به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 فروردین 93 [ 13:46]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    298
    امتیاز
    2,164
    سطح
    28
    Points: 2,164, Level: 28
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,619

    تشکرشده 1,636 در 313 پست

    Rep Power
    0
    Array

    اجبار برای ازدواج مجدد و نارضایتی من

    سلام دوستان

    چند روزی هست که از عده ی طلاقم میگذره و تو این مدت خانوادم خیلی تو فکر ازدواج دوباره ی من هستن و بعد از اینکه کلیات یه خواستگار رو قبول میکنن؛ بدون مشورت با من قرار خواستگاری رو میذارن...

    من از لحاظ روحی اصلا آمادگی ازدواج دوباره رو ندارم، ولی متاسفانه هر چی به مامانم میگم، میگه اشتباه میکنم؛ اگه دوباره ازدواج کنم همه چی روبه راه میشه...

    بدتر از اون اینه که وقتی خواستگاری میاد من همون جلسه ی اول موضوع عقد و جدا شدنم رو مطرح میکنم و تا الان بلااستثنا سعی میکردن وارد جزئیات بشن...
    من هنوز یادآوری اون روزا آزارم میده و نمیتونم برای کسی توضیح بدم! و همین باعث میشه اکثرا برن و همه چی منتفی شه... اینم بدتر روحیم رو داغون میکنه... من الان دارم تلاشم رو میکنم که برگردم به قبل از عقدم ولی با این رفتارا احساس میکنم بزرگترین عیب دنیا طلاق گرفتنه که من دارمش!!!
    اینا به کنار، همسر سابقمم درخواست رجوع داده، مدام میگه که پشیمون شده ولی من هیچ امیدی بهش ندارم!

    چی کار کنم که خانوادم بفهمن راه حل فعلی من ازدواج نیست و به همسر سابقم چی کار کنم؟

    وقتی قرارمان پروانه شدن است ، بگذار روزگار هرچقدر میخواهد پیله کند .

  2. 2 کاربر از پست مفید gole kaghazi تشکرکرده اند .

    gole kaghazi (دوشنبه 16 مرداد 91)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 اردیبهشت 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    939
    امتیاز
    15,687
    سطح
    80
    Points: 15,687, Level: 80
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,262

    تشکرشده 5,821 در 1,048 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    139
    Array

    RE: اجبار برای ازدواج مجدد و نارضایتی من

    عزیزم اگر قبلا تاپیکی اینجا ایجاد کردیو توش مشکلاتت با همسر قبلیتو گفتی لینکشو بذار تا بخونیم و بتونیم دقیقتر نظر بدیم.
    اگرم نه که بیشتر درباره زندگی متاهلی قبلیت..سن خودتو همسر سابقت..نحوه آشناییتون..معیاراتون تو زندگی...علت اختلافتون...مدت متاهلیتون...تحصیلات هر دوتون...سطح فرهنگی و اعتقادی و اقتصادی هر دو توضیح بیشتر بده عزیزم.

    به هر حال الان اصلا وقت تصمیم گیری برای ازدواج مجدد شما نیست و باید حداقل 1تا2سال بگذره تا زخمهای روحی و... تسکین پیدا کنه.
    الان به قول خودتون اگر خواستگاراتون بعد از فهمیدن اینکه شما قبلا عقد بودین بذارن و برن بدتر دچار سرخوردگی میشین چون هنوز مساله طلاق برای خودتون تازه هست و هضمش نکردین.

    خانوادتون رو هم درک میکنم چون فکر میکنم اصلا با مساله طلاق کنار نیومدن و اونو برای خودشون ضعف میدونن(در صورتیکه اصلا نباید اینجوری باشه) و نگرانن نکنه سن دخترشون بالا بره و ازدواج نکنه.(چون متاسفانه اکثر خانواده ها سنتی فکر میکنن و فکر میکنن دختر فقط با ازدواج کامل میشه).

    الان وارد زندگی جدید بشین ریسک بیمار بودن این ازدواج خیلی بالاست.

  4. 5 کاربر از پست مفید نادیا-7777 تشکرکرده اند .

    نادیا-7777 (دوشنبه 16 مرداد 91)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1391-3-22
    نوشته ها
    569
    امتیاز
    8,026
    سطح
    60
    Points: 8,026, Level: 60
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 124
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    5,009

    تشکرشده 4,547 در 875 پست

    Rep Power
    68
    Array

    RE: اجبار برای ازدواج مجدد و نارضایتی من

    سلام دوست عزیز

    من از پست های قبلیت اطلاعی ندارم.

    اما بعداز عده که مدتش 3 ماه میباشد بخوای مجددا ازدواج کنی خیلی زوده .

    خودتون هم گفتید حال روحی خوبی ندارید .

    معمولا آنانی که طلاق میگیرن کمترین وقتی که برای التیام روحی بخودشون میدن 1 سال است .

    از نظر من که شرایت شمارو داشتم. و این دوران روحی رو پشت سر گذاشتم.

    میگم فعلا زوده برای ازدواج به خودتون فرست بدید .

    پدر مادرها از رو دلسوزی نمیدونند چه پیشنهاداتی میدن .

