به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 مهر 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1391-6-23
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,928
    سطح
    26
    Points: 1,928, Level: 26
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    داغونم (اعتیاد برادرهایم، رابطه با یک پسر و بی اطلاعی خانواده اش از شرایط ما)

    سلام
    بيست و هفت سالمه و اندازه بيست و هفت هزار سال از لحاظ روحي خسته م
    خونواده ي پرجمعيتي دارم پنج برادر و سه خواهريم كه هيچكدوم ازدواج نكرديم
    برادر بزرگم 37 سالشه و زنشو طلاق داده چون اعتياد داره
    خواهر بزرگترم 33 سالشه و ازدواج نكرده
    برادر دومم هم اعتياد داره اونم به شيشه ... واقعا زندگي رو برامون جهنم كرده خيلي سعي كرديم ترك كنه اما نشد
    پدري كاملا بي مشئوليت و ... دارم كه تمام بدبختي زندگي ما تقصير اونه ... تا جوون بود مارو به باد كتك و فحش ميگرفت الانم كه پير شده و نميتونه كتك كاري كنه از لحاظ روحي شكنجه مون ميده خودشو به ديونگي ميزنه و ادا درمياره واقعا زندگي زهرمارم شده
    با اين شرايط خونوادگي هيچ پسري حاضر به ازدواج با من و خواهرام نيست و اين مساله باعث افسردگي شديدمون شده تا جايي كه خواهر بزرگترم هميشه در حال فرياد زدنه انگار نميتونه آروم حرف بزنه
    يه سالي ميشه با پسري دوست شدم و رابطه ي عاشقانه ايي با هم داريم تمام شرايطم رو پذيرفته اما خونواده ش فعلا از وضعيت خونوادگي من خبر ندارن ... اون پسر هنوز بيكاره و اين منو خيلي آزار ميده
    خواهر كوچيكترم تو يه شركت مشغول به كار شد اما برادر دومم از اونجا دزدي كرد و خواهرمو اخراج كردن ... اون طفلي هم افسرده شده
    اوضاع ماليمون هم كه اصلا خوب نيست
    خيلي داغونم
    خيلي زياد
    روزي هزار بار آرزويه مرگ ميكنم
    خسته م

    شما بگيد من چطور اين زندگي رو تحمل كنم؟؟؟ چطور تو شهري كه همه همديگرو ميشناسن با اين بي آبرويي هايي كه برادرم به بار مياره زندگي كنم؟؟


  2. کاربر روبرو از پست مفید goli_poul تشکرکرده است .

    goli_poul (شنبه 25 شهریور 91)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 بهمن 91 [ 08:06]
    تاریخ عضویت
    1391-1-08
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    923
    سطح
    16
    Points: 923, Level: 16
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    84

    تشکرشده 84 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: داغونم

    سلام

    به خاطر شرایطتتون متاسف شدم
    قبول دارم که شرایط خیلی سختیه

    من روان شناس نیستم که درست بتونم راهنمایی کنم
    ولی ایشالله به زودی روانشناسای سایت جواب شما رو میدن

    فقط خواستم بگم که مبادا به خاطر مشکلاتی که دارین
    بخواین فقط به خاطر رهایی از اونا به هر طریق که شده ازدواج کنین
    و خودتونو از چاله به چاه بندازین

    نا امید نباشید که از گناهان کبیره ست
    خانواده همه مدلش پیدا میشه
    ولی شما هم به هرحال سهمی دارین تو ساختن زندگیتون
    در اصل نقش اصلی به عهده شماست

    دانشگاه رفتین؟
    امکان دانشگاه رفتن و کارکردن و یا یاد گرفتن حرفه ای که بتونین هم سرتونو گرم کنین و هم
    ازش پول در بیارین دارین؟
    البته اگه بخواین میتونین داشته باشین
    چون خواستن توانستن است

    سعی کنین تو اجتماع باشین تا امکان ازدواجتون بیشتر فراهم باشه

    در مورد این رابطه ای که توش هستین بیشتر بگین
    چطور آشنا شدین
    شرایطش چطوریه
    روابطتون در چه حده؟

    به نظرم اگر همسر شما از شهر دیگه ای باشه و شما هم به اون شهر نقل مکان کنین
    خیلی بهتره چون زندگیتون کمتر درگیر مسائل خانوادتون میشه

  4. 3 کاربر از پست مفید میثاق تشکرکرده اند .

