به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 29

موضوع: همسر مناسب

  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    197
    Array

    همسر مناسب

    براي آن كه معيارهاي مناسبي براي انتخاب همسر در دست باشد ، به پاره اي از ويژگي هاي يك همسر شايسته اشاره مي نمايم:
    خصوصيات شوهر شايسته

    1- ديانت و تقوي : شوهري كه متدين و با تقوي باشد، حقوق همسرش را حفظ مي كند و هيچ گاه در پي هوس هاي نامشروع نيست، به او احترام مي گذارد و از هرگونه ستم احتراز ( دوري ) مي كند.
    امام باقر(ع) مي فرمايند: ” شايستگي داماد در تقوا و ديانت و امانت او نهفته است؛ هر كس واجد اين شرايط باشد درخواست وي را بپذيريد.”
    2- حسن خلق: يكي از ويژگي هاي شوهر شايسته آن است كه از نظراخلاقي مهربان، خوشرو و نسبت به همسرش دوستي مخلص باشد.
    حضرت رسول ( ص ) مي فرمايند : هرگاه فردي به خواستگاري دخترتان آمد كه از نظر دين و اخلاق شما را راضي مي كرد دخترتان را به ازدواج او در آوريد.
    3- فعّال و تلاشگر : شوهر بايد براي تأمين نيازمندي هاي مادي و معنوي خانواده اش كوشش و فعاليت نمايد. بدترين شوهر كسي است كه در خانه بنشيند و همسرش را براي تهيه مايحتاج خانه به كار وا دارد.
    4- عفّت زبان : بيان ، يكي از عوامل تشكيل دهنده شخصيت است. كسي كه در گفتار با كلمات توهين آميز و فحش و ناسزا ديگران را بيازارد، عفت زبان ندارد. چنين فردي قبل از هر كس همسرش را مورد حمله قرار مي دهد و در برابر هر چيزي كه مطابق ميلش نباشد به ناسزاگويي مي پردازد. بنابراين ، داشتن عفت زبان يكي از خصوصيات يك شوهر شايسته است.
    5- سخاوت : فردي كه خِسّت و بخل را بر خود و ديگران روا دارد ، شوهر خوبي نخواهد بود. بخشش و فراهم كردن رفاه و توسعه دادن به زندگي خانواده از طريق مال حلال و دست و دل باز بودن، از خصوصيات يك شوهر خوب است. تهيه هديه و كادو براي همسر از اعمالي است كه يك شوهر شايسته به مناسبت هاي مختلف انجام مي دهد.
    6- مهمان نوازي : مردي كه نان خانه اش را كسي نديده و درِ منزلش را به روي دوستان و اقوام ببندد، همسر خوبي نخواهد بود. اين مرد بايد بداند همسرش كه در خانه پدر و مادر بزرگ شده و با خويشاوندانش معاشرت و رفت و آمد داشته ، نمي تواند با آنان قطع رابطه كند. بنابراين مهمان نوازي و معاشرت با خويشاوندان از صفات يك شوهر خوب است.
    7- آراستگي : همانطور كه شوهر متوقع است همسرش آراسته باشد ، خودش نيز بايد به وضع ظاهرش برسد و از نظر لباس و نظافت دقت كافي بنمايد. خيلي از مردان به وضع ظاهر خود توجه ندارند و هميشه مورد انتقاد و اعتراض همسر خود قرار مي گيرند.
    8- امين بودن : مرد بايد از هرگونه پنهان كاري يا عدم صداقت با همسرش بري باشد؛ زن ، امين او و او ، امين زن باشد. در اين صورت است كه زندگي ، سعادت و خوشبختي را به دنبال خواهد داشت.
    9- اصالت و نجابت خانوادگي : از ويژگي هايي كه در شوهر اهميت خاص دارد ، يكي وراثت و ديگري محيط است كه اصالت خانوادگي هر دو را در بر دارد. بنابراين دختران بايد در نظر داشته باشند فردي را به شوهري برگزينند كه از يك خانواده نجيب و خوشنام بوده و در يك محيط خانوادگي سالم بزرگ شده باشد.
    10- عاقل و خردمند : يكي از ويژگي هاي شوهر شايسته ، داشتن هوش و ذكاوت كافي و تخصص است. چنين شوهري آموزش لازم براي اشتغال به كسب حلال را ديده؛ و هر اندازه علم و كمالش بيشتر، و هوش و درايتش زيادتر باشد ، شايسته تر خواهد بود.
    خلاصه مي توان گفت كه زن بايد از ازدواج با مردي كه داراي ضد ارزش هاي زير است، خودداري كند.
    1- شرابخوار ؛
    2- بد اخلاق ؛
    3- بد چشم و بي بند و بار؛
    4- بدبين (”سوء ظن” ، نه ”غيرت”) ؛
    5- خسيس ؛
    6- بدون احساس مسئوليت ؛
    7- تنبل؛
    8- سفيه و ناهنجار؛

  2. 4 کاربر از پست مفید دانه تشکرکرده اند .

    دانه (پنجشنبه 30 خرداد 87)

  3. #2
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    197
    Array

    RE: همسر مناسب

    خصوصيات زن شايسته
    1- هماهنگي با شوهر : براي حفظ هر نظامي هماهنگي ضروري است. بنابراين چنانچه زن با شوهر هماهنگي نداشته باشد و از او تبعيت ننمايد ، نظام خانواده به هم خواهد خورد. بديهي است هماهنگي زن با شوهر در اموري است كه خارج از منطق و وظيفه نباشد ، و متقابلاً شوهر نيز بايد در اين هماهنگي، مقابله به مثل نمايد.
    2- تمكين و تأمين نياز جنسي : يكي از انگيزه هاي مهم در ازدواج نياز جنسي است كه ضرورت دارد طرفين در ارضاي اين نياز اقدام كنند.
    3- زينت و آرايش براي شوهر : زن بايد براي جلب توجه شوهر به نظافت و آرايش خود برسد و لباس آراسته بپوشد. انجام اين امر به قدري مهم است كه در بعضي از موارد به از هم پاشيدگي اساس خانواده مي انجامد. در اينجا لازم به يادآوري است كه هيچ شوهري از زني كه براي ديگران خودآرايي و خودنمايي كند، خوشش نمي آيد.
    4- داشتن پوشش مناسب : زنان بايد بدن خود را از نامحرم بپوشانند. يكي از عللي كه در غرب بنيان خانواده را سست كرده و از هم گسيخته ، خودنمايي زنان با بدن هاي عريان است. مردان ايراني ،حتي افراد بي بند و بار و به اصطلاح متجدد، زني را كه با اندام بدون پوشش و لباس هاي كوتاه و تنگ در برابر نامحرم ظاهر شود، براي همسري نمي پسندند.
    5- داشتن جمال و كمال : زن بايد از نظر فيزيكي سالم ، و از نظر زيبايي مورد پسند همسرش قرار گيرد. همسر زيبا و سالم با داشتن خصوصيات خلقي مناسب و ساير شايستگي ها، نعمتي است كه مافوق آن متصور نيست.
    6- اصالت خانوادگي : چون وراثت و تربيت اساس رفتار انسان را تشكيل مي دهد ، بنابراين منظور از اصالت خانوادگي آن است كه دختر در خانواده اي مؤمن و با فرهنگ تربيت شده و از نظر وراثت نيز زمينه داشته باشد ؛ در اين صورت متخلق به اخلاق حسنه خواهد بود.
    7- عاقل و خردمند : زني كه يك عمر با مردي مصاحبت دارد، بايد باهوش و خردمند باشد. عقل و خرد از ويژگي هاي زن شايسته است.
    اميرالمومنين علي (ع) فرمود: از ازدواج با زني كه كم خرد است خودداري كنيد. زيرا مصاحبت او گرفتاري سختي است و فرزندان او ضايع و مهمل خواهند بود.
    در توضيح اين مطلب بايد گفت چون وراثت در ميزان هوش مؤثر است بنابراين احتمال كم هوشي در كودكان با والدين كودن و كم هوش زيادتر است. وانگهي زن بي سواد يا كم سواد قادر به رفع نيازهاي خانوادگي و به ويژه مسائل تربيتي فرزندان نخواهد بود.
    8- ديانت و تقوي و حسن خلق : همانطور كه ديانت و تقوي و حُسن خلق از معيارهاي شوهر شايسته است، براي زن نيز از جمله حسنات و ضوابط شايستگي به شمار مي رود.
    بنابراين از ازدواج با زني كه واجد ضد ارزش هاي زير باشد، بايد خودداري كرد:
    1- بي بند و بار؛
    2- بي حجاب؛
    3- بد اخلاق و عبوس؛
    4- بي عفت؛
    5- سفيه و ناهنجار؛
    6- خودپسند و از خود راضي؛
    7- كينه توز؛
    8- لجباز و ناسازگار؛
    9- بد زبان و درشت گفتار.

