سلام دوستان،
اینقدر ناراحتم و پریشون که اصلا نمیدونم از کجا شروع کنم. در تاپیک قبلی http://xn--mgbatg7iie.net/thread-22035.html توضیح داده بودم که در مورد این آقا شک دارم که دوسش دارم یا نه. و بالاخره هم بعد از اصرارهای زیاد من مبنی بر اینکه از هم جدا بشیم، جدا شدیم. الان خیلی ناراحتم. سه ماهه که از هم جداییم. اول جدایی اصلا برام سخت نبود، انگار راحت شده بودم، از همه اذیت هایی که تو شش سال شدم راحت شدم ولی الان ناراحتم. نگران آینده م هستم. برعکس من، برای اون اول جدایی خیلی سخت بود ولی الان دیگه براش راحت شده. به زندگی بدون من عادت کرده. کسی مه این همه عاشقم بود عشقش فقط سه ماه طول کشید. کسی که میگفت اگه تو یه روز نباشی میمیرم. می گفت تو حتی ازدواج هم بکنی من باز منتظرت میمونم!!! تنها کسی بود که به عشق واقعیش اطمینان داشتم. الان اون میگه آره خیلی خوب شد از هم جدا شدیم. جالبه تا همین هفته پیش داشت برام میمرد میگفت تا ماشینت پیاده میرم بوی عشقمو حس میکنم ولی الان انگار بمیرم هم دیگه براش مهم نیست ! تو این سه ماه من هیچ وقت فکر نمیکردم دیگه کامل رابطه تموم شده ولی الان از نظر اون دیگه تموم شده است.
الان من باید چه کنم ؟ دارم دیوونه میشم. باید برای ارشد درس بخونم ولی نمیتونم. به مادر و برادرم که از جریان ما خبر دارند چی بگم ؟ خواهش میکنم کمکم کنید. خیلی احساس بدی دارم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)