به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 مهر 91 [ 11:49]
    تاریخ عضویت
    1391-7-13
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    305
    سطح
    6
    Points: 305, Level: 6
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ترديد بعد از 3سال عقد

    با سلام..

    من نزديك 3 ساله كه عقد كردم. با هم دوست بوديم البته فقط چند ماه .من زياد اين رابطه رو جدي نميگرفتم تا اينكه ايشون ادعاي عاشقي كرد و اومد خواستگاري ..اون زمان من با دوست پسر اصليم چند ماهي بود كه تازه تموم كرده بودم و به خاطر لجبازي با اون قبول كردم كه همسرم بياد خواستگاري.. خانوادم هم به هيچ وجه راضي نبودن اما به خاطر اصرار و تهديد هاي من قبول كردن .. ما با هم اختلاف فرهنگي و طبقاتي شديدي داريم اما اون زمان اين مسايل به چشم من نميومد فقط به خاطر لجبازي و همچنين دلسوزي به همسرم قبول كردم. اما بعد از چند ماه ديگه به مرور چشمام به يه سري مسايل باز شد و ساز مخالف زدم..چند ماه باهاش خوش ميگذروندم بعد ميگفتم نميخوامش دوسش ندارم اين مسله 3بار تكرار شد ولي هربار ايشون چون به من علاقه شديدي داره با هر ترفندي كه ميدونست منو نگه ميداشت.
    اما الان چند ماهي ميشه كه خيلي داغونم واقعا نميدونم بايد چيكار كنم به اين رابطه ادامه بدم يا نه...

    من خانوادشو به هيچ وجه قبول ندارم اصلا نميتونم با رفتارهاشون كنار بيام خيلي سطح فرهنگيشون پايينه زماني كه كنارشونم اصن حس خوبي ندارم. كاراشون برام مسخره اس.
    راستش من علاقه ي زيادي هم بهش ندارم اما اون شدبد دوسم داره.

    اصلا دوست ندارم باهاش جايي برم يا دوستام منو در كنارش ببينن..خجالت ميكشم از اينكه من و كنار اون ببينن.
    تو جمع هاي خانوادگي زماني كه همه ي فاميل جمع هستيم معمولا كاري ميكنم كه ايشون نياد..
    بخاطر طرز لباس پوشيدنش.. طرز رفتارش..راه رفتنش و...

    بودن باهاشو جايي دوست دارم كه هيچ احد و ناسي ما رو نشناسه.

    خانوادم هم به هيچ وجه ازش راضي نيستن اونطور كه لازمه به خانوادم احترام نميذاره ..تو خانواده ي من اين مسايل خيلي مهمه اما خانواده ي اونا اصلا اهميتي نميدن.. حتي شده بعد چند روز همديگرو ميبينن اما سلام نميدن و بدون سلام حرف ميزنن. به همديگه احترام لازم رو نميذارن.
    با خودش تا جايي كه تونستم اين مسايلو در ميون گذاشتم سعي كرده خوب باشه اما اوني كه من ميخوام نشده هنوز..

    مسايلي هم كه خيلي اذيتم ميكنه اينه كه به كارش زياد اهميت نميده دوست داره با كوچكترين بهانه اي كارشو تعطيل كنه.. اصلا به فكر جمع كردن پول و سرمايه نيست ..هرچي حقوق ميگيره رو خرج ميكنه ..چندبار تاحالا ازش گرففتم كه خودم پس انداز كنم اما به بهانه هايي ازم گرفته و خرج كرده.
    خيلي لجبازه يعني اگه بهش بگي اين كار اشتباهه انجام نده بدتر لج ميكنه و ميره سراغ اون كار.

    خوبيش اينه كه اگه ببينه من ناراحتم به خاطر شاد شدنم هر كاري ميكنه .. بعد از جرو بحث هامون اگه ببينه من قهر كردم و ناراحتم سريع مياد معذرت خواهي ميكنه حتي اگه اون مقصر نبوده باشه.

    هزاران بار خوبيا و بديهاشو نوشتم اما نميدونم كدوم طرف سنگين تره..
    ميترسم از اينكه ازش جدا شم و فرد بهتري رو نتونم پيدا كنم يا كسيو پيدا كنم كه همين بلا رو سر خودم بياره (يعني برعكس اين رابطه اتفاق بيوفته)
    ميترسم به اين رابطه ادامه بدم و بعد از ازدواج پشيمون بشم و نتونم كنار بيام با مسايلش.

