به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    رفتار دو گانه همسرم،گاه بسيار مسئوليت پذير گاه به شدت بي مسئوليت و سلب اعتماد من...

    سلام دوستان خوب همدرد...
    خيلي وقت بود كه تاپيك نميزدم،احساس ميكردم مشكلاتمو ميتونم خودم يا با استفاده از تجربه هايي كه از پستهاي ديگران در تاپيكهاي ديگه ميبينم حل كنم...

    اما...4 روزه كه اتفاقهايي افتاده كه كلا فكرمو تعطيل كرده...نياز به مشورت و راهنمايي دارم.
    فكر ميكنم اكثر اعضاي قديمي با مشكلات سابق من آشنايي دارن(در صورت تمايل ميتونيد تاپيكهاي قديمي منو كه مربوط به حدود يك سال پيشه بخونيد).در اين مدت تلاش در پذيرش همسرم،كاهش حمايتهاي افراطي من ، بالا بردن آگاهي وشناختم از خودم وهمسرم داشتم.نتايجي هم گرفتم،برخي از صفات نامطلوب همسرم ديگه اصلا به چشمم نمياد،خودمو نيازمند توجه يا محبت افراطيش نميبينم،بسيار مستقل وواقع بين تر شدم،همسرم به آرامي در حال تغيير بود،روابطمون خيلي بهتر شده بود،و ...

    در چند ماه گذشته همسرم شغل بهتري پيدا كرد،مغازه اي كه روزي فقط به واسطه تلاش من پابر جا مونده بود حالامورد توجه همسرم هم بود،وسعت پيدا كرد به حدي كه الان 3 فروشنده ي فعال درش كار ميكنن وحقوق ميگيرن،با كمكي كه از خانواده ام گرفتم خونه خريديم وهمسرم هم پذيرفت كه اقساط بانك مسكن رو بده و...

    خلاصه زندگي با فراز وفرود در حال گذربود ومن به شدت به آينده اميدوار بودم.
    در اين برهه گاه همسرم حقوق نداشت يا خيلي كم(مثلا فقط 200 هزار!)،اما من ياد گرفتم كهچطور اوضاع رو با هم مديريت كنيم،خريدخيلي چيزها روبه تعويق مي انداختيم،سعي ميكرديم درست وبه جا برنامه ريزي كنيم،وتقريبا همه چي خوب پيش ميرفت تا اين كه...همسرم دو ماه حقوق به خونه نياورد(جايي كه كار ميكنه تازه باز شده،حالت خصوصي داره،يكي از دوستان صميمي من خريدش،منم ميدونستم كه به واسطه ي تازه بودنش هنوزبه مرحله ي بازدهي نرسيده) وقتي به ماه سوم رسيد و هنوز حقوقي به خونه نياورد(مجموعاين سه ماه مبلغ قابل توجهي ميشه) با دوستم تماس گرفتم و فهميدم كه حقوق هر سه ماه رو به كارمنداش يه جا داد،در اين سه ماه مجموعه اي ازاقساط مختلف روي هم تلنبار شده بود،و ما منتظر اين مبلغ بوديم،اما همسرم بهم نگفته بود كه حقوقشو گرفته،وقتي با آرامش ازش توضيح خواستم(البته متوجه رفتاري عجيبش در چند روزقبلش شده بودم،اين كه منو به زور به شهرستان فرستاد تا مثلا به پدرومادرم سر بزنم،و مرتب با اس ام اس يا در حرف ازم ميپرسيد كه حمايتم ميكني،بهم ريخته بود،اما نميتونستم به هيچ طريقي قفل دلشو باز كنم) گفت كه در شغل قبليش مبالغي رشوه گرفته(واي كه چقدر من از اين قسمتش ناراحتم) و چون نتونسته كارشونو راه بندازه اونهارو پس داده وتازه هنوزم مبلغي ازش مونده واحتمالا بايد تا دو ماه ديگه حقوقشو بده...

