به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 بهمن 94 [ 17:49]
    تاریخ عضویت
    1391-5-05
    نوشته ها
    218
    امتیاز
    3,571
    سطح
    37
    Points: 3,571, Level: 37
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    764

    تشکرشده 865 در 204 پست

    Rep Power
    34
    Array

    همنوایی (تابعیت از جمع) و تاثیرات مخرب آن

    سلام،
    حدود سه روز پیش در این انجمن تاپیکی جدید ایجاد کردم و از اینکه بعد از رفتن به اروپا فرهنگ و دیدگاه اجتماعیم تحت تاثیر جامعه آنجا تغییر کند به اضطرابی شدید دچار شده بودم، این اضطراب زمانی تشدید یافت که که از طرف آشنایی قدیمی به من القاء شده بود که در اروپا راهی جز انزوا یا پذیرش دیدگاه جامعه اروپایی برای بقایم ندارم. برای مقابله با این هراس، اگر یادتان باشد راه را در معتقد بودن به دین میدیدم. در طی چند روز گذشته روی پدیده هماهنگی با جامعه یا تابعیت از هنجار اکثریت تحقیق کردم که نتیجه آنچه از تحقیق متوجه شدم را به بصورت انگلیسی و فارسی تایپ کردم.
    این تاپیک به درد کسانی میخوره که در اجتماع اعتماد به نفس بالایی ندارند یا بخاطر پذیرفته شدن در گروه یا جمعی، قید خواسته های فردی خود را میزنند، یا به عبارتی به هر قیمتی دلپسند رفتار میکنند. در طول یک ماهی که در این انجمن حضور داشتم، با 3 تا 4 فرد که از این مشکل رنج میبردند برخورد داشته ام. آن عزیزان انگیزه مهمی برای نوشتن این مطلب بودند. این تاپیک برگرفته از افکار و نظرات من نیست، بلکه فقط ترجمه تحقیقات روانشناسان و جامعه شناسان است.

    برای اینکه پست طولانی نشود، مطالب را در دو یا حداکثر سه پست ارسال میکنم تا خواننده از حجم بالای آن دلسرد نشود.


    • مقدمه
    • پدیده اتوکینتیک و آزمایش مظفر شریف
    • آزمایش سالامون اَش و پیش بینی او
    • آزمایش گرگوری برنز جهت بررسی یافته های سالامون اَش
    • اثرهای سازنده و مخرب همنوایی (تابعیت از جمع)
    • مطالعات ویور و همکارانش
    • راه حل و پیشنهادات
    • دعوت از شما
    • منابع و ضمیمه



    • مقدمه

    روانشناسان نزدیک به یک قرن است در رابطه با تابعیت از جمع یا همنوایی تحقیق میکنند. در این مقاله نتیجه چند آزمایش پیشگام و چند آزمایش جدید در رابطه با همنوایی را با شما به اشتراک میگذارم. نتایجی شگفت انگیز که نشان میدهد تا چه اندازه تحت تاثیر نظرات گروه قرار میگیریم. در انتها مشاهدات شخصی خود را اضافه کرده و شما را بعنوان خواننده مقاله، به پیشنهاداتی مثبت دعوت میکنم.


    • پدیده اتوکینتیک و آزمایش مظفر شریف

    در محیطی فوق العاده تاریک، نقطه نوری که ساکن باشد بصورت متحرک دیده میشود. به این خطای دید، تاثیر اتوکینتیک گفته میشود. علت این تاثیر حرکت بسیار ناچیز و غیر ارادی ماهیچه های چشم است که به واسطه آن نقطه نور که تنها منبع روشنایی در تاریکی است متحرک به نظر می آید. در محیط روشن چون نقطات مرجع فراوانی در میدان دید وجود دارند، مغز قادر است حرکت ناچیز چشم را جبران کند و در نتیجه جهان اطراف 'ساکن' دیده میشود. اما در مکان تاریک چون نقطه مرجعی جز نقطه نور در اختیار نیست، مغز قادر نیست علت تغییر مکان نور را تشخیص دهد.
    در سال 1935، مظفر شریف روانشناس ترک-آمریکایی تبار با استفاده از 'تاثیر اتوکینتیک' آزمایشی انجام داد. شریف از افراد شرکت کننده در این آزمایش خواست میزان تغییر مکان نقطه نور را ذکر کنند. هنگامی که این افراد بصورت فردی میزان تغییر را ذکر میکردند، بازه پاسخها در بین افراد از 5 سانتیمتر تا 15 سانتیمتر متفاوت بود. اما هنگامی که این افراد در گروه حضور داشتند و از گروه خواسته میشد میزان تغییر مکان نقطه نور را ذکر کنند، جواب شرکت کنندگان به متوسط 10 سانتیمتر همگرا میشد. اگر چه شرکت کنندگان تاثیر گروه در تعیین پاسخشان را رد میکردند، اما در آزمایشات بعدی باز پاسخی که میدادند همگرا با پاسخ و قاعده گروه بود.
    آزمایش شریف بعلت مبهم بودن وظیفه واگذار شده به شرکت کنندگان مورد انتقاد قرار گرفت. نامعلوم و غیر قابل اندازه گیری بودن میزان حرکت نقطه نور میتوانست بر تغییر نظر افراد شرکت کننده تاثیر داشته باشد، به همین علت آزمایش شریف چندان معتبر نبود. اما اگر وظیفه ای که به شرکت کنندگان محول میشد مبهم نبود، نتیجه چه میشد؟


