یک سوال بالاغیرتن چند نفر حاضرن؟؟

[rezaashtiani]

سلام.
چند وقت پیش بود که تو این بخش سوالی رو از دوستان پرسیدم و شماها هم راهنمایی کردید! الان چند وقتی گذشته و هیچ تغییری در شرایطم بوجود نیامده!! یعنی واقعا با مشکلی بدون راه حل مواجه شده ام.
حال از شما خانومها یک سوال میپرسم لطفا جواب بدهید:
از نظر اخلاق کاملا ساده و تا حدودی کم رو هستم.بیشتر درونگرا و اهل مطالعه ام،175 سانت قد دارم و 68 کیلو وزن.سیگاری نیستم و تاکنون دست به هیچ کار خلاف شرع و قانون هم نزده ام و ان شالله تا اخر هم چنین باشد.در انجام کارهام و وظایفم کاملا منضبط بوده و هستم و در تمام دوران تحصیل و کارم حتی یکبار هم نه تاخیر داشته ام و ونه غیبت!! و قول میدهم که برای همسر اینده ام و خانواده ام تا انجا که در توان دارم تلاش کنم و از هیچ کوششی مضایقه نکنم!!
کدوم از شما حاضره که با من پسری 30 ساله و شاغل که خدمت سربازی هم رفته و در یک اداره دولتی استخدام رسمی شده صاحب یک اپارتمان 65 متری (با وام بانکی)مستقل در غرب تهران و یک اتومبیل معمولی هستش و فقط مبتلا به نارسایی کلیه شده ازدواج کنه؟؟؟
شرایط دختری که من در نظر دارم چنین باشه:
1- کاملا ساده (نه زیبا و نه زشت، بلکه متعادل و معمولی)
2- از نظر تحصیلات، معمولی از زیر دیپلم تا هر مقدار(چندان اهمیتی نمیدم، اما اگه هیچ تحصیلاتی نداره حداقل ذهنی پویا و دلی روشن و جویا داشته باشه)
3- نه خیلی چاق و نه خیلی لاغر و نه بلند قد و نه کوتاه قد (منظور یک حد میانه)
4-حجابش هم برام چندان مهم نیست و به انتخاب خودش بستگی داره و فقط عرف جامعه رو رعایت کنه!!
5- سلامتیش هم در صورت داشتن بیماری باید صحبت کنیم و به تنیجه برسیم(تا در مواجهه با مشکل من معضلی دو چندان نشه و قابل توافق هستش)
6- از نظر مهریه با توجه به توان بنیه مالی خودم که کارمندم و بیماری مزمن دارم بالای 50 سکه خارج از توانم هستش اما اگر ملاک دختر و خانواده اش تداوم و پایداری زندگی هستش حاضر به دادن هر گونه تضمین اخلاقی و معنوی هستم(بابت این تضمین در هر شرایط و زمانی پاسخگو و مسئول خواهم بود) اما اگر ملاکشون سکه بالا و مالی میباشد انچه که در توان دارم را ذکر کردم
7- شرایط مالی خانواده دختر اصلا برایم مهم نیست و توقعی ندارم
8- در صورت تمایل خانوم به شاغل بودن هیچ مخالفتی ندارم و نخواهم داشت(به شرط انکه هدف هر دویمان پیشرفت و بهبود شرایط خانوادگیمون باشه)
9- فقط او هم قول بده و تضمین اخلاقی بدهد که زندگیش رو دوست داشته باشه
(منظور از تضمین که میگم فقط قول معمولی و قسم است و نه چیز دیگه)

[hamed65]

سلام آقای آشتیانی،

اگر موافق هستید عنوان تاپیک رو تغییر دهیم به:
پسری که نارسایی کلیه دارد، چطور باید فرد مورد نظرش رو پیدا کند؟

و یا یک عنوانی که شما پیشنهاد بدهید. عنوان باید مشکل شما رو برای اعضا مشخص کند. عنوان فعلی مبهم است و همینطور روند تاپیک رو از روند مشاوره ای دور کرده و باعث می شود تاپیک شما به یک نظر سنجی تبدیل شود.

با تشکر.

