به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 18
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 مهر 91 [ 13:00]
    تاریخ عضویت
    1391-6-14
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    403
    سطح
    8
    Points: 403, Level: 8
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 11 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Question بخدا دیگه نمیدونم چیکار کنم؟ (خساست، سردمزاجی و بی توجهی همسرم)

    سلام
    من زنی 25 ساله هستم...شوهرمم 31 سال دارن,حدود 3ساله که ازدواج کردیم...نمیدونم مشکلاتمو از کجا بگم...واقعا که درمونده شدم و دیگه نمیدونم باید چیکار کنم...8 ماه عقد بودیم توی عقدیمونم کلی سر چیزای مختلف دعوا داشتیم.از اینکه هیچوقت منو تو آغوشش نمیگرفت ناراحت بودم که بعدا فهمیدم از خجالتش بوده و اینکه اونم از من این توقع رو داشته... اون دوران دیگه گذشت...
    حدود 1 ماهی از عروسیمون میگذشت ولی من هنوز باکره بودم...یه روابطی داشتیم ولی خب هنوز باکره بودم و به اصرار خودم بالاخره...از همون اولش سردمزاج بود بطوری که با دوش آب سرد و خوردن چیزای سرد خودمو به اون راه میزدم...روز به روز اونقدر سرد شد که ماهی یک بار هم گاهی رابطه نداشتیم...پارسال هم بعد از 3-4 ماه تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم از اون به بعد ماهی یکی دوبار بود تا اینکه عید امسال باردار شدم که توی اردیبهشت سقط شد...شوهرم واسه کارش خیلی سفر میره و تو اون روزا هم یه سفر یک ماهه رفت...تو این یک ماه خیلی احساس تنهایی میکردم و غم از دست دادن بچه ام...همیشه تو سختی هام تنها بودم...من دوباره بچه میخوام که حداقل تو زندگیم یکم از تنهایی در بیام ولی اون دور سر می اندازه از عید تا حالا هم هیچ رابطه ای با هم نداشتیم...شبا دیر میاد خونه و همیشه تو کارگاهشونه...عشق پوله و یه مقدار هم خسیس...دیروز رفتم بازار یه مقدار چیز خریدم واسه خونه مثل دستگیره و روکش متکا و دستمال آشپزخونه ...به من میگه مگه میخوای دختر شوهر بدی که این چیزا رو خریدی...خساست سردمزاجی و بی توجهیش به من و دعواهامون منو خسته کرده و واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم
    کم محلی میکنم..اهی قهر میکنم گاهی بهش محبت میکنم ولی هیچ کدوم جواب نمیده...
    حتی وقتی نوازشش میکنم میگه انقدر انگشتاتو مثل پشه تو سر من نکن...دیگه درمونده شدم نمیدونم باید طلاق بگیرم یابا این زندگی بسازم...نه مسافرتی نه دل خوشی

  2. 5 کاربر از پست مفید غمگین تشکرکرده اند .

    غمگین (سه شنبه 14 شهریور 91)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    155
    Array

    RE: بخدا دیگه نمیدونم چیکار کنم؟

    سلام دوست خوبم

    به همدردی خوش اومدی.

    چه قدر آزرده به نظر میرسی گلم. الهیی اینجا دوستان خوبی پیدا می کنی و مطئمن باش حسابی شاد میشی

    و از تنهایی در میای.

    بابت فرزندت هم متاسفم. انشالا خداوند فرزندی خوب نصیبت کنه. حکمت خدا رو که تو نمیدونی. شاید به صلاحت بوده

    که بچه دار نشی فعلا.

    منم مثل تو روزی که اومدم تو این سایت خیلی غمگین بودم. اما الان شدم یکپارچه شادی :) انشالا کمکت می کنیم

    با همیاری خودت و لطف خدا که زندگیتو بسازی.

    با تعاریفت پیداست همسرت به خاطر فعالیت زیاد و اینکه طبع سردی داره میلش به مسائل جنسی کمه.

    پس بهتره از این لینک کتابش رو دانلود کنی و بخونی



    شناخت مزاج ها

    این لینک هم مفیده


    شما باید در تغذیه همسرت از یک متخصص طب سنتی کمک بگیری. از داروهای گیاهی افزایش میل جنسی

    استفاده کنی و از ادویه های گرم نظیر دارچین و فلفل و غذاهایی با طبع گرم مثل گردو و عسل به همسرت زیاد بدی

    و خودت هم اگر گرم مزاجی ، از غذاهای با طبع سرد استفاده کنی تا میل جنسیتون بهم نزدیکتر بشه. البته به

    شرطی که گرم مزاج باشی.