    • آزمایش سالامون اَش و پیش بینی او

    در سال 1950، سالامون اَش برخلاف شریف مظفر از محرکی بی پرده و رک برای یافتن پاسخ استفاده کرد. او گروه های 7 تا 9 نفره از دانشجویان دانشگاه را برای اجرای آزمایشی در کلاس جمع کرد. در ظاهر این آزمایش جهت سنجش قدرت بینایی افراد بود وسوژه ها تصور میکردند آزمایش فقط برای محک زدن قدرت بصری آنهاست، در صورتی که اطلاع نداشتند از بین گروه 8 نفره، 7 نفرشان پشت پرده همکار سالامون اَش بودند. اَش در هر سوال، دو کارت را به گروه نشان میداد. روی کارت سمت چپ تنها یک خط عمودی بود و روی کارت سمت راست سه خط عمودی رسم شده بود که تنها یکی از آن سه خط با خط کارت چپ هم اندازه بود. اَش از گروه میخواست تشخیص دهند کدامیک از سه خطوط سمت راست با خط روی کارت سمت چپ هم اندازه است. طبق قرار، اَش از همکاران خواسته بود دو سوال اول را همه درست پاسخ دهند و سپس از سومین سوال به بعد طبق الگویی هماهنگ شده 12 از 18 سوال کل را اشتباه پاسخ دهند.







    اَش در کل 123 سوژه متفاوت را در چنین گروه هایی مورد مطالعه قرار داد. در شرایط عادی و هنگامی که سوژه ها به تنهایی چنین آزمایشی را انجام میدادند، ضریب خطای آنها کمتر از یک درصد بود، اما در حضور گروه و روبرو شدن با فشار ناشی از تضاد پاسخ سوژه و دیگر شرکت کنندگان (همکاران اَش)، ضریب خطا تا 36 الی 37 درصد بالا رفت. بالای 70 درصد کل سوژه های شرکت کننده حدااقل در یک سوال قطعی تسلیم به تابعیت از جمع شدند. معمولاً سوژه ها بلافاصله از گروه تبعیت نمیکردند. ابتدا تلاش میکردند با دادن پاسخ درست به یکی دو سوال که توسط گروه اشتباه پاسخ داده شده بود، با گروه مقابله کنند. اما به مرور مردد و ساکت تر شده، و برای اینکه در گروه یکه تاز و تنها جلوه ندهند، به کل تسلیم و تابع جمع میشدند.

    اَش نتیجه گرفت تابعیت از گروه میتواند نتیجه تحریف در یکی (یا هر سه) سطح مقابل باشد: ادراک، عقیده، و کردار.

    در سطح رفتاری، سوژه ها باور داشتند اکثریت اشتباه میکنند، اما به هر حال با آنها هماهنگ میشدند.
    در سطح عقیدتی، سوژه ها تضاد را درک کرده بودند اما عقیده خود را رد و نادرست فرض میکردند، نتیجه میگرفتند نظر جمع درست است.
    در سطح ادراک، بعلت پاسخ های اکثریت، آگاهی و قدرت دریافت در سوژه واقعاً دچار تحریف میشد.

    ادامه در پست بعد.

  2. 6 کاربر از پست مفید Serok تشکرکرده اند .

