به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 22
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 بهمن 92 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1390-11-16
    نوشته ها
    171
    امتیاز
    4,421
    سطح
    42
    Points: 4,421, Level: 42
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    182

    تشکرشده 174 در 86 پست

    Rep Power
    0
    Array

    شوهرم كه قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم حالا ديگه ناسازگاري ميكنه!

    سلام
    اميدوارم منو به خاطر داشته باشين.
    لينك زير تاپيك قبلي منه.
    http://www.hamdardi.net/thread-23878.html
    يه مختصري از زندگيم را ميگم:
    7 ساله كه ازدواج كردم و 2 سالي هم نامزد بوديم.همسرم ازدواج دومش بود.از ازدواج قبليش 2 تا بچه داشت كه پيش مادرشون خارج از كشور هستن.چند ماهي ميشه كه فهميدم شوهرم قبل از ازدواج با من وازكتومي كرده و به من نگفته.در طول اين چند سال زندگي مشترك هر وقت موضوع بچه مطرح ميشد ميگفت بچه نميخواد ولي براي اينكه من به زندگي دلگرم باشم هر چيزي كه خريديم به اسم من ميخريم.
    حالا كه فهميدم وازكتومي كرده و علتش را ازش جويا شدم به جاي اينكه از من دلجوئي كنه ميگه بايد اون اموال مثلا باغ شمال را به نام خودم بزني.حدود 3 ماهي ميشه كه كاملا ناسازگاري ميكنه شب هر وقت دوست داره مياد خونه ساعت 11:30 يا حتي ديرتر. بهم پول نميده براي خونه خرج نميكنه.هيچ تفريحي نداريم با توجه به اينكه ما توي تهران غريبيم خيلي دارم اذيت ميشم.ميگه تا وقتي به حرفم گوش ندي همين وضعه حق اعتراض هم نداري.
    فقط توي رابطه مصر هست.اگه بهش رو نشون ندم با دعوا و عصبانيت و تهديد به هدفش ميرسه.
    ديگه از اين وضع خسته شدم همش بايد به همه خواسته هاش تن بدم.بهم هزارتا حرف و صفت نسبت ميده مثلا حريص و طماع بعدش ميخواد باهام بخوابه.
    حسابي كم آوردم .يه مدتي گفتم فقط بهش محبت كنم تا سر عقل بياد ولي بدتر شد بهم گفت فكر كردي به خواسته من بيخيال باشي من كم كم فراموش ميكنم به هيچ وجه.
    حالا ديگه كمتر به بچه فكر ميكنم و سعي ميكنم سرنوشتم بدونم و به زندگيم بچسبم. ولي اون همش شرايط را براي من سخت ميكنه.
    بعضي مواقع به طلاق فكر ميكنم.
    خواهشا كمكم كنيد.


  2. 2 کاربر از پست مفید khoshkhabar تشکرکرده اند .

    khoshkhabar (دوشنبه 13 شهریور 91)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 بهمن 92 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1390-11-16
    نوشته ها
    171
    امتیاز
    4,421
    سطح
    42
    Points: 4,421, Level: 42
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    182

    تشکرشده 174 در 86 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شوهرم كه قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم حالا ديگه ناسازگاري ميكنه!

    چرا هيچ كس به مشكل من توجهي نميكنه؟
    مثل اينكه توي اين تالار كارشناسا فقط به مشكلات دوستاشون توجه ميكنن و به بقيه نه؟
    من خيلي تنها و مستاصلم تو را خدا كمكم كنين!

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 آذر 91 [ 14:54]
    تاریخ عضویت
    1390-10-19
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    1,391
    سطح
    20
    Points: 1,391, Level: 20
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    611

    تشکرشده 614 در 130 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شوهرم كه قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم حالا ديگه ناسازگاري ميكنه!