  4. کاربر روبرو از پست مفید دانه تشکرکرده است .

    دانه (پنجشنبه 30 خرداد 87)

  5. #3
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    197
    Array

    RE: همسر مناسب

    انتخاب مرد زندگی و کسی که بتواند زن را درک کرده و خواسته هایش را بفهمد و در پی خوشحال کردن زن باشد آنهم کار آسانی نیست .که باید به موارد زیر دقت کنیم .
    1- سالم بودن مرد از انواع بیماریهای روحی و مواد اعتیاد آور
    2- شناخت افکار و ارزشمندیهای مردآینده
    نکته قابل توجه در شناخت مرد اینست که بفهمی چرا تورا برای همسری انتخاب کرده ، یعنی چه چیزی در تو باعث شده که از تو خوشش بیاید . آیا تنها زیبایی تو بوده ، آیا پول و آیا مدرک و ....... چه چیزی باعث شده تو را بپسندد .
    اگر مردی اول گزینه بخاطر شخصیت خود زن و بخاطر شناختی که از زن دارد اورا بپسندد و چیزهای دیگری مانند پول و مال و زیبایی و ..... را در مرحله بعدی قرار بدهد آن مرد مناسبی می باشد چون پول و مال و زیبایی ممکن است هر لحظه ازبین برود اما شخصیت چیزی نیست که نابود شود.
    3- دیندار بودن مرد
    مردی که دیندار است خیلی کم ممکن است به زنش ظلم کند و زن ترس ندارد که با زنهای هرزه رفت و آمد داشته باشد و یا اینکه در غیاب او به کارهای ناشایست دست بزند .
    4-دوری گزیدن از مرد عصبانی
    مردی که زود عصبانی می شود هرگز نمی تواند همسرش را درست درک کند و حتی این عصبانیت منجر به زدن و بی احترامی کردن به او می شود چون عصبانیت با مهر و محبت زن دو چیز متضاد می باشند
    5-شناخت استقلال مرد
    مردی که وابستگی شدید به پدر و مادر و غیره دارد و خود هنوز نمی تواند مستقلاً فکر کند نمی تواند در برابر مشکلات طاقت بیاورد و این باعث می شود در هرکاری خانواده خود را مشارکت داده و زمینه دخالت دیگران در زندگیش باز می شود .
    6-شناخت مادیات واقعی مرد
    مشخص است که برای زندگی کردن احتیاج به مخارج و پول می باشد .مردی که بیکار است همیشه وابسته به دیگران و در صورت نبود افراد منجر به طلاق دادن زن می شود پس باید دانست که مرد در حد معمول می تواند مخارج زندگی مشترک را تأمین کند یا نه
    7-شناخت خانواده مرد
    8- نداشتن اختلاف سنی زیاد
    9-فرهنگ و آداب زندگی یکسانی داشتن
    زن بعد از ازدواج احساس نیاز و دلتنگی بیشتری نسبت به خانواده اش دارد که هرچه مرد آینده نزدیکتر باشد می نواند دربراورده کردن این نیاز سهیم تر باشدونیز مردی که بایک نوع آداب و رسوم و فرهنگ آشنااست و می خواهد در زندگیش هم مثل خانواده پدریش باشد و یانه اینکه دوستان و آشنایان این انتظار را از اودارند ممکن است زن نتواند جوابگوی این انتظارات باشد چون با آداب و رسوم آنها بیگانه است که اینها و چیزهای دیگر خود مسبب مشکلات هستند.

  6. کاربر روبرو از پست مفید دانه تشکرکرده است .

    دانه (پنجشنبه 30 خرداد 87)

