به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    142
    Array

    چطور به خودم و پسرم آرامش بدم!

    فکر می کنم دیگه همگی با مشکلات من آشنا هستید.
    خیلی کم اوردم.
    فقط خودم رو بابت این سرزنش می کنم که چرا دفعات قبل که تصمیم به جدایی گرفتم، عملیش نکردم!
    اونقدر شوهرم و خانواده ش تحت فشارم گذاشتن که اینجا نشین، اونجا بشین، با این حرف نزن، با اون یکی حرف بزن. حرکات بدنشون زشت و بی تربیت. بخدا حجب و حیا رو گذاشتن زیر پا. باور کنید که دیگه بلد نیستم با کسی حرف بزنم. تا میام یه سلام و علیک ساده با کسی بکنم، تمام تنم شروع می کنه به لرزیدن.
    کافیه یه بیرون برای خریدی چیزی بریم بخصوص که با شوهرم باشم اونقدر اعتماد به نفسم پایین اومده که اصلا نمی تونم حتی تو جمع راه برم.
    شوهرم جندروز پیش می گفت من اصلا دوستت نداشتم فقط می خواستم که بیفتین رو دست و پام که طلاقت ندم.
    کافیه یه کم میوه بخورم اونم یه زن شیرده میگه من برای بچه گرفته بودم تو چرا خوردی!
    محل کارم هم با اینکه اومدم بیرون دست بردار نیستن. تازه خیلشون راحت شده که تو محیط نیستم با هزار جور حرف و حدیث مفت زندگیم رو بهم ریختن.
    دارم دیوونه میشم.
    من آبرو و شخصیت و حرمت و احترامم رو آسون به دست نیورده بودم که به این راحتی از دستم رفت.

    خلاصه که اعصابم حسابی داغونه. بعضی وقتا یاده نامردی هایی که در حقم کردن و می کنن که می افنم حسابی بهم می ریزم و کافیه که این طفل معصوم یکم بهانه بگیره، دیگه اعصابم نمی کشه براش.
    وقتی شیر می دم بجای اینکه در نهایت آرامش باشم دوباره یاده تمام نامردیها می افتم و عصبی میشم. بیچاره پسرم.
    پیش خودم گفتم اگه تو کارم به مشکل رسیدم عیب نداره شاید خواست خدا بوده که این دوران اول زندگی پسرم پیشش باشم و خودم مراقب رشد روحیش و جسمیش باشم.
    ولی اصلا نمی تونم خودم رو کنترل کنم.
    شوهرم هم که اصلا توجه نمی کنه. تازگی هام یه کار پیدا کرده نزدیک خونه مادرش و ظهرها میره و اونجا و اونقدر روش کار کردن که به خونم تشنه شده.

    حالا با این اوصاف نمی دونم چجوری به اعصابم مسلط بشم و لااقل شیر حرص و جوش به پسرم ندم؟
    چجوری اعتماد به نفس و عزت نفس از دست رفته ام رو بخودم برگردونم؟
    شوهرم و خانواده ش دیگه لباس جنگ پوشیدن، چطور با حفظ آرامشم کمترین ضرر رو بکنم؟ (مادرشوهرم زیرپای شوهرم نشسته که با پس انداز این مدت زندگی مون برای برادرش یه خونه یا دفتر کار بگیره!)

  2. 2 کاربر از پست مفید هستی تشکرکرده اند .

    هستی (یکشنبه 12 شهریور 91)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: چطور به خودم و پسرم آرامش بدم!

    سلام خانومی

    خوبی؟

    من دقیقا از مشکلاتت خبر ندارم.غیر از اینکه میگفتی همسرت چشم چرانی میکنه به منشی مطب و ...

    ببخش اینطور میگم

    اما راستش الان شما و همسرت مهم نیستید.الان فرزندی که شما دعوتش کردید به این دنیا مهمه.
    به خاطر بچه بی گناه و مظلومت هم که شده باید به اعصابت مسلط باشی.