    خوش خبر،
    در جریان تاپیک های دیگه ات بودم و یکی دو بار برات نوشتم.
    شاید یکی از دلایلی که دوستان چیزی نمیگن اینه که تجربه ای توی این زمینه نداشتن. ناراحت نباش.
    به تفاوت تاپیک 6 ماه پیشت و تاپیک الانت نگاه کن.
    فکر کنم نکات مهمی توش پیدا میشه.
    اول مشکلت این بود که شوهرت بچه دوس نداره و و وازکتومی کرده و . . . و تو به دنبال راه حلی بودی تا راضیش کنی.
    الان میگی بابا بچه رو بی خیال، می خوام زندگیمو بچسبم ولی اون شرایط رو سخت میکنه.
    خب من فکر می کنم با روندی که تو پیش گرفته بودی، این اتفاقات طبیعیه.
    تو همسرت رو تحت فشار گذاشته بودی (چرا بچه نمی خوایی، چرا دروغ گفته بودی، چرا وازکتومی کرده بودی، چرا نمیری عمل برگشت انجام بدی و . . . ) و اون هم تصمیم گرفته تو رو تحت فشار بزاره تا تو هم از فشارت کم کنی.
    اتفاقی که همین الان افتاده.
    نه کار همسرت مورد تائیده و نه کار تو.
    با فشار هیچ کاری از پیش نمیره و فقط باعث میشه عکس العمل فشار به خودت برگرده.
    و الان تو درگیر عکس العمل فشار شدی.
    به نظرم همسرت داره این کارها رو میکنه تا تو انقدر ذهنت درگیر باشه که دیگه بچه برات مهم نباشه.
    به نظرم اگه زندگیت رو دوس داری بشین و با آرامش و منطقی با همسرت صحبت کن. اگه واقعا بی خیال بچه شدی، بهش توضیح بده و فشاری رو که روی اون هست بردار. میبینی که کم کم اوضاع بر میگرده به حالت اول.
    اگرم هنوز بچه می خوایی، باز هم فشار رو از روی اون بردار. منطقی باهاش صحبت کن. نیازهاتو بگو ولی مطمئنش کن که فشاری روش نیست برای بچه دار شدن. مطمئنش کن که تو میدونی که اون هم حق داره برای داشتن و نداشتن بچه (و مسئولیتش) و بزار آزادانه نظر خودشو داشته باشه.

  5. 2 کاربر از پست مفید hamdardi1390 تشکرکرده اند .

    hamdardi1390 (شنبه 18 شهریور 91)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 بهمن 92 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1390-11-16
    نوشته ها
    171
    امتیاز
    4,421
    سطح
    42
    Points: 4,421, Level: 42
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    182

    تشکرشده 174 در 86 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شوهرم كه قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم حالا ديگه ناسازگاري ميكنه!

    با سلام و تشكر از آقا يا خانم همدردي!
    اول از اينكه بالاخره به مشكل من توجه كردين ممنونم!
    چطوري ميشه هم همسرم آزادانه نظر خودشو در مورد نداشتن بچه داشته باشه و هم من به خواسته داشتن بچه برسم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    شوهرم چون نداشتن بچه براش اصلا مهم نيست فكر ميكنه نبايد براي منم مهم باشه.
    چند روز پيش سعي كردم با آرامش براش توضيح بدم كه داشتن بچه براي من مهمه و خيلي برام سخته كه ازش بگذرم ! در جواب بهم ميگه: اگه ما با هم بچه دار بشيم اون بچه مال منه.يعني تو براي من بچه مياري نه اينكه من به تو بچه بدم!!!!!!!!!!!!!ميگه اگه من ميدونستم كه اون بچه مال توئه حتما دنبال عمل برگشت ميرفتم.
    وقتي به اين حرفاش فكر ميكردم به خودم ميگفتم كه شوهرم داره به جدا شدن فكر ميكنه و ميگه اگه يه روزي بخوام جدا بشم بچه ها پيش من ميمونن و برام مشكل درست ميشه!
    واقعا اون داره به جدا شدن فكر ميكنه و من همش دنبال نگه داشتن زندگي مشتركمون هستم.

