به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مهر 91 [ 23:07]
    تاریخ عضویت
    1391-7-09
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    320
    سطح
    6
    Points: 320, Level: 6
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چکار کنم که صلاح فرزندم باشد؟

    سلام
    خلاصه عرض میکنم
    حدودا" چهارده ماه پیش بدلیل اختلاف و عدم تفاهم همسرم دست دخترک شش ساله ام را گرفت و از منزل قهر کرده و به منزل پدرش در شهرستانی دوردست رفت.اینبار دیگر از دستش حسابی خسته و کلافه بودم.شب قبل با او زد و خورد کردم و دخترم متاسفانه صحنه کتکاریمان را دید و بشدت میترسید و گریه میکرد(خدایا مراببخش)از آنروز به بعد دیگر هرگز دخترم را ندیدم و مادرش حتی اجازه نداد یکبار با او تلفنی صحبت کنم.البته بعد از یکسال یکبار که زیاد اصرار کردم او را پای تلفن آوردند اما او گفت مرا دوست ندارد و حاضر نیست با من صحبت کند.تا آن موقع هر وقت مادرش میگفت بچه حاضر نیست با تو صحبت کند حرفش را باور نمیکردم.اما آن شب باورم شد فرزندم از من متنفر شده.البته من تا قبل از این اتفاق او را خیلی دوست داشتم و بهش توجه زیادی میکردم.اون هم منو خیلی دوست میداشت اما بعد از اینکه با مادرش خانه را ترک کردند روز به روز از او دورتر شدم تا جاییکه دیگر حتی حاضر نیست مرا ببیند و با من صحبت کند.در طول این مدت همسرم با تمام ظرفیت موجود در قانون بر علیه من به احقاق حق ایستاد و ضمن شکایت برای اخذ مهریه دادخواست طلاق نیز تسلیم دادگاه کرد.حکم مهریه صادر و من محکوم به پرداخت شدم درخواست تقسیط نمودم پیش پرداخت و اقساط سنگینی برایم بریدند اعتراض کردم و در حال رسیدگی است.دادخواست طلاقش بدلیل مخالفت من در دادگاه موفق نگردید و رای بر ادامه زندگی صادر شد.من نیز از او شکایت کرده و دادخواست تمکین دادم.رای به نفعم صادر شد.دادخواست ازدواج مجدد دادم به نفعم صادر شد.حالا هم با توجه به اینکه دخترم وارد هفت سالگی شده قصد دارم دادخواست حضانتش را بدهم.اما نمیدانم آیا با این شرایط اینکار به نفع دخترم هست یا نه.بازهم تاکید میکنم نزدیک به 14ماه است او را ندیده ام.شب و روز به یادشم و روزی نیست که در فراغش اشک نریزم.اصلا" گرفتن دخترم از همسرم برایم آرزو شده و قصد دارم اگر موفق به اینکار شدم من هم کاری را که او بامن کرد و نگذاشت 14ماه حتی با او صحبت کنم من هم با او چنین نمایم.میدانم که اینکار برای روحیه فرزندم خوب نیست اما خوب من هم پدر آن فرزند هستم و من هم حقی دارم چگونه او حق مرا پایمال کرد.به نظرم باید من هم در عمل این را به او بفهمانم که دنیا دار مکافات است و هرچه کنی جوابش را پس میگیری.
    آنقدر برای دیدن فرزندم لحظه شماری کرده ام که قابل وصف نیست.شاید سوال پیش آید چرا در طول این مدت اقدام به مراجعه حضوری ننموده ام که عرض مینمایم.یکی بدلیل بعد مسافت زیاد اینکه من حدودا" 1500 کیلومتر از آنها فاصله دارم و دیگر اینکه آدمی بسبار مغرور هستم و اصلا" نمیتوانم به خود بقبولانم که برای دیدار فرزندم خودم را در برابر خانواده همسرم کوچک کنم و از آنجا که تکلیفم را با همسرم روشن دانسته و هیچ علاقه ای برای ادامه زندگی با وی را ندارم لذا اصلا" کشش یا تمایلی برای رفتن به شهرشان را نداشتم که مبادا او تلقی نماید برای آوردن او این اقدام را کرده ام.بهرحال خواستم از محضر اساتید کسب فیضی نمایم و مرا دراینخصوص راهنمایی فرمایید که در کل آیا این کار به صلاح است آیا قانون در این زمینه حقی برایم قائل است آیا با وجود اینکه طلاق صورت نگرفته میتوانم چنین درخواستی داشته باشم و آیا با توجه اینکه امکانات زندگی و بضاعت مالی خانواده همسرم در شهرستان ضعیف است و من در تهران میتوانم از این حیث فرزندم را بیشتر تامین نمایم این کار به صلاح میباشد یا خیرقبلا" از حسن توجه شما سپاسگزارم.