    حتما حتما با وضو به بچه ات شیر بده.هم خودت اروم میشی و هم اون طفل معصوم

    قبل از اینکه بخوای بهش شیر بدی وضو بگیر و چند ایه قران بخون(مثلا 5 ایه).
    به ارامش برس و شیر بده

    حتی اگر تونستی دو رکعت نماز قبلش بخون و بعدشیر به بچه ات بده

    به نظرم برای برگشتن اعتماد به نفست هم باید خودت بری خرید کنی ...تو جمع بگی و بخندی

    این اعتماد به نفس طوریه که اگر ازش فاصله بگیری بیشتر ازت دور میشه و دست نیافتنی تر


    شما اینجا مشاوره هایی رو که میدی من خیلی دوست دارم و خیلی چیزا یاد میگیرم.یه ادم بدون اعتماد به نفس اصلا نمیتونه حرفهایی بزنه که مفید باشه.

    من فکر میکنم بیشتر داری تلقین میکنی

    دوست خوبم

    بذار بگیره.یا باید جلور روی شوهرت وایستی و زندگیت بهم بریزه یا بذاری کار خودشو بکنه

    شما از هزینه هات چیزی کم نذار.زندگی عادیت رو بکن.فکر کنم بچه انقدر هزینه داشته باشه که شوهرت نتونه پولاشو خرج این و اون کنه

    بذرا همسرت بخوره زمین...اون موقع خودش بهتر میفهمه شما چرا جوش میزدی
    اما الان که میگی فقط برات سختی و مصیبت و مشکل ایجاد میکنه

    شما رو مثل یه سد میبینه که نمیخوای بذاری اون به خانوادش برسه




  4. کاربر روبرو از پست مفید maryam123 تشکرکرده است .

    maryam123 (یکشنبه 12 شهریور 91)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 دی 00 [ 03:31]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    30,655
    سطح
    100
    Points: 30,655, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    138
    Array

    RE: چطور به خودم و پسرم آرامش بدم!

    نقل قول نوشته اصلی توسط blue sky

    پیش خودم گفتم اگه تو کارم به مشکل رسیدم عیب نداره شاید خواست خدا بوده که این دوران اول زندگی پسرم پیشش باشم و خودم مراقب رشد روحیش و جسمیش باشم.
    سلام بلو اسکای عزیز

    اگر مسیر نگاه شما برای تمام مسائل زندگیت به این گونه با باز تعبیر مثبت همراه باشد خیلی از مسائلتون نه تنها حل میشه بلکه نکته های زیبایی در اون پیدا خواهید کرد .
    ما حاضریم در این جهت به شما کمک کنیم .

    یک مقدار به نگاهت توجه کن انگار که همه ی عالم با شما سر جنگ دارند . محدوده ی عالم شما خانواده خودتون و همسرتون ، محیط کار و محیط اجتماع هست که از همه آنها می نالی و می گویی که با شما مشکل دارند . این طبیعی نیست و توجه رو به سوی خود شما سوق خواهد داد که واقعا چرا باید اینگونه باشد مگر اینکه رویه رفتار شما مسبب آن باشد (به قول آنی عزیز : سر دوربین به سمت خود) .
    البته من تا آنجا که دیدم هرجا که دوستان شما رو به این سمت دعوت کردند (آنالیز رفتار خودتون) مقاومت داشته اید و خود رو مطلق تبرئه کردید و دیگران را مطلق مقصر دانسته اید و این اصلا به نفع شما نیست و آسیب روانی شما رو بیشتر میکند .
    تعبیرات شما از مسائل ، آنها را تشدید خواهد کرد مثلا با بزرگنمایی و غلو ، ناخودآگاه شما آن را باور میکند و این روند آسیب رسان در شما تثبیت و تداوم پیدا می کند و برای شما جز ضرر هیچ چیز نخواهد داشت .(برای نمونه تعبیر لباس جنگ پوشیدن شوهر و خانواده شوهرت یک تعبیر غلو آمیز است ، اگر معنی جنگ و لباس جنگ پوشیدن را بدانی.)

    اگر به سلامت و آرامش خود اهمییت میدهید بیایید با هم این روند را عوض کنیم . منعطف باش و با پذیرش با ما همراه شو تا بتوانیم کمک مفیدی کنیم .اگر مایلی اعلام کن تا همین تاپیک را به صورت یک کارگاه تغییر الگوهای رفتاری شما و استخراج بازتعبیرهای مثبت از وقایع زندگیتون ادامه بدیم .




