با سلام
من پسری 22 ساله ام که 4 سال پیش در دانشگاه با یکی از همکلاسی هام آشنا شدم و عاشقش شدم. اون از خانواده ای هست که درمورد همه چیز فوق العاده سخت گیرن. در ابتدا اون تمایلی به من نداشت و میگفت من مثل برادرشم براش ولی با گذشت زمان کم کم بم علاقه مند شد و عاشقم شد. تو این 4 سال رابطه ما خیلی بهم نزدیک شد و درست مثل زن و شوهرا بودیم گاهی وقتا بحث میکردیم قهر وآشتی هم زیاد داشتیم. این قهر و آشتی ها منو خیلی ناراحت میکرد ولی اون هر روز بم نزدیک و عشقش بم بیشتر میشد. اون دختره حسودیه طوری که دوس نداره من با دخترای دیگه حرف بزنم یا بخندم. ما اختلاف سلیقه های زیادی هم باهم داریم . حالا من تصمیم به جدایی ازش گرفتم و بش گفتم ولی اون نمیپذیره و باور نمیکنه . من با خانوادش درباره ازدواج صحبت نکردم ولی فکر میکنم جوابشون منفیه. من با این دختر چیکار کنم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)