  2. 2 کاربر از پست مفید sina_f تشکرکرده اند .

    sina_f (دوشنبه 10 مهر 91)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 اردیبهشت 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    939
    امتیاز
    15,687
    سطح
    80
    Points: 15,687, Level: 80
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,262

    تشکرشده 5,821 در 1,048 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    139
    Array

    RE: چکار کنم که صلاح فرزندم باشد؟

    برادر عزیز
    فقط بهتون یک توصیه میکنم:
    به زور بچتون رو از مادرش جدا نکنید،صرف اینکه بخواین بهش نشون بدین که دنیا دار مکافاته

    اگر حق با شما باشه،مطمئن باشید که دنیا دار مکافات بودنش رو خودش نشون میده

    اون بچه درگیریهای بین شما و مادرش رو دیده و هیچی بدتر از این نیست
    حالا که در کنار مادرش آرامش داره،اونو ازش دریغ نکنید

    ازدواج مجدد رو هم فعلا فراموش کنید
    شما هنوز خانوم قبلیتون رو تکلیفش رو روشن نکردین

    چرا شما میتونید مهریه ندید و عدم تمکین بگیرید و درخواست ازدواج مجدد بدین و هم میتونید حضانت بچه رو بگیرید ولی خانوم شما نه مهریه بگیره و به خاطر اینکه طلاقش نمیدین،حق ازدواج مجدد نداشته باشه و هم نتونه بچش رو نگه داره چون زنه؟؟

    فکر نمیکنید همه چیز رو برای خودتون میخواید؟

    مگه اون زن چیکار کرده تو زندگی با شما که باید اینجوری تقاص پس بده؟

    لطفا دلایل اینکه همسرتون با شما نیست (و دست روش بلند کردین) رو بفرمایید تا بهتر بشه کمک کرد




  4. 4 کاربر از پست مفید نادیا-7777 تشکرکرده اند .

    نادیا-7777 (چهارشنبه 19 مهر 91)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: چکار کنم که صلاح فرزندم باشد؟

    سلام وقت بخیر
    ایا واقعا و قلبا صلاح و خوشبختی تنها فرزندتون را میخواهید ؟
    یا اینکه دنبال انقام هستید ؟
    اول از همه موضع خودتون را دقیق مشخص کنید
    ایا اینقدر دوستش دارید که حاضرید از مال و جان خودتون مایه بزارید ؟
    اینقدر دوستش دارید که به خاطرش خودتون را به اب و اتش بزنید؟
    دوست دارید اینده ای پیش روش قرار بدهید که باعث افتخارش باشه؟ (یا حداقل باعث ننگش نباشه)

    شما صفحه ای از زندگیتون ورق خورده و نمیتونید و گذشته ای دارید که نمیتونید پاکش کنید
    شما ازدواج دومتون تحت تاثیر ازدواج اول و دخترتونه چون شما الان مردی هستید که سابقه ناسزگاری با همسرش را داره شما مردی هستید که فرزندش احتیاج به سرپرست داره

    اینا را گفتم که بدونید شرایط ازدواج مجدد شما و کیسهای پیش روتون مثل 10 -12 سال قبلتون که پسر مجرد بودید نیست

    اما دخترتون شما به عنوان پدر در قبالش مسوول هستید دخترتون الان از مهر پدر محرومه
    در اینده وقتی بزرگ شد شرمش میشه که بگه من فرزند طلاقم برا ازدواجش هم ممکنه جدایی پدر و مادر مشکل ساز باشه

    پس به خاطر دخترت غرور و لج بازیت را کنار بزار
    اینترنتم قطع و وصل میشه همینا را با بدبختی نوشتم بعدا میام و ادامهش را مینویسم



    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد

  6. 2 کاربر از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده اند .