    همین باعث میشه که در تنگنا قرار بگیرید و به ناچار تن به یه ازدواج بدید .

    سعی کن با خانواده صحبت کنی قانع کنی که الان وقت ازدواج نیست و بدون مشورت باشما خواستگار

    نیاید.

    در مورد پشیمانی همسرتون هم اگر میشه لینگ شو بزارید پستی که راجبع همسرتون هست رو مطالعه کنیم.

    تا بتونیم نظر بدیم. یا حداقل آدرس لینگشو کپی کنید.



  6. 3 کاربر از پست مفید پدربزرگ تشکرکرده اند .

    پدربزرگ (دوشنبه 16 مرداد 91)

  7. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 فروردین 93 [ 13:46]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    298
    امتیاز
    2,164
    سطح
    28
    Points: 2,164, Level: 28
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,619

    تشکرشده 1,636 در 313 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: اجبار برای ازدواج مجدد و نارضایتی من

    سلام نادیا جان

    من وقتی اومدم تالار که از همسرم جدا شده بودم و درموردش اینجا حرفی نزدم.

    من 21 سالمه و همسرم 26 ؛ هر دو لیسانس داریم و خب از طریق یه معرف باهم ازدواج کردیم...

    راستش من هیچ احساسی نسبت بهش ندارم؛ دلم نمیخواد برگردم... دلم نمیخواد دوباره اون روزا بیاد جلوی چشمم... مگه یه آدم چقدر میتونه عوض شه؟!

    اگه فکر میکنی با این شرایط من بازم امیدی برای برگشت هست و من اشتباه فکر میکنم از دو سال عقدم برات توضیح بدم

    پدر بزرگ عزیز.
    درست سه ماه و نیم از روز جدایی ما میگذره، من خودم میدونم که حالا حالاها زوده ازدواج کنم ولی هرچی به خانوادم میگم جوری باهام برخورد میکنن انگار نمیفهمم!!!
    بهم بگین چیکار کنم که بهشون ثابت کنم من واقعا آماده ی یه زندگی جدید نیستم.
    روحیه ی افسرده ای ندارم الان ولی توان خوشبخت کردن یه نفر دیگه رو هم ندارم.
    وقتی قرارمان پروانه شدن است ، بگذار روزگار هرچقدر میخواهد پیله کند .

  8. 2 کاربر از پست مفید gole kaghazi تشکرکرده اند .

    gole kaghazi (دوشنبه 16 مرداد 91)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1391-3-22
    نوشته ها
    569
    امتیاز
    8,026
    سطح
    60
    Points: 8,026, Level: 60
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 124
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    5,009

    تشکرشده 4,547 در 875 پست

    Rep Power
    68
    Array

    RE: اجبار برای ازدواج مجدد و نارضایتی من

    نیازی به ثابت کردن نداره.

    یک بار شکست خوردید .نباید باره دومی هم باشه .

    به خانواده بگید که در حال حاضر آمادگی روحی رو برای ازدواج ندارم. میخوام حداقل 1سالی رو تنها باشم.

    با فکر باز بدون احساسات تصمیم به ازدواج مجدد بگیرم.

    این بار باید خیلی دقت کنی .خوب تحقیق لازمه .صبروری مهمه.

    شما منزل پدری زندگی میکنید .

    رفتار خانواده از وقتی که جدا شدید چگونه است .

    احترام اولیه رو دارید در خانواده .

    ببخشیدا شرمنده. مگر جا تنگ کردید که به این زودی میخوان شوهرت بدن.

    من که مرد بودم سر کار میرفتم مشکلی نداشتم اما خانمها رو نمیدونم چطوری این دوران رو میگذرونند.

  10. 4 کاربر از پست مفید پدربزرگ تشکرکرده اند .

    پدربزرگ (دوشنبه 16 مرداد 91)

  11. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 فروردین 93 [ 13:46]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    298
    امتیاز
    2,164
    سطح
    28
    Points: 2,164, Level: 28
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,619

    تشکرشده 1,636 در 313 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: اجبار برای ازدواج مجدد و نارضایتی من


    ممنون پدربزرگ ( اسمتون حس خوبی به آدم میده ؛ یاد بابابزرگ خودم میوفتم که خیلی خیلی دوسش داشتم)

    تو جریان جداییم خانوادم خیلی حمایتم کردن، اگه حمایتشون نبود نمیتونستم جدا شم.
    رفتارشون باهام فرق نکرده و مثل قبلا هم دیگه رو دوست داریم.

    میدونین پدربزرگ این رفتارشون بیشتر از سر دلسوزیه؛ فکر میکنند با ازدواج دوباره زندگی من دوباره به روال عادی برمیگرده.

    وگرنه از اینکه من خونشون باشم مطمئنم مشکلی ندارن... بابام همیشه همه ی تلاشش خوشحال کردن ما بوده.

    البته تقصیر خودمم هست چون اونجوری که وانمود میکنم اوضاع روحیم خوب نیست. من درمورد گذشته هیچ حرفی نمیزنم و سعی میکنم بخندم و شاد باشم؛ فکر میکنم این مسئله هم باعث شده که مامانم فکر کنه آمادگی ازدواج رو دارم.