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 04 بهمن 93 [ 12:39]
    تاریخ عضویت
    1391-3-27
    نوشته ها
    269
    امتیاز
    2,749
    سطح
    31
    Points: 2,749, Level: 31
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    968

    تشکرشده 980 در 243 پست

    Rep Power
    38
    Array

    RE: شوهرم كه قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم حالا ديگه ناسازگاري ميكنه!

    سلام دوست عزیز

    میتونم بپرسم برای چی دنبال نگه داشتن زندگیت هستی؟
    شوهرت چه ویژگیهای مثبتی داره؟
    بودن یا نبودنش چقدر مهمه؟
    اگر به فرض زمینت را بدی زندگیت به روال خوب و عادی بر میگرده؟
    اگر به نام کنی و درخواست جدایی کنه، مهریه یا تعهدی ازش داری تا بتونی زندگیتو تامین کنی؟
    میتونی زمین را به نام ایشان کنی و ازش یه تعهد محضری بگیری که بعد از فوتشون یا طلاق، اون زمین متعلق به شما هست، اینجوری مادامی که با همین زمین ماله ایشونه و لذت استفادشو دو نفر میبرین و شاید سر عقل اومد و...
    و زمانی خوای نکرده زبونم لال، خواست طلاق بده یا فوت کنند متعلق به شما میشه. (البته نسبت به شرایطش با یک وکیل مشورت کن)

  8. 3 کاربر از پست مفید elahe.a تشکرکرده اند .

    elahe.a (شنبه 18 شهریور 91)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 آذر 91 [ 14:54]
    تاریخ عضویت
    1390-10-19
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    1,391
    سطح
    20
    Points: 1,391, Level: 20
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    611

    تشکرشده 614 در 130 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شوهرم كه قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم حالا ديگه ناسازگاري ميكنه!

    نقل قول نوشته اصلی توسط khoshkhabar
    چطوري ميشه هم همسرم آزادانه نظر خودشو در مورد نداشتن بچه داشته باشه و هم من به خواسته داشتن بچه برسم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    آیا قبول داری همون قدر که تو حق داری بچه بخوایی و مسئولیتش رو بپذیری، همون قدر هم همسرت حق داره که بچه نخواد و مسئولیتی نپذیره؟
    اگه قبول داری، پس میدونی که قضیه ی بچه آوردن 50-50 هستش.
    تو 50 خودت رو داری ولی همسرت صفره.
    بهت قول میدم که با فشار و بحث و جدل هیچی درست نمیشه و همین طور اوضاعتون بدتر میشه و تاپیک های آینده ات پیچیده تر میشه.
    فقط و فقط با منطق و مهربونی باید پیش بری.
    باید منطقی با همسرت صحبت کنی ببینی چرا نسبت به بچه دار شدن مقاومت داره.
    خودت رو از خودت رها کنی و بدون پیش داوری و احساسات زنانه خودتو بزاری جای اون. ببینی واقعا اگه تو جای اون بودی چی کار میکردی. سعی کن نگرانی های ذهنیشو حل کنی.
    در نهایت این اتفاق توی هر زندگی ای میتونه بیافته. توی آخرین مرحله اگه توافقی حاصل نشد باید ببینی حاضری با این شرایط ادامه بدی یا واقعا بچه دار شدن انقدر برات مهمه که می خوایی جدا شی. خلاصه پرونده اشو باید ببندی و نباید بزاری همیشه مثل یه زخم توی زندگیت باشه چون نابودت میکنه.
    در موارد زمین و سند و این جور چیزها هم، نظرم اینه که این کار رو نکن (انتقال نده).
    اگه پرونده ی بچه بسته بشه احتمالا این مشکلات هم حل میشه.
    من کارشناس نیستم و صرفا نظرات شخصیمو گفتم. امیدوارم مشکلت حل شه.