  7. #4
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    197
    Array

    RE: همسر مناسب

    مردها دقت كنند كه زن مورد نظرشان خصوصيات زير را داشته باشد
    1- سالم بودن ازانواع بیماریهای روحی و مواد اعتیاد آور
    الحمدلله در کشور ما برای تشخیص اینکه زن سالم است یانه ،آزمایشاتی قبل از ازدواج صورت می گیرد که سالم بودن زن را تا حدی مشخص می سازد . چون زنی که روح بیماری دارد نمی تواند در برابر مشکلات زندگی طاقت بیاورد ودر نهایت یا خود را نابود می سازد ویا خانواده را به نابودی می کشاند.
    2- شناخت افکار و ارزشمندیهای زن آینده
    باید دانست زنی که در آینده می خواهی همسر تو باشد چه چیزهای را با ارزش و یا چه چیزهای را بی ارزش می داند و در کل چگونه فکر می کند آیا افکارتان مثل هم است حتی اگر مثل هم فکر نمی کنید افکارتان در تضاد با یکدیگر نمی باشد . مثلاً موضع گیری او در برابر دین ، در برابر افراد جامعه ، چه چیزهای در نظر او خوب و چه چیزهای بد می باشند . دانستن اینکه چه چیزی را ازتو می خواهد و دوست دارد که همسر آینده او چگونه باشد دانستن اینها و دیگر ارزشمندیها،همه و همه نیازمند گفتگوی سالم است و اجازه بدهد اول زن حرفهایش را بگوید بعداز آن حرفهایش را بسنجد و خود شروع به گفتن مطالب نکند چون زیاد دیده شده زنهای که در اول همه ارزشمندیهای مرد آینده اش را قبول کرده بعد از مدتی همه را فراموش کرده ، چون تنها به فکر ازدواج بوده آنهم به خاطر اجبار خانواده و یا به خاطر فضای نامساعد خانواده که می خواسته از آن فرار کند.
    3- ملتزم بودن به دین
    دیندار بودن زن نقش بسزایی در زندگی مشترک دارد . مرد دیگر خیالش راحت است از اینکه زن به او خیانت نمی کند و کسانی دیگر بازنش در ارتباط نیستند این اعتماد باعث آرامش در خانواده است اما مردی که هر روز می ترسد و به زنش شک می کند چگونه می تواند خوشبختی را لمس کند .دین انسان را در چهارچوبی مشخص قرار می دهد . بعد از دین ، زیبایی وپول و اصل و نسب دار بودن در ردهای بعدی قرار می گیرد ، بنده افرادی را می شناسم که تنها به زیبایی و یا تنها به پول زن فکر کرده اند و نتوانسته اند زندگی موفقی داشته باشند . اگر چه در اول زندگی زیاد حرف از زیبایی است اما بعد از ورود به زندگی زیبایی کم کم به حاشیه و چیزهای دیگری مثل احترام ، آداب معاشرت ، اخلاق و رفتار و خانه داری و ....... جای آن را می گیرد.و حتی زیبایی در بعضی از زنها خود موجب بوجود آمدن مشکلات بوده چون باعث سوء ظن مرد به زن و حتی محدودیت شده است
    این حرفها به این معنی نیست که زیبایی را بد بدانیم نه بلکه زن زیبا می تواند نیازهای مرد زیبا را برآورده کند نه زن زشت که این خود نیازی است برای مردان.
    همانطور که تنها توجه کردن زیادبه زیبایی مشکل آور است توجه نکردن هم خود مشکلی دیگر است.
    4- شناخت خانواده زن
    خانواده زن هم یکی دیگر از چیزهای می باشد که نقش بسزایی در زندگی مشتر ک دارد . کسانی هستند که می گویند که فقط خود زن مهم است ما به خانواده او چکار داریم ما که با خانواده زن زندگی نمی کنیم ، نه اینطور نیست زن خود 50% و خانواده زن هم 50% مهم می باشند . ودر خانواده زن هم در رأس همه مادر زن نقش بسزایی را ایفا می کند.
    مادر زن توانایی زیادی در تأثیر گذاری بر دخترش دارد .تنها کسی که دختر بعد از بوجود آمدن مشکلات به آن روی می آورد مادرش است .که اگر مادرش زن عاقل و فهمیده ای نباشد . ارتباط زن و مرد را خراب می کند چون تنها به دخترش چگونگی انتقام از مرد را نشان می دهد نه چگونگی حل مشکل ، که در نهایت منجر به جنگ و دعوا و ویران شدن بنیان خانواده است .
    و نیز بیاید خانواده خودش را با خانواده زنش مقایسه کند و بفهمد در خانواده زن کسی بااو مخالف است یا نه و اگر هست بخاطر چه چیزی می باشد .چون اگر در اول زندگی مخالفت باشد خود منشأ اختلافات دیگر می باشد .
    5- سن مناسب
    اختلاف زیاد سن باعث می شود که زن و مرد حرفهای همدیگر را نفهمند و هریک دیگری را متهم کند .
    6- فرهنگ و آداب و رسوم نزدیک به هم داشتن
    نحوه آداب و رسوم ، چگونگی احترام ، نحوۀ خانه داری ، آداب معاشرت ، نحوۀ پختن غذا و حتی نحوۀ حرف زدن در مناطق مختلف متغییر است به نظر من گزینه مناسب با کسی است که آداب و رسوم و فرهنگ مشترکی دارند.
    که در یک کلمه باید گفت در شهر خودش بهترین گزینه می باشد . این گفته من به این معنی نیست مرد با زنی که در منطقه دیگر می باشد نمی تواند زندگی کند بلکه به این معنی است فوایدی که در نزدیک بودن زن است خیلی بیشتر از انتخاب زن در مکان دیگر می باشد .
    چون وقتی در زندگی مشکل پیش می آید باعث دلگرفتگی زن شده که این حالت با سرزدن زن به خانواده اش از بین می رود و به قولی شارژ می شود و حتی زن و قتی که چیزی را نمی داند اگر مرد هم بلد نباشد دوست دارد از خانواده اش راهنمایی بخواهد مثل نحوۀ بچه داری و غیره ،اینهاو چیزها ی دیگر خود مسبب انتخاب زن از نز دیک ترین مکان است.

  8. کاربر روبرو از پست مفید دانه تشکرکرده است .

    دانه (پنجشنبه 30 خرداد 87)

  9. #5
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    197
    Array

    RE: همسر مناسب

    خداوند زن و مرد را آفریدکه در کنار هم باشند و هریک بتوانند نیازهای روحی و جسمی خود را در کنار هم برطرف سازند .بعد از ذکر خدا دومین چیزی که باعث سکونت و آرا مش می باشد خانواده است .
    آدم علیه السلام بعد از خلقت با و جود آن همه ناز و نعمت که در کنارش بود احساس تنهایی می کردو خداوندحوا ء را آفرید تا آن احساس تنهایی را از بین ببرد . زن و مرد می توانند در کنار هم زندگی سعادتمندی داشته باشند .و چه زن و مردهای که همسرانشان را تنها وسیله پیشرفت و سعادتمندی خود می دانند.
    زندگی درست احتیاج به علم مرتبط به آن رادارد کمتر افرادی را دیده ام که نگرشی صحیح در مورد ازدواج داشته باشند بعضی تنها نگرشی شهوانی ، بعضی برای پول ، و............ دارند .
    چون نگرش ما از زندگی به پدر و مادر و یا برادر و خواهرمان برمی گرددو نه آموزشگاه و نه در مدرسه چنان توجه کافی به آن نشده و حتی افراد موفق را در جامعه کمتر دیده ایم تا از آنها درس بگیریم تا جایی که حتی بعضی از افراد از نام ازدواج می ترسند.

  10. کاربر روبرو از پست مفید دانه تشکرکرده است .

