به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 12:53]
    تاریخ عضویت
    1391-7-06
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    6,291
    سطح
    51
    Points: 6,291, Level: 51
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خواهر شوهرم قرار سه ماه خونه ما باشه

    سلام

    من و همسرم 7 ماه عروسی کردیم . همسرم نصف ماه پیشم نیست کارش شهرستان . خواهرش اومده تهران تا کلاس اموزشی بره ( دوره های سه ماه ) .و همسرم بدون اینکه به من بگه به مادرش گفت بیاد خونه ما جدا از اینکه سر این موضوع کلی دعوا کردیم . و اخرشم حرف اون شد الان خونه ماست . و من و اونیم فقط تو خونه منم از صبح سر کارم تا بعد از ظهر . بعدش میام خونه غذا درست میکنم .
    دیروز خانواده همسرم زنگ زدن حتی تشکر نکردن از من . منم گفتم حتما یادشون رفته و بهم گفتن به دختر ما بدنگذرونی خیلی دلم گرفت انتظارش را نداشتم . اما هیچیی نگفتم دیشب فهمیدم قراره دوباره برای خواهر شوهرم پول بفرستن تا یک کلاس دیگه هم ثبت نام کنه . به نظر شما من چیکار کنم ؟ معلوم نیست تا کی می خواهد بمونه ؟ از نظرتون من چیزی نگم به همسرم ؟ تحمل این شرایط برام سخته . ممکنه بشه 4 ماه ؟؟:-( من باید حرفی بزنم ؟ ازادی و استقلالم گرفته شده . کلید خونه دستشه هر وقت بخواهد میاد هر وقت بخواهد میره . اصلا دوست نداشتم کلید خونم را بدم به کسی و خودم تو خونه نباشم اماا همسرم اینکار را کرد .
    من و همسرم اینجوری حتی با هم تنها نمیشم زیاد بیرون نمیریم زیاد . خیلی فضای خونه برام سنگین میشه . لطفا کمکم کنید.
    مشکل اینجاست که چیز دیگه هم نمیتونم بگم به همسرم میترسم داد و بیداد کنه دوباره بگه ما حرف زدیم تو قبول کردی ولی نمیگه که مگه تو گذاشتی من قبول نکنم .؟ خودش هم مشکلی نداره خواهرش بیاد اینجا انگار چون حرفی نمیزنه همش میگه این برای یک بار در عمرت .

    من فقط می خواهم بدونم من انتظار بی جا دارم باید تحمل کنم و اعتراض نکنم ؟؟اگر نه چیکار کنم ؟

  2. 2 کاربر از پست مفید شبنم211 تشکرکرده اند .

    شبنم211 (یکشنبه 16 مهر 91)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 91 [ 14:59]
    تاریخ عضویت
    1391-7-16
    نوشته ها
    58
    امتیاز
    437
    سطح
    8
    Points: 437, Level: 8
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    43

    تشکرشده 43 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهر شوهرم قرار سه ماه خونه ما باشه

    آخه سه چهار ماهه بيشتر كه نيست يه جوري تحمل كن .همين اوله زندگي خودتو بد نكن جلوي اونها
    ولي زياد خودتو به زحمت ننداز براي پذيرايي ازش خيلي معمولي باش
    گاهي هم تو كارهاي خون ازش كمك بگير دوستانه
    زياد سخت نگير اين دفعه را تحمل كن وبرخورد خوبي باهاش داشته باش البته اين نظر منه

    به نظر من اصلا درست نبوده با شوهرت دعوا كردي كه نياد .ذهنيت شوهرت نسبت بهت بد ميشه اگه فكر كنه خانوادشو دوست نداري

  4. 4 کاربر از پست مفید نيلاي تشکرکرده اند .

    نيلاي (دوشنبه 17 مهر 91)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مرداد 92 [ 13:58]
    تاریخ عضویت
    1388-5-24
    نوشته ها
    1,224
    امتیاز
    2,219
    سطح
    28
    Points: 2,219, Level: 28
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    7,577

    تشکرشده 8,600 در 1,498 پست

    Rep Power
    139
    Array

    RE: خواهر شوهرم قرار سه ماه خونه ما باشه

    خوتو جای همسرت بگذار. اگر یکی از اعضای خانواده ات نیاز باشد یک مدت منزل شما بماند و همسرت راضی نباشد و دعوا مرافعه درست کند چکار میکنی؟

    شما نصف ماه را تنها هستی و حضور ایشان میتواند برای شما خوب باشد. شما تازه 7 ماه است ازدواج کرده ای. در طی زندگی متاهلی از این موارد که نزدیکان دو طرف بخواهند بیایند و کم یا زیاد بمانند برای هر کسی ممکن است بکرات پیش بیاید. حالا خواهر ایشان آمده شاید فردا مادر شما برای چکاپ یا خدایی نکرده معالجه یا حتی تفریح و مسافرتبه منزل شما بیاید و از قضا زیاد هم بماند. اگر از الان بنای مخالفت و یا لج بازی با همسرت سر آمد و رفت خانواده اش بگذاری، ممکن است هنگامی که نیاز باشد خانواده ات در منزل شما باشند همسرت تلافی کند.

    به نظر من حتی اگر همسرت با شما مشورت هم میکرد یک مشورت صوری بود. و صرفا برای کم کردن حساسیتهای شما. که البته بهتر بود اینکار را میکرد و شما را ترغیب میکرد به پذیرش این مساله. اما بعید بود در صورت مخالفت شما خواهرش را در منزلش نپذیرد. مگر میتوانست نپذیرد؟!
    حضور خواهر همسرت میتواند رونق خوبی به زندگیت بخصوص در اوقات تنهایی بدهد و از این فرصت میتوانی برای نزدیک شدن به خواهر همسر، همسر و خانواده همسری ات هم استفاده کنی.

