سلام
مدتهاست که با این سایت آشنا ام و مدتهاست که فقط میخونم و میخونم .اما امروز تصمیم گرفتم که عضو بشم و بنویسم. هرچند تا آجا که دیدیم اگه آقایون سوال کنن معمولا بدون پاسخ میمونه.
با این حال مینویسم تا کمی خالی بشم.
3 سال ازدواج کردم 2 سال هم تو عقد بودیم 1 سال هم دوست بودیم یعنی 6 سال همدیگه رو میشناسیم
کم کم دارم کم میارم.همسرم با کوچکترین چیزی که برخلاف میل اون باشه قهر میکنه.
مثلا همین دو روز پیش که اتفاقا درست سالگرد عقدمون هم بود از ساعت 8 صبح تا 7 عصر با خانوادش بیرون رفته بودیم، هرکاری که میتونستم کردم تا جایی که میشه بهشون خوش بگذره ساعت 7 تازه یادشون افتاد که بعد از تفریح بد نیست برن سراغ خرید من هم خسته بودم هم چون سرماخوردم حالم زیاد خوب نبود گفتم من نمیتونم بیام. هرچند نهایتا هم رفتم اما الان 2 روز با اینکه بعضی وقتا از تب دارم میسوزم حتی حاضر نیست یک لیوان آب بهم بده. دیروز حالم خوب نبود و نمیتونستم سرپا واستم من مریض بدون شام و نهار فقط تو تب خوابیدم
دلم بدجوری شکسته یادمه هرموقع مریض شده مثل پروانه دور و برش بودم.
انگار همیشه هر مشکلی بینمون پیش میاد من باید پا پیش بذارم.
متاسفانه خانواده فوق العاده نفهمی هم داره که 80 درصد مشکلاتمون رو اونا بوجود میارن
چی کار کنم؟ هرچند دوستش دارم اما دارم کم میارم و به طلاق فکر میکنم
علاقه مندی ها (Bookmarks)