  6. 4 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    baran.68 (دوشنبه 13 شهریور 91)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: چطور به خودم و پسرم آرامش بدم!

    blue sky عزيز...
    ميخاستم توي تاپيك قبليت نظر بدم وبگم مشكل اصلي شما مهريه وقانون جديد نيست،بلكه اين همه ترس ونگراني از جاي ديگه اي آب ميخوره كه ديدم اين تاپيك رو زديد و حدسم درست بوده...
    دوست خوبم...مدتهاست تاپيكهاتونو ميخونم،در مورد انتخاب نام بچه،در مورد رفتار همسرت ومنشي مطب ،در مورد...
    يه كم در مورد همه ي تاپيكها وپستهات دقت كن...در تمامشون يك حس مشتركه،و اونم اينه كه شما بيش از اندازه آزرده اي...نميدونم اين همه آزردگي از كي وكجا شروع شده،بعد از ازدواج،بعد از اين كه رفتارهاي خانواده ي همسرت رو ديدي يا...اما تجربه به من ميگه وقتي آدم تا به اين حد آزرده است تمام وقايع واتفاقات دور وبرش رو از روي يك فيلتر تاريك وناراحت رد ميكنه و در نتيجه نميتونه تصميمات درست بگيره،عكس العملهاي درست انجام بده و در يك كلام سردرگم نباشه.

    ببين blue sky...ما الان ميتونيم بيايم بشينيم هزارتا راهكار بديم كه راجع به مهريه فلان روشو در پيش بگير،يا با فلان طريق سعي كن نذاري همسرت براي برادرش خونه بگيره يا امثالهم!اما به شخصه فكر ميكنم اينها برات راهگشا نيست، يا شايد مقطعي مشكلاتتو حل كنه اما باز با يه اتفاق جديد همه چي دوباره از سر شروع ميشه...

    به نظرم blue sky نياز داره كه بيشتر از همه دراين مقطع به خودش فكر كنه...مشكلاتشو ريشه يابي كنه.به دنبال راه حلهاي مقطعي نباشه،در يك كلام درست تصميم بگيره وبراساس اون تصميم مهره هاشو درست بچينه.والبته هزينه هايي كه در اثر اون تصميم بايد بپردازه رو بپذيره.

    پس پيشنهاد ميكنم درپستهاي بعديت (كه لزوما نبايد همين امروز باشه!ميتوني راجع بهش خيييييلي فكر كني) از تصميماتت بگي ،و فقط تا اخذ تصميمات اصليت سعي كني آرامش داشته باشي وبا هر حرف وعكس العمل همسرت بهم نريزي(ميدونمم كه كار خيلي سختيه) واون وقت با كمك دوستان بهترين تلاشتو در راه رسيدن به اهدافت انجام بدي.

    براي كسب آرامش پستهاي زيادي از آقاي sci هست بخون...
    يه كم فكرتو از فشار گذشته ومهريه ورفتارهاي خانواده ي همسرت آزاد كن.

    برات آرزوي موفقيت ميكنم

  8. 5 کاربر از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده اند .

    یک زن امیدوار (دوشنبه 13 شهریور 91)

  9. #5
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    142
    Array

    RE: چطور به خودم و پسرم آرامش بدم!

    من می خوام از همسرم جدا شم. بعد از 5 سال دیگه مطمئن هستم.
    اما...
    نمی دونم چرا می ترسم. شایدم ترس از تغییره.
    من الان فرض رو بر این گذاشتم که شغل ندارم. حتی برفرض بیکاری هم می تونم خودم تنها رو اداره کنم. تو خودم این توان رو می بینم که با کم بسازم.
    ولی در مورد پسرم از عهده مخارجش اصلا بر نمیام.
    اگه از خانواده همسرم مطمئن بودم، می سپردمش به اونها.
    نمی دونم باباش نفقه بچه رو می ده یا نه. شاید یه ماه بده و یه ماه اذیت کنه و باز من بدوم دنبال گرفتنش.
    می دونم بعد از جدایی دیگه اصلا دست آزار و اذیت من برنمی داره.
    یه مدت پیش راجع به طلاق تحقیق می کردم، نوشته بود وقتی زوجی که صاحب فرزند هستند از هم جدا می شوند سر موضوع ملاقاتهای بچه مجدد درگیری های لفظی و مشاجرات و یادآوری های گذشته شون شروع میشه.
    دوست داشتم یه پرس و جویی از افرادی که جدا شدند، بکنم و نحوه زندگی بعذ از طلاقشون رو از زبون اونها بشنوم.

    خلاصه که می خوام از تمام جوانب آگاه باشم که ضربه روحی جدیدی نخورم.
    و هم اینکه نیاز دارم یکم پشتیبانی روحی بشم تا بر ترسم فائق بیام.