    حالا اين كه من چقدر بانفس رشوه گرفتن مشكل دارم بماند...
    اين كه اصلا نميدونم اون پولي كه رشوه گرفته كجاي زندگيمون رفته بماند(خودشم اقرار ميكنه كه عملاهيچيشو خرج زندگي نكرده،اگر چه مبلغ قابل توجهيه و ميگه خرد خرد تو جيبم بود و خرج شد...)
    اين كه چطور سه ماه اين موضوعو عقب انداخت ونگفت،و غير مسئولانه و با برنامه هاي تفريحي (مثل سفر چند روزه به يكي از كشورهاي همسايه) مبلغي در حدود همون مقدار كه بايد پس بده رو بي جهت خرج كرد بماند...
    اين كه احساس كردم بازي خوردم بماند...

    چيزيكه بيشتر از همه ناراحتم ميكنه احساس بي اعتمادي ونا امني كه يك باره منو در بر گرفته،احساس اين كه تمام تلاشهام بي ثمر بود،من موندم وكوهي از مشكلات،خواسته هاي بر آورده نشده،گذشتهاي ريزودرشت و همسري كه هنوزدروغ ميگه وحتي كارهاي بدتري هم ميكنه...
    ديشب شب بدي داشتيم ،بعد از حدود يك سال دوباره به شدت دعوامون شد،همسرم از خونه زد بيرون، و من موندمو و ذهني پر از سوال؟
    سوال اين كه چرا زودتر نگفت،چرا تن به رشوه گرفتن داد؟چرا از خرجهاي بيهوده اش نزد؟چرا دروغ گفت؟چرا؟چرا؟
    متاسفانه مادر همسرمم در جريان اين مشكلات قرار گرفته،البته ايشون توشكه!من در تهران اقوام نزديكي ندارم،خيلي بهم دلداري داد،و خيلي متعحب كه شما كه همه چيتون خوب بود پس چي شد يهو؟بهم گفت چندروزي بيا خونه ي ما تاآروم شي...
    خلاصه حالم خيلي بده!نميتونم بهش نگاه كنم،تمام اعتمادم فروريخته،اصولم زير پا گذاشته شده(شايد اصول و خط قرمزهاي زندگي من بيش از انگشتهاي دستم نباشه)،احساس خستگي ميكنم،خستگي تلاشهاي اين يك سال تو تنم موند،احساس ميكنم نميتونم ببخشمش،....
    بايد چي كار كنم؟نظر شما چيه؟
    (ببخشيد كه طولاني نوشتم،و سعي كردم واقع بينانه و بدون دخالت احساس بنويسم تا بتونم راهكار بگيرم)

  2. 9 کاربر از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده اند .

    یک زن امیدوار (جمعه 31 شهریور 91)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 آبان 91 [ 18:00]
    تاریخ عضویت
    1391-6-05
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    415
    سطح
    8
    Points: 415, Level: 8
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    90

    تشکرشده 96 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: رفتار دو گانه همسرم،گاه بسيار مسئوليت پذير گاه به شدت بي مسئوليت و صلب اعتماد من...

    سلام دوست خوبم....من زیاد مشاوره دادن بلد نیستم پس چیزی نمیگم که یه وقت حرف اشتباهی نزنم...ولی خواستم اینو بگم که این یه سال شما به خاطر خدا و حفظ خونونده ت تلاش کردی که هدر نرفته که هیچ, حتما جواب خوبی هاتو می گیری....من برات دعا می کنم..ایشالا مشکلاتت حل میشه....فراموش نکن که که اینجا دوستای زیادی داری ...از دوستان صاحب نظر خواهش می کنم کمکت کنن...

  4. 4 کاربر از پست مفید a.a تشکرکرده اند .

    a.a (چهارشنبه 12 مهر 91)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array

    RE: رفتار دو گانه همسرم،گاه بسيار مسئوليت پذير گاه به شدت بي مسئوليت و صلب اعتماد من...

    سلام

    البته شما خودتون در مدیریت روابط استاد هستید و من فقط نظراتم رو براتون مینویسم.

    متاسفانه این قضیه رشوه توی جامعه خیلی رایج شده و خیلی از افراد این کار رو میکنن

    من توجیهی برای کار همسر شما و اینکه بگم مثلا به خاطر فشار زندگی خوب مجبور شده این کارو بکنه و ... ندارم چون خودم هم با این قضیه خیلی مشکل دارم و میتونم درک کنم سخت هست کسی با طرز تفکر مشابه الان شوهرش اقرار به گرفتن رشوه کرده.