    واقعا گيج شدم نميدونم چيكار كنم. پدرم ازم يه جواب مطمين ميخواد.
    خواهش ميكنم كمكم كنيد. ببخشيد اگه سرتونو درد آوردم.

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    115
    Array

    RE: ترديد بعد از 3سال عقد

    دوست عزیز

    اولا از سن و تحصیلات یا شغل خودتت و همسرت بیشتر بگو؟؟

    فکر نمی کنی بیشتر از اینکه اون مقصر و مشکل دار باشه شما مقصری و بلاتکلیف؟!

    چون از یک رابطه عشقی شکست خورده بودی با ایشون دوست شدی- با ایشون صمیمی شدی؟! به پیشنهاد

    ازدواجش جواب مثبت دادی. تفاوتها را ندیدی و یا نخواستی که ببینی؟!

    ولی لطفا اینبار سعی کن خصوصیات مثبت ایشون رو بیشتر ببینی. تمرکزت رو از خصوصیات منفی ایشون و خانواده اش بردار.

    مطمئن باش اون نفر قبلی هم کلی ایراد داشت اگه باهاش از نزدیک برخورد داشتی و خانواده اش رو دیده بودی؟؟

    نفر بعدی هم بدون عیب نخواهد بود.............

    اگر می تونید با هم حضورا به یک مشاور خانواده با تجربه مراجعه کنید و از نزدیک مشکلاتتون رو در میان بذارید.

    موفق باشید

  3. 3 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    sanjab (جمعه 14 مهر 91)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 13 مهر 91 [ 23:51]
    تاریخ عضویت
    1391-7-13
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    284
    سطح
    5
    Points: 284, Level: 5
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترديد بعد از 3سال عقد

    سلام

    آدما رو اونجوری که هستن باید پذیرفت نه جوری که دلمون میخواد . پس یا اونجوری که هست بپذیر یا اینکه کلا بیخیال شو . به اینم فکر کن که چند درصد امکان این هست که کسی رو پیدا کنی که دقیقا مثل خواسته خودت باشه . میشه با حرف زدن خیلی مشکلات رو حل کرد . ازدواجی که از رو لجبازی و رو کم کنی باشه حداقل باید به این مرحله میرسید که متاسفانه رسیده . تو زندگی سعی کن از راه میانبر کمتر استفاده کنی و از راه اصلی خارج نشی . . .

  5. 2 کاربر از پست مفید iman.yakamoz تشکرکرده اند .

    iman.yakamoz (جمعه 14 مهر 91)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 مهر 91 [ 11:49]
    تاریخ عضویت
    1391-7-13
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    305
    سطح
    6
    Points: 305, Level: 6
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترديد بعد از 3سال عقد

    نقل قول نوشته اصلی توسط sanjab
    دوست عزیز

    اولا از سن و تحصیلات یا شغل خودتت و همسرت بیشتر بگو؟؟

    فکر نمی کنی بیشتر از اینکه اون مقصر و مشکل دار باشه شما مقصری و بلاتکلیف؟!

    چون از یک رابطه عشقی شکست خورده بودی با ایشون دوست شدی- با ایشون صمیمی شدی؟! به پیشنهاد

    ازدواجش جواب مثبت دادی. تفاوتها را ندیدی و یا نخواستی که ببینی؟!

    ولی لطفا اینبار سعی کن خصوصیات مثبت ایشون رو بیشتر ببینی. تمرکزت رو از خصوصیات منفی ایشون و خانواده اش بردار.

    مطمئن باش اون نفر قبلی هم کلی ایراد داشت اگه باهاش از نزدیک برخورد داشتی و خانواده اش رو دیده بودی؟؟

    نفر بعدی هم بدون عیب نخواهد بود.............

    اگر می تونید با هم حضورا به یک مشاور خانواده با تجربه مراجعه کنید و از نزدیک مشکلاتتون رو در میان بذارید.

    موفق باشید
    من 19 سالمه كارشناسي ميخونم. همسرم هم 26 سالشه تا مقطع كارداني خونده و شغلش آزاد بود اما الان يه مدته كه تغيير شغل داده و تو صدا و سيما كار ميكنه.
    هركار ميكنم نميتونم اين رابطه رو جدي بگيرم همش احساس ميكنم دوست پسرمه نه همسرم!!!
    اطرافيانم هم جوري باهاش برخورد ميكنن كه باعث سردي من ميشن.
    اصن رابطه خوبي با خانوادم نداره

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 مهر 91 [ 11:49]
    تاریخ عضویت
    1391-7-13
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    305
    سطح
    6
    Points: 305, Level: 6
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترديد بعد از 3سال عقد

    چرا كسي ديگه نظر نميده؟!!!