    اینرو هم بگم الان دیگه جدایی حرف شوهرمه و نه من. شما نمی دونید چه بر سر من دارن میارن.
    شوهرم میگه بیا توافقی جدا شیم و تازه رهین منتم می کنه که بابت طلاق توافقی چیزی از من طلب نکنه (مبلغی که زن باید بپردازه)
    الان دیگه طلاق خواسته من نیست، خواسته شوهرمه.

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اسفند 95 [ 19:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-16
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    792
    امتیاز
    10,009
    سطح
    66
    Points: 10,009, Level: 66
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,528

    تشکرشده 4,871 در 817 پست

    Rep Power
    94
    Array

    RE: چطور به خودم و پسرم آرامش بدم!

    عزیزم من راجع به زندگی زناشوییت اظهارنظر نمی کنم چون واقعا در موقعیت تو نیستم و حتما خیلی اذیت میشی که اینطوری پست میگذاری. مطمئنا با کمی صبر راه درست خودش رو بهت نشون میده چون میدونم که خانم عاقلی هستی. توصیه ای که بهت میکنم فقط واسه آرامش خودته. همسرت اگر ببینه در آزار تو موفق شده بیشتر لذت می بره پس بهتره خودتو کنترل کنی.
    بهت توصیه می کنم جوشانده های گیاهی آرامبخش مصرف کنی. مثل چای گل گاوزبان با سنبل الطیب و چای اعصاب.یک حالت بی خیالی بهت میدن. گاهی مشکلات رو نمی شه حل کرد اما میشه اونارو پذیرفت و باهاشون کنار اومد. بهتره پیش یک دکتر گیاهی هم بری. من یکی در تهران می شناسم. "دکتر ابوالحبیب" کلینیک ریحان چهارراه سرسبز. خیلی دکتر خوبیه و فقط تجویز گیاهی می کنه.

  11. 2 کاربر از پست مفید سرافراز تشکرکرده اند .

    سرافراز (یکشنبه 12 شهریور 91)

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    83
    Array

    RE: چطور به خودم و پسرم آرامش بدم!

    سلام
    blue sky عزیز به رسم رفاقت اومدم بگم مطلبت و خوندم و بسیار متاسف شدم. در مورد تصمیمت نمی تونم حرفی بزنم چون به قول خودت تصمیم شوهرته نه شما. ولی احساس می کنم از این تصمیم همسرت بسیار راضی هستی. چون خودتم مدتیست که دم از طلاق و جدایی می زنی.
    از این گفته باران بسیار خوشم اومد و خواستم یه بار دیگه بنویسم تا دوباره خونیش کنی.


    یک مقدار به نگاهت توجه کن انگار که همه ی عالم با شما سر جنگ دارند . محدوده ی عالم شما خانواده خودتون و همسرتون ، محیط کار و محیط اجتماع هست که از همه آنها می نالی و می گویی که با شما مشکل دارند . این طبیعی نیست و توجه رو به سوی خود شما سوق خواهد داد که واقعا چرا باید اینگونه باشد مگر اینکه رویه رفتار شما مسبب آن باشد (به قول آنی عزیز : سر دوربین به سمت خود) .
    البته من تا آنجا که دیدم هرجا که دوستان شما رو به این سمت دعوت کردند (آنالیز رفتار خودتون) مقاومت داشته اید و خود رو مطلق تبرئه کردید و دیگران را مطلق مقصر دانسته اید و این اصلا به نفع شما نیست و آسیب روانی شما رو بیشتر میکند .



    blue sky عزیز این جمله باران و کپی پسیت کردم تا دوباره بخونیش. عزیزم واقعا هیچ راهی نیست تا همسرت و به زندگی کردن و لذت بردن با خودتون تشویق کنی؟ حس مادری حس قوی هست ایا میتونی از تنها پسرت دل بکنی؟
    با فرض بخشیدن مهریه و گرفتن حضانت فرزندت ایا از پس مشکلات بعدیش بر میای؟
    ایا می دونی که حضانت فرزند تا 7 سال با مادره؟ بعد از 7 سال می تونی از پسرت دل بکنی و بدیش به باباش؟
    به دور ترها فکر کن. به عاقبت فرزندت.
    البته حرف من این نیست که بمون و بساز بسوز. می گم دوست داری اینجا بهت راهکار داده بشه می تونی در همسرت تغییر ایجاد کنی؟ البته یادمه که یک دوره ای همه و خودت خیلی تلاش کردیم که البته نشد.
    ای کاش میتونستی با همسرت بری جلسات مشاور.
    تنها کاری که از دستم بر میاد اینه که برات دعا کنم تا به ارامش برسی. و عاقبت خودت و گل پسرت به خیر باشه.