    ولی از زاویه خوبش هم نگاه کن خدا رو شکر اون کارو شوهرتون نتونسته انجام بده و اون پول اگه وارد زندگی شما شده داره دوباره از زندگیتون بیرون میره

    البته اگه توضیح بدید که عکس العمل همسرتون نسبت به اعتراض شما به رشوه گرفتن چی بوده خیلی بهتره!


    اگه واقعا از این کار پشیمان باشه و توبه کرده باشه قضیه خیلی فرق میکنه.

    چون گاهی آدما به اصطلاح عام جو گیر میشن و کاری میکنن هرچند قلبا اعتقادی بهش ندارن

    همینکه عکس العمل قاطع شما رو همسرتون دیده احتمالا به خودش اومده باشه

  6. 3 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    فکور (جمعه 31 شهریور 91)

  7. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: رفتار دو گانه همسرم،گاه بسيار مسئوليت پذير گاه به شدت بي مسئوليت و صلب اعتماد من...

    دوستاي خوبم...مرسي از جوابهاتون...
    خودش ميگه پشيمونم،و ميتونستم هيچ وقتم پس ندم(از نظر موقعيت اجتماعي راست ميگه اون افراد عملا كاري از دستشون برنمياد)،و اين پول رشوه براي خودم نبوده ، وانقدرعجز و التماس كردن خواستم كمك كنم،و ميتونستم بهت دروغ بگم،يا هيچ وقت نگم اما ديگه ميخاستم رشته اين كلاف سر در گم همين جا وبراي هميشه قطع شه...

    دوستان يه مختصري از شغل همسرم بگم،ايشون در يك آموزشگاه كار ميكنه گواهي صادره از اين آموزشگاه كه بسيار هم معتبره منوط به امضاي دو نفر هست 1.همسر من كه آزمون بخش عملي رو ميگيره. 2.يك مقام ارشد ديگه كه آزمون تئوري رو برگزار ميكنه.معمولا افراد كم سوادي كه در اين كار مهارت دارن ونياز به اين گواهيهم به شدت دارن(چون مربوط به شغلشون ميشه) آزمون عملي رو چون سالها كارشونه قبول ميشن(مطمئنم كه همسرم هيچ وقت كسيو به ناحق قبول نميكنه) اما توي آزمون تئوري حتي براي ساليان سال ميمونن وقبول نميشن ونميتونن گواهي بگيرن، و در نتيجه نميتونن از مزاياي دولتي استفاده كنن يا در صورت فعاليت جريمه ميشن.يه جورايي شغلشون وآينده شون در ازاي اين گواهيه،خيلي پيش مياد كه در اين حالت به سراغ اون مقام ارشد ميرن وباپول يا جلب دلسوزي يا هر چيز ديگه اي(البته اگه مهارت عمليشون اثبات بشه) سعي ميكنن تا قبولشون كنه،و چون اين آزمون تئوري بيشتر حالت فرماليته داره، وبارها وبارها هم نامه از وزارت خونه يا ادارات بالا دست مياد كه فلاني رو قبول كنيد و از اين قبيل موفق ميشن،در اين گير ودار خيليها هم ميان وبه همسر من رو ميزنن كه چون اون مقام ارشد ديگه دوستته وشما هم كه توانايي ما رو ديدي كمك كن نظر مساعدشو جلب كنيم(خودم بارها شاهد اين موضوع بودم)، واين جوري شده كه همسرم مبالغي گرفته ولي اون نفر دوم ديگه كه جديد اومده بود قبول نكرده(كه البته ايشون كار درست رو كرده) واز همسرم اصرار كه نميشه از اون افراد اصرار پشت هم كه حالا سعيتو بكن(البته در اون برهه ما به شدت مشكلات خانوادگي هم داشتيم) ونتيجه اين كه موضوع تا حالا ادامه پيدا كرده وهمسرم هم كه ديده نميشه تصميم گرفته پولشونو پس بده(كلا 4 نفر هستن).

    توضيحي كه دادم سعي در بيگناه نشون دادن يا درست بودن كار همسرم نيست،فقط خواستم شرايط پيش اومده رو شفاف كنم تا دوستان بهتر بتونن راهنمايي كنن.