[Serok]

آقا رضای گل، امیدوارم هر چه زودتر سر و سامان بگیرید و خانواده ای سالم تشکیل بدید. برادر بزرگتر من، بالاغیرتاً با در نظر گرفتن فرهنگ ما ایرانیها، به نظرتان احتمال اینکه یک خانم به زبان بیاورد "من حاضرم با شما ازدواج کنم!" چقدره؟

اگه جوابی اینجا نگرفتید، اشکال از شما نیست و با استناد به گفته های شما، به نظر من شما فردی سالم با زیبایی درون هستید. این را گفتم که از همین الآن خیالتان راحت باشد و اینقدر به خودتان سخت نگیرید. :-). از صمیم قلبم آرزو میکنم خانمی پاکدامن نصیب شما شود.

[هستی]

سلام آقای آشتیانی
حال شما خوبه؟

من فرض کردم سوالات شما را زمانیکه دخترخانمی بودم که سنم برای سن شما مناسب بود، می خوانم.
حالا چند تا سوال من از شما دارم؛
1- میزان تحصیلاتتون چقدر است؟
2- مشکل کلیه شما به چه نحو است و چقدر نیاز به درمان دارید؟ هزینه درمان چه مقدار است؟ چقدر جسم شما رو تحت تاثیر قرار داده؟ امکان سفر دارید؟

اگه پاسخ های شما با آنچه در ذهن من است، تطابق داشت چند نکته باید بگویم؛
معیار 2 و 4 شما باعث شده که به تفکر بروم و دلم می خواهد بیشتر برایم توضیح دهید.
خصوصیات اخلاقی خانمی با تحصیلات دانشگاهی و زیردیپلم و همین طور خانمی محجبه و کم حجاب زمین تا اسمان متفاوت است. چطور برای شما فرقی ندارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
خوب می بینید آقای آشتیانی من اگر یک دختر بودم شما را بعنوان خواستگار می پذیرفتم و صرفا به این علت که مشکل کلیه دارید از گفتگو با شما جهت شناخت بیشتر صرف نظر نمی کردم.

[بی دل]

من موضوع رو از دو جهت بررسی میکنم:

1. به عمل پیوند کلیه فکر کرده اید؟ اگر شرایط عمل را داشته باشید و بتونید به اینکار اقدام کنید، هم خودتان راحت خواهید شد و هم اینکه شرایط بهتری برای زندگی متاهلی خواهید داشت. اگر شرایط عمل رو دارید ولی عمل رو انجام ندادید، به نظرم اولویت فعلا این هستش که برای تامین سلامتیتون که راهکارش عمل جراحی و پیوند است فکری بکنید تا بعد انشا الله بتونید با شرایط بهتری ازدواج کنید.


2. فرض کنیم که امکان عمل پیوند وجود نداره. آقای آشتیانی گرامی، بالاغیرتا میدونید چقدر دختران با نارسایی کلیه (یا مشکلات جسمی دیگر کما بیش شبیه شما) که دم بخت هستند اما امیدی به ازدواج ندارند وجود داره؟
دخترانی که شاید نارسایی در اندامهای دیگه داشته باشند. شاید عیب کوچک ظاهری اونها رو در شرایط سختی برای ازدواج گذاشته باشه در صورتیکه واجد بسیاری از ویژگیهای مثبت اخلاقی و اجتماعی و... برای ازدواج باشند.
نمیخواهم بگم که امید به ازدواج با افراد دارای سلامت جسمی نداشته باشید. اما اگر بخصوص دیالیز انجام میدهید، و چند روز در هفته اینکار رو انجام میدهید، ازدواج شما با فردی که از سلامت جسمی کامل برخوردار است ممکن مسائلی در پی داشته باشد.
آقای آشتیانی گرامی! شما به نظرم بهتر است به جای اینکه طیف انتخابت رو از بیسواد تا با سواد، از غیر مذهبی تا مذهبی و....خلاصه بین دو قطب مخالف هم قرار بدی، بهتر شاید این باشه که انعطاف پذیری رو در مورد افرادی با بیماریهای با شدت و حدت در حد خودتون (نه لزوما نارسایی کلیه) ولی با شرایط اخلاقی و تحصیلی و فرهنگی و... که براتون مهم است و بتونید یک عمر همدیگرو تحمل کنید، را بررسی کنید برای ازدواج.
به هر حال ممکنه افرادی الان در همین سایت هم از روی احساسات به شما بگن بله ما حاضریم با شما ازدواج کنیم، ولی خیلی فرق هست بین کسی که نارسایی کلیه و دیالیز رو با همه وجودش لمس کرده، با کسی که دورادور چیزهایی شنیده. به نظر من مهم نیست که اینجا چقدر افراد به شما میکن بله حاضریم با شخصی با شرایط شما ازدواج کنیم! چه بسا این اظهار نظرها باعث بشه شما از واقعیت فاصله بگیرید و ذهنیت کاذبی براتون ایجاد بشه.

