سلام دوستان
من 27 سالمه و یه اقایی رو واقعا دوست دارم.قرار بود 2 هفته دیگه بله برونمون باشه که امروز متاسفانه عموی ایشون فوت کرد :-(
از عقب افتادن مراسمم ناراحت نیستم زیاد.تنها ناراحتیم اینه که امروز که زنگ زدم بهش احساس کردم یکم گریه کرده دلم پاره شد
میدونم که الان شرایطش طوریه که بهتره بهش زنگ نزنم هم سزش شلوغه هم ناراحته و ... .
از طرفی هم دلم نمیخواد احساس کنه تو این شرایط جویای حالش نبودم. میشه راهنماییم کنین؟
میدونم مشکلم ارزش تاپیک زدن نداشت ولی انگار اینجا که مینویسم یکم خالی میشم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)