    با اين احوالات به نظر من كار همسرم به شدت غلط بوده،در اثر اين كار غلط تبعات مالي به زندگيمون وارد ميشه كه ايشون نميدونه چه جوري حلشون كنه،ترس از تكرار اين كار توسط همسرم در من ريشه دونده،ترس از مسائل مالي كه با يك سال خون جگر خوردن تازه سر وسامان گرفته بود،ترس از انجام كارهاي ناشايست ديگه به وسيله همسرم...
    خلاصه ذهنم حسابي درگيره،اگه پس فردا كار بدتر ي كرد وچون بخشش منوبه اين راحتي جلب كرده باز انتظار بخشش وناراحت نشدن داشت چي؟(كمااين كه خودشم گفت كه اگه همراه خوبي بودي دم نميزدي!) ،خدا شاهده اگه زودتر ميگفت ومنو توي عمل انجام شده نميزاشت شايد پذيرشش يرام راحت تر بود،اگر به جاي سفر به تركيه بهم ميگفت اين پولو بايد بدم به جاي اين موضوع راحت تر هضمش ميكردم،و صد البته بيشترين ناراحتي من اينه كه چرا اصلا اين كاروكرد؟؟؟؟


  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 دی 91 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1389-12-23
    نوشته ها
    301
    امتیاز
    2,429
    سطح
    29
    Points: 2,429, Level: 29
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,706

    تشکرشده 1,723 در 325 پست

    Rep Power
    44
    Array

    RE: رفتار دو گانه همسرم،گاه بسيار مسئوليت پذير گاه به شدت بي مسئوليت و صلب اعتماد من...

    سلام دوست خوب من!

    میتونم درکت کنم. اعتماد شکسته! ذهن پر از سوال! و همهمه ای که تو سرت برپاست! سخته! اینو میدونم عزیزم!

    ولی چکار میتونیم بکنیم؟ زندگی کردن اساساً کار آسانی نیست! هر روز یک داستان تازه! هر روز یه زورآزمایی جدید! هر روز یه آزمایش دیگه!

    این طوری به قضیه نگاه کن! اونوقت از یک کابوس برات تبدیل میشه به یه مسئله که باید براش راه حل بیابی.

    ذهنت شدیدا نیاز به آرامش داره. بذار این موضوع برای مدتی مسکوت باقی بمونه. زمان بخر تا بتونی خودت رو جمع و جور کنی. به همسرت هم بگو که نیاز به زمان بیشتری داری برای هضم این مسئله و بگو مطمئن نیست که میتونی باهاش کنار بیای یانه.

    هر وقت که مناسب دیدی با بیان جرأتمندانه ایشون رو از احساست، و اعتمادی که شکست باخبر کن، بگو بخاطر عبور از خط قرمز های زندگیتون چقدر بهت سخت گذشته.

    خب من چیزی در مورد همسرت نمیدونم، ولی از صحبت هات این طور برداشت میشه که ایشون واقعا تبعات اشتباهاتی که مرتکب شده اند رو نچشیده اند، چطوری بگم هزینه زیادی برای اشتباهاتشون نمیپردازند نمیدونم شاید اشتباه میکنم اما اگر این طوریه بذار این بار براش گرون تموم بشه!

    از خط قرمز شما گذشته اند، خب پس نیازی نمیبینم که در حل این مشکل همراهیشون کنید، اما این اصلا به معنای جنگ و دعوا نیست، میشه این عدم همراهی در صلح و صفا انجام بشه. یعنی بعد از اینکه ذهنتون آروم شد و با این قضیه کنار آمدید، مثل سابق همراه صمیمی ایشون باشید اما نه در جبران خطایی که مرتکب شده اند. آنچه از در امد ایشون که صرف مخارج خونه میشده، کماکان باید صرف مخارج خونه بشه.

    به هر حال فکر میکنم بد نباشه اگر تبعات این اشتباهشون رو از خاطر نبرند.



  9. 3 کاربر از پست مفید دانوب تشکرکرده اند .

    دانوب (شنبه 01 مهر 91)

  10. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array

    RE: رفتار دو گانه همسرم،گاه بسيار مسئوليت پذير گاه به شدت بي مسئوليت و صلب اعتماد من...

    خوب خدا رو شکر در مورد موضوعی نبوده که حق کس دیگه ضایع بشه یا اینکه کسی که مهارتی نداره به اشتباه بهش مدرک داده بشه فقط چیزی که هست اگه برای اون افراد بیسواد این کار رو میخواسته بکنه (بر اساس اعتماد به مهارت) پول گرفتن کار بدی بوده.