    در فضای خونه از رنگ های گرم و تحریک کننده به خصوص در اتاق خواب استفاده کن.

    برای خودت و همسرت لباس هایی با رنگ های گرم نظیر قرمز ، نارنجی و از این دست تهیه کن.

    با همسرت صحبت کن و بهش نیازهات رو بگو.

    بهش بگو که بیشتر از اینکه پول برات خوشبختی بیاره وجود خودشه که باعث آرامشت میشه.

    انشالا درست میشه. در مورد خریدات هم مردا همیشه غر میزنن جدی نگیر ;)

    برای خودت هم برنامه ها و فعالیت های اجتماعی و شاد ایجاد کن تا تنها نمونی و روحیه شادت رو حفظ کن.

    ورزش هم خیلی مفیده.

    موفق باشی گلم










  4. 13 کاربر از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده اند .

    bahar.shadi (چهارشنبه 15 شهریور 91)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 91 [ 14:42]
    تاریخ عضویت
    1391-6-14
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    340
    سطح
    6
    Points: 340, Level: 6
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 7 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بخدا دیگه نمیدونم چیکار کنم؟

    سلام به همه ی کسایی که اونقدر به فکر بقیه بودن که دیگه خودشون کم کم دارن محو میشن.سلام به اونایی که معرفت گذاشتن ولی معرفت ندیدن.سلام به همه
    نمیدونم چیزی که می خوام به این دوستمون بگم درسته یا نه و ولی میگم. ما زن خلق نشدیم که همخواب آدمای بیخواب بشیم زن نشدیم که در حسرت آغوشی عاشقانه بمونیم زن نشدیم که از همه چیمون بگذریم ولی هیچ محبتی نبینیم.خدا به ما ارزش داده چرا خودمون درکش نمی کنیم.زندگی درجا زذن نیست زندگی حرکت و پرش. شاید سرنوشتامون نیمه گمشدمون اینجایی که الان هستیم تکمیل نمیشه.شاید باید بازم بریم جلو.از حرکت نترس.از تنهایی نترس.از گندیدن و خراب شدن باید ترسید.بلایی که ممکنه سر خودمم بیاد اگه یه فکری نکنم[/font]

  6. 5 کاربر از پست مفید memolis تشکرکرده اند .

    khoshkhabar (سه شنبه 10 اردیبهشت 92), memolis (دوشنبه 09 بهمن 91)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 مهر 91 [ 13:00]
    تاریخ عضویت
    1391-6-14
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    403
    سطح
    8
    Points: 403, Level: 8
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 11 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بخدا دیگه نمیدونم چیکار کنم؟

    ممنون از همه دوستای گلم واقعا از همدردیتون ممنونم...
    اوا که از مدیرای سایت میخوام عنوان تاپیک رو به "از پرکاری و بی توجهی شوهرم به زندگیمون خسته ام"تغییر بدن