بعنوان کسی که تجربه یک عمر زندگی متاهلی دارم، خدمت شما عرض میکنم که ازدواج شما بعنوان فردی که یک مشکل جسمی داره که اتفاقا این مشکل جسمی مسائل درمانی هم در پی داره و همیشه با شما هست و زندگیتونو تحت تاثیر قرار میده، با فردی که شرایط مشابه (و نه لزوما یکسان) با شما داره، گزینه عقلانی تری است. و اینکه فکر میکنید چنین ازدواجی معضلی به معضلتون اضافه میکند را بنده صحیح نمیدانم. احساسات و قول و قرارهای اولیه شاید بتونه استارت زندگی مشترک رو بزنه، اما دوام و پایداری زندگی مشترک در آینده که احساسات اولیه کم رنگ میشن و بعضا قول و قرارها فراموش میشن، تابع عوامل دیگری خواهد بود که بهتر است از همین الان اون عوامل رو مد نظر داشت و اونها رو فدای مسائل ظاهری نکینم.

[roseflower]

سلام
اقای اشتیانی برای ازدواج چند تاهمتایی یاکفویت اصلی وجوددارد : 1)همتایی اعتقادی2)همتایی مذهبی3)همتایی خانوادگی4)همتایی فرهنگی5)همتایی طبقاتی6)همتایی تحصیلی7)همتایی ظاهری
درصورت امکان مورد2و4رابیشترتوضیح دهید
شرایطی راهم که شماتوضیح دادیدمیتواندشرایط یک خواستگارخوب باشدوفقط نارسایی کلیه نمیتوانددلیلی برجواب منفی باشددرواقع بنظرمن وقتی یک خواستگارمی ایدهمه جوانب رادرنظرمیگیریم وفقط بایک موردجواب نمیدهیم من شخصالیستی ازجنبه های مثبت ومنفی رادرنظرمیگیرم وباتوجه به ان نظرمیدهم ولی یک موضوع مبهم وجودداردوان این است که شمافقط نوشته ایدنارسایی کلیه داریدولی درباره ان توضیح نداده اید
موفق باشید

[rezaashtiani]