    به نظر من همین که با صداقت رفتار کرده و همه حقیقت رو گفته خودش ارزشمنده در ضمن اینکه قطعا خود همسر شما پشیمان شده و این کارو دیگه تکرار نمیکنه چون دیده آخرش چی میشه.خوب بعضی وقتا آدم تا چیزی رو تجربه نکنه نمیتونه به اشکالاتش پی ببره.

    البته در نظر داشته باش که بعضی وقتا آدم مقابل جوری حرف میزنه که فرد اغفال میشه مثبل میگه این رو به عنوان هدیه بگیر یا مثلا این شیرینی هست و... اون آدمی هم که رشوه میگیره واقعا فکر میکنه این رشوه نیست.

    به هرحال انسان جایز الخطاست مهم اینه که به اشتباه پی ببره جبران کنه و تکرار نکنه شما هم این رو به بقیه بزرگواریهات اضافه کن شاید یک روز هم شما اشتباه کنی اون موقع همسرت هم به تبعیت از شما میبخشدتون.

  11. 2 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    فکور (یکشنبه 02 مهر 91)

  12. #7
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    146
    Array

    RE: رفتار دو گانه همسرم،گاه بسيار مسئوليت پذير گاه به شدت بي مسئوليت و سلب اعتماد من...

    سلام خانم،
    از همسرتون حمایت کنید و سعی کنید در مدیریت اوضاع مالی به ایشون کمک کنید
    می توانید در چند قسمت پول رو پس بدهید
    ارامش خودتون رو دوباره بدست بیاورید و به هیچ وجه به گذشته بر نگردید و سوالی نکنید، حتی از خودتون!
    تصور کنید شخصی با این مشکل نزد شما اومده و تقاضای کمک می کنه، کمکشکنید
    از سرزنش به شدت پرهیز کنید
    فعلا از گفتگوهای پر تعارض پرهیز کنید
    از تکرار کلماتی مانند رشوه و نظایر ان که در بالا بکار بردید به شدت پرهیز کنید
    از جملاتی که با چرا شروع می شه پرهیز کنید و از خودتون سوال نکنید چرا که انرژی شما رو تخلیه کرده و اجازه ادامه زندگی رو از شما خواهد گرفت
    پیشنهاد می کنم ارامش رو به خونه بر گردونید و برای مدیریت شرایط جدید گفتگو کنید
    مراقبه بخشش انجام دهید
    تمرینات تنفسی در هنگام عصبانیت به شما توصیه می کنم
    سوالی بود بپرسید

  13. 4 کاربر از پست مفید sci تشکرکرده اند .

    sci (یکشنبه 02 مهر 91)

  14. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: رفتار دو گانه همسرم،گاه بسيار مسئوليت پذير گاه به شدت بي مسئوليت و سلب اعتماد من...

    اقاي sci خيلي ممنون كه بهم جواب داديد،
    همسرم خودش وبدون مشورت با من حقوق سه ماهشو يك جا داده!و عملا جايي براي خرد خرد دادنش نميمونه(و اينم دقيقا يكي از دلايل اصلي اعتراض من بود كه گفتم ميزاشتي كم كم ميداديم).خلاصه رسما منو تو عمل انجام شده گذاشته...
    تنها ترس من اينه كه آيا با برخورد مسالمت آميز من و همراهيش آيا عملا بهش نشون نميدم كه كارش چندان هم اشتباه نبوده و بعدا دوباره به خاطر برخورد راحت من سراغ اين كارا نميره؟
    حقيقت اين كه من در يك سال گذشته خييييييلي باهاش راه اومدم واصلا انتظار اين چنين كاريو نداشتم،همه چي خيلي خوب داشت پيش ميرفت، كه يه دفعه
    دومين سوال اين كه اگه ميشه كمي در مورد مراقبه بخشش برام توضيح بدين...
    و سومين سوال اين كه همسرم كلا آدميه كه زياد دروغ ميگه وبه شدت پشت گوش اندازه(حتي مادرشم اينو ميگه ومربوط به بعد از ازدواج بامن نيست) دروغهاي بسيار ريزي كه اصلا اگه راستشم بگه مشكلي پيش نمياد،مثلا حواله اي رو قراره واريز كنه،تمام پولو ميگيره وشب مياد ميگه ريختم،بعد ميفهمم كه يه هفته بعدش ريخته !من اين جور مواقع واكنشي نشون نميدم،يعني نه عصبانيت ونه توبيخ!منطقي ميگم اگه راستشم ميگفتي چيزي نميشد،خودشم ميگه عادت كردم به گفتن اين دروغها،حالا كه فكر ميكنم موضوع اون مبلغ هم سر نخش با دروغ شروع شد،به خاطر همين نسبت به راستگويي ودروغگويشم حساس شدم تقريبا هيچ حرفيشو ديگه باور نميكنم در اين موردهم ميشه راهنماييم كنيد؟
    ممنونم...