    صبح انقدر حالم بد بود که نمیدونستم چی بنویسم و خیلی بد نوشتم..از همگی بابت نگارش بدم عذر میخوام.
    دوستان کار از غذای گرم و این چیزا گذشته ... اوایل انقدر مطلب در این موارد میخوندم که در زمینه استادی شدم واسه خودم ...بطوری که خودمو از این نظر کلی تغییر دادم..خیلی خیلی گرم مزاج بودم ولی الان سرد شدم بطوری که دیگه ازنبود رابطه زیاد اذیت نمیشم گاهی بعد یکی دو ماه دوباره میاد سراغم نه زیاد ولی اعصابمو خیلی خرد میکنه...
    راستش تاحالا چند بار در این مورد مستقیم و غیرمستقیم با شوهرم حرف زدم ولی توجه نمیکنه...درسته که سرده ولی انگیزه جنسیش زیاد نیست که با غذا بتونم درستش کنم...راستش من همیشه انقدر ناراحت نیستم گاهی خودمو میزنم به اون راه و با یادآوری صفات خوب شوهر که کم هم نیستند غرق شادی میشم و انقدر شادم و سر به سر شوهرم میذارم که شوهرم میگه تو دیوونه ای...
    ولی گاهی واقعا خسته میشم ... به نظر خودم مشکل ما فقط به خاطر اینه که شوهرم خیلی پول دوسته...اگه اینطوری نبود شبا زود میومد خونه،خسیس نبود,مسافرت میرفتیم شاید مثل قبل از عروسمون واسم گل میخرید و و و
    زیاد پر توقع نیستم حتی امسال عید واسه اینکه همه چیز خیلی گرون شده بود حتی لباس نو زیاد نخریدم...راستش نمیتونم با خواهرام یا دوستانم درد دل کنم...چون نمیخوام از شوهرم واسشون بد بگم...و در ضمن کسی که این مشکلاتو نداشته باشه نمیتونه درک درستی از مشکلم داشته باشه...
    در ضمن مشکل دیگه ای هم که داریم اینه که نمیتونیم درست با هم حرف بزنیم آخه هرموقع با هم حرف میزنیم منظورم مطرح کردن مشکلاته...من چون خیلی خیلی زودرنجم گریه ام میگیره و شوهرم میگه ببین باز گریه کردی ما اصلا نمیتونیم با هم درست صحبت کنیم...
    زندگی ما شده ایکه صبحا زود پا میشه میره سرکار 1.5 ظهر میاد نهارشو میخوره نیم ساعتی میخوابه و باز میره تا ساعت 10 شب وقتی هم که میاد پای ماهواره ....اوایل از بس کشتی کج میدید خسته ام کرده بود الانم گیر داده به سریال روزگار تلخ چون شخصیت اصلیش همش دنبال پول و قدرته...همش با تلفنش حرف میزنه حتی ساعت 12 شب هم آسایش نداریم...همش تو فیلما این مردای پرمشغله رو میدیدم و کلی تو دلم میگفتم زنش باید این کارو کنه اون کارو کنه ولی الان خودم نمیدونم باید چیکار کنم...برای حفظ و درست کردن زندگیم همه کار میکنم ولی نمیشه....
    اگه متاهل باشین میفهمین چه حسی داره وقتی شوهرت نوازشت نکنه و تازه نذاره که تو نوازشش کنی حتی تو حسرت این باشی که لمسش کنی ...
    یه لباس قشنگو تو خیابون ببینی و حسرتشو بخوری...نمیگم پول بهم نمیده...کیفم پره پوله ولی اگه چیزی بخرم اول که میپرسه چند خریدی...گاهی میگه چقدر زشته...بهونه میاره که آخه تو که لازمش نداشتی...با مامانم که میریم خیابون یه چیزیو میبینم میپسندم میگه خب بخرش یه بهونه ای میارم که زیادم قشنگ نیست..منظورم لباسای گرون نیستا همین تاپ و تی شرتای معمولی که اکثرا زیر 15 تومنن/اگه نداشتیم دلم نمیسوخت...تقریبا میشه گفت درآمد خوبی هم داره ولی...
    خیلی دنبال کار هستم ولی تو شهر کوچیک ما کارپیدا کردن واسه یه مهندس کامپیوتر خیلی سخته!
    ببخشید دوستان سرتونو درد آوردم
    همین که یکم درد دل کردم آروم شدم

  8. 5 کاربر از پست مفید غمگین تشکرکرده اند .

    khoshkhabar (سه شنبه 10 اردیبهشت 92), غمگین (سه شنبه 14 شهریور 91)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: بخدا دیگه نمیدونم چیکار کنم؟

    سلام دوست عزیز.به همدردی خوش اومدی

    نظر شخصی من براساس تجربم اینه که ادمی که پول دوسته هر چی بیشتر مراعاتشو کنی بدتر میشه..به جای اینکه چیزایی که دوست داری نخر یو حسرت بکشی بخر.خدا رو شکر مشکل مالی هم ندارین..
    خرید کن و اگه ایراد گرفت با شوخی و خنده قضیه رو جمع کن..مثلا بگو نه اتفاقا به نظرم این لباس خیلیم قشنگه..یا چرا دختر شوهر بدم من خودم تازه اول راهم..اینا رو واسه خودم خریدم.

    وادارش کن خرید کنه..برای خودش..در واقع فکر میکنم اینجور ادما ازبی پول شدن ترس دارن..با اینکه پول دارن اما میترسن با ازدست دادن پولشون اسایش و قدرتشونو ازدست بدن.

    بهش بگو این کفش چقد بهت میاد بخرش..اگه قبول نکرد بعد بگو حیف اون کفشه خیلی شیکت میکرد..

