RE: هیچ وقت نمیتونم با شوهرم حرف دلم رو بزنم چی کار کنم؟
درود
زندگی با لج و لجبازی به جایی نمیرسه با اینکارا باید فاتحه اون زندگی رو خوند.فشار کاری زیاده بله خیلی هم زیاده واقعا داره بیشترم میشه ولی بعنوان یه مرد میگم این درست نیست مسائل و مشکلات زندگی رو بیاریم توی خونه هرجایی رفتار مخصوص به خودش رو میطلبه.
شما هم بسیار کار ناپسندی کردی اینکارو انجام دادی چک کردی گوشیش رو.
با حرف بانو گلنوش موافقم زودتر تمومش کنین.اگه با بخشیدن میوخاستیم کوچیک بشیم خدا اینقدری بزرگ نبود.
غرور چیه؟ببخشیدا ولی مثلا تحصیلکرده هستین بقول خودتون والله یه بیسواد مطلق یا یه فردی که نهضت سواد آموزی میره تا 5 دبستان بیشتر نخونده هم مثل شماها این رفتار رو انجام نمیده.زندگی مشترک میدونین چیه؟عشق دوست داشتن علاقه حس باهم بودن در آغوش گرفتن همسر نوازش کردن بوسیدن همسر و........... ایکاش توی اون دانشگاههای لعنتی به جای چرندیاتی که بهتون آموزش میدن یکم مهارت بهتون یاد میدادن اینجوری گیر نکنین.
شما ببنی اول خودت مهارت خوب گوش دادن یا مهارت خوب حرف زدن رو داری بعد از دیگران ایراد بگیر.فعلا که به شوهرتون دسترسی نداریم پس خواهشا خودتون برین اون مطالب رو بخونین و تا جایی که میتونین عمل کنین عجله نکنین خواهشا طول میکشه خیلی تا به نتیجه برسه شاید چند ماه شایدم حتی یک یا دو سال.
خوب برو خودتو مشغول کن.من بشخصه حاضر نیستم به هیچ عنوان همسرم توی خونهب یکار بشینه اصلا خوب خواهر من برو بیرون یه کار واسه خودت جور کن که هم در شان شخصیت و تحصیلت باشه هم درآمدی داشته باشه. نمیشه برین باشگاه برین یه کلاس هنری یا ورزشی یا آشپزی.برین تیو این NGO ها واسه کمک کردن به دیگران فکر کنم خیلی از مشکلاتتون واسه همین بیکاری و توی خونه نشستنه.
در مورد کار رفتین پیش همسرتون: خوب فشار کاری خیلی زیاد شده خداشاهده جیدی میگم خیلی بدتر از قبل شده واقعا مردای ایرونی کمرشون داره زیر بار این همه فشار میشکنه من بشخصه از طرف همشون بخاطر ناراحتی هایی که واسه شما بانوان عزیز درست میکنن پوزش میخوام.ولی خواهشا یکمقدار تیو این ضمینه مهارت هاتون رو بیشتر کنین و محیط خونه رو براشون آرام تر کنین میدونم سخته خیلی سخت ولی شدنیه یعنی قدرتش رو دارین
ببخشید زیاد حرف زدم ولی خواهشا این بچه بازی ها رو بزارین کنار غرور چیه؟!!!!!
بشخصه میگم.هیچ لذتی توی دنیا بهتر و بالاتر از در آغوش گرفتن همسر نیست مهم نیست قهر باشه یا آشتی. گرمای تنش به بند بند وجود انسان حس بودن,حس زندگی میده پس بزار کنار این غرور لعنتی رو
بدرود
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
علاقه مندی ها (Bookmarks)