  10. 3 کاربر از پست مفید hamdardi1390 تشکرکرده اند .

    hamdardi1390 (شنبه 18 شهریور 91)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 بهمن 92 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1390-11-16
    نوشته ها
    171
    امتیاز
    4,421
    سطح
    42
    Points: 4,421, Level: 42
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    182

    تشکرشده 174 در 86 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شوهرم كه قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم حالا ديگه ناسازگاري ميكنه!

    با سلام!
    از همه ممنونم كه براي مشكل من وقت ميذارين!
    اول ميخوام جواب elahe.a عزيز را بدم:
    چرا ميخوام زندگيمو نگه دارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    به خاطر اينكه از جدا شدن ميترسم
    از مراحل طلاق ميترسم
    از تنهايي ميترسم
    ميدونين خيلي وقته به طلاق فكر ميكنم و حتي از يه وكيل هم وقت گرفتم اما اصلا باورم نميشه كه به اين مرحله رسيدم.دوست دارم يه بهونه پيدا كنم و زندگيم را بسازم.به خدا خيلي تلاش ميكنم حتي با خودم و نياز با مادر شدنم خيلي جنگيدم و به خودم تلقين كردم كه خواست خداست و يه مصلحتي توي اين قضيه است.
    خيلي وقت بود كه ديگه براي بچه به همسرم فشار نمي آوردم.اما اون هيچ قدمي براي زندگيمون برنميداره همش دنبال مادياته و براي درآمدش و توسعه كارش وقت ميذاره حتي وقتي خونه باشه و بخواد با هام حرف بزنه در مورد كارش و همكاراش حرف ميزنه.اصلا دوست نداره با كسي رفت و آمد كنيم .
    بذارين يه مورد از رفتارش را بگم:
    ديروز داشتيم شام ميخورديم. داشت در مورد كارش حرف ميزد يه دفعه گفت راستي 4شنبه تعطيله!گفتم جدا چرا گفت شهادته!بعد كلي خنديد گفتم به چي ميخندي؟گفت به اينكه تو چند روز تعطيل ميشي و توي خونه كلي اذيت ميشي!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    انقدر دلم شكست كه اون از اينكه من قراره اذيت بشم خوشحاله!!!!!!!!!!!!!!
    از اينكه اون انقدر زندگيمون براش بي ارزشه و من انقدر به فكر نگه داشتنش هستم احساس ضعيف بودن بهم دست ميده.
    در جواب hamdardi1390 عزيز!
    درسته كه اون حق داره بچه نخواد ولي چون يه چيز خلاف عرف هست بايد روز خواستگاري ميگفت.وقتي يه دختر 26 ساله با يه مرد بيوه اي كه 2 تا بچه داره ازدواج ميكنه معلومه كه بچه ميخواد!!!!!!!!!!!!
    من خيلي با منطق و به دور از احساسات باهاش صحبت كردم ولي فايده اي نداشته.در حالي كه من با ملايمت باهاش حرف زدم و دلايلم براي بچه دار شدن را گفتم اون عصباني شد و حتي يه بار به سمتم هجوم آورد كه منو بزنه و حتي تهديد كرد كه يا خودمو ميكشم يا تو را!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    كلا اصلا طاقت نداره كه كسي در مقابل خواسته اون مقاومت كنه و هر چند حق با طرف مقابل باشه اصلا منطقي نيست و در اين جور مواقع به راحتي اون شخص را كنار ميذاره.
    خواهش ميكنم نظرتون را بگين.

    از بين حرفايي كه بهم زده متوجه شدم كه كلا دوست نداره درگير باشه از مسئوليت خوشش نمياد ميگه نميخوام به كسي سرويس بدم تو هم اگه برام فايده اي نداشتي ( گفت كه اگه بخاطر س ك س باهات نبود )هيچ سرويسي بهت نميدادم.اينا را گفتم شايد بتونه توي نظر دادن كمك كنه.