    دانه (پنجشنبه 30 خرداد 87)

  11. #6
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    197
    Array

    RE: همسر مناسب

    هفت راه‌کار موثر برای يافتن همسر مناسب برای خانم‌ها و آقايان
    ۱_قدم اول اين است که خودتان را درست بشناسيد و مطمئن باشيد که واقعا تصميم داريد ازدواج کنيد يا نه و اگر پاسخ مثبت است به چه دليل؟ بخاطر پول؟ ظاهر طرف مقابل؟ شخصيتش؟ يا صرفا برای اينکه از خانه پدری فرار کنيد؟
    کسی که خودشناسی می کند، برای زندگی خودش هدف قائل می شود، برنامه ريزی می کند، آرزوهايش را روی کاغذ مي‌آورد و جاهای خالی زندگی اش را شناسايی می کند.
    کسی که خودش را خوب می شناسد، کمتر تحت تاثير حرف ديگران مسير زندگی اش را تغيير می دهد و دوست دارد خودش بداند با زندگی اش چه کار می کند. به عنوان مثال، يک دختر ۱۷ ساله دوست دارد در سن ۳۰ سالگی جراح زنان و زايمان باشد، در شيراز زندگی کند ويک بچه داشته باشد.
    ۲_مرحله دوم اين است که همسر آينده تان را بر اساس خواسته ها و موقعيت فعلی خود تصور کنيد. تصور کردن همسر ايده آل با توجه به آرزوهايتان نسبتا راحت است. هميشه از خودتان اين سوا ل را بپرسيد: «آيا من برای شخصی که به عنوان همسر ايده آل خودم تصور کرده ام، همسر ايده آلی هستم؟» خيلی ساده است. هر ترازويی دو کفه دارد. اگر می خواهيد کفه طرف مقابلتان سنگين باشد، ابتدا بايد کفه طرف خودتان را سنگين کنيد. کسی که می خواهد با يک فرد تحصيل کرده هنردوست ازدواج کند، بهتر است خود نيز تحصيل کرده و هنر دوست باشد.
    ۳_در مرحله سوم بايد يکسری معيارهای غربالگری اوليه برای همسريابی انتخاب کرده و آنها را آزمايش کنيد. رايجترين معيارهايی که برای اين منظور به کار می روند عبارتند از: تفاوت سن، تفاوت قد، تفاوت ظاهر، تفاوت تحصيلات، تفاوت طبقاتی، تفاوت قومی، تفاوت زبانی و در نهايت تفاوت دينی.
    نکته مهم اين است: اين شما هستيد که تعيين می کنيد يک ويژگی برايتان مهم است يا خير. مثلا برای يک نفر ممکن است ازدواج درون قومی خيلی مهم باشد ولی برای کس ديگر اصلا اهميت نداشته باشد. نکته ديگر اين است که تفاوت آدمها در يک قالب نسبی مطرح می شود تا مطلق. مثلا به نظر يک نفر قد ۱۷۰ کوتاه است و به نظر شخص ديگری ايده آل است. پژوهش ها نشان دادند که کسانی که حرف مردم برايشان مهم است بيشتر به ظاهر طرف مقابلشان اهميت می دهند.
    ۴_مرحله چهارم عبارتست از «ديدن» و «ديده شدن» برای ايجاد جاذبه اوليه. در کشورهايی که محيطهای مختلط کمتر است، پسرها ممکن است به کمک مادر و خواهرانشان برای پيدا کردن همسر مناسب متوسل شوند. ولی متاسفانه چنين امکانی برای اکثر خانمهای جوان کمتر وجود دارد. به همين دليل توصيه من اين است که محيط کار، تحصيل يا تفريح خود را به گونه ای انتخاب کنيد که حداکثر احتمال ممکن را برای ديده شدن توسط همسر احتمالی آينده تان به شما بدهد. به عنوان مثال کسی که می خواهد با يک موسيقيدان ازدواج کند، يا در کلاسهای متعدد موسيقی شرکت می کند يا عضو انجمنی می شود که موسيقی دانان معمولا عضو آن می شوند. کار ديگری که می توانيد بکنيد اين است که چند خصوصيت اصلی که برای همسر آينده تان در نظر داريد به نزديکان و دوستان بگوييد ممکن است آن ها فردی را با اين مشخصات بشناسند و يا در آينده اگر با چنين کسی برخورد کنند بلافاصله به ياد شما می افتند و می توانند نقش معرف را داشته باشند.
    ۵_مرحله بعد يا دوست شدن با کسی است که فکر می کنيد ممکن است با او ازدواج کنيد يا خواستگاری کردن از اين فرد است. در بسياری از جوامع (چه شرقی و چه غربی) معمولا خواستگاری توسط جنس مرد صورت می گيرد و معمولا يک زن نمی تواند از يک مرد تقاضای دوستی و يا ازدواج بکند وگرنه به سبکی متهم می شود.
    به هر حال، فراموش نکنيد وقتی با کسی به قصد ازدواج دوست شديد يا از او خواستگاری کرديد، فکرتان فقط مشغول ظواهر امر (مانند کافی شاپ رفتن و کادوهای رمانتيک دادن يا نحوه چای آوردن عروس خانم موقع خواستگاری و مراسم عروسی) نباشد. به اصل موضوع دقت کنيد.
    ۶_مرحله ششم که به نظر من مهمترين مرحله انتخاب همسر است، بردن نهايت استفاده از فرصتها برای شناخت بهتر همسر احتمالی تان از طريق برقراری ارتباط کلامی يا غير کلامی می باشد. امروزه حتی خانواده های نسبتا سنتی و مذهبی با حرف زدن و معاشرت زوجهای آينده در طول دوران نامزدی شان مخالفت چندانی ندارند.
    در طول اين جلسات، از طرف مقابل خود بايد سوال بپرسيد. سوالهای تعيين کننده. اين سوالها از هر فرد به فرد ديگر فرق می کند اما به عنوان نمونه چهار تا پنج مورد از آنها را برايتان می گوييم:
    الف - می توانيد بپرسيد: «هدف شما در زندگی چيست؟ سه تا از بزرگترين آرزوهای زندگی تان را بگوييد».
    ب - مثلا: «هدف شما از ازدواج چيه؟ چرا می خواهيد با من ازدواج کنيد؟»
    پ - «من شغلم ايجاب می کند که در خارج از منزل کار بکنم. می خواستم بدانم راجع به اين موضوع چی فکر می کنی؟»
    ت - « در خانه پدر و مادری شما تقسيم کارهای منزل به چه صورت بوده؟ دوست داريد در زندگی ما چطور باشد؟»
    از سوال مهمتر، ارتباطات غير کلامی است. مثلا اينکه آيا رفتارش طوری که می خواهيد با مهربانی و عاطفه هست يا نه؟ آيا آداب اجتماعی را در حدی که برای شما مهم است بلد هست اگر نه، آيا در اين حد با او احساس صميميت می کنيد که اين مورد را با او در ميان بگذاريد؟
    علاوه بر آن بايد از خودتان بپرسيد: از هم صحبتی با او خسته شديد يا لذت برديد؟ اينکه اگر اختلاف نظری پيش آمد می توانيد با صحبت کردن مسئله را حل کنيد و يا بر سرش به تفاهم برسيد؟ آيا می ترسيد مسئله ای را با او در ميان بگذاريد؟ از عکس العمل هايش در مقابل حرف ها و رفتار شما نگران می شويد؟ آن چيزهايی را که شنيديد يا ديديد وقتی به خانه برگشتيد، روی کاغذ بياوريد، زيرا برای مرحله آخر يا هفتم بايد از آنها استفاده کنيد.
    7_مرحله آخر جمع بندی وضعيت و گرفتن تصميم مناسب است. در زندگی هر کسی حداقل يک فرد معتمد وجود دارد. نسبت آن شخص مهم نيست. عقل و تجربه اش مهم است. باهم صحبت کنيد و مجموع شرايط را برايش بگوييد و بخواهيد وضعيت را از ديد خودش ارزيابی کند.