    وقتی به مامانم میگم فعلا توانایی پذیرش فرد جدیدی رو ندارم؛ میگه حالا فعلا آشنا بشم؛ کم کم طرف مقابل خودش تو دلم جا باز میکنه!!!

    اومدیم و جا باز نکرد ؛ مردم که بازیچه ی من نیستن!!!

    پدربزرگ شما که تجربه داشتین؛ چند وقت بعد آمادگی ازدواج رو پیدا کردین؟
    وقتی قرارمان پروانه شدن است ، بگذار روزگار هرچقدر میخواهد پیله کند .

  12. 4 کاربر از پست مفید gole kaghazi تشکرکرده اند .

    gole kaghazi (دوشنبه 16 مرداد 91)

  13. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 02:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,122
    امتیاز
    4,639
    سطح
    43
    Points: 4,639, Level: 43
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4,800

    تشکرشده 4,874 در 1,141 پست

    Rep Power
    127
    Array

    RE: اجبار برای ازدواج مجدد و نارضایتی من

    عزيزم بهتره يك بار هم كه شده قاطعانه نظرتو اعلام كني.الان وقت ازدواجت نيست
    بگو ميخوام ذهنمو اروم كنم بايد اون گذشته رو فراموش كنم.
    شما سني هم نداري كه مادرت نگران بالا رفتن سنت باشه.

    بهتره اول خودتو آروم كني يه مدت استراحت داشته باشي تا ذهنت اشفتگي اون رابطه رو فراموش كنه.

    اصلا نبايد زير بار خواستگار اومدن بري .
    ازدواجي كه تو اين دوران اتفاق بيفته فكر نكنم عاقبت داشته باشه.حداقل يك سال مهلت بگير نه يك سالي كه هي بگن خواستگار اومده و از اين حرفا . يك سال كاملا بدون فكر ازدواج

  14. 7 کاربر از پست مفید گلنوش67 تشکرکرده اند .

    گلنوش67 (دوشنبه 16 مرداد 91)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1391-3-22
    نوشته ها
    569
    امتیاز
    8,026
    سطح
    60
    Points: 8,026, Level: 60
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 124
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    5,009

    تشکرشده 4,547 در 875 پست

    Rep Power
    68
    Array

    RE: اجبار برای ازدواج مجدد و نارضایتی من

    نقل قول نوشته اصلی توسط gole kaghazi


    پدربزرگ شما که تجربه داشتین؛ چند وقت بعد آمادگی ازدواج رو پیدا کردین؟
    من حدود 3سال .

    من شرایتم با شما فرق داره . من بابت مهریه کم آوردم باید جبرانش میکردم.



  16. کاربر روبرو از پست مفید پدربزرگ تشکرکرده است .

    پدربزرگ (سه شنبه 17 مرداد 91)

  17. #9
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 فروردین 93 [ 13:46]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    298
    امتیاز
    2,164
    سطح
    28
    Points: 2,164, Level: 28
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,619

    تشکرشده 1,636 در 313 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: اجبار برای ازدواج مجدد و نارضایتی من

    ممنون گلنوش عزیز؛ فکر میکنم حق با شما باشه و باید با قاطعیت بیشتری با خانوادم صحبت کنم.
    تا الان همش نخواستم ناراحتشون کنم و خیلی محکم نگفتم، خداکنه ناراحت نشن.

    پدربزرگ گرامی؛ فکر کنم با وجود اینه که مهریه ای در کار نیست، ولی منم باید خیلی صبر کنم.
    وقتی قرارمان پروانه شدن است ، بگذار روزگار هرچقدر میخواهد پیله کند .

  18. 3 کاربر از پست مفید gole kaghazi تشکرکرده اند .

    gole kaghazi (سه شنبه 17 مرداد 91)

  19. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 02:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,122
    امتیاز
    4,639
    سطح
    43
    Points: 4,639, Level: 43
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4,800

    تشکرشده 4,874 در 1,141 پست

    Rep Power
    127
    Array

    RE: اجبار برای ازدواج مجدد و نارضایتی من

    عزيز من مگه كسي از حرف حساب بايد ناراحت بشه؟؟؟؟

    در ضمن الان ناراحت بشن خيلي خيلي بهتر از اينه كه خداي نكرده يه ازدواج عجولانه
    بخواد دوباره سرنوشت تو رو به بازي بگيره

  20. 5 کاربر از پست مفید گلنوش67 تشکرکرده اند .

    گلنوش67 (سه شنبه 17 مرداد 91)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نارضایتی خانواده-بیکاری
    توسط پپسی در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: شنبه 20 تیر 94, 22:08
  2. با جوک های قومیتی چطور برخورد کنیم
    توسط جاودان در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 06 اردیبهشت 94, 20:31
  3. افسردگی و بی مسئولیتی همسرم
    توسط springlife در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 09 آبان 91, 23:13
  4. نارضایتی شوهر از خوابیدن بچه در اتاقمان
    توسط شهناز پ در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: یکشنبه 02 دی 86, 17:00

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.