    نازنین2010 (چهارشنبه 19 مهر 91)

  7. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    338
    Array

    RE: چکار کنم که صلاح فرزندم باشد؟

    sina_f عزیز سلام

    احساستون رو بخوبی درک میکنم و میفهمم چقدر دلتنگ فرزندتان هستی

    بهتون اطمینان میدم اگه رابطتتون رو با همسرتون بهبود ببخشی فرزندت مثه سابق علاقمند و مشتاق شما میشه

    پیشنهاد دارم فقط و فقط از طریق منطق و محبت با همسرتون به تفاهم برسید

    مطمئنا رفتار شما مناسب نبوده سعی کنید از دل همسرتون در بیارید

    وقتی اختلافات بین شما حل بشه نهایتا به سود صلاح فرزندتون قدم برداشتی

    بجای صرف وقت از طریق قانون از راه مصالحه آمیز و محبت جلو برو.....

    بازم بخاطر وضعیتتون متاسفم و امیدوارم مشکلت حل بشه

    موفق باشی

  8. 3 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    ویدا@ (چهارشنبه 19 مهر 91)

  9. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    جمعه 03 فروردین 03 [ 04:10]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,022 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: چکار کنم که صلاح فرزندم باشد؟

    سلام به شما

    خوش امدید به همدردی

    من چند نکته در صحبتهای شما دیدم که شاید پررنگ کردنش بد نباشه.

    اینکه کسی که گفته دنیا دار مکافاته ، خودش هم میدونه چطور مکافات کار مردم رو بهشون برگردونه.پس شما در این زمینه کاری نکنید و یادتون باشید شما بنده خدا هستید .

    پس صرف اثبات اینکه دنیا دار مکافاته با روحیه حساس و شکننده دخترتون بازی نکنید.

    جایی اشاره کرده بودید به غرور زیادتون.فکر نمیکنید همین غرور که اجازه نمیده شما جگر گوشه تون رو ببینید زمینه سازه مشکلاتی در زندگی شما شده و بعدا هم خواهد شد؟؟

    دلیل این همه غرور چیه؟؟

    فکر نمیکنید در این زمنیه کمی دارید افراط میکنید؟


    حرفهای شما بیشتر بوی انتقام میده تا دلسوزی یک پدر برای فرزندش.

    با ذهینتی که الان دختر شما ، از شما داره اصلا صلاح نیست اون رو پیش خودتون بیارین .

    میشه بیشتر راجع به اختلاف و عدم تفاهمتون توضیح بدید؟
    و ایا برای مصالحه (به خاطر دخترتون) اقدامی کردید یا نه؟




  10. 2 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (چهارشنبه 19 مهر 91)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 دی 91 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1390-11-14
    نوشته ها
    548
    امتیاز
    1,860
    سطح
    25
    Points: 1,860, Level: 25
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,833

    تشکرشده 1,864 در 493 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: چکار کنم که صلاح فرزندم باشد؟

    شما و همسرتون مسئول زندگی و تربیت درست دخترتون هستید.

    دخترتون وسیله انتقام گرفتن یا دعوای شما نیست که ازش برای دعوا و تلافی استفاده می کنید.

    چه با هم زندگی کنید، چه جدا بشید، این را هم خودتون رعایت کنید و هم به همسرتون بگید که باید آرامش بچه حفظ بشه و نهایت سعی تون را در تربیتش بکنید.

    هیچکدوم از دیگری بد نگه. شما بدترین همسر دنیا هم که باشید، پدر اون دخترید و باید سعی کنید بهترین پدر دنیا باشید براش.

    هیچوقت از مادرش براش بد نگید. هیچوقت اون را قاطی دعواهاتون نکنید. الان نمی فهمه و ممکنه با یک حرف به سمت مادر کشیده بشه یا با یک وعده به سمت شما. اما چند سال بعد که بزرگتر بشه و عاقل خودش می فهمه که چه کسی دوستش داشته و صلاحش را می خواسته.

    اگر صلاحش را می خواهید حساب اون را به طور کلی از بحث و کشمکش هاتون جدا کنید.

  12. 2 کاربر از پست مفید پیدا تشکرکرده اند .

    پیدا (چهارشنبه 19 مهر 91)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مهر 91 [ 23:07]
    تاریخ عضویت
    1391-7-09
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    320
    سطح
    6
    Points: 320, Level: 6
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چکار کنم که صلاح فرزندم باشد؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط نادیا-7777
    برادر عزیز
    فقط بهتون یک توصیه میکنم:
    به زور بچتون رو از مادرش جدا نکنید،صرف اینکه بخواین بهش نشون بدین که دنیا دار مکافاته

    اگر حق با شما باشه،مطمئن باشید که دنیا دار مکافات بودنش رو خودش نشون میده

    اون بچه درگیریهای بین شما و مادرش رو دیده و هیچی بدتر از این نیست
    حالا که در کنار مادرش آرامش داره،اونو ازش دریغ نکنید