    اروم اروم شروع به خرج کردن..هر چی کوتاه بیای بدتر میشه.

    مدام جمله های مثبت بگو..بگو هر چی بیشتر بخریم و ببخشیم بیشتر پول سمتمون میاد..بگو خدا رو شکر که همیشه داریم..بگو مرسی که رفاه منو تامین میکنی.

    معمولا اینجور مردا شیفته تعریف و تمجیدن..پس مدام تمجیدش رو بگو..اما نه افراطی..بگو خیلی قویه..مطمئنی حتی اگه یه روزی دچار مشکل مالی و .. بشین میتونه حلش کنه.
    باید اعتماد به نفسشو بالا ببری.


    بگو بدن جذابی داره...حرفای تحریک کننده غیر مستقیم لا به لای حرفات استفاده کن.

    خلاصه خودت باش همنوا نشو..اگه دوست داریشوهرت خرج کنه و شاد و با انگیزه باشه..اول خودت خرج کن..خونتونو مهیج و شاد کن..کم کم یخ اونم ابمیشه.

    حالا که دوست نداره مستقیم سراغش بری..غیر مستقیم رفتار کن..لباس محرک بپوش..بگو بخند..شاد باش..اما زیاد نزدیکشم نشو..بار خودش وسوسه شه.

    موفق باشی

  10. 3 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (چهارشنبه 15 شهریور 91)

  11. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    جمعه 03 فروردین 03 [ 04:10]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,022 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: بخدا دیگه نمیدونم چیکار کنم؟

    سلام عزیزم
    خوبی؟

    به همدردی خوش امدی
    در مورد روابطتتون چند تا نکته به ذهنم رسید انشالله مفید باشه

    اولا اینکه حتما در منزل از لباسهای جذاب استفاده کن .طوری که همسر از دیدن شما در اون لباسها لذت ببره.ارایشهای تند ..لاک...بوی عطر تند ..موهای رنگ شده و ....

    شما شروع کننده باش (هیچ اشکالی نداره ) و در وابطتتون و نوعش تنوعی بده (خیلی نمیتونم باز کنم...خودت مطمئنا متوجه میشی)

    در مورد خرید که میگه فلان چیز ززشته و ...

    نظر همسرت برات مهم باشه اما نشه همه دنیات.

    بدون که تو یه ادم مستقل هستی با سلیقه متفاوت و مستقل

    خودت به سلیقه ات احترام بذار.

    این خیلی طبیعیعه که شما از یه چیزی خوشت بیاد و همسرت نیاد.برعکسش هم هست

    مهم اینه که شما از همسرت ناراحت نشی.چون اون فقط نظرش رو میگه

    خود شما زمانهایی که ایشون منزل نیست چیکار میکنی؟منظورم اوقات فراغتت هستش....

  12. 2 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (چهارشنبه 15 شهریور 91)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 مهر 91 [ 13:00]
    تاریخ عضویت
    1391-6-14
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    403
    سطح
    8
    Points: 403, Level: 8
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 11 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بخدا دیگه نمیدونم چیکار کنم؟ (خساست، سردمزاجی و بی توجهی همسرم)

    سلام دوستان
    بازم از همتون ممنونم که وقت گذاشتین و جواب منو دادین
    راستش یه چیزو بگم که از حرفای شوهرم در مورد گذشته اش احساس میکنم که خساستش مربوط به یه قضیه در گذشته است که واسش عقده شده...قبلا تعریف کرده واسم که خودش درس میخونده و داداشش که 2سال ازش کوچیکتره چون اهل درس نبوده کار میکرده و همش باباش اینو بهش یادآوری میکرده..خودش تعریف میکنه که دبیرستان که میرفته اوضاع مالیشون خیلی بد شده و دوران خیلی سختی رو گذرونده و کلا توی بچگی حسرت پول داشته و وقتی میگم مثلا میگم میز کامپیوترو عوض کنیم که جای لپ تاپمم روش بشه میگه بذار خودمون خرج نکنیم که داشته باشیم واسه بچه هامون خرج کنیم...البته خودمم نمیدونم چرا؟ ولی گاهی از این خساست در میاد مثلا یه مدت بود از بس میگفتم که کامپیوترم خیلی کنده و خودشم می دید که راست میگم واسم لپ تاپ گرفت و همونیو که خودم میخواستم با اینکه 1700قیمتش بود ولی واسم خریدش...یه بار میگفت حساب بانکیم گریپاژ کرد که واسه لپ تاپت ازش برداشت کردم!
    قبلا توی خونه خیلی به خودم میرسیدم ولی چند وقته که خیلی کم شده سعی میکنم بازم بشم مثل سابق ببینم چی میشه...اوقات فراقتمم اکثرا به وبگردی و طراحی سایت میگذرونم...کامپیوترم شده همدم من...البته یه مدت کلاس زبان میرفتم خیلی از لحاظ روحی بهتر بودم ولی چون حوصله شو نداشتم دیگه نرفتم...
    بازم به حرفاتون عمل میکنم ببینم چی میشه///
    صورت ماه همه تونو میبوسم دوستای گلم