    میثاق (شنبه 25 شهریور 91)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 شهریور 92 [ 11:36]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    236
    امتیاز
    1,733
    سطح
    24
    Points: 1,733, Level: 24
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    662

    تشکرشده 659 در 208 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: داغونم

    سلام
    شما و خواهراتون دنبال یک شغل خوب باشید اینجوری هم از فضای خونه دور هستید و هم اینکه خودتون سرگرم میشید و دست تون در جیب خودتون هست فقط اینکه تا میتونی پس انداز کن تا پشتوانه هر چند اندکی داشته باشی
    توکل به خدا رو از دست نده
    اگه شناخت درستی از این آقا پسر داری و واقعا قصدش فقط دوستی با شما نیست بهش بگو دنبال کار باشه تا بتونید رابطه رو رسمی کنی وگرنه این رابطه به جز آسیب دیدن بیشتر خودت چیز دیگه ای نداره
    ماندن در خانه افسردگی میاره شما میتونی با همکاری خواهرها برای زندگی بهتر یک تصمیم جدی بگیری و عملی کنین دوست خوب.

  6. 2 کاربر از پست مفید سارا@ تشکرکرده اند .

    سارا@ (شنبه 25 شهریور 91)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 مهر 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1391-6-23
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,928
    سطح
    26
    Points: 1,928, Level: 26
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: داغونم

    ممنون عزيزم
    ولي اونقدر وضع روحيم بده كه اين تايپيك رو هم به زور زدم
    لازمه بگم من تو يه شركت كار ميكنم ... فوق ديپلم كامپيوتر دارم و مسئول بخش تعميرات شركتم ... با حقوق ماهي دويست و پنجاه هزارتومان
    از لحاظ ظاهري هم خيلي زيبام هم خودم هم خواهرام
    اما تو شهره به اين كوچيكي ممكنه به خاطره خونوادم همين كارو هم از دست بدم
    اينجا بازار كارش خيلي بده و اين كارم به سختي به دست آوردم

  8. کاربر روبرو از پست مفید goli_poul تشکرکرده است .

    goli_poul (شنبه 25 شهریور 91)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 شهریور 92 [ 11:36]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    236
    امتیاز
    1,733
    سطح
    24
    Points: 1,733, Level: 24
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    662

    تشکرشده 659 در 208 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: داغونم (اعتیاد برادرهایم، رابطه با یک پسر و بی اطلاعی خانواده اش از شرایط ما)

    پس تحصیلکرده و کارمند هستی و از قضا از نعمت زیبایی هم برخوردار هستی خانومی نصف راه رو رفتی بقیه اش هم به همت خودت که تا اینجا اومدی پیش میری
    الان اعتماد به نفست پایین اومده که باید رفعش کنی
    درسته که برای ازدواج خانواده هم جزئی از ملاک هست ولی به قول خودت شهر به این کوچیکی وقتی همدیگرو میشناسن و از شغل آبرومندت و نجابت و متین بودنت اطلاع دارن روی خانواده زیاد قضاوت نمی کنن بخصوص صحبت های طرفت با خانواده خودش هم خیلی کمک میکنه
    عجله ای هم نداشته باش که برای فرار از محیط خونه ، نشناخته و از روی احساس محض با کسی ازدواج کنی چون الان باز یک امیدی هست ولی خدای نکرده اگه بدون تحقیق درست و حسابی ازدواج کنی و طرفت خوب نباشه اونوقت شرایط روحی بدتر میشه
    در مورد شغلت اگه تجربه لازم رو بدست آوردی ببین میتونی جای بهتری استخدام بشی تا حقوق بالاتری بدست بیاری؟
    اگه فقط بتونی نیرو و انگیزه قوی رو جایگزین ترس و افسردگی کنی میتونی به زندگی خودت و حتی خواهرهای خودت بهتر کمک کنی عزیزم.


  10. کاربر روبرو از پست مفید سارا@ تشکرکرده است .