    ازدواج مجدد رو هم فعلا فراموش کنید
    شما هنوز خانوم قبلیتون رو تکلیفش رو روشن نکردین

    چرا شما میتونید مهریه ندید و عدم تمکین بگیرید و درخواست ازدواج مجدد بدین و هم میتونید حضانت بچه رو بگیرید ولی خانوم شما نه مهریه بگیره و به خاطر اینکه طلاقش نمیدین،حق ازدواج مجدد نداشته باشه و هم نتونه بچش رو نگه داره چون زنه؟؟

    فکر نمیکنید همه چیز رو برای خودتون میخواید؟

    مگه اون زن چیکار کرده تو زندگی با شما که باید اینجوری تقاص پس بده؟

    لطفا دلایل اینکه همسرتون با شما نیست (و دست روش بلند کردین) رو بفرمایید تا بهتر بشه کمک کرد



    سلام نادیا خانوم
    مرسی که توجه کردید.ظاهرا" بدلیل خلاصه نویسی من برای شما سوء تفاهم پیش آمده.من قصد ازدواج مجدد حداقل تا پایان این ماجرا را ندارم.همسرم فردی بسیار زیاده خواه است او اول اقدام به دادخواست نمود مهریه ،نفقه،طلاق من هم از آنجا که قضا در مملکت ما متاسفانه چیزی که در آن یافت نمیشود عدالت است و برای اینکه خانوم با دست پیش گرفتن مرا پس نیندازد اقدام به دادخواست تمکین و متعاقب آن استفاده از حق قانونی و شرعی خودم یعنی کسب مجوز برای ازدواج مجدد نمودم.فعلا" این مجوز را اخذ کرده و در کشوی میزم قرار داده ام و به این زودی هم قصد استفاده از آن را ندارم.هر چند برای یک مرد متاهل که 5 سال تجربه زندگی متاهلی را دارد تنها زیستن سخت است اما از آنجا که هیچ دختر یا حتی زن بیوه ای هم حاضر نیست در این وضعیت لنگ در هوایی که من هستم با من ازدواج نمایدو همینطور به قول فرمایش شما اینکار فعلا" عاقلانه هم نیست بنده با وجود کاستی های بسیاری که با آن مواجه هستم(باعرض پوزش رابطه جنسی بخش کوچکی از این کاستی ها است)فعلا" قصد انجام اینکار را ندارم.
    چرا شما تصور کردید من همه چیز را میخواهم اصلا" اینطور نیست من طی نامه ای به ایشان مواضعم را شفاف بیان نمودم.به او گفتم از دست اعمال و رفتارش به ستوه آمده و اصلا" او را دوست ندارم و هرگز حاضر به بازگرداندن او و تلاش برای ادامه زندگی نیستم.لذا بهتر است او هم با یک حساب سرانگشتی و با بخشیدن مهریه اش هم طلاقش را بگیرد و هم حضانت بچه را بگیرد و با قدری تعامل وضعیتی را مهیا نماید تا امکان ملاقات بچه برای من هم میسر باشد.کجای این زیاده خواهی است.باور بفرمایید این کار عین صلاح هر سه ما است.بهرحال ضمن تشکر از همه دوستان که اعلام نظر نموده و توصیه به بازگشت ایشان و آشتی و ادامه زندگی نموده اند باید عرض کنم برای من اینکار واقعا" غیر ممکن بوده و متاسفانه همسرم از خطوط قرمزم عبور نموده و دیگر تمایلی به ادامه این رابطه ندارم.بهر حال من پیشنهاد سخاوتمندانه ای به ایشان نموده ام اگر عاقل باشد باید بپذیرد چرا که دیر یا زود دادگاه حضانت بچه را از او گرفته و بمن خواهد داد آنوقت است که بسا رفتاری سخیفتر از او در پیش خواهم گرفت و به هیچ وجه اجازه دیدن بچه اش را نخواهم داد و تازه اگر موفق به دریافت مهریه آنهم اقساطی و هر چندماه یک سکه گردید بنشیند و با سکه هایش خوش بگذارند.او که زندگی به واقع حسرت انگیزش را به افکار پوچ و مبتذل خانواده اش فروخت معلوم است که بازهم فکر نکرده و بی توجه به عواقب کارش و صرفا" برای حمله روحی و روانی به من مانع از دیدار فرزندم گردیده باید طاقت مقابله به مثل را داشته باشدچطور او مجاز به سوء استفاده از بچه است اما من که قصد پاسخش را دارم نکوهیده میشوم.بظر میرسد برخی از خانمها با نگرش فمنیستی و یا شاید هم صنفی به موضوع پرداخته و قصد دفاع از خانم در برابر آقا رادارند که اگر اینگونه است من دستهایم را بالا گرفته و از همین ابتدا اعلام تسلیم بودن را مینمایم چون اصلا" حال و حوصله این بحثهای سخیف را ندارم
    خلاصه عرض کنم که من نه معتادم نه بیکار نه بی عار نه خانوم باز نه مسکر نه خسیس نه تنبل نه بی محبت و سرد مزاج و نه زورگو نه زیاده خواه نه قلدر و نه پرخاشگر،یک آدم کاملا" معمولی که به همسر و فرزندم بسیار علاقه مند بودم و همواره تمام مساعی ام این بود که محیطی امن و آرام برای پرورش روحی و جسمی فرزندم مهیا نمایم.البته هرآدمی ممکن است در برخی مواقع تعادل عصبی نداشته و یا بدلایلی عصبانی یا افسرده گرددکه به نظر من اینها بخشی از زندگی یا بقولی نمک زندگی است که همسران عاقل و عاشق دراین مواقع یاریگر هم میگردند نه سوهان روح یکدیگر.متاسفانه همسر من علیرغم برخورداری از امکانات به نسبت کافی و همینطور زندگی بسیار آرام و بدون حاشیه آدمی قدرنشناس و زیاده خواه و بی سیاست و بی تدبیر بود.همانطورکه در بالا عرض نمودم اصلا" به عواقب کاری که میکند نمیندیشد.هر حرف و عمل ناپخته ای ازو سر میزد.در اوایل زندگی اینهارا میگذاشتم به حساب کم خردی و بی تجربگی اما به مرور از دستش کلافه شده و تحملش برایم سخت شد.کم کم و به مرور دستم به رویش باز شد و اوایل با سیلی و در آخر هم با کتک زدن او را مهار مینمودم.بسیار بی ادب و گستاخ بود میدانست که پاسخ گستاخی سیلی است اما بازهم نابخردانه گستاخی و در بعضی موارد فحاشی هم میکرد.بهر حال من قصد تبری برای خودم و تخریب وی را ندارم.شرح حال مینگارم شاید برای دوستان در ارایه نظر مفید باشد.امیدوارم بدور از حس همجنس دوستی و با در نظر گرفتن وجدان و فارغ از حواشی نظرات مفیدتان را ابراز فرمایید.دست یکایکتان را میبوسم.بدرود