    منبع:هفت راه‌کار موثر برای يافتن همسر مناسب برای خانم‌ها و آقايان
    ۱_قدم اول اين است که خودتان را درست بشناسيد و مطمئن باشيد که واقعا تصميم داريد ازدواج کنيد يا نه و اگر پاسخ مثبت است به چه دليل؟ بخاطر پول؟ ظاهر طرف مقابل؟ شخصيتش؟ يا صرفا برای اينکه از خانه پدری فرار کنيد؟
    کسی که خودشناسی می کند، برای زندگی خودش هدف قائل می شود، برنامه ريزی می کند، آرزوهايش را روی کاغذ مي‌آورد و جاهای خالی زندگی اش را شناسايی می کند.
    کسی که خودش را خوب می شناسد، کمتر تحت تاثير حرف ديگران مسير زندگی اش را تغيير می دهد و دوست دارد خودش بداند با زندگی اش چه کار می کند. به عنوان مثال، يک دختر ۱۷ ساله دوست دارد در سن ۳۰ سالگی جراح زنان و زايمان باشد، در شيراز زندگی کند ويک بچه داشته باشد.
    ۲_مرحله دوم اين است که همسر آينده تان را بر اساس خواسته ها و موقعيت فعلی خود تصور کنيد. تصور کردن همسر ايده آل با توجه به آرزوهايتان نسبتا راحت است. هميشه از خودتان اين سوا ل را بپرسيد: «آيا من برای شخصی که به عنوان همسر ايده آل خودم تصور کرده ام، همسر ايده آلی هستم؟» خيلی ساده است. هر ترازويی دو کفه دارد. اگر می خواهيد کفه طرف مقابلتان سنگين باشد، ابتدا بايد کفه طرف خودتان را سنگين کنيد. کسی که می خواهد با يک فرد تحصيل کرده هنردوست ازدواج کند، بهتر است خود نيز تحصيل کرده و هنر دوست باشد.
    ۳_در مرحله سوم بايد يکسری معيارهای غربالگری اوليه برای همسريابی انتخاب کرده و آنها را آزمايش کنيد. رايجترين معيارهايی که برای اين منظور به کار می روند عبارتند از: تفاوت سن، تفاوت قد، تفاوت ظاهر، تفاوت تحصيلات، تفاوت طبقاتی، تفاوت قومی، تفاوت زبانی و در نهايت تفاوت دينی.
    نکته مهم اين است: اين شما هستيد که تعيين می کنيد يک ويژگی برايتان مهم است يا خير. مثلا برای يک نفر ممکن است ازدواج درون قومی خيلی مهم باشد ولی برای کس ديگر اصلا اهميت نداشته باشد. نکته ديگر اين است که تفاوت آدمها در يک قالب نسبی مطرح می شود تا مطلق. مثلا به نظر يک نفر قد ۱۷۰ کوتاه است و به نظر شخص ديگری ايده آل است. پژوهش ها نشان دادند که کسانی که حرف مردم برايشان مهم است بيشتر به ظاهر طرف مقابلشان اهميت می دهند.
    ۴_مرحله چهارم عبارتست از «ديدن» و «ديده شدن» برای ايجاد جاذبه اوليه. در کشورهايی که محيطهای مختلط کمتر است، پسرها ممکن است به کمک مادر و خواهرانشان برای پيدا کردن همسر مناسب متوسل شوند. ولی متاسفانه چنين امکانی برای اکثر خانمهای جوان کمتر وجود دارد. به همين دليل توصيه من اين است که محيط کار، تحصيل يا تفريح خود را به گونه ای انتخاب کنيد که حداکثر احتمال ممکن را برای ديده شدن توسط همسر احتمالی آينده تان به شما بدهد. به عنوان مثال کسی که می خواهد با يک موسيقيدان ازدواج کند، يا در کلاسهای متعدد موسيقی شرکت می کند يا عضو انجمنی می شود که موسيقی دانان معمولا عضو آن می شوند. کار ديگری که می توانيد بکنيد اين است که چند خصوصيت اصلی که برای همسر آينده تان در نظر داريد به نزديکان و دوستان بگوييد ممکن است آن ها فردی را با اين مشخصات بشناسند و يا در آينده اگر با چنين کسی برخورد کنند بلافاصله به ياد شما می افتند و می توانند نقش معرف را داشته باشند.
    ۵_مرحله بعد يا دوست شدن با کسی است که فکر می کنيد ممکن است با او ازدواج کنيد يا خواستگاری کردن از اين فرد است. در بسياری از جوامع (چه شرقی و چه غربی) معمولا خواستگاری توسط جنس مرد صورت می گيرد و معمولا يک زن نمی تواند از يک مرد تقاضای دوستی و يا ازدواج بکند وگرنه به سبکی متهم می شود.
    به هر حال، فراموش نکنيد وقتی با کسی به قصد ازدواج دوست شديد يا از او خواستگاری کرديد، فکرتان فقط مشغول ظواهر امر (مانند کافی شاپ رفتن و کادوهای رمانتيک دادن يا نحوه چای آوردن عروس خانم موقع خواستگاری و مراسم عروسی) نباشد. به اصل موضوع دقت کنيد.
    ۶_مرحله ششم که به نظر من مهمترين مرحله انتخاب همسر است، بردن نهايت استفاده از فرصتها برای شناخت بهتر همسر احتمالی تان از طريق برقراری ارتباط کلامی يا غير کلامی می باشد. امروزه حتی خانواده های نسبتا سنتی و مذهبی با حرف زدن و معاشرت زوجهای آينده در طول دوران نامزدی شان مخالفت چندانی ندارند.
    در طول اين جلسات، از طرف مقابل خود بايد سوال بپرسيد. سوالهای تعيين کننده. اين سوالها از هر فرد به فرد ديگر فرق می کند اما به عنوان نمونه چهار تا پنج مورد از آنها را برايتان می گوييم:
    الف - می توانيد بپرسيد: «هدف شما در زندگی چيست؟ سه تا از بزرگترين آرزوهای زندگی تان را بگوييد».
    ب - مثلا: «هدف شما از ازدواج چيه؟ چرا می خواهيد با من ازدواج کنيد؟»
    پ - «من شغلم ايجاب می کند که در خارج از منزل کار بکنم. می خواستم بدانم راجع به اين موضوع چی فکر می کنی؟»
    ت - « در خانه پدر و مادری شما تقسيم کارهای منزل به چه صورت بوده؟ دوست داريد در زندگی ما چطور باشد؟»
    از سوال مهمتر، ارتباطات غير کلامی است. مثلا اينکه آيا رفتارش طوری که می خواهيد با مهربانی و عاطفه هست يا نه؟ آيا آداب اجتماعی را در حدی که برای شما مهم است بلد هست اگر نه، آيا در اين حد با او احساس صميميت می کنيد که اين مورد را با او در ميان بگذاريد؟
    علاوه بر آن بايد از خودتان بپرسيد: از هم صحبتی با او خسته شديد يا لذت برديد؟ اينکه اگر اختلاف نظری پيش آمد می توانيد با صحبت کردن مسئله را حل کنيد و يا بر سرش به تفاهم برسيد؟ آيا می ترسيد مسئله ای را با او در ميان بگذاريد؟ از عکس العمل هايش در مقابل حرف ها و رفتار شما نگران می شويد؟ آن چيزهايی را که شنيديد يا ديديد وقتی به خانه برگشتيد، روی کاغذ بياوريد، زيرا برای مرحله آخر يا هفتم بايد از آنها استفاده کنيد.
    7_مرحله آخر جمع بندی وضعيت و گرفتن تصميم مناسب است. در زندگی هر کسی حداقل يک فرد معتمد وجود دارد. نسبت آن شخص مهم نيست. عقل و تجربه اش مهم است. باهم صحبت کنيد و مجموع شرايط را برايش بگوييد و بخواهيد وضعيت را از ديد خودش ارزيابی کند.
    منبع:iran.special.ir

  12. 2 کاربر از پست مفید دانه تشکرکرده اند .