  14. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: بخدا دیگه نمیدونم چیکار کنم؟ (خساست، سردمزاجی و بی توجهی همسرم)

    با سلام...
    دوستان راهنماييهاي خوبي كردن،چند نكته هم من به ذهنم رسيد اول در مورد خساست كه البته در مورد همسر شما خساست به نظر نميرسه بيشتر شبيه يك آينده نگري همراه با ترسه كه خيلي راحت ميشه كمكش كني به ترساش غلبه كنه براي مثال:
    1.با هم برنامه ريزي اقتصادي كنيد.مثلا قرار بزاريد كه هر ماه مبلغ ثابتي روي پس اندار كنيد واونو توي يه حساب بانكي مشترك بزاريد براي آينده ي بچه هاتون(انشالله).براي مثال هر ماه 300 هزار بزاريد توي اون حساب.
    2.از مبلغي كه ماهانه به شما براي مخارج ميده هم خرج كنيد وهم پس انداز.به نظرم درست نيست كه حتي براي خريد تاپ هم دودليد،بخريد و بهش بگيد اما پس اندازتونم بهش متذكر بشيد.يعني در عمل نشون بديد كه نسبت به مسائل مالي فعالانه والبته با مسئوليت رفتار ميكنيد.
    3.بهش حس اقتدار بديد،ازش تعريف وتمجيدكنيد ورفاهيوكه داريد ياد آوري كنيد وبابت اون ازش تشكر كنيد.
    4.حتما حتما از چيزهايي كه براتون ميخره تعريف وتشكر كنيد،مثلا همون لپ تاپ.در عمل نشون بديد كه قدر چيزايي كه براتون ميخره رو ميدونيد ومراقيشونيد.
    5.حواستون باشه هرگز همسرتونو مخصوصا جلوي خودش با مرداي ديگه مقايسه منفي نكنيد،مثل اين كه شوهر فلاني براش فلان كارو كرد،در عوض نقاط مثبت مالي رو كه نسبت به مرداي ديگه داره با تشكر بهش يادآوري كنيد.

    و اما در مورد روابط جنسي:
    نكته اي از مدير همدردي خوندم نقل به مضمون كه بسيار برام جالب بود و البته كاربردي،اين كه بيش از همه انتقال اين حس كه يك زن به مسائل جنسي گرايش داره و راجع بهش خيالپردازي ميكنه و خودشو آماده ميكنه براش براي مردها بسيار محركه.فكر ميكنم شما علنا درخواست ميكنيد وهمسرتونم با توجه به روحيات مردانه اش تحريك نميشه،بايد به خودتون برسيد ،آماده باشيد اما نبايد اين كار به صورت يك شكل واضح وعلني باشه بايد اجازه بديد همسرتونو توي يك كشف ورازآلودگي فرو ببره.اميدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم.

    براتون آرزوي موفقيت ميكنم.

  15. 2 کاربر از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده اند .

    یک زن امیدوار (چهارشنبه 15 شهریور 91)

  16. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 مهر 91 [ 16:37]
    تاریخ عضویت
    1391-6-15
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    338
    سطح
    6
    Points: 338, Level: 6
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بخدا دیگه نمیدونم چیکار کنم؟ (خساست، سردمزاجی و بی توجهی همسرم)

    اخلاق شوهر شما دقيقا مثل اخلاق پدر من هست.چند وقته كه اينجوري شده و هيچكس نميدونه بايد چيكار كنيم.وقتي مياد خونه يه كلمه حرف نميزنه يا اگه حرفي هم بزنه دعوا راه ميندازه.از لحاظ مالي وضعمون زياد جالب نيست ولي اين دليل نميشه كه با ما بد اخلاقي كنه.دلم براي مامانم ميسوزه.شايد باورت نشه ولي باباي من حتي يه ويژگي خوب هم نداره