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 04 بهمن 93 [ 12:39]
    تاریخ عضویت
    1391-3-27
    نوشته ها
    269
    امتیاز
    2,749
    سطح
    31
    Points: 2,749, Level: 31
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    968

    تشکرشده 980 در 243 پست

    Rep Power
    38
    Array

    RE: شوهرم كه قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم حالا ديگه ناسازگاري ميكنه!

    سلام دوست عزیز

    همیشه یه خط فرضی بین ما انسانها در روابط متقابل هست که حریم دو طرف را مشخص میکنه. هر چی یک نفر عقب تر بره، طرف مقابل حس میکنه خط فرضی حریم عقب تر رفته و وارد حریم فرد مقابل میشه...
    جدا میگم، بشین خواسته هات و زندگی ایده ال و حریمهات را در یک کاغذ کاغذ بنویس
    ببین در زندگی فعلی چه حدش را داری و چه حدش زیر پا رفته
    یه وقتهای باید حقت را از زندگی، محکم بایستی و بگیری، نه اینکه به میل طرف مقابل رفتار کنی
    به برخی افراد باید یاد داد که زندگی دوسویه است و خواسته ها و تمایلاتشونم حائز اهمیتند
    عزیزم، کسی نمیگه جدا شو، اما قرار نیست به هر شرایطی تن بدهی
    مطمئنن همسر شما هم که ازدواج دومش هست بیش از شما از طلاق واهمه داره اما چون نقطه ضعف شما رو فهمیده از همین مسئله داره استفاده میکنه، توپ را تو زمین شما انداخته، (انقطه ضعفهای شما: شدت وابستگیت به همسرت، ترس از طلاق، ترس از تنهایی ....)همسرتون همه این ضعفها رو کامل شناخته!
    به نظرم با کمک یک مشاور خوب، و با تغییر در عملکردهات میتونی رویه زندگی زناشوییت را تغییر بدهی
    اگر هم تغییر نکرد، شما با ابن شرایط هم تنها هستی، آیا با موندن در این زندگی نیاز های شما مثل نیاز به مادر شدن را تطمیع میکنه؟
    ما از شرایط زندگی شما خبر نداریم، فقط همون چیزی هست که خودتون ابراز کردین، به نظرم با توجه به راهنمایی دوستان و... و خواسته هات در زندگی یه تصمیم جدی بگیر،
    موفق باشی

  13. 3 کاربر از پست مفید elahe.a تشکرکرده اند .

    elahe.a (یکشنبه 23 مهر 91)

  14. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array

    RE: شوهرم كه قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم حالا ديگه ناسازگاري ميكنه!

    سلام

    به نظر من شما نمیتونی و نباید بچه دار نشدن رو خواست خدا ببینی چون خواست همسرت هست اگه تلاشتون رو کردید و بچه دار نشدید اون موقع خواست خداست...

    به نظر من ازش بپرس ببین چه مشکلاتی با بچه های همسر قبلیش داشته شاید توی اون پروسه بچه داری خیلی اذیت شده ببین نگرانیهاش چی بوده احتمالا از اینکه باید در هرحال هزینه بچه رو بده حتی در صورت طلاق ناراحت هست یا شاید از گریه های بچه نصفه شب و ... به هرحال بچه داری خیلی سخته و اون تجربه اش رو داشته شاید همسر قبلیش زیاد مسولیت نگه داشتن بچه رو به عهده نمیگرفته و مثلا نصفه شب بیدارش میکرده بچه رو نگه داره ببین اگر نگرانیهاش اینهاست بهش اطمینان بده که شما طور دیگه ای رفتار میکنی.