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 مرداد 92 [ 22:10]
    تاریخ عضویت
    1391-7-11
    نوشته ها
    188
    امتیاز
    1,131
    سطح
    18
    Points: 1,131, Level: 18
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    764

    تشکرشده 717 در 175 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترديد بعد از 3سال عقد

    من خانوادشو به هيچ وجه قبول ندارم اصلا نميتونم با رفتارهاشون كنار بيام خيلي سطح فرهنگيشون پايينه زماني كه كنارشونم اصن حس خوبي ندارم. كاراشون برام مسخره اس.
    راستش من علاقه ي زيادي هم بهش ندارم اما اون شدبد دوسم داره.
    اصلا دوست ندارم باهاش جايي برم يا دوستام منو در كنارش ببينن..خجالت ميكشم از اينكه من و كنار اون ببينن.
    تو جمع هاي خانوادگي زماني كه همه ي فاميل جمع هستيم معمولا كاري ميكنم كه ايشون نياد..
    بخاطر طرز لباس پوشيدنش.. طرز رفتارش..راه رفتنش و...
    خانوادم هم به هيچ وجه ازش راضي نيستن اونطور كه لازمه به خانوادم احترام نميذاره ..
    سعي كرده خوب باشه اما اوني كه من ميخوام نشده هنوز..
    مسايلي هم كه خيلي اذيتم ميكنه اينه كه به كارش زياد اهميت نميده دوست داره با كوچكترين بهانه اي كارشو تعطيل كنه.. اصلا به فكر جمع كردن پول و سرمايه نيست ..هرچي حقوق ميگيره رو خرج ميكنه ..چندبار تاحالا ازش گرففتم كه خودم پس انداز كنم اما به بهانه هايي ازم گرفته و خرج كرده.
    خيلي لجبازه يعني اگه بهش بگي اين كار اشتباهه انجام نده بدتر لج ميكنه و ميره سراغ اون كار.

    خوبيش اينه كه اگه ببينه من ناراحتم به خاطر شاد شدنم هر كاري ميكنه .. بعد از جرو بحث هامون اگه ببينه من قهر كردم و ناراحتم سريع مياد معذرت خواهي ميكنه حتي اگه اون مقصر نبوده باشه.

    هزاران بار خوبيا و بديهاشو نوشتم اما نميدونم كدوم طرف سنگين تره..
    ************************************************** ******
    عزیزم به نظر میرسه که اول از همه باید تکلیف خیلی چیزارو با خودت روشن کنی اولویت هات باید برای خودت که معلوم باشه
    ************************************************** ******
    ميترسم از اينكه ازش جدا شم و فرد بهتري رو نتونم پيدا كنم يا كسيو پيدا كنم كه همين بلا رو سر خودم بياره (يعني برعكس اين رابطه اتفاق بيوفته)
    ميترسم به اين رابطه ادامه بدم و بعد از ازدواج پشيمون بشم و نتونم كنار بيام
    ************************************************** ******
    به خاطر لجبازي یه بار تصمیم گرفتی دوباره به دلایل اشتباه بالا تصمیم نگیر


  9. کاربر روبرو از پست مفید yaaldaa تشکرکرده است .

    yaaldaa (جمعه 14 مهر 91)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 مهر 91 [ 11:49]
    تاریخ عضویت
    1391-7-13
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    305
    سطح
    6
    Points: 305, Level: 6
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترديد بعد از 3سال عقد

    خوب من بايد چيكار كنم؟؟
    من مشكلمو اينجا مطرح كردم كه كمكم كنييييييييييد...

    موضوع ديگه ايه كه مطرحه اينه كه خيلي خودشو دست بالا ميگيره شايد به خاطر رفتار من و خانوادم بوده كه اوايل باهاش جوري برخورد كرديم كه باعث شده به خودش مغرور بشه.. الان هرچي داره از پدرم داره اما يكبار تاحالا نشده يه تشكر كنه يا يه رفتاري كنه كه نشون دهنده ي قدر شناسيش باشه برعكس خيلي طلبكارانه رفتار كرده.