  15. 4 کاربر از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده اند .

    یک زن امیدوار (یکشنبه 02 مهر 91)

  16. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 بهمن 92 [ 18:58]
    تاریخ عضویت
    1390-2-30
    محل سکونت
    کرج
    نوشته ها
    620
    امتیاز
    4,643
    سطح
    43
    Points: 4,643, Level: 43
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 107
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Social1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    3,824

    تشکرشده 3,762 در 695 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: رفتار دو گانه همسرم،گاه بسيار مسئوليت پذير گاه به شدت بي مسئوليت و سلب اعتماد من...

    سلام یک زن امیدوارم عزیزم
    امیدوارم مشکلات قبلیت حل شده باشند ..

    می خوام فقط یک نکته رو یاداوری کنم که خودت بهتر از همه ما این نکات رو بلدی و فقط به خاطر درگیری ذهنی احساس می کنم فراموش کردی !

    عزیزم همین کلمه [size=large]< غلط >
    اثرات مخربی داره اینکه می گی کار همسرت غلط بوده و اینکه می گی کاش چیزی نمی دونستی و اینکه می گی اعتمادت کم شده .....همه اینها از ذهنت داره نشات میگره ..
    بهتره که این انرژی منفی رو از ذهنت دور کنی و کنار همسرت باشی و توی این بحران هم بهش کمک کنی ..
    می دونم که باهاش مشکلات زیادی رو سر کردی اما خوب نمیشه که ادمها را بی عیب دونست ..
    اینکه همسرت دروغگو هست رو نمیتونی همین الان تغییر بدی چون از قبل از آشنایی شما این مشکل رو داشته و ریشه در ذات دارد و ارداه محکم و قوی می خواد تا ترکش کند که فعلا این اراده باید در جای دیگری نقش ببندد ..
    منظورم اینه که باید پله پله شروع کنی تا بتونی دروغگویی رو مهار کنی یعنی انقدر رابطه رو صمیمی کنی تا کم کم این دروغگویی از بین بره و وقتی هم حقیقت رو گفت واکنش بد نشو نده و بابت کارش تحقیرش نکن تا کم کم پیشت احساس راحتی کنه و کم کم شروع کنه به گشت راه درست !
    وقتی شما رو دوش آ دوش خودش ببینه سعی می کنه خودش هم کنار شما بایسته !

    اگر ایشان ترکیه رفتند یا کار اشتباه قبلیش را از شما مخفی کردند و حتی در زمان پرداخت هم از شما مخفی نگاه داشتند احساس می کنم به خاطر ترسی بوده که در وجودش از شما داشته این یعنی شما همسر بهتری باش !

    الان هم که متوجه موضوع شدید بهتر است دست از انتقاد ایشان بردارید تمام سوالهای منفی ذهنی خودت را کور کنی و فقط با او به نرمی سخن بگو به دور از هر گونه توبیخ !
    یک زن امیدوار عزیز این را فراموش نکن که ایشان در حال درست کردن قضیه بودن که شما متوجه شدید و قصدش این بوده که بدون اینکه شما را ناراحت کند این قضیه را به اتمام برسانند و تمام سعی اش این است که برای رفاه و شادی شما تلاش کند حالا چه اشتباه و چه درست باید نیت خیر ایشان هم دیده شود !

