سلام وخسته نباشید خدمت همه
لطف کنید منو راهنمائی کنید .
من وهمسرم یکسال و5ماه زندگی مشترکمون رو شروع کردیم .من ادم شروشور وخیلی احساساتی ولی همسرم بی خیال وبی تفاوت اوایل زندگی می گفتم خوب می شه ولی الان خودم خسته شدم دیگه حوصله ندارم اصلا صحبت کنم توی خونه اگه من صحبت کنم که هیچی ولی اگه صحبت نکنم اون هم حرف نداره وقتی هم معترض می شم می گه من حرفی برای گفتن ندارم من از اون دسته خانومهایی هستم که توی خونه خیلی به خودم می رسم از هرلحاظ ولی همسرم اونطور که باید وشاید اهمیت نمی ده .شبها قبل از من می خوابه و...
واقعا خسته شدم کمبود محبت دارم .کسی می دونه باید چه کار کنم ؟
حدود یک ماه است که یک پسری که اون هم یه ازدواج ناموفق (تو عقد از هم جدا شدن )داره عاشقم شده البته اوایل نمی دونست من ازدواج کردم من بهش گفتم ازدواج کردم یه پسر شروشور از اون شخصیتهایی که من دوست دارم ولی نمی دونم با اون چه کار کنم هر کار می کنم از ذهنم بیرونش کنم نمی تونم منو راهنمائی کنید ممنون می شم
(کاشکي تو خواب من بودي حتي خيال من بودي
همين واسم غنيمته نمي گم مال من بودي)
علاقه مندی ها (Bookmarks)