با سلام. من 26 سالمه و كارشناس يك سازمان مهم دولتي هستم. حدود يك سال است كه با دختري محجبه و با وقار ازدواج كرده ام . البته هنوز دوران عقد و نامزدي را مي گذرانيم و به خاطر مسائل كاري بنده و تحصيلي ايشان با توافق دو طرف و خانواده ها تصميم داريم تا تابستان آينده هم اداما پيدا كند.
اما موضوعي كه برايم مشغوليت ذهني ايجاد كرده اين است كه من از خانواده اي تقريباً مذهبي (نه كاملاً) هستم و همسرم از خانواده اي سنتي و فرهنگي. از نظر ظاهري هم به هم نزديك. من هميشه دوست داشتم با دختري ازدواج كنم كه از نظر اعتقتدي و مذهبي-رفتاري خيلي قوي باشد و از خودم خيلي جلوتر. اوايل آشنايي و خواستگاري از رفتار ايشان اين برداشت مي شد. اما بعد از گذر مدت زماني اين قضيه را خيلي كمرنگ تر از تصور خودم ديدم. براي مثال در مباحث مذهبي و مناسبتي درجه اهميت كمي مشاهده كردم. يا اينكه نماز خواندن هم به صورت يك خط در ميان و .. (كه اين مورد برايم خيلي سنگين است). با اين كه از جهات ديگر همسرم را خيلي قبول دارم و عاشقانه دوستش دارم اما برخورد با اين قضيه كمي مرا سرد و كم اميد ميكند. حالا مانده ام بايد چطور به نتيجه برسم. اميدوارم دوستان خوبم مرا از راهنماييهايشان بي بهره نگذارن...
علاقه مندی ها (Bookmarks)