    تو اين مدت نامزدي من هيچ محبتي از طرف خانوادش نديدم.. من اگه چند ماه هم نرم خونشون يكيشون زنگ نميزنه ببينه من كجام و چي شده.. تو اعياد و مناسبت هاي مختلف هم همينطور نه كادويي ميدن و نه چيزي..كلا خيلي كوتاهي ميكنن در حقم.
    وقتي هم من ميرم خونشون اونطور كه بايد بهم اهميت نميدن . مادرشوهرم كه به بهانه اي از خونه ميره بيرون و حتي يه ناهار يا شام هم درست نميكنه.. فقط وقتايي خونست و به فكر اين چيزاس كه دخترش هم اونجا باشه.
    وقتي هم به شوهرم اعتراض ميكنه طرف خواهر و مادرش و ميگيره كه خواهرم تو زندگيش مشكل داره و مامانم فكرش مشغوله.. اما اينا دليل بر بي احتراميشون به من نميشه.
    جوري شده كه مادرم هم داره تلافي ميكنه و سعي ميكنه زياد ديگه همسرمو تحويل نميگيره..اما هيچ وقت موفق نشده جون ذاتش اونجوري نيست.
    برادرم هم نامزده من وقتي رفتار پدر و مادرم با زن داداشم ميبينم كه چجوري هر دو طرف به هم احترام ميذارن واقعا ناراحت ميشم .. بالاخره منم يه دخترم و آرزوهايي دارم واسه خودم.


  11. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    338
    Array

    RE: ترديد بعد از 3سال عقد

    saminaz عزیز سلام

    به تالار همدردی خوش آمدی

    خیلی خوبه که راه مشاوره رو در پیش گرفتی لطفا برای راهنمایی به سوالات جواب بدهید

    نکات مثبت شما از دید همسرتون چیست؟

    چه انتظاراتی همسرتون از شما داره

    چقدر تلاش کردی برای مورد نظر همسرتون باشید؟

    فکر میکنی بعد از ایشون چه زندگی خواهید داشت؟

    نگران نباشید....

    کمی هم صبور باشید تا دوستان و کارشناسان به تاپیکت سر بزنن


  12. کاربر روبرو از پست مفید ویدا@ تشکرکرده است .

    ویدا@ (جمعه 14 مهر 91)

  13. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    115
    Array

    RE: ترديد بعد از 3سال عقد

    دوست عزیز

    شما 19 سال داری و 3 سال هم هست عقدی. قبل از آن هم با کسی دوست بودی که به سرانجام نرسید.

    یعنی از 14 یا 15 سالگی بدنبال سرمایه گذاری در روابط با دیگران بوده ای که به ازدواج با همسر الانت ختم شده.

    فقط می خواهم بگویم هنوز خیلی بچه ای و رفتارهای ناپخته ای داری که ناشی از سن - تربیت و بی توجهی به رفتارهای خودتت است.

    اینکه در اعياد و مناسبت هاي مختلف نه كادويي ميدن و نه چيزي..؟!
    اینکه وقتي هم ميری خونشون اونطور كه بايد بهت اهميت نميدن . مادرشوهرت كه به بهانه اي از خونه ميره بيرون و حتي يه ناهار يا شام هم درست نميكنه.؟!

    اینکه رفتار مادر شوهرت را با دخترش و خودتت مقایسه می کنی؟!
    اینکه رفتار مادر و پدرت را با زن برادرت مقایسه می کنی و.................

    همه و همه نشاندهنده ناپختگی و بچگانه رفتار کردن شماست.

    من نمی گویم آنها بدون عیب هستند ولی شما بجای زوم کردن روی رفتار آنها روی رفتار خودتت تمرکز کن و چنان با

    احترام و با شخصیت و با محبت با دیگران برخورد کن که دیگران را شرمنده کنی.

    لطفا همسرت را همانطور که هست بپذیر و سعی کن با هم و همقدم با هم در مسیر بهتر شدن زندگیتان قدم بردارید.

    اینطور که شما از سن نوجوانی بدنبال روابط با جنس مخالف بوده اید مطمئنا بعد از جدایی از همسرتان بدنبال رابطه

    جدید خواهید بود که با توجه به خصوصیاتی که از خودتان بیان کردید من رابطه های بعدی شما را هم بدون مشکل نمی بینم.

    چه بسا آنها از همسرت هم عیب و ایرادهای بیشتری داشته باشند.

    لطفا از همسرت در مقابل خانواده ات بد نگو و نگاه آنها را منفی نکن سعی کن نقاط قوت او را بیشتر ببینی و پررنگ کنی.