  14. کاربر روبرو از پست مفید sina_f تشکرکرده است .

    sina_f (سه شنبه 11 مهر 91)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 بهمن 91 [ 11:43]
    تاریخ عضویت
    1390-1-09
    نوشته ها
    237
    امتیاز
    2,402
    سطح
    29
    Points: 2,402, Level: 29
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    818

    تشکرشده 848 در 197 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: چکار کنم که صلاح فرزندم باشد؟

    سلام سینا عزیز
    به همدردی خوش امدید.
    شما نوشته بودید:
    آنقدر برای دیدن فرزندم لحظه شماری کرده ام که قابل وصف نیست.شاید سوال پیش آید چرا در طول این مدت اقدام به مراجعه حضوری ننموده ام که عرض مینمایم.یکی بدلیل بعد مسافت زیاد اینکه من حدودا" 1500 کیلومتر از آنها فاصله دارم و دیگر اینکه آدمی بسبار مغرور هستم و اصلا" نمیتوانم به خود بقبولانم که برای دیدار فرزندم خودم را در برابر خانواده همسرم کوچک کنم و از آنجا که تکلیفم را با همسرم روشن دانسته و هیچ علاقه ای برای ادامه زندگی با وی را ندارم لذا اصلا" کشش یا تمایلی برای رفتن به شهرشان را نداشتم که مبادا او تلقی نماید برای آوردن او این اقدام را کرده ام.....

    من نمیخواهم در مور همسرتان چیزی بگم. اما در مورد دخترتان.
    دختر نازنینتون رو 14 ماهه که ندیدید و حق دارید که دلتنگ او باشید. باور کنید او هم دلتنگ شماست. من فکر میکنم برای اینکه بتوند یه تصمیم عاقلانه بگیرید که به نفع هر سه نفر شما باشه، ارزش 1500 کیلومتر رفاصله رو داشته باشه.
    قرار نیست شما تحقیر بشید یا کوچیک بشید یا...
    بلکه میتونید مثلاً از طریق یکی از اقوام همسرتون که فکر میکنید میتونن بهتون کمک کنن، فرزندتونو ببینید.