    پس تا جایی که می توانی کنار همسرت باش نه در مقابلش ..به جای اینکه عیبهای او را ببینی سعی کن با با نرم گویی نکات مثبت ایشان را پرورش بدهی !
    مادرشوهر من همیشه یه حرف جالب می زنه می گه مرد یه بار به دست مادرش تربیت میشه و یه بار هم به دست همسرش همیشه میگه ببینم کدوم یکی از عروسام توی تربیت پسرام موفق تر عمل می کنه
    پس می تونی همسرت رو خوب درک کنی و به ایشان بفهمانی که دوستی بالاتر از دوستی شما نیست و تا زمانی که باهم رفیق خوب باشید هزاران برابر برکت ان را در زندگی مشاهده می کنید .
    [/size]

  17. 4 کاربر از پست مفید چشمک تشکرکرده اند .

    چشمک (یکشنبه 02 مهر 91)

  18. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: رفتار دو گانه همسرم،گاه بسيار مسئوليت پذير گاه به شدت بي مسئوليت و سلب اعتماد من...

    چشمك عزيزم...
    ممنون از پاسخ خوبت،حقيقت اين كه اينروزها اين قدر خالي از انرژي وانگيزه ام كه كلمات مثل حباب از سطح ذهنم رد ميشه وبه عمق نميرسه،راستش من خيلي دوشادوشش حركت كردم،اينونه از جانب خودم بلكه به اقرار خودش و حتي مادر يا خواهرش ميگم،فكرميكني من در قبال اونهمه پشت گوش اندازي ودروغهاي ريز و درشتش هرگز توبيخش كردم؟خدا شاهده هميشه با زبان خوش گفتم عزيزم،عشقم اگه دروغ نميگفتي وراستشو ميگفتي بهتر بود،و اونم هميشه شرمسار ميگه از اين به بعد،و اين از اين به بعد هرگز نمياد!يادمه اوايل ازدواج اگر دروغ ميگفت و من ميفهميدم انكار ميكرد خيلي روي اين موضوع با مشاورا كار كردم،حالا تازه به جايي رسيديم كه دروغ ميگه ويه هفته بعد مياد راستشو ميگه،از نظر مشاور اينم قدم بزرگيه...
    من نميگم كاش به من نميگفت،كاش خبردار نبودم ،بلكه ميگم بعد از اين همه تلاش من حداقل ميومد وبا من مشورت ميكرد،ايا اين درسته كه بعد از اون هم دست وپنجه نرم كردن با مسائل مالي،با دستاي خودمون با اين زندگي شكننده بازم فشار بياريم؟چرا يك جا داد؟چرا حالا؟حالايي كه با ماهي دستكم 2 ميليون قسط دست به گريبانيم؟چرا زودتر نگفت؟
    اگر چه اقاي sciبهم گفتن با اين چراها خودتو اذيت نكن،و دارم تلاشمم ميكنم،و تقريبا ازديروز عصر توي خونه همه چيز عادي شده،اما حقيقت اينه كه انتظارداشتم بعد از يك سال تلاش اگر حداقل مشكلات قبليمون حل نميشه با مسئله جديدي هم روبه رو نشم،در واقع من تمام توان روحي،جسمي،ذهني ،مادي ام رو گذاشته بودم روي حل چيزهايي كه ميدونستم مساله سازه وهمسرم يك باره منو به شدت سورپرايز كرد!

    درحقيقت من از جون ودلم براي اين زندگي مايه ميزارم و اين طور ميشه كه بيشتر براش حسرت ميخورم،بيشتر نگرانشم،اما همسرم انگار خيلي خيالش راحته....خيلي....

  19. 2 کاربر از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده اند .

    یک زن امیدوار (یکشنبه 02 مهر 91)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عدم امنيت زن و نداشتن حس قدرت مرد
    توسط nasimmng در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 46
    آخرين نوشته: جمعه 13 مرداد 96, 21:00
  2. دختران را براي ايفاي نقش همسري تربيت کنید
    توسط parnian1 در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 02 آذر 88, 09:17
  3. رازهاي صميميت بين همسران
    توسط lord.hamed در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 19 آذر 87, 20:04
  4. آيا رضايت همه لازمه؟
    توسط ponia در انجمن اختلاف با خانواده در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 03 آبان 87, 16:42
  5. متن حكايت: شاه عباس و شاخص مناسب
    توسط دانه در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 30 اردیبهشت 87, 10:51

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.