  13. کاربر روبرو از پست مفید sisili تشکرکرده است .

    sisili (دوشنبه 13 شهریور 91)

  14. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    142
    Array

    RE: چطور به خودم و پسرم آرامش بدم!

    ممنون از همگی
    من تو این تاپیک اصلا نمی خوام رو مشکلاتم با همسرم تمرکز کنم، چون بیشتر اعصاب و روانم رو بهم می ریزه.
    فقط یک کلام بگم که هرچی من بیشتر کوتاه میام، اونها زیاده خواهیشون بیشتر میشه.

    اون چیزی که من تو این تاپیک دنبالشم، برگردوندن آرامش و اعتماد به نفسم به خودمه. نمی دونم چجوری!
    تو پست اولم گفتم اونقدر آزارم دادند که الان بلد نیستم با کسی حرف بزنم. تا میان دوتا جمله حرف بزنم تمام تنم شروع به لرزیدن می کنه.
    تو خیابون که راه می رم احساس بدی دارم. همش به دستهای مردم نگاه می کنم که به سمتم نیاد. با شوهرم که بیرون می رم دیگه بدتر.
    اخلاقم تند شه. طرز حرف زدنم تند شده. هر حرفی می زنم اونقدر که ازش ایراد گرفتن، دیگه می ترسم که حرف بدی باشه.
    واقعا اعتماد به نفس ندارم.

    از طرفی وقتی به پسرم شیر می دم، چون کار دیگه ای ندارم ناخودآگاه مسائل و بی احترامی ها و حق کشی های در حقم تو ذهنم میاد و بدجوری تغییر حالت پیدا می کنم. حتی سرخ شدن صورتم رو حس می کنم. و اینهمه شیر حرص و جوش برای پسرم بده.

    می خوام کمکم کنید که این اعتماد به نفس از دست رفته ام و حالت عصبانیتم و نوع حرف زدن تندم رو مهار کنم.
    در واقع می خوام اون چیزی بشم که قبلا بودم.
    می تونید کمکم کنید؟

  15. 2 کاربر از پست مفید هستی تشکرکرده اند .

    هستی (دوشنبه 13 شهریور 91)

  16. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: چطور به خودم و پسرم آرامش بدم!

    بلو اسکای عزیز سلام

    به نظرم تصمیم خوبی گرفتی که میخوای ارامش خودت و بچت رو فراهم کنی..چون اگه یه زمانی تصمیم بگیری مشکلاتت با همسرتم حل کنی لازمش اینه که اول خودم با روحیه و انرژی باشی.

    برای ارامش خودت اول ازهمه دلخوریاتو بنویس..نذار تو وجودت جمع بشه..روح ما انقد توان نداره که این همه ازردگی رو با خودش این ور و اونور ببره.
    یه روز که تنهایی(یعنی همسرت پیشت نیست) همه دلخوریاتو بنویس و بنویس..گریه کن..جیغ بزن..داد بزن(البته زمانش رو جوری تعیین کن که باشیر دادنت به بچه تداخل نداشته باشه).

    اینکارو حتما انجام بده..حتی دلت خواست به اونایی که ازشون دلخوری فحش هم بنویس..اگه دلت میخواد بلایی هم سرشون بیاری بنویس..وقتی خوب تخلیه شدی روی همه رو خط بزن و بنویس بخشیدم و رها کردم و اون کاغذا رو بسوزون و تو سینک ظرفشویی بریز.

    سعی کن عادت کنی هر وقت دلخور میشی از این روش استفاده کنی..به من که خیلی کمک کرد..بعدا انقد مسلط میشی که بدون نوشتن هم میتونی باشون کنار بیای.

    یه تفریح مورد علاقت رو شروع کن..شده از یه گلدون مراقبت کنی..یا دوختن یه چیزی رو شروع کنی..یا ..

    شده در روز یه بار یه اهنگ بذار و واسه خودت برقص..سرخوشانه فقط بدنت رو تکون بده و حس کن ناراحتیاتو داری دور میریزی.

