انتقاد پذیری و انتقاد کردن مؤثر دارای اهمیت زیادی برای موفقیت سازمانی است.
با اشاره به روشهای انتقاد سازنده، آمده است: اموری چون ارزشیابی عملکرد، مشارکت در تیمهای کاری، خدمات رسانی به مشتریان، کنترل کیفیت و اداره تضاد، بستگی به بکارگیری مطلوب انتقادپذیری و انتقادکردن دارد و کار پیچیده ای است.
انتقاد با ابراز احساسات درباره موضوعات پیچیده و مشکل، میتواند تخریب کننده و حتی بسیار خطرناک باشد. به کارگیری ضعیف انتقاد، منجر به شکست افراد و سازمانها میشود؛ از سوی دیگر استفاده آگاهانه و خردمندانه از انتقاد به شکوفایی افراد و سازمان ها منجر خواهد شد.
ایجاد تحول اساسی از وضعیت انتقال منفی و غیر مؤثر به وضعیت انتقال مثبت و مؤثر، دست یافتن به روحیه خونسرد و هوشیار به هنگام انتقاد کردن و مورد انتقاد قرارگرفتن، به کارگیری انتقاد برای برانگیختن، اثر بخشی، یادگیری و ایجـاد روابط مطلوب با دیگران، انتقاد از افراد
قدرتمند و مافوق بدون ترس و خشم انتقاد نقش عمده در روابط اجتماعی ایفا می کند، از انتقادها می توان برای ایجاد تحرک در اشخاص و نفوذ در آن ها، آموزش، بیان نیازها و خواستهها و یا محرکی برای اصلاح و پیشرفت خود استفاده کرد.
انتقاد پذیری مؤثر نتایجی چون؛ افزایش رضایت شغلی، ایجاد روابط کاری مناسب، تقویت سلامتی فکری و روحی، ایجاد عزت نفس، افزایش سطح بهره وری و افزایش رقابت، برای تضمین موفقیت را به دنبال دارد.اگر انتقاد کننده و انتقاد شونده میخواهند به هدف انتقاد سازنده که همانا تغییر رفتار خاصی است دست یابند، باید با یک دیگر همکاری کنند
انتقاد اطلاعاتی است که می تواند به رشد فرد کمک کند و دانش و مهارت های مناسب را به افراد آموزش دهد. افراد با مشاهده و درک نتایج ارزشمند انتقاد، پذیرای انتقاد میشوند و یا قادر به ارائه انتقاد میشوند.
محور اساسی هر انتقاد مؤثر، توجه به نقش سازندگی است، بهبود و ارتقا؛ معادل تغییر دانش، تغییر نگرش و تغییر عملکرد فردی و سازمانی در جهت مثبت است. در واقع هدف انتقاد باید اصلاح و تکامل فکر و رفتار فرد مقابل باشد.
در انتقاد، محتوا و روش نیز بایستی لحاظ شود. با نهادینه سازی این نکته می توان از سیستم ارزشیابی خود استفاده کرد و به این وسیله از قدرت تفکر به شیوهیی غیر دفاعی بهره برداری کرد.
به شایستگیهای طرف مقابل توجه کنید، بدون این که از کلمه «اما» استفاده کنید. اغلب افراد برای انتقاد کردن ابتدا به بیان جنبه های مثبت فرد پرداخته و سپس از کلمه اما استفاده
می کنند و به بیان نقاط ضعف وی می پردازند، در حالی که کلمه اما حذف کننده ارزش پیام قبلی است؛ در صورتی که اگر از حرف ربط «واو» استفاده شود، عکس این حالت است و با
جملات قبلی انسجامی به وجود می آید. در مجموع کلمه «واو» اثر بلند مدت و نیرومندتری را به جای میگذارد.
آن چه را که می خواهید مورد انتقاد قرار دهید به طور دقیق و شفاف بیان کنید، صراحت کلام انتقاد را مؤثر میکند.
انتقاد در زمان مناسب منجر به پذیرش آن در طرف مقابل میشود. انتقاد بایستی برای عده ای بلافاصله بعد از خطا و برای عده ای دیگر با گذشت زمان انجام شود، ضمن این که ضروری است در هنگام خشم از افراد انتقاد نشود.
میتوان انتقاد را در قالب طرح یک سؤال یا مجموعه سؤالاتی عنوان کرد که جواب آن ها به هدایت طرف مقابل برای دریافت اطلاعات دقیق و اساسی منجر میشود.
منبع : روزنامه تفاهم و جامعه روانشناسان
ادامه دارد.....
علاقه مندی ها (Bookmarks)