می کنی که چه می خواهم بگویم و اینکه همسرت چگونه عشق و علاقه به پایت می ریزد)

    و اما تکنیک های اصولی زندگی زناشویی
    بزرگترین و مهم ترین و کاربردی ترین رفتارهای هست که اگه می خواهی یک زن موفق در زندگی زناشویی ات باشی ، باید فرا بگیری .... حالا اگه گفتی چی هاست؟!

  20. 11 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (چهارشنبه 26 مهر 91)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. همسرم سرد و متكبر و بي ادب
    توسط روژان20 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 13 شهریور 95, 10:48
  2. براي فرار از تنهايي نميخوام دوباره مرتكب اشتباه بشم
    توسط yalda7 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 23 اردیبهشت 91, 18:30
  3. ((خانه تكاني باورها))
    توسط سارا بانو در انجمن خودآگاهی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 27 اردیبهشت 90, 23:12
  4. شش اشتباه بزرگ كه در ابتداي روابط مرتكب ميشويم
    توسط کنجکاو در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 19 خرداد 88, 08:10

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:58 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.