    وقتی میری سراغ بچت ازتوقف فکر استفاده کن.به فکرای منفی بگو بعدا راجبتون فکر میکنم..بعدا...به جاش با بچت حرف بزن..براش قصه بگو..شعر بخون..میتونی از خودت قصه هم بسازی.

    یا یه اهنگ بی کلام گوش کن یا ازاین شعرا و قصه های کودکانه بذار.مثلا توی ده شلمرود:)

    با خودت شرط کن در روز فقط شده به یه نفر کمک کنی..مهم نیست کمکت بزرگه یا کوچیک..اگه نتونستی یه صدقه بذار کنار.بگو این کمک امروزم به یه فقیر.

    مدام شکر خدا کن..گفتار به عادتت تبدیل میشه..سعی کن زبونت به مثبت بچرخه.

    یه مدت تمرکزت رو از روی کارای شوهرت و خونوادش بردار..فقط تو این مدت به فکر شارژ کردن خودت باش..اگه رفتاری ازشون دیدی که دلخورت کرد بگو بعدا بهش فکر می کنم.

    توی یه دفترچه تموم چیزایی که ازته دل دوست داری بهشون برسی رو بنویس.ومدام ازخودت تشکر کن که حتما بهشون میرسی.

    روزت رو حتما با یه صدقه و ایه الکرسی شروع کن.

    یه چکاب برو و از ویتامینها و مکملهای غذایی خصوصا قرص اهن استفاده کن.مدل موهاتو عوض کن.یا بهشون برس.و...یه لباس جدید حتی یه روسری به خودت کادو بده.یه چیزی که دلت میخواسته بخری اما تنبلی کردی رو واسه خودت بخر.


    موفق باشی


  17. 5 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (دوشنبه 13 شهریور 91)

  18. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اسفند 95 [ 19:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-16
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    792
    امتیاز
    10,009
    سطح
    66
    Points: 10,009, Level: 66
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,528

    تشکرشده 4,871 در 817 پست

    Rep Power
    94
    Array

    RE: چطور به خودم و پسرم آرامش بدم!

    بنظرم بهتره کمی هم افکارتو تغییر بدی.چجوری؟ می دونی؟ عادت بعضی از ما خانمها اینه که در ناخودآگاهمون کار زشت و ناپسند دیگران رو به خودمون نسبت میدیم. تو می دونی که ورد زبون ماست "چرا با من اینکارو کرد؟"
    شاید بهتره بگیم اون با خودش اینکارو کرد. وقتی کسی بی ادبه، توهین میکنه احترام نگه نمی داره به خودش جفا می کنه. تو پیش خودت بگو اون مدلش این شکلیه. چرا من بخاطر رفتار دیگری خودم رو آزار بدم؟
    پیش خودت تکرار کن. اونها همین هستند که نشون میدن و بیشتر از این در توانشون نیست. دنیاشون همینقدر کوچیکه و فکر می کنن دارند زرنگی می کنند.
    blue sky! خودخوری نکن. رها کن و از دیگران توقع نداشته باش. هر وقت داری به پسرت شیر میدی یک چیزی رو از قبل آماده کن و به اون فکر کن. مثلا یه بع بعی کوچولو که از گله دور افتاده و داره دنبال مامانش می گرده. از تصور قیافه هراسانش لبخند بزن. :) یا یه سریالی که تازه دیدی یا فیلمی که دوست داری توی ذهنت مرور کن. یا خریدهایی که باید انجام بدی. یا اصلا تمرکز کن روی ناخنهای کوچولو موچولوی پسر گلت (فداش بشم من)...
    نگذار اون افکار مزاحم وارد بشن. تا اومدن بگو أه ه ه! گم شید برید پی کارتون! و دوباره به بع بعی فکر کن

  19. 4 کاربر از پست مفید سرافراز تشکرکرده اند .

    سرافراز (دوشنبه 13 شهریور 91)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دست دادن دختر به پسر عمو و پسر خاله ها
    توسط Amir ali1234 در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 فروردین 97, 12:35
  2. تیکه انداختن پسرم وسط کلاس درس...بازیگوشی بی اندازه پسرم
    توسط آرام دل در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: جمعه 18 مهر 93, 00:57
  3. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 خرداد 92, 09:21
  4. علاقه ی شدید پسر به پسر از نوع دیوانه وارش
    توسط hadimoradi38 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 آبان 90, 10:09

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.