    سارا@ (شنبه 25 شهریور 91)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 مهر 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1391-6-23
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,928
    سطح
    26
    Points: 1,928, Level: 26
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: داغونم (اعتیاد برادرهایم، رابطه با یک پسر و بی اطلاعی خانواده اش از شرایط ما)

    خونه برام حكم يه جهنم رو داره
    دلم ميخواد تا صبح شركت بمونم ولي به اون خونه نرم
    از همه رونده شديم ... ديگه هيچكس نه مارو به عروسي دعوت ميكنه و نه خودمون ميتونيم توو هيچ مراسمي شركت كنيم
    انگار جامعه مارو پس زده ... همه ي نگاه ها بهمون توهين آميزو تحقير كننده س
    جرات ندارم با كسي حرف بزنم سريع ازم در مورد خونواده م سوال ميكنه و من هيچ جوابي ندارم

    خسته شدم از اينهمه تحقير شدن


  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 شهریور 92 [ 11:36]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    236
    امتیاز
    1,733
    سطح
    24
    Points: 1,733, Level: 24
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    662

    تشکرشده 659 در 208 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: داغونم (اعتیاد برادرهایم، رابطه با یک پسر و بی اطلاعی خانواده اش از شرایط ما)

    عزیزم وقتی از خانواده ات میپرسن بگو پدرت باز نشسته هست
    و برادرهات در کار قبلی شانس نیاوردن و دنبال شغل خوبی هستن لازم نیست همه جزئیات زندگیت رو به کسی بگی
    فکر کردی بقیه مردم خوش و خندان در قصر شون زندگی میکنن با کلی نوکر و خدمتکار!!
    نه خانومی هر کسی در زندگیش مشکلات خاص خودش رو داره
    افسردگی شما مربوط میشه به نداشتن یک حامی خوب و یک تکیه گاعه مطمئن
    وقتی آدم کسی رو در زندگی نداره تا ازش حمایت بشه بهتره بجای غم و ناراحتی که فقط میتونه اوضاع رو بدتر کنه خودش بشه تکیه گاه و حامی خودش
    در این دوره و زمونه کسی وقت معاشرت و دید و بازدید نداره که شما ناراحت هستی
    همه در زندگی و گرفتاریهای خودشون فرو رفتن
    یک چیز دیگه اگه بخوای با همین طرز فکر زندگی کنی دیگران هم همینطوری به شما نگاه میکنن!!
    همه زندگی و موفقیت آدم که فقط خانواده آدم نیست
    بیا بیبن چه زندگی های مرفه و با چه پدر و مادرهای صاحب مقام که از دست بچه هاشون می نالن و حتی براشون شدن آیینه دق و برعکسش همین فرزند از چنین خانواده هایی فراری هست!
    مشکلات همیشه هست برای فقیر یکجوری بروز میکنه برای پولدارش هم یکجور ! فقط این ذات آدم هست که به کمک آدم میاد خانومی.

  13. 3 کاربر از پست مفید سارا@ تشکرکرده اند .

    سارا@ (یکشنبه 26 شهریور 91)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 بهمن 91 [ 17:35]
    تاریخ عضویت
    1391-1-25
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    989
    سطح
    16
    Points: 989, Level: 16
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    257

    تشکرشده 257 در 77 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: داغونم (اعتیاد برادرهایم، رابطه با یک پسر و بی اطلاعی خانواده اش از شرایط ما)

    سلام

    میشه گفت شرایطت تا حدود زیادی شبیه منه و کاملا" درکت میکنم .
    زندگی تو خونواده پر جمعیت با یک پدر بی مسئولیت و مشکلات مالی و... رو تجربه کردم .
    تا کسی شرایط مشابهی رو تجربه نکنه امکان نداره بتونه درک کنه .

    بهتون تبریک میگم که با وجود این شرایط سخت تونستید از نظر تحصیلی پیشرفت کنید .
    امیدوارم موفق باشید .


  15. کاربر روبرو از پست مفید gold تشکرکرده است .

    gold (یکشنبه 26 شهریور 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اعتیاد به چت با پسرها
    توسط arshida در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 05 اسفند 96, 17:27
  2. چطور قصد و نیت واقعی پسری رو بفهمیم؟
    توسط روز آفتابی در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 07 بهمن 92, 02:14
  3. دیگه نمی تونم با اعتیادش زندگی کنم داغون شدم
    توسط baran24 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 09 اسفند 90, 02:05
  4. خیلی داغونم - امشب بردمش واسه تست اعتیاد
    توسط فرانک68 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 32
    آخرين نوشته: چهارشنبه 28 دی 90, 20:39

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.