    یه دختر 7 ساله که همه دنیاش ، باباشه. آقایی هستن توی تالار که ماجراشون کمی شبیه شماست. لینکشو براتون میزارم. الان که مدتی از جدا زندگی کردن همسرشون و دخترشون میگذره، اون دختر مدام از پدرش میپرسه : اون موقع که من شرایط سختی داشتم تو کجا بودی.
    حتما جویای شرایط فرزندتون باشید. مخارجش رو برای مدرسه و ... تامین کنید که به خاطر فقر و شرایط مالی از شما دلگیر نباشه که چرا باباش تامینش نکرده.

    شما فکر کنید هر روز به اون کودک گفته بشه بابات تو رو دوست نداره. بابات تو رو ول کرده. بابات خرجیتو نمیده. بابات برای دیدن تو نمیادو...خوب معلومه تصویر بسیار بدی از شما تو ذهنش نقش خواهد بست.
    خواهش میکنم به دور از کشمکشی که با همسرتون دارید، به امور دخترتون رسیدگی کنید و تنهاش نذارید. حتماً برای دیدنش برید. براتون دخترتون مهم باشه و نه حرفهای دیگران در مورد تحقیر شما.

    شاد باشید.

    لینکی که میگفتم:

    http://www.hamdardi.net/thread-23815.html

  16. 3 کاربر از پست مفید mehrabooni تشکرکرده اند .

    mehrabooni (سه شنبه 11 مهر 91)

  17. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: چکار کنم که صلاح فرزندم باشد؟

    میخواستم چند تا مطلب خدمتتون عرض کنم ما انگار شما خیلی عصبانی هستید و به چیزی جز انتقام فکر نمیکنید و هر چه بگوییم فایده ای نداره

    اما باز یاداوری میکنم به عنوان یه پدر مسولید شما باید وسایل رفاه و اسایش فرزندتون را به بهترین نحو فراهم کنید دخترتون حق داره از لحاظ عاطفی و روانی احساس امنیت و اسایش خاطر داشته باشه
    بهر حال خود دانید
    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد

  18. 2 کاربر از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده اند .

    نازنین2010 (چهارشنبه 19 مهر 91)

  19. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 اردیبهشت 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    939
    امتیاز
    15,687
    سطح
    80
    Points: 15,687, Level: 80
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,262

    تشکرشده 5,821 در 1,048 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    139
    Array

    RE: چکار کنم که صلاح فرزندم باشد؟

    آقا سینای عزیز
    شما همین الانشم تحمل انتقاد ندارید و از کوره سریع درمیرین و عصبی میشین
    من مطمئنم در زندگیتونم تحمل صحبت رو نداشتین و سریع جوش میوردین

    ببخشید برادر من ..ناراحت نشین و منطقی به قضیه نگاه کنیم

    چرا دست روی زنتون بلند میکنید؟؟
    چرا کتکش میزنین؟؟

    میدونید هربار که اینکارو میکردین چقدددددددددددددر روح و غرور و شخصیت اون زن رو له و داغون میکردین؟
    چون زورتون زیادتره؟

    حالا به فرض مثال حرفی هم میزده..باید کتکش میزدین؟؟

    بنده خودم اینجا به تمام خانومها مشاوره میدم که هرگز حرمت بین خودتون و شوهرتون رو نشکنید و حرف بدی بهش نزنید که غرورش آزرده شه

    ولی هرگز به هیچ شوهری حق اینو نمیدم که دست روی زنش بلند کنه

    زن وقتی ببینه با حرفی که میزنه سریع شوهرش عصبی میشه و کتکش میزنه ،بالاخره یه جا کم میاره و از اون زندگی میره بیرون

    سنگ که نیست!!! انسانه
    از کجا معلوم تو یکی از این کتک زدنای شما یه بلایی سرش نیاد؟؟
    اونوقت کی میخواد جواب پس بده؟؟؟
    آیا دوباره چیزی به حالت اولش برمیگرده؟؟

    به هرحال گویا شما تصمیم خودتون رو گرفتین(مبنی بر گرفتن دخترتون)

    ولی نباید ذهن دخترتون رو درباره مادرش خراب کنید
    موفق باشید

  20. 3 کاربر از پست مفید نادیا-7777 تشکرکرده اند .

    نادیا-7777 (سه شنبه 11 مهر 91)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.