با سلام و درود
3 ماهه پیش با پسری آشنا شدم، که اولش قصدش ازدواج نبود ولی بعدش گفت میخواد برای ازدواج با هم آشنا شیم. بعدشم گفت یبار با کسی نامزد (عقد) بوده و طلاق گرفته، و دلیلش هم این بود که دختره سر مباحث مالی نمیخواسته ادامه بده. دختره دوست داشته چیزای گرون قیمت بخره ولی این نمیتونسته براش بخره. و چون قبلا یبار ازدواج کرده بوده و نگفته بوده مهریه بهش تعلق نگرفته و جدا شدند.
مشکلی که من با این آقا دارم اینه که بخاطر اشتباهاتی که اون موقع انجام داده الان خیلی محتاط هستش، مثلا از الان مقدار مهریه، مبلغ طلایی که می تونه بخره رو میگه. یا چون اون دختر نبوده بهم میگه تو گواهی سلامت بیار.
همینطور برای تولدم چیزی هدیه نداد، و چون من خیلی ازش ناراحت بودم و جندبار گفتم، گفتش چون واسه اون خرج کرده و رفته نمیتونه برای منم خرج کنه. که بعدش معذرت خواهی کرد، گفت چون عصبانی شدم گفتم. من هنوزم واسه تولدم ناراحتم. میگه اگه ازدواج کنیم و حقوق من برای قسط خونه باشه، تو هم باید حقوقتو تو خونه خرج کنی..
همه این موارد رو بهش گفتم، میگه اگه زنم باشی بیشترین تلاش رو برای آساسیشت میکنم..
وضع مالیش هم بد نیست که نگران باشه. در خیلی از موارد کوتاه میاد و میگه دوسم داره و نمیتونه فراموشم کنه، البته منم نمیتونم. ولی با آدم خسیس هم نمیتونم زندگی کنم.
یه نکته دیگه، محل کارش هست که خارج از تهران هست و گاهی شبا تو محل کارش میمونه و اضافه کاری میمونه.. که یبار گفت نامزدش آخرین اس ام اسی که واسه آشتی بهش زده بوده، گفته بوده برو به اضافه کاریات برس..و خودش میگه برای خرج زندگی باید اضافه کاری بمونم و بعد ازدواج کمتر میشه...
حالا سوال من اینه که من چیکار کنم، ایشون منتظر جواب هستند، من نمیخوام اشتباه کنم و بخاطر خساست هاش و مقایسه من با نامزد قبلی خیلی تردید دارم و از طرفی هم جدایی سخته
علاقه مندی ها (Bookmarks)