    چیز دیگه ای هم که هست اینه که من فکر میکنم همسر شما احتمالا به خاطر رفت و آمد زیاد با دوستاش تحت تاثیر اونا قرار گرفته احتمالا اونا مثلا بهش گفتن اگه همه چیز به اسم زنت باشه اینطوری میشه و اونطوری میشه و شوهرت ترسیده و شما رو تحت فشار گذاشته اون الان از شخصیت واقعیش دور شده.آیا شوهر شما فرد دهان بینی هست؟شاید من اشتباه میکنم ولی این احتمال از نظر من زیاد هست.

    راستی اگه میتونی صفات خوب همسرت رو هم بنویس

    امیدوارم مشکلاتت حل بشه

  15. 2 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    فکور (شنبه 18 شهریور 91)

  16. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 بهمن 92 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1390-11-16
    نوشته ها
    171
    امتیاز
    4,421
    سطح
    42
    Points: 4,421, Level: 42
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    182

    تشکرشده 174 در 86 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شوهرم كه قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم حالا ديگه ناسازگاري ميكنه!

    من در مورد علت دوست نداشتن بچه زياد پرسيدم. ميگه از اينكه بخواد به كسي ديگه سرويس بده متنفره.در مورد همسر قبليش هم چيزايي كه از خونواده خودش شنيدم اينه كه زياد مسئوليت بچه را به عهده نميگرفته.و كلا توي زندگي مسئوليت پذير نبوده.اوايل آشنايي كه من ازش علت اينكه به من علاقه داره را ميپرسيدم. ميگفت از اينكه تو آدم مستقلي هستي و حاضر شدي براي كار به شهر ديگه اي بري و مثل بعضي از دخترا بعد از فارغ التحصيلي ننشستي توي خونه و منتظر شوهر بشي خيلي خوشم اومد.
    من كه توي زندگي بهش ثابت كردم كه آدم مسئولي هستم و هزار بار اين اطمينان را بهش دادم كه تا جائي كه معقول و منطقي باشه كاراي مربوط به بچه را قبول ميكنم و مزاحم كارش نميشم.ولي اون يه بار گفت كه حاضري همه مسئوليتش چه مادي و چه معنوي با خودت باشه گفتم به نظرت اين كار عاقلانه است!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    در مورد اين موضوع كه من توي زندگي نيازهام برآورده ميشه يا نه؟بايد بگم انصافا فقط نياز جنسي برآورده ميشه.اون به هر كاري و فعاليتي كه خودش صلاح بدونه اهميت ميده و به خواسته هاي من توجهي نميكنه.

    آقا يا خانم فكور عزيز درسته منم همين فكر را ميكنم يه بار كه در اين مورد حرف ميزديم با عصبانيت بهم گفت همش بهم ميگن همه چيز به اسم زنت باشه تو روت وايمسه و به حرفت گوش نميده من همش بهشون گفتم نه اون منو خيلي دوست داره.
    ميدونين فكر ميكنم ديگه هيچ حريمي براي زندگيمون نمونده:
    يه بار به سمتم هجوم آورد كه منو بزنه
    تهديدم كرد كه منو ميكشه
    سرم داد ميزنه
    بهم گفت اگه بچه ميخواستي هرجوري شده نبايد ميذاشتي من بچه ها را به مادرشون بدم
    بهم خرجي نميده ميگه خودت شاغلي خرجت با خودته
    همش دنبال اينه كه چه جوري منو اذيت كنه و تحت فشار بزاره

  17. کاربر روبرو از پست مفید khoshkhabar تشکرکرده است .

    khoshkhabar (شنبه 18 شهریور 91)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خيلى به خودكشى فكر ميكنم
    توسط Somebody20 در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 شهریور 96, 09:08
  2. احساس ميكنم ديكه هيج ارزشي واسه نامزدم ندارم
    توسط niaz64 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 شهریور 91, 09:29
  3. پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: سه شنبه 24 مرداد 91, 15:15
  4. شوهرم قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم
    توسط khoshkhabar در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 70
    آخرين نوشته: پنجشنبه 24 فروردین 91, 00:43

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.