نزدیک به دو ساله با پسری هستم که سال اخر تو دانشگاه با هم اشنا شدیم به عنوان دو تا دوست.ولی تصمیم گرفتیم رابطه رو باز بذاریم که صرفا دوس نباشیم اگه خواستیم بعدا به ازدواجم فک کنیم.من شیرازم اونم شمال.خانواده مذهبی داره .ما مذهبی نیستیم ولی به اخلاقیات خیلی پایبندیم.صحبت که میشه میکه بهم علافه داره. ولی بعضی وقتا شدیدا بهونه گیر میشه که ما از لحاظ اعتقادی و فرهنگی بهم نمیخوریم و اینکه ترس از شکست داره تو اینده.اوایل به عقاید هم احترام میذاشتیم.اینکه نماز نمیخوندم براش هیچ اشکالی نداشت مهم این بود که از نظرش انسان خوبی هستم.این سری که بعد از شش ماه اومد شیراز (بخاطر کار و سربازی نتونسته بود زودتر بیاد) تقریبا به همه چی حساس شده بود. حجاب و پوشش من براش کافی نبود.اعتقادات مذهبیم کم بود طوری که این چند روز کارم گریه بود.به پوست صورتم که جای جوش هام هنوز کامل نرفته(البته میدونه در حال درمانم)و این که عینک میرنم یا کفش پاشنه دار نمیپوشم هم یه اشاره ای کرد.منم میگفتم از روز اول واقعیتمو دیدی چرا حالا به بحران رسیدی؟ واسه حجاب بیشتر میتونم کوتاه بیام.ولی تو سن 23و24 سالگی عقایدمو نمیتونم عوض کنم.خلاصه اینکه بعد از رفتنش تصمیم گرفتم رابطه رو تموم کنم.ولی در عرض یه روز کوتاه اومد و احساساتی شد و گفت بدون تو نمیتونم.اصلا شاید نمازمم ترک کنم.فرداش تحت فشار قرارش دادم که حرف دلتو بزن .گفت یکم از ازدواج میترسم واسه همینه به این چیزا گیر الکی میدم.یکی دیگش اینه که من از لحاظ ظاهری یه دختر معمولی هستم نه زیبا نه زشت. و این ممکنه در اینده با دیدن دخترای دیگه دلش بلرزه.چون قبلا دوس دخترای خوشکلتر ار من داشته.با همه علاقه ای که بهش دارم خیلی دلم شکست. دوباره خواستم تموم کنم که معذرت خواهی کرد از اینکه اینقد ادم سطحی بینی شده و اینکه اخلاقمو دوس داره.البته تگم که بسیار دلسوز و مهربونه وقتی خوبه.تو کارش هم پشت کار داره و با عرضه هس
چکار باید کنم؟؟؟؟؟ ایا این ادم دم دمی مزاجه ؟یا میشه بهش اعتماد کرد؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)