    با مطالعه مقالات - کتابها و تاپیکهای مختلف در این سایت مهارتهایت در زندگی زناشویی را بالا ببر.
    موفق باشی

  14. 3 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    sanjab (جمعه 14 مهر 91)

  15. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    338
    Array

    RE: ترديد بعد از 3سال عقد

    این نقل مدیر همدردی هم شاید بدردت بخوره

    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
    با سلام و احترام
    متوجه منظور شما شدم. شما به امید خصوصیات خوبی در همسرتان حاضر شدید با او ازدواج کنید و در کنارش بمانید. حالا متوجه شدید که او ضعفهایی دارد که شما را می آزارد لذا دچار تعارض و درماندگی شده اید.

    اما هر کسی که ازدواج کرده است یا می خواهد ازدواج کند باید این نکته مهم را بداند که:

    «اگر ما انتظار داشته باشیم که همسرمان بی ضعف باشد، یا کاملا طبق معیارهای ما باشد، یا باید همیشه تنها بمانیم و ازدواج نکنیم یا اینکه بعدا جدا شویم و تنها بمانیم»

    همه ما باید بدانیم با هر کس ازدواج کرده یا می کنیم. حتما ضعفهایی دارد و اکثر اوقات ضعفهای بسیار عمده هم درون آنهاست.

    پس باید واقع گرا باشیم. تا اینجا نتیجه می گیریم که اگر متوجه ضعف و مشکلات عمده در همسرمان شدیم به جای فکر فرار و اجتناب ، بیاییم بررسی کنیم که بهترین روش برای بهره برداری در این زندگی چیست.

    راهکار چیست؟

    به او کمتر راهنمایی بدهید. نصیحتش نکنید. انتقاد به او نکنید، طعنه نزنید، قضاوت نکنید. و به جای او هم حسی با او داشته باشید.
    از اوضاع فعلی ابراز رضایت کنید.
    با ارضاء نیازهای روانی او از جمله نیاز به تائید و نیاز به پیشرفت او، موجب شوید کمتر نیاز داشته باشد از طریق روشهای نامانوس برای خود تائید بگیرد یا احساس پیشرفت کند.
    باید او با تمام وجود درک کند که همین الان هم مورد تایید شماست و پیشرفت لازم را دارد و شما تائیدش می کنید و دوستش دارید.
    اینها موجب می شود کمتر انگیزه برای کارهای بزرگ و نا صحیح پیدا کند.

    از طرف دیگر:
    معمولا اگر ما در برابر فردی مقاومت نشان دهیم، یا برخورد کنیم. یا قاطع باشیم احتمال پنهانکاری او بیشتر می شود ، مخصوصا اگراعتماد به نفس کافی یا جسارت نداشته باشد این خطر بیشتر او را و زندگیش را تهدید می کند.
    لذا شما همیشه خیلی با زبان نرم با او صحبت کنید و حالت پذیرش و سعه صدر بالایی را از خود نشان دهید.

    انتقاد، نصیحت و راهنمایی را مدتی کنار بگذارید.
    و روی نقاط قوت او تمرکز داشته باشید و سعی کنید عزت نفس او را تقویت کنید. و این کارها وقتی خوب انجام می شود که شما نقش منفعل تری در زندگی داشته باشید و اجازه بدهید کاملا سکان زندگی در دستش باشد حتی اگر خوب نمی راند و شما راضی نیستید.
    موفق باشی


  16. کاربر روبرو از پست مفید ویدا@ تشکرکرده است .

    ویدا@ (جمعه 14 مهر 91)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ترس و لجبازی کودک 3ساله من
    توسط شیدا1392 در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 فروردین 95, 15:26
  2. من و دختری که 3ساله میخامش اما همش میگه قصد ازدواج ندارم
    توسط sadafdarya در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 12 آبان 94, 21:34
  3. ازدواج با دختری بزرگتر از پسر (3سال)
    توسط Arvana در انجمن تفاوت سنی در ازدواج
    پاسخ ها: 44
    آخرين نوشته: چهارشنبه 25 اردیبهشت 92, 12:17
  4. شوهرم 3سال بهم خیانت کرده
    توسط s.p در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 39
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 آبان 90, 15:02
  5. تردید.من 3سال بزرگترم
    توسط sarjon در انجمن تفاوت سنی در ازدواج
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: چهارشنبه 26 مرداد 90, 13:33

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.