سلام.
از شما دوستان برای اینکه به سوال من توجه کردید و پاسخ دادید ممنونم. اما مسئله پا برجاست و راه حلی نداره!! من هم مثل خیلی دیگه از شما دوستان در مورد تطابق دو زوج میدونم ! اینکه از نظر سن و فرهنگ و تحصیلات باید دارای تطابق باشند. اما دوستان من این راه رو قبلا طی کردم .اما نتیحه ای نداشت!! من در یک وزارتخانه دولتی مشغول کار هستم. مدرک کارشناسی دارم و وضعیت اقتصادی متوسط!! خانواده ام هم همینطور!! از دو تا از همکارانم که از نظر تحصیلات با من یکی هستند و سطح مالی خانوادشون هم با ماتقریبا یکی هست در دو نوبت خواستگاری کردم!! جواب اولی بلافاصله منفی بود و دومی متاسفانه با تقریبا 8 ماه بازی دادن من، ناگهان ازدواج کرد!!(البته چند باری گفته بود که خواستگار دیگری هم دارد و هی اون رو با من مقایسه میکرد!! اون اینکار رو کرد در حالیکه میدونست پاسخش منفیه و من چون احتمال میدادم بپذیره واسه همین بیشتر سعی میکردم !! نا مردی کرد و حتی یکبار مستقیم به من گفت چرا ازم خواهش نمی کنی ؟؟ نمی دونم هدفش چی بود؟ اما حس میکنم در حقم نامردی شده و باهام بازی کردو بلافاصله با یکنفر دیگه که می گفت حافظ قران هم هست عقد کردو حال هر روز سر کار باید در موردش بشنوم و ببینمش و تازه با بیماریم هم کلنجار برمو.... بماند........ که شرح این حدیث خود موضوعی است مفصل)
چند مورد از بیرون هم بواسطه خانواده و دوستان معرفی شد و رفتیم. جوابها یکی بود!! تا اینکه یکی از دوستان خانم دیگری را معرفی کردند، قرار بر این شد که در منزل دوست من با اون خانم اشنا شده و حرف بزنم. و اینبار من چیزی در مورد بیماری خودم نگفتم! فکر میکنید که نتیجه چی بود؟؟
دوست من چند روز بعد پیغام اورد که دختر خانم گفته اند که برای صحبت با خانواده برویم (یعنی موافق بود). در صورتی که در هیچکدوم از موارد قبلی کار به صحبت خانواده ها هم نکشید!! ولی من دیگر نرفتم، چون اگر میرفتیم باید میگفتم و جواب رو بارها شنیده بودم ! بگذریم......
حالا من انتخاب رو کاملا باز گذاشتم ،چون واقعا هدفم زندگی کردن با محبت و دوستی و عشق هستش. من به علاقه بین دو طرف اعتقاد دارم (اینکه حالا همسر بنده مثل خودم لیسانس داشته باشه ولی درکم نکنه به چه دردی میخوره! مگه داشتن لیسانس درک میاره؟؟؟ )
الان حتی سر کار هم دیگه راحت نیستم!! میدونید چرا؟؟ چون اون دو همکارم مقابل چشمم هستند و در محیط کار روابطمون کاملا سرد شده!! ( نه اینکه قبلا مثلا خیلی راحت بودیم ها!! نه ، اما ....) و شاید بزرگترین اشتباه من همین انتخاب از کسانی بود که به من خیلی شبیه تر بودند و نزدیک. (یا بقول اون دوست عزیز هم کفو بودیم)[/size]

[meinoush]

اون کسی که شما رو الاف کرده و هی امروز فردا کرده بعدش هم با یکی دیگه ازدواج کرده و حتی بهتون گفته چرا خواهش نمی کنین نمی شه گفت به کارش نامردی. من به این کار می گم معرفی خودش! یه جورایی بلند بلند به شما گفته که عقده ی خیلی چیزارو داره! کلا ادما هرچی که رفتار می کنن مخصوصا اون وقتایی که به ما برمی خوره در اصل دارن خودشون زندگیشون و ادمای اطرافشون و رفتارایی رو که در طول عمرشون باهاشون شده رو داد می زنن! می گن و نمی دونن دارن می گن! پس اصلا خودتونو ناراحت نکنین. در زشتی کارش حرفی نیست اما این زشتی از خودشه. پس ناراحت نباشید.
در مورد دیالیز کردن. خیلی نمی دونم اما به نظرم کسایی که دیالیز می کنن چون درداوره و ممتده یه جورایی احساساتی تر از دیگران هستن. زودتر عاشق می شن. یا ممکنه یه مستمند ببینن خیلی بهش کمک کنن. یه جورایی خیلی دلرحم هستن. واسه همینم شاید بهتون سخت بگذره با یه ادم سالم دردندیده! شما خیلی انسانی و درست و پر از مهر باهاش برخورد می کنین اونم بین یه عده ادم که خیلی هاشونم اخلاقیات خاصی ندارن (توی جامعه) بزرگ شده و با شما اونطوری رفتار می کنه و این پذیرشش برای هر کسی سخت می شه چه برسه به شما که سعی داشتین خیلی خوب و مهربان با اون خانم کنار بیاین.
اگه مشکل کلیه رو می تونین با پیوند یا هر چی (هیچی نمی دونم) حل کنین اونوقت خودتون می فهمین بقیه ادما که دیالیز نمی شن می تونن گاهی چقدر بی رحم بشن! چون خیلی وقتا از روی عقل باید تصمیم گرفت نه دل.
در مورد اینکه بخواین با کسی ازدواج کنین که مشکل کلیه نداره نظری ندارم اما اینو می دونم دیدن عزیزت و کسی که دوسش داری وقتی می ره یه کار طاقت فرسا بکنه مثل دیالیز و رنج بکشه خیلی دردناکه. کسی رو دوست داری و می بینی درد داره و درد می کشه و هیچ کاری از دستت برنمیاد واسش بکنی. خیلی دردناکه. این شاید اون چیزیه که بقیه دخترا ازش فرار می کنن.
یه مورد دیگه اینکه کلا خواستگاری خیلی هم اسون نیست. پسرا خیلی می رن خواستگاری و دخترا هم خیلی وقتا اخرش با اونی که توی رویاهاشونه و دلشون می خواسته ازدواج نمی تونن بکنن به علت کمبود خواستگار! پس خیلی هم ناراحت نباشین. همه در این مورد مثل هم هستن!
امیدوارم هر وقت و با هرکسی که ازدواج کردی خوشبخت باشی.