    Serok (جمعه 10 شهریور 91)

  3. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 بهمن 94 [ 17:49]
    تاریخ عضویت
    1391-5-05
    نوشته ها
    218
    امتیاز
    3,571
    سطح
    37
    Points: 3,571, Level: 37
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    764

    تشکرشده 865 در 204 پست

    Rep Power
    34
    Array

    ادامه.

    • آزمایش گریگوری برنز جهت بررسی یافته های سالامون اَش

    در یک مطالعه عصب شناسی اخیر، گریگوری برنز سه توضیح ارائه شده توسط اَش را مورد آزمایش قرار داد تا مشخص گردد دقیقاً در چه سطحی سوژه دچار تحریف میشود: رفتاری، عقیقدتی یا ادراکی.
    با استفاده از روش ام آر آی، او تلاش کرد فعالیت های نقاطی از مغز که با این پدیده اجتماعی درگیر بودند را شناسایی کند. وی از 32 سوژه در آزمایش خود استفاده کرد. او نیز مثل اَش گروه هایی تشکیل داد و جر یک نفر (سوژه) سایر شرکت کنندگان در گروه همکاران پشت پرده گریگوری برنز بودند که طبق الگویی از پیش تعیین شده بصورت گروهی به بعضی از سوالات پاسخ اشتباه میدادند. نتایج آزمایش با یافته های اَش همخوانی داشت، بطور متوسط 41 درصد مواقع سوژه ها تحت تاثیر نظر جمع پاسخ اشتباه داده و نظر خود را مردود فرض کردند. البته هدف این آزمایش مشخص کردن نقاط درگیر مغز با این رفتار (تبعیت از جمع) بود.
    اگر همنوایی در سطح ادراک اتفاق می افتاد، نقاطی چون لوب آهیانه و لوب پس سری که وظایفی چون ادراک و اطلاعات دیداری را به عهده دارند از خود فعالیت نشان میدهند.
    اگر همنوایی در سطح عقیدتی و رفتاری اتفاق می افتاد، قشر اوربیتوفرونتال که مسئول وظایفی چون تصمیم گیری هستند باید از خود فعالیت نشان میداد.
    اسکن های ام آر آی مشخص کرد که شبکه های مربوط به لوب آهیانه و لوب پس سری از خود بیشترین فعالیت را نشان میدهند، در نتیجه رفتارتبعیت از هنجار اکثریت به آن قسمتها در مغز ارتباط داشت. در صورت درستی این نظریه، ادراک و آگاهی سوژه ها خالصانه و واقعاً دچار تحریف شده بودند، بدین معنی که نظر جمع توانست در سطحی عمیق، تاثیری بالقوه روی چگونگی پردازش اطلاعات در فرد داشته باشد.

    هر چند از این آزمایش مشخص شد که چنین تغییراتی در سطح ادراکی صورت میگیرند، اما دو سطح دیگر (سطح رفتاری و سطح عقیدتی) نیز بی تاثیر نیستند. همه ما میتوانیم در زندگی روزمره رویدادهایی را به خاطر بیاوریم که با وجود دارا بودن علایق و سلیقه شخصیمان، بصورت دانسته با خواسته جمع هماهنگ شده ایم.


    • اثرهای سازنده و مخرب همنوایی (تابعیت از جمع)

    همنوایی یا تابعیت از جمع نقاط مثبت و منفی خود را دارد. در جهت مثبت، تابعیت از اکثریت میتواند به فراهم ساختن ساختارهای مناسب و قابل پبش بینی در جامعه کمک کرده و ثبات جامعه را تضمین کند. بعنوان مثال قرارداد رعایت و پیروی از قانون صف یکی از همنوایی های مفیدی است که باعث میشود هر بار مجبور نباشیم درگیر چالش و مذاکره مجدد با سایر افراد جامعه شویم.

    اما این پدیده میتواند جنبه منفی و پر هزینه ای هم داشته باشد. اگر در شرایطی که نظر جمع نباید اهمیت داشته باشد اجازه دهیم دیدگاه اکثریت بر خواسته های ما چیره کند، آنگاه پدیده همنوایی بر علیه ما عمل میکند. حتی میتوانیم بخشهای بزرگی از آنکه هستیم را بدون هیچ علت موجهی با تحریف شدن شخصیتمان از دست بدهیم. بخشهایی چون خودمختاری فردی، تمایلات و سلیقه های فردی که کوچکترین تاثیری بر دیگران ندارند، و نیز مخالفتهای بجا در رابطه با مسائل مهم.
    ما بیشتر از آنچه تصور میکنیم واگذار میکنیم. تبعیت از جمع به واسطه فشار (بیچارگی) نافذ و موذیانه ست. هنگامی که فشار اکثریت را برای اولین بار درک میکنیم، با کنار کشیدن از آن گروه احساس رهایی میکنیم. گروههای اقلیتی را تشکیل میدهیم با این تصور که آن گروهها نماینده معافیت از آن فشارهایی است که اکثریت دارا بودند در صورتی که به زودی متوجه میشویم آن گروههای کوچک نیز دقیقاً مانند گروههای اکثریت مملو از فشار برای تبعیت و تسلیم خواسته هایمان به آنان است.


