سلام[align=justify]
خواستم این موضوع رو در قسمت حال و احوال یاران همدردی مطرح کنم. دیدم که اونجا حرف طلای کشتی هست دلم نیامد بحث رو منحرف کنم.
حالا اگر لازم هست که این پست بره بخوره زیر یک تاپیک و خودش یک تاپیک نباشه دیگه یک زحمت من انداختم گردن مدیران.
میخواستم این حرفها رو بزارم وقتی تاپیک آرش به نتیجه رسید بگم. اما چون میخوام برم غیبت کبری به خلوت خودم برسم میخواستم دلخوریم رو از یک موضوعی مطرح کنم.
من اگر حرفی زدم تو تاپیک کسی منتی ندارم. این فقط به خاطر خودم بوده. برای ارضاء حسهای خودم. چون من محتاجم که به بقیه کمک کنم یا لااقل در این جهت تلاش کنم. پس اول این روشن بشه که نگاهم به هر پستی که هر جایی ارسال کردم چی بوده.
اما ناراحت شدم از بعضی برخوردهای اخیر. من یکی از کسانی بودم که تو دو تاپیک اول آرش خیلی نظر دادم. اگر کسی فکر میکرد که دو تا تاپیک اول آرش شده یک گفتگوی بی حاصل دو طرفه می تونستند بیان حرفشون رو بزنند. بگن که تو داری اشتباه میکنی یا تذکر بدن که تاپیک داره به سمت اشتباهی میره . البته همون موقع یکی از آقایون حرفی زد که برداشت من این بود که بیشتر روی صحبتش با من هست. اما رفت و دیگه نیامد.ای کاش می موند و حرفش رو میزد. دیدگاه های متفاوتش رو بیان میکرد. البته نه کلی گویی ... اگر نقد داریم قشنگ بیاییم بگوییم این جای صحبت شما به نظر من اشتباهه به این علت ...
تو تاپیک دوم یکی به آرش گفت که تعجب کردم که تاپیک اولتون زود بسته نشده بود و تبدیل شده بود به یک گفتگوی دو طرفه که به جایی نمیرسه. آیا واقعا به جایی نرسید؟ آیا واقعا بیهوده بود؟ آیا واقعا فقط درددل بود؟ این همه بچه ها نظرات خوب دادند. که آخریهاش به خاطر جابه جایی سایت حذف شد. البته نهایتا نظر و احساس خود آقا آرش برای من از همه چیز مهمتره و خوشحالم که نظر ایشون متفاوته.
یا اینکه بعد از دو تا تاپیک که کلی آدم نظر دادند و خود آقا آرش میگه که دیدگاهم تغییر کرده ... با نظر بالهای صداقت یکی از مدیران میگه که حالا دیگه تاپیک به سمت خوبی رفت. البته من صد در صد با حرفهای بالهای صداقت موافق هستم و همش رو قبول دارم. من بارها تو همون تاپیک اول هم به آرش پیشنهاد دادم هم به کسانی که شارژ داشتتند که مشاوران رو از تاپیک ایشون مطلع کنند. خیلی هم خوشحالم که بالهای صداقت که خودش تجربه مشابهی داشته آمد به کمک آرش.
حرف من اینه که چرا ما بیشتر حواسمون هست که کی گفت نه اینکه چی گفت؟ خیلی از این حرفها در 2 تاپیک اول هم زده شد. چرا اونجا تاپیک داشت به سمت بد میرفت و اینجا به سمت خوب؟ چرا اگر همونجا داشت به سمت بد میرفت نرفتیم کاری براش بکنیم؟ چرا به جای اینکه درست از هم انتقاد کنیم با گوشه و کنایه حرف میزنیم؟ اگر درباره نظر کسی نظر مخالفی داریم یا کلا هیچی نگیم یا درست و واضح (با دقت به اینکه حرف رو زیر سوال ببریم نه شخص رو) انتقاد کنیم.
خرد جمعی وجود داره. اما وقتی بروز میکنه که همه اجازه حضور و صحبت داشته باشند. خیلی مخالفم که بچه ها میان نظرات همیدگه رو با زبان تند، استهزاء یا عصبانیت نقد میکنند. رسما به هم میگن تو دیگه نظر نده. نقد بکنیم بگیم که تو اشتباه گفتی به این دلیل اما همدیگه رو تحقیر نکنیم و جرآت نظر دادن رو از هم نگیریم. یادمه یک جایی یکی از بچه ها به یکی دیگه گفته بود تو کلا نیا نظر بده چون همیشه این طوری و اون طوری نظر میدی و بعد همین طور تشکر بود که خورده بود پای این حرف.
[/align]
علاقه مندی ها (Bookmarks)