همدردی
برگرد بدون تو نمیتونم بخدا نمیشه.الان میفهمم چقد
دوست دارم .من و تو سراسر خاطرات خوشیم روزهای
[/align]
خوب و ارامش بخشمون.یادته تو ماشین رو پات
میخابیدم؟یادته غروبا میرفتیم پارک یادته میگفتی اینکه
کنارمی یعنی ارامش.یادته اون روز برفیمون تو جاده
کاپشنت تن من بود سوشرت منم تن تو.یادته وقتی بغلم
میکردی سرمو پایین میگرفتم تو هم میگفتی بهم نگاه
کن.یادته یه بار عصبی شدی چقد بوست کردم تا
بخشیدیم.یادته میرفتیم جوجه میخوردیم گربه های
رستوران میومدن کنارمون.یادته برام انار اوردی؟یادته برام
سوپ گرفتی؟یادته واست ناهار پختم/یادته بخاری تو
خونتون چقد گرم بود؟یادته لباسامو خودت تنم
میکردی؟یادته یه بار بنزین تموم کردی پیاده برگشتیم
چقد روز سرد و قشنگی بود.یادته پایین لبامو کبود کرده
بودی؟یادته شبا تا صدای همو نمیشنیدیم نخابیدیم.یادته
چقد دستامو پشت فرمون میبوسیدی تو بغلت میگرفتی
دستامو؟من قدر اون روزارو نمیدونستم چشمام کور بودن
و تورو عشقمون رو نمیدیدم.به فکر موقعیت عالی نیمه
گم شده بودم بهت خیانت کردم دیگه جوابتو ندادم.رفتم
ته باتلاق همه چیمو باختم تاوان بازی با قلبت
واحساست رو دادم اون برام سر انگشت تو هم نشد یه
دروغگوی کثافت که همون اول ازش متنفر بودم فقط
خاستم تجربش کنم و از پیش تو برم.اما فهمیدم بدبخت
شدم ول کردم تنهای تنها شدم مقابل اون همه سوال
جوابا فقط دلم برای خودم بچگیم وسادگیم سوخت.تو
این مدت ولم نکردی تو بودی اما من اون روزا ازت دلزده
شده بودم.اما حالا که باختم میفهمم عشق تو بودی
اینده تو بودی گم شده من تو بودی.ارامش تو بودی.حالا
تو دیگه منو نمیخای.برگرد دارم میمیرم روزگارم تاریکه بیا
نجاتم بده.التماست میکنم برگرد.من تورو میپرستم.مرد
من تو بودی.نمیتونم فراموشت کنم وقتی خیانت کردم تو
فکرم نبودی حتی از قلبم بیرونت کرده بودم حالا
پشیمونم برگرد عشقم برات جونمو میدم جبران میکنم
فقط برگرد و دوباره اون روزهای خوبو برام بیار.هرچند
دیگه نمیشه چون دلت از من تا ابد شکسته و ناراحت
خواهد موند.اینارو گفتم تا دلم خالی بشه میدونم که
هیچوقت نمیبینیشون .نمیشه نمیتونم فراموشش کنم چیکار کنم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)