    • مطالعات ویور و همکارانش



    در 2007 مطالعات ویور و همکارانش در رابطه با سنجش نظرات جمع نشان داد که شنیدن نظری که سه بار توسط یک فرد در گروهی تکرار شده، دقیقاً تاثیری برابر با شنیدن همان نظر از سه نفر متفاوت در یک گروه را دارد. به اعتقاد ویور ما میزان محبوبیت نظرات را بر مبنای آشنایی آن عقیده، و نیز تعداد دفعاتی که آن را شنیده ایم تعیین میکنیم. متاسفانه مغز قادر نیست میزان تاثیر نظری که به کرات توسط یک فرد تکرار شده با نظری که توسط افراد متفاوت بیان شده اند وجه تمایزی قائل شود.


    • راه حل و پیشنهادات

    گروهی را فرض کنید که اکثریت یا نصف آنها اعتقادی خاص را پذیرفته اند. در این گروه، تعداد زیادی از اعضا ممکن است بصورت محرمانه نظری مغایر با اکثریت را داشته باشند اما قبلاً دیده اند افرادی که با نظر اکثریت مخالفت کرده اند مجبور به تحمل رنج اجتماعی (مجازات) اعمال شده توسط این گروه شده اند، لذا برای دوری جستن از اینگونه مجازات های اجتماعی سکوت میکنند. با تسلیم و تابعیت از جمع، نه تنها به ارزش گروهی که به آن تعلقی نداریم می افزاییم بلکه ایده اکثریتی که ممکن است وجود خارجی نداشته باشد را همیشگی میکنیم.
    تصور کنید هیچکدام از ما جنبه های منفی تابعیت را اجرا نمیکردیم و صرفاً برای پذیرفته شدن در جامعه، تسلیم خواسته های بیگانه آنها نمی شیدیم. به نظر شما چشم انداز جامعه تا چه اندازه متفاوت میبود؟
    فقط آگاه بودن و دانستن در رابطه با آزمایش اَش ما را تا حد زیادی در مقابل تابعیت غیر ضروری ایمن میسازد. هر چقدر در رابطه با آسیب پذیریهایمان بیشتر بدانیم، بهتر میتوانیم از خود در مقابل تهدیدات مربوطه از خود دفاع کنیم. همنوایی بیشتر در گروههایی که ما به آنها احساس تعلق میکنیم تاثیر میگذارد. برای دستیابی به پشتیبانی و پذیرش از طرف آن گروه ممکن است خود را در مرحله ای نه چندان دلچسب پرتاب کنیم، مرحله ای که ممکن است خود را در حالی بیابیم که خواسته های زیادی را تسلیم کرده ایم و در مقابل مقداری ناچیز دریافت میکنیم. عضو گروه یا جامعه ای بودن به معنی تن دادن به همه خواسته های آن نیست. ما باید همیشه احساس کنیم که اجازه داریم به هر گروهی که عضو آن هستیم به راحتی انتقاد یا حتی اعتراض کنیم، خواه آن گروه خانواده، دوستان، یا گروههای اجتماعی با بهره مشترک باشد. هنگامی که توانایی این احساس از ما صلب شد، به چنین گروههایی شان و قدرتی را اهدا میکنیم که در واقع شایسته آن نیستند. اگر گروهی گنجایش انتقاد یا مخالفتی مشروع را نداشته باشد، آن گروه جایی نیست که من بخواهم عضو آن باشم.
    فکر کردن قدم اول است، عمل کردن قدم بعدی. بعضی از مردم سالهای سال وقت خود را با کتابهای 'کمک-به خود' صرف میکنند و درکی عمیق از مسائل را در ذهن خود پرورش میدهند. اما با همه آگاهی هایی که دارند، زندگیشان تغییری نمیکند. علت تغییر نکردن زندگی این افراد این است که آنها هرگز رفتار خود را تغییر نمیدهند. دانستن و آگاه بودن مهم است، اما رفتار نیز به همان اندازه دارای اهمیت است.
    مطالعات برنز نشان داد سوژه هایی که در مقابل نظرات اشتباه گروه می ایستادند فعالیتهای قسمتی از مغز که مسئول برانگیختگی احساست میشد در آن مقطع به شدت فعال میشد. تنها ایستادن در مقابل اکثریت احساسی پر ریسک را به همراه دارد اما مثل هر چیز دیگری، هر چقدر بیشتر آن را انجام دهید، انجام آن با احساس راحت تری همراه خواهد بود.
    به اعتقاد من به چالش کشیدن خود در زندگی دارای اهمیت بالایی است. اگر از خودمان انتظاراتی معقول نداشته باشیم دچار رکود میشویم. انتظارات باید معقولانه باشند، هم انتظارات خودمان و هم انتظارات اطرافیان از ما. ناامید کردن همیشه عملی ناپسند نیست. گاهی اوقات ناامید کردن میتواند جنبه ای انسانی به همراه داشته باشد. میتواند به کسانی که ناامیدشان کرده ایم فرصتی دهیم تا متوجه شوند انتظاراتشان ممکن است منطقی نباشد.