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 مهر 91 [ 13:00]
    تاریخ عضویت
    1391-6-14
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    403
    سطح
    8
    Points: 403, Level: 8
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 11 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بخدا دیگه نمیدونم چیکار کنم؟ (خساست، سردمزاجی و بی توجهی همسرم)

    سلام لیدا جان...امیدوارم شما هم راه حلی واسه رفتار پدرتون پیدا کنین...
    سر خساستش یکمی میدونم باهاش چیکار کنم ولی بعضی وقتا خسته میشم ولی سر سردمزاجیش باید بگم که درخواست من علنی نیست همه جوره هم رفتار کردمم و جواب نداده...شاید بهتر باشه مستقیما در این مورد باهاش حرف بزنم

    زن امیدوارجان...اول که از وقتی که گذاشتی واسه جواب دادن ممنونم
    ولی باید تو زندگی من باشی تا بدونی با درآمد ماهی 1-2تومن و این جور خرج کردن خساسته...تازه ما مستاجرهم داریم و پول اجاره خونه هم هست...

    نقل قول نوشته اصلی توسط بهار.زندگی
    سلام دوست عزیز.به همدردی خوش اومدی

    نظر شخصی من براساس تجربم اینه که ادمی که پول دوسته هر چی بیشتر مراعاتشو کنی بدتر میشه..به جای اینکه چیزایی که دوست داری نخر یو حسرت بکشی بخر.خدا رو شکر مشکل مالی هم ندارین..
    خرید کن و اگه ایراد گرفت با شوخی و خنده قضیه رو جمع کن..مثلا بگو نه اتفاقا به نظرم این لباس خیلیم قشنگه..یا چرا دختر شوهر بدم من خودم تازه اول راهم..اینا رو واسه خودم خریدم.

    وادارش کن خرید کنه..برای خودش..در واقع فکر میکنم اینجور ادما ازبی پول شدن ترس دارن..با اینکه پول دارن اما میترسن با ازدست دادن پولشون اسایش و قدرتشونو ازدست بدن.

    بهش بگو این کفش چقد بهت میاد بخرش..اگه قبول نکرد بعد بگو حیف اون کفشه خیلی شیکت میکرد..

    اروم اروم شروع به خرج کردن..هر چی کوتاه بیای بدتر میشه.

    مدام جمله های مثبت بگو..بگو هر چی بیشتر بخریم و ببخشیم بیشتر پول سمتمون میاد..بگو خدا رو شکر که همیشه داریم..بگو مرسی که رفاه منو تامین میکنی.

    معمولا اینجور مردا شیفته تعریف و تمجیدن..پس مدام تمجیدش رو بگو..اما نه افراطی..بگو خیلی قویه..مطمئنی حتی اگه یه روزی دچار مشکل مالی و .. بشین میتونه حلش کنه.
    باید اعتماد به نفسشو بالا ببری.


    بگو بدن جذابی داره...حرفای تحریک کننده غیر مستقیم لا به لای حرفات استفاده کن.

    خلاصه خودت باش همنوا نشو..اگه دوست داریشوهرت خرج کنه و شاد و با انگیزه باشه..اول خودت خرج کن..خونتونو مهیج و شاد کن..کم کم یخ اونم ابمیشه.

    حالا که دوست نداره مستقیم سراغش بری..غیر مستقیم رفتار کن..لباس محرک بپوش..بگو بخند..شاد باش..اما زیاد نزدیکشم نشو..بار خودش وسوسه شه.

    موفق باشی
    بنظرم راهکارای خیلی خوبی ارائی دادین حتما بهشون عمل میکنم

  18. کاربر روبرو از پست مفید غمگین تشکرکرده است .

    غمگین (پنجشنبه 23 شهریور 91)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 72
    آخرين نوشته: جمعه 23 خرداد 93, 18:15
  2. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: دوشنبه 31 تیر 92, 01:01
  3. نامزدم به شدت افسرده است، چکار کنم؟
    توسط hamedhd در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: یکشنبه 28 آبان 91, 21:37
  4. +ارتباط با جنس مخالف( درست، غلط، واقعیت، تخیل!، چالش ها، راه کار ها!
    توسط kamran2007 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: سه شنبه 04 خرداد 89, 07:54
  5. پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: دوشنبه 27 اردیبهشت 89, 16:58

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:31 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.