    در مورد مشکل پذیرایی: بدون اینکه نیاز باشد با خواهر همسر ات بحث کنی یا خط و مشی برایش تعیین کنی، در عمل فضا را بنحو دوستانه طوری فراهم کن که ایشان آشپزی هم بکند، و در کارهای خانه هم بعنوان یک عضو موقت، همکاری کند. ضمن اینکه معمولا پذیرایی از یک مهمان سه چهار ماهه قدری با پذیرایی از مهمان چند ساعته و یکی دو شبه فرق دارد. ما برای مهمان سه چهار ماهه تقربا همان غذایی را میپزیم که خودمان هم میخوریم. فقط آبشو زیاد میکنیم کلا راحت باش. عضلاتتو شل کن نفس عمیق بکش خوب که فکر کنی می بینی کن حضورش رو توی خونه ات میتونی یه نعمت بدونی. حضورش میتونه یه نقطه عطف توی زندگیت باشه. یه خاطره قشنگ که بعدها هم خودت و هم ایشان به خوبی ازش یاد کنید و همسرت هم از این بابت اونقدر راضی باشه که اگر لازم شد مادر یا پدر یا خواهر و برادر خودت به منزل شما بیایند، همسرت با روی باز این موضوع را بپذیرد.

    در پایان هستند کسانی که در شرایطی قرار میگیرند که از خویشاوندان بیمار همسر در منزل خودشان پرستاری میکنند و ناراضی هم نیستند و استقلالشان هم بهم نمیخورد. و کلی هم اجر مادی و معنوی میبرند. این فرصتها تمرین عملی است که ما برای پیاده کردن یا احیانا تصحیح مهارتهایمان برای اداره زندگی و برخورد با اطرافیانمان میتوانیم استفاده کنیم.

  6. 6 کاربر از پست مفید بی دل تشکرکرده اند .

    بی دل (یکشنبه 16 مهر 91)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 91 [ 14:59]
    تاریخ عضویت
    1391-7-16
    نوشته ها
    58
    امتیاز
    437
    سطح
    8
    Points: 437, Level: 8
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    43

    تشکرشده 43 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهر شوهرم قرار سه ماه خونه ما باشه

    سخت نگير سارا جان
    خواهرم كه دانشجو است 3 ماه تا تثبيت موقعيتش وگرفتن خانه با شوهرش خونه برادرم شهرستان بودن .نميدوني خانم برادرم چه قدر مهربان وصميمي وبا آغوش باز اين سه ماه از اونها پذيرايي كرد .نميدوني چه قدر ديد ما نسبت بهش بعد از اون عوض شد وچه قدر بيشتر دوستش داريم درسته خانواده ماهم با عروسها خيلي خوبن واحترام ميذارن و حتي از لحاظ مالي خيلي به پسرهاشون ميرسن ولي با اين همه نميشه از رفتار خوب عروسمون بگذريم
    فرصت خوبيه خودتو به شوهرت وخانوادش ثابت كني .
    مهمونه مبادا اخم كني خودتو بگيري .ناراحت ميشه ممكنه زودتر جمع وجور كنه بره اونوقت تا آخر عمر نميتوني درستش كني عزيزم .
    مهم خوشرويي ومهربوني واخلاق خوش با مهمونه پذيرايي در درجه بعديه اهميته . همون غذايي كه براي خودتون ميذاشتي بذار حالا يك كم گاهي رنگ ولعابشو بيشتر كن

  8. 5 کاربر از پست مفید نيلاي تشکرکرده اند .

    نيلاي (یکشنبه 16 مهر 91)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 19:40]
    تاریخ عضویت
    1390-5-20
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    1,343
    سطح
    20
    Points: 1,343, Level: 20
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    174

    تشکرشده 196 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهر شوهرم قرار سه ماه خونه ما باشه

    سلام دوست عزیز
    من نظر خودمو مینویسم
    من 6سال دقت کن 6سال پیش خونه پسر عموم زندگی کردم و زن پسر عموم فامیل نزدیک ما که نبود پول تو جیبی هم به ما میداد فکرشو کن.
    پس:
    عزیزم سه ماه یا 4ماه که سه سال یا 4سال نیست که شما دنبال چاره افتادی اتفاقا کمک خیلی خوبی برای تو که از تنهایی در بیای من گفتم شاید بیشتر باشه که فردا موقع بچه دار شدنت هم کسی پیشت باشه!! اصلا شاید توی این مدت ازدواج کرد.
    شما با این کار خیری که انجام میدی جدا از این که پیش خدا پاداش داری در خانواده همسرت و مهمتر از اون پیش همسرت عزیز تر میشی با توجه به صحبت هایی که در مورد همسرت نسبت به خانواده اش کردی حالا شما به کنار برادرش اصلا به خودش اجازه نمیده که بزاره خواهرش تنها زندگی کنه .بعدش اون دختره پسر که نیست/غیر از خونه برادرش کجا میتونه بره؟
    به نظر من این سه 4 ماه مثه باد میگذره با خوبی تمومش کن مطمنم از خدا پاداش بزرگی میگیری.
    بازم میگم این نظر شخصی بنده بود اگه خوش نیومد ببخشید

  10. 3 کاربر از پست مفید مهرنوش1 تشکرکرده اند .

    مهرنوش1 (یکشنبه 16 مهر 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:58 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.