    • دعوت از شما

    بعنوان پایان، از شما دعوت میکنم تا مسائلی را که ما تنها برای هماهنگ شدن با سایرین در خود پنهان میکنیم را در نظر بگیریم. سلیقه ها، فعالیتها، اعتقادات، و خصوصیات فیزیکی را در نظر بگیریم که حریم هیچ کسی را نقض نمیکنند، اما به هر دلیلی آنها را تنها برای گرفتن رضایت جمع و بگونه ای غیر قابل قبول تسلیم میکنیم. چه ترسهایی پشت آن همنوایی ها نهفته است؟ آیا دلایل آنها منطقی هستند؟ اگر دوست ندارید برقصید، نرقصید.

    ایده ها، کتابها، فیلمها و افرادی که برای من الهام بخش هستند آنهایی هستند که تنوع، فردیت و "خود بودن!" را تشویق میکنند. هرگز افرادی که برای پذیرفته شدن در گروهی دیگران را وادار به تابعیت میکنند یا کسانی که تلاش میکند با ترغیب ترس یا با کوچک کردن محیط آرامشم من را تابع اکثریتی کنند تا به واسطه آن امتیازی کسب کنم را الهام بخش و الگویی سالم فرض نکرده ام. شما چطور؟ آیا با این افراد برخورد کرده اید؟
    آنها را زیر سوال ببرید! چنین رفتارهایی را با تردید بنگرید، چنین گروههایی را زیر ذره بین تحلیل کنید. و از همه مهمتر، بیایید ریسک کنیم و"خودمان!" باشیم.


    • منابع و ضمیمه

    - پدیده اتوکینکت چیست؟
    - مظفر شریف، پدر روانشناسی اجتماعی
    - Solomon Asch (سالامون اَش) کیست
    - دو آزمایش سالامون آش (ویدیو) - آزمایش خطوط و آزمایش آسانسور
    - Gregory Berns (گریگوری برنز) کیست
    - پاسخ های دکتر گریگوری برنز به سوالات مربوط به همنوایی:
    - تحقیقات ویور و همکارانش
    - ام آر آی / MRI چیست؟
    - Parietal lobe یا لوب آهیانه
    - Occipital lobe یا لوب پس سری

  4. 6 کاربر از پست مفید Serok تشکرکرده اند .

    Serok (جمعه 10 شهریور 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ابهام در وضعیت رابطه - لطفا برای تصمیم گیری راهنمایی کنید
    توسط Kelin در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: سه شنبه 23 آذر 95, 09:44
  2. راهنمایی خروج از وضعیت موجود
    توسط به دنبال خوشبختی در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 دی 94, 15:40
  3. چطور معیارام رو بهینه کنم از وضعیت سطحی به وضعیت عمقی
    توسط poorhashem در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 دی 91, 00:18
  4. وضعیت بدی دارم برای جدایی لطفا کمکم کنید
    توسط parnian11 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 شهریور 91, 16:51
  5. یک موقعیت استثنایی رو از دست دادم
    توسط s@h@r در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: شنبه 25 شهریور 91, 22:50

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:06 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.