نوشته اصلی توسط
نيلاي
س[size=medium]ارا من فكر ميكنم شوهرت وقتي اومده بازار و قيمت ها ووضعيت اقتصادي جامعه را ديده دچار اضطراب واسترس شده خودت ميگي كه قبلش راضي بوده وموافق بوده تو اين كار وانجام بدي .
حالا تو زياد سخت نگير وبه اين موضوع وبرخوردش ديگه فكر نكن .بهش حق بده اون فكر آيندس دغدغه خريد خون را داره وقتي اين وضعيت را ميبينه نا اميد ميشه وعصبانيتشو سر تو خالي ميكنه . بذار دو سه روزي بگذره با هاش مهربون باش وديگه حرفي راجع به اين موضوع نزن .بذار يك مقدار آرامش پيدا كنه .بعد بهش بگواين طلا سرمايس براي زندگيمون .توي اين شرايط به نظر من درست نيست طلا را بفروشيم پول كه ارزشي نداره .
بهش بگو من ميتونم تو مهمونيها ازش استفاده كنم .موقع خريد خونه هم برامون سرمايس وميتونيم ازش استفاده كنيم . صحبتهاتو با ملايمت ودوستانه بگو .
علاقه مندی ها (Bookmarks)