    دانه (پنجشنبه 30 خرداد 87)

  13. #7
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    197
    Array

    RE: همسر مناسب

    * آیا با هرکسی می توان ازدواج کرد؟
    اول در انتخاب زوج، رضايت خانواده ها است
    يعني اعضاي مهم و اصلي خانواده (پدر،مادر،خواهر و برادر) از ان انتخاب رضايت داشته باشند.در خانواده هاي ايراني يك سنت است كه اگر بزرگان خانواده ،فردي را بپذيرند و مثلاً بگويند كه اين داماد خوبي است ؛قبول داريم و مبارك است ان شاء الله … ، بدين ترتيب مرحله اول به خوبي پشت سر گذاشته شده است.
    حالا اين نوع انتخاب را مقايسه كنيد با انتخاب يك دختر و پسري كه بدون توافق خانواده هايشان ميخواهند به محضر بروند و عقد كنند .خانواده ها با احترام به خواستگاري دختر مي روند ، در روز خوبي مثلاً روز عيد غدير مي روند،همگي توافق مي كنند ،وبعد قرار نامزدي را ميگذارند و … مي بينيد كه ر ضايت خانواده هاي طرفين ازدواج اولين عامل سرنوشت ساز در زندگي زوج ايراني است.در كشوري كه مردم به صورت دسته جمعي زندگي مي كنند ،وقتي شما با يك مرد زندگي مي كنيد انگار با يك قبيله زندگي مي كنيد.
    فقط يك مرد به تنهايي نيست .در مورد خانمها هم همينطور است .وقتي با يك دختر زندگي مي كنيد با يك قبيله زندگي مي كنيد.چطور ما بايد خودمان رادر اين قبيله جا كنيم و مورد پذيرش فاميل همسرمان قرار بگيريم ؟ فقط با كمال،يعني يك قدري سازگار باشيم ،يك سلام و عليك درست و حسابي بكنيم ،احترام به بزرگترها را بلد باشيم ،همه اين رفتارها را كمال مي گويند.مگر يك خانم محترم ايراني كه اهل نماز و سجاده است ،از عروسش جز احترام متقابل و كلمات قشنگ و دلنشين چه ميخواهد .ما اگر اين كمالات را داشته باشيم به سرعت در خانواده همسرمان مورد پذيرش قرار ميگيريم و جا مي افتيم.
    بنابراين عامل دوم يا شرط دوم اين است كه خانواده هاي طرفين ،عروس و داماد را بپذيرند.
    عامل سوم اين است كه اين دو نفر كه ميخواهند با هم ازدواج كنند ،از نظر عاطفي قدري به هم شبيه باشند .
    مثلاً يكي داغ داغ و ديگري سرد سرد،اين دو نميتوانند زوج مناسبي باشند .حداقل يك كمي از نظر عاطفي و احساسي به هم نزديك باشند.قبلاً به كرات گفته ام مثلاً شما به يك آدم سرد از لحاظ عاطفي ،هر چه محبت كنيد هيچ متوجه نمي شود.حتي گاهي خيال مي كند كه اين وظيفه شماست.در حالي كه اين وظيفه ما نيست .گاهي با يك آدم داغ داغ مواجه مي شويد كه دائماً مي گويد فدايت بشوم،چه چيزي مي خواهي ؟مي گوييم هيچي آقا،خيلي ممنون.يعني آنقدر شعله عواطف او بالاست كه ما مي سوزيم ! به اين لحاظ است كه مي گوييم اگر عاطفه دو نفر قدري نزديك و شبيه به هم باشد براي سازگاري ،بهتر است.
    عامل چهارم ،شباهت و نزديكي ميزان هوش و حواس زوجين است.
    مثلاً يك خانمي با ضريب هوشي ۱۲۰ چگونه ميتواند با آقايي با ضريب هوشي ۸۵ زندگي كند و به سازگاري و توافق هم برسند ؟زن و شوهر ها بايد از لحاظ هوشي نزديك به هم باشند.
    مثلاً هر دو نزديك به ۱۲۰ باشند .در مورد افراد كم هوش خيلي خوب بود اگر قانون مانع ازدواج آنان مي شد. مثلاً فردي با ضريب هوشي ۵۲ نمي تواند خودش را اداره كند چه رسد به زن و بچه يا به شوهر و بچه .بايد براي آنها برنامه هاي ديگري مانند ازدواجهاي موقتي گذاشت.واقعاً بعضي افراد نبايد ازدواج كنند چون مشكلات بيشتري به وجود مي آورند.چنين زوجي قادر نيستند بچه هاي خود را تر و خشك و نگهداري كنند .
    ممكن است هوش والدين روي هوش بچه ها اثر بگذارد ؟بله ممكن است اثر بگذارد.ما براي افراد كم هوش چندين برنامه درماني داريم.به اينها نكات راواني ياد ميدهيم.ممكن است طي ۱۰ سال بتوانند ۵ كلاس درس بخوانند ،بعضي كارهاي ضروري را به اينها ياد مي دهيم.باور كنيدازدواج يك پديده فوق العاده مقدس و مهمي است،همينطوري نمي شود ازدواج كرد.
    عامل پنجم ،نزديكي جغرافيايي ،اين دو نفر است.
    نميدانم شما چقدر روي عامل جغرافيا تاكيد مي كنيد ولي خصوصيت جغرافيايي پاره اي خصوصيات روانشناسي و شخصيتي به ما ميدهد .مثلاًمردم مناطق جغرافيايي سردسير را با مردم مناطق جغرافياي كويري يا جغرافياي مديترانه اي و … مقايسه كنيد،حتماً تفاوت دارند.معمولاً مردمي كه در كنار دريا زندگي ميكنند آرامترند.براي اينكه طبيعت به نفع آنهاست.يك چوب خشك را در اين مناطق در زمين بكاري ،سبز ميشود.
    تير قيراندود چراغ برق شهر من ،شاخه ميدهد،باور مي كنيد ؟!
    مثلاً اگر خيلي تنبل هم باشيد فقط كافي است كه كنار دريا بنشينيد و قلاب ماهيگيري را داخل دريا بيندازيد و ماهي بگيريد.ناهار شما آماده است ! حالا اين را با يك مرد كويري كه آب ندارد ، زندگي ندارد ،اصلاً كلافه است ،مقايسه كنيد .لذا اين آدم شمالي با آن آدم كويري صفات رفتاري و شخصيتي اش فرق ميكند.اين يكي ملايمتر است و آن يكي قدري تندتر.
    ما ميگوييم وقتي ميخواهيد ازدواج كنيد ،بهتر است طول و عرض جغرافيايي تان به هم بخورد و نزديك باشد.خوب است اينجا به تفاوت سني مطلوب ميان زن و شوهر هم اشاره اي بكنيم :
    مطلوب است كه آقايان در حدود چهار تا هفت سال بزرگتر از خانمها باشند.هرگز يك خانم نبايد با يك مرد كم سن و سال تر از خودش ازدواج كند .شايد در ابتدا اين انتخاب برايش جالب باشد ولي براستي او برايش شوهر نيست.مردي كه مثلاً هفت يا هشت سال از همسرش كوچكتر است ،نمي تواند شوهر مناسبي باشد.
    عامل ششم ،شباهت تحصيلي است .