[هستی]

ببین دوست عزیز داری اشتباه می کنی
اون 2 تا همکارت شرط می بندم اگه مشکل کلیه هم نداشتی همین روال رو طی می کردند. مخصوصا اون دومی که 8 ماه معطلت کرد. ولی اونم بخاطر کلی ات نبوده چون اگه بود دلش برات می سوخت و اونطوری رفتار نمی کرد.

اون یکی هم که خودت قضاوت کردی که اگه می رفتم و مشکلم رو می گفتم، قبول نمی کرد. خوب شاید هم می کرد.

ببینید اینکه شما خیلی شرایط رو راحت کردید، از یه لحاظ خوب نیست چوت اگه برید سراغ یه خانم تحصیلکرده می گه این منو بخاطر طرز فکرم و زحمتی که کشیدم و محاسنی که دارم نخواسته فقط یه زن خواسته تا نیازهاشو برطرف کنه!

آقای آشتیانی یادت باشه اونقدر رو مشکل کلیه ات زوم نکنی که از بقیه مشکلات احتمالی رفتاریت غافل بشی و بجای اینکه رفتار و اخلاقت رو اصلاح کنی همه رو بندازی گردن کلیه و اصلا متوجه نشی که اشکال جای دیگه ست.

این رو هم قبول کن کسی که یه مشکلی داره که اون رو منکف می کنه از یه آدم عادی، باید بیشتر بره خواستگاری و بیشتر بگرده. باید آستانه پذیرشش رو بالاتر ببره.

حرف آخر، بنظرم دنبال یه دختر سالم باش. چون اگه بچه دار باشی یه مادر یا یه پدر کاملا سالم بالاسر بچه باشه بهتر ازینه که هردو به یه نحوی بیمار باشن و وقتشون و انرژیشون بواسطه بیماری تحلیل بره.

این رو از ته دل می گم، من خودم ترجیح می دم همسرم بیماری کلیه داشته باشه ولی دست بزن نداشته باشه، چشم چرون و خائن نباشه، به زنش و خانواده اش احترام بذاره.

[roseflower]

سلام
اقای اشتیانی چرااین همه مشکلتون روبزرگ میکنیدخیلی هاهستندکه مشکل بزرگتری داشتندولی به خداتوکل کرده اندوبااعتمادبنفس جلورفته اندونتیجه گرفته اندپس این حق شماست که یک زندگی اروم وبی دغدغه درواقع زندگی که خودارزویش راداریدداشته باشید بخداتوکل کنیدخدابهترین یاروپشتیبان ماست وبهترینهارابرای مامیخواهد
من هم بانظرblue skyموافقم ترجیح میدهم همسرم به من وخانواده ام احترام بذاره واهل خیانت نباشه دست بزن نداشته باشه من درکنارش احساس ارامش وخوشبختی میکنم