    ما خيلي اصرار مي كنيم كه سطح تحصيلات زن و شوهر در ميزان توافق و سازگاري آنان مؤثر است.زندگي يك آدم باسواد با يك آدم بي سواد خيلي سخت است.مثلاً نميشود كه يكي دكترا داشته باشد و ديگري فقط شش كلاس درس خوانده باشد.البته در زمان قديم رسم بود كه مردان، زنان بي سواد يا كم سواد مي گرفتند كه اگر هر بلايي سرش آوردند ، متوجه نشود.اما الان شرايط جامعه تغيير كرده است.
    غالباً آقايان دوست دارند با زنان باهوش و تحصيل كرده ازدواج كنند .زيرا معتقدند وقتي كه ما مرديم چراغ خانه ما را روشن نگه ميدارند.ولي يك زن كم عقل و كم هوش نمي تواند چراغ خانه را روشن نگه دارد.اصلاً چه لزومي دارد كه زني بگيريم كه زني بگيريم كه هوشش كم باشد.مگر ما مي خواهيم چه كار كنيم ؟ما مي خواهيم زندگي كنيم .اين زندگي ماست .اين ميزان درآمد ماست .هر جا مشكلي دارد بفرمائيد.چرا ما با كسي ازدواج كنيم كه ما را درك نكند.اتفاقاً اگر ما را درك كند و بفهمد خيلي خوب است.من فكر ميكنم در گذشته ،مردها از زنهاي تيز و باهوش وحشت داشتند براي اينكه ما مردها عيب و ايرادهايي داريم كه يك خانم فهميده و نازنين اين ايرادها را رفع ميكند ولي اذيت هم نميكند .
    الان مردهاي ما بسيار علاقمندند كه با زنان تحصيل كرده ازدواج كنند .مثلاً مردهايي كه تحصيلاتشان در حد زير ديپلم ،يا زير كلاس پنجم ابتدايي يا زير ليسانس است،تمايل دارند كه زنهاي باسوادتر از خودشان بگيرند .يك مورد مشاوره داشتم كه به آقا گفتم :” اين خانم ليسانسه هستند ولي شما فقط شش كلاس درس خوانده ايد .“ آقا گفت :”عيبي ندارد من از ايشان خيلي چيزها ياد مي گيرم.“ گفتم :” نه،صلاح نيست.“
    عامل هفتم ،وجود اساس دلبستگي بين طرفين ازدواج است.
    وقتي قصد داريم با كسي ازدواج كنيم لازم است كه قدري دلمان با او باشد .شما ميدانيد مردمي كه با عشق زياد نسبت به همديگر ازدواج مي كنند خيلي زود سرد مي شوندو حتي كار به جدايي و طلاق هم مي كشد.ولي براي يك ازدواج مطلوب و معقول دوست داشتن عادي و مختصر لازم است.مثلاً كسي كه به خواستگاري دختر خانمي آمده و حالا نامزد شده اند بايد دو ،سه ماهي با همديگر رفت و آمد كنند تا قدري نسبت به هم احساس دلبستگي پيدا نمايند .به طوري كه اگر دوروز همديگر را نديدند دلشان تنگ بشود.اين احساس ،عالي است.يك احساس دلتنگي نه كمتر و نه بيشتر.بعضيها كه به شدت عاشق مي شوند،مي گويند يا اين يا مرگ.من به شاگردانم ياد داده ام كه در چنين شرايطي ،مرگ را ترجيح بدهند.اين چنين ازدواجي فايده ندارد .خاطر خواهي يا افراط دوست داشتن همان چيزي است كه مثلاً نوجوان يا جواني از آپارتمان بيرون مي آيد و دم آسانسور دختري را مي بيند و يك دل نه صد دل عاشقش مي شود،تنها به يك نگاه .چنين ازدواجي به درد نمي خورد ،ما مي خواهيم يك كسي را داشته باشيم كه مثلاً او را چهار ماه ببينيم ،بعد دوستش بداريم.بگوييم كه حداقل چهار ماه او را مي شناختيم و بعد به او علاقمند شديم.
    عامل هشتم ،تشابهات مذهبي است .
    من اعتقاد راسخ دارم كه شيعه فقط بايد با شيعه زندگي و ازدواج كند ،مسيحي با مسيحي ،كليمي با كليمي و … چون ما هر اندازه بينش زندگي با فردي از يك مذهب ديگر را داشته باشيم ولي بالاخره يك مادربزرگي داريم كه طبق اعتقادات و سنتها و باورهاي خودش عمل ميكند.
    ممكن است متوجه نشود كه اينها كتاب دارند . ممكن است در كلام خود گاهي بد و بيراههايي بگوييم كه مثلاً داماد يا عروس خانه ما كه از يك دين و مذهب ديگري است بدش بيايد . تفاوت زبان چندان مهم نيست ،اغلب زن و شوهر ها زبان يكديگر را ياد مي گيرند ولي مذهب را نمي توانند .
    عامل نهم ،از نظر ظاهري تقريباًُ شبيه هم باشند .
    دو نفر كه مي خواهند ازدواج كنند بايد ظاهري داشته باشند كه بتوانند پنجاه سال همديگر را تماشا و تحمل كنند .اغلب ما انسانها آينه هاي خود را گم كرده ايم.مثلاً آقا دنبال زيباترين زن است ،در حالي كه خودش يك چيز بد تركيب و زشتي است.بايد به او بگوييم تو خجالت نمي كشي زيباترين خانم كه نمي آيد با تو ازدواج كند.اگر ما آينه هايمان را پيدا كنيم ،يك كسي را كه شبيه خودمان باشد پيدا مي كنيم .عيب و ايرادهاي چهره و ظاهر اندام در طولاني مدت معني دار و مساله ساز مي شود.اما در كوتاه مدت كسي متوجه نمي شود.
    به هر حال يك ظاهر متعادل مورد درخواست است.درمورد هيچ يك از عواملي كه تاكنون درباره اش صحبت شد ،ما ديدگاه ايده آليستي نداريم .ما دنبال ايده آل نيستيم ،ما همين زندگي معمولي را بچرخانيم هنر كرده ايم .ما براي ازدواج يك آدم معقول و متدين مي خواهيم كه سواد و سن او هم معمولي باشد ،خانواده معقولي هم داشته باشد.اصلاً ايده آل گرا نيستيم .
    با كمال جسارت بگويم بسياري از آقايان و خانمهايي كه ازدواج نكرده اند يا اينكه دير ازدواج مي كنند علتش اين است كه ايده آليستي فكر مي كنند.
    مثلاً دختر خانم بدنبال آقايي است كه هنوز در تاريخ نيامده و بايد بسازيم و برعكس.من به عنوان مشاور خانواده ها اعتقاد دارم كه با همان چيزهايي كه داريم بايد قناعت كنيم .اين همه خانم و آقاي خوب و اهل زندگي در اين مملكت وجود دارند كه شايسته ازدواج هستند .حالا چه فايده اي دارد كه ما بخواهيم يك فردي را با فلان شرايط بدهيم برايمان طراحي كنند !ما با چشم و ابروي ديگري كه زندگي نمي كنيم ،ما با شخصيت يك آدم زندگي مي كنيم .
    در مورد تشابهات ،شناخت بعدي ما در مورد چيزي به نام شخصيت است.شخصيت مجموعه خصوصيات سرشتي و اكتسابي ما است.مثلاً يك فردي را مي بينيد كه خيلي منزوي و درون گراست.بعد فرد ديگري را مي بينيد كه خيلي شاد و برون گراست .اين دو نفر نمي توانند با هم ازدواج كنند .چون هر كدام ساز خودش را ميزند .يك كسي كه از نظر ويژگيهاي شخصيتي ،حد وسط باشد بسيار مناسب است .آيا درون گرايان مي توانند با هم ازدواج كنند ؟شايد بد نباشد چون هر دو ساكت يك گوشه اي مي نشينند و ممكن است خودشان راضي باشند .ولي آدم احساس مي كند كه چه خانه ساكت و سردي .برون گرايان چطورند ؟اينقدر حرف دارند كه هيچكدام حاضر به ساكت شدن نيستند .ولي مردم متعادل و عادي چه كاني اند ؟آدمهايي كه حد وسط اين دوتا ويژگي هستند :درون گرايي و برون گرايي .
    منبع: نوشته دکتر مجد از سايت پزشكان بدون مرز

  14. 2 کاربر از پست مفید دانه تشکرکرده اند .

    دانه (پنجشنبه 30 خرداد 87)

  15. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 30 آبان 88 [ 11:45]
    تاریخ عضویت
    1386-7-10
    نوشته ها
    1,573
    امتیاز
    16,204
    سطح
    81
    Points: 16,204, Level: 81
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    898

    تشکرشده 926 در 486 پست

    Rep Power
    174
    Array

    RE: همسر مناسب

    سرکار خانم دانه؛بهتر نیست بگویید:همسر مناسب از دیدگاه من یا از دیدگاه عقیده ای ویژه؛زیرا مثلا اینکه زن خودش را به قول شما در برابر نامحرمان بپوشاند،بسیاری چنین نکرده و بسیار هم افراد مناسبی هستند.
    لذا شما نمی توانید لفظ شایسته را به طور کلی و مطلق درباره افرادی بگویید که دقیقاً صفات مورد نظرتان را دارند.بسیاری از شرایط و ویژگیهایی را که برشمردید،به هیچوجه نه شرط لازم و نه کافی هستند.
    تنها برای نمونه این را بگویم که:خانواده یک کارگر ساختمانی آیا فاقد اصالت هستند؟یا دختری و پسری که پدرشان معتاد بوده یا هست یا اصلاً اعدام شده است،اصالت ندارند!!!!؟؟؟شاید من یا شما نخواهیم با آنها بنا بر همرنگی با عوام یا حرف مردم یا اصلاً سلیقه خودمان ازدواج نماییم،اما آیا این دلیلی بر عدم اصالت،خوبی و نجیب بودن آنهاست؟؟؟؟؟
    یک پرسش ریشه ای تر نمود می یابد که:آیا اصلاً این انسانها که خود هیچ دخالتی در بوجود آمدن موقعیتی که در آن هستند،نداشته اند و قربانی هم بوده اند،باید چکار کنند؟؟؟اصالت یعنی چه؟؟یعنی مثلاً طرف تا هفت پشتش پول دار باشند!!!!یا شجره نامه تا چهل پشتش داشته باشد؟؟؟
    .
    .
    .
    .
    .
    برای تک تک صفاتی را که شما شرط شایسته بودن یک شوهر یا همسر می دانید،می توان براحتی مثالهایی مغایر آنها آورد؛البته من به سخن و رای سرکار احترام کامل می گذارم،اما بنده یک نظری دارم و آن این است که:
    باید در برخورد با افراد بدون توجه به این مفاهیم جعلی و مورد پسند عوام،تنها و تنها انسان بودن آنها را در نظر داشت.هر کسی دو گوش،چشم،دست و پا دارد و یک بینی و دهان!!همین؛چرا این اندازه برای خود فیلترهای الکی ذهنی قرار می دهید؟؟؟چرا شایستگی را تنها بر اساس باوری خاص خودمان برحق می دانیم؟؟؟؟؟؟؟
    من البته به اینکه طرف ما باید با ما شباهتهاپیی داشته باشد و اینکه از همدیگر شناخت نسبی داشته باشیم،کاملاً عقیده دارم؛اما نباید مفهوم شایستگی را مصادره به نفع عقایدمان بکنیم و ریشه ای تر از آن اینکه:**درباره دیگران داوری کنیم.**

  16. 2 کاربر از پست مفید گرد آفرید تشکرکرده اند .

    گرد آفرید (چهارشنبه 29 خرداد 87)

  17. #9
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    197
    Array

    RE: همسر مناسب

    جناب گردآفريد
    پاسخي در مقابل گفته هاي شما ندارم. سخن شما برحق و صحيح است و به قول معروف حرف حق جواب ندارد.
    ممنون از اينكه به موارد ريز و زيبايي اشاره نموديد

  18. 2 کاربر از پست مفید دانه تشکرکرده اند .

    دانه (سه شنبه 28 خرداد 87)

  19. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 30 آبان 88 [ 11:45]
    تاریخ عضویت
    1386-7-10
    نوشته ها
    1,573
    امتیاز
    16,204
    سطح
    81
    Points: 16,204, Level: 81
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    898

    تشکرشده 926 در 486 پست

    Rep Power
    174
    Array

    RE: همسر مناسب

    من هم اگر رک و تلخ سخن گفتم،ببخشید که این کار برای افزایش ژرفای بحث سرکار و گسترش روشنگرانه آن بود؛پس:از درایت شما مشعوف و ممنونم.

  20. کاربر روبرو از پست مفید گرد آفرید تشکرکرده است .

    گرد آفرید (